هدایت شده از ریحانه
👶 مهد هیئت
✅ وظیفه اصلی والدین، تربیت و مراقبت از #کودک است. شرکت در مراسم و #عزاداری یک عمل مستحب است. خودتان را موظف ندانید که تمام دهه در صف اول هیئات بزرگ و بسیار شلوغ، حضور داشته باشید. به توان روحی، جسمی و حوصلهی محدود کودکتان توجه کنید.
⏰ ساعت خواب کودکتان را تنظیم کنید. بیخوابی کودکان را بدخلق و بهانهگیر میکند.
👦 در جایی از هیئت بنشینید که تهویهی مناسب هوا داشته و دسترسیتان به سرویس بهداشتی و بیرون از مراسم، راحت باشد.
👩👧👦 میان مراسم دست کودکتان را بگیرید و دوری در بیرون از هیئت بزنید. کودکان خاصه آنها که زیر پنج سال هستند، نمی توانند مدت طولانی در یک مکان ساکت و بی سروصدا بمانند. حوصلهشان سر می رود و کج خلقی میکنند.
🦄 #اسباب_بازی مورد علاقه کودک را به همراه داشته باشید. همچنین مقادیری خوراکی و آب.
🔆 قبل از شرکت در مراسم، متناسب با سن و سال کودکتان برایش توضیح دهید که دارید کجا می روید، داستان چیست و چرا باید در این مراسم شرکت کنیم.
⭕️ از وقایع #کربلا که احتمال می رود کودکتان را ترسیده کند، بپرهیزید. بیشتر بر روی صفات مثبت و مهربانی امام (ع) و خصوصیات ویژه فرزندان ایشان مثل ادب، شجاعت، حمایت از مظلومان، #حجاب، احترام به بزرگتر و ... تأکید کنید. از #کتاب، #شعر و داستان کمک بگیرید.
😌 اما اگر مستمعی هستیم که فعلا فرزند نداریم و توقع سروصدای بچه در هیئت را نیز نداریم، با خودمان کنار بیاییم که بچهها بخش بزرگ و مهم جهان ما هستند. آرام باشید و سعی کنید با بچههای حاضر در مراسم و والدینشان مهربان باشید و هرگز کودکان را بابت سروصدا و جنب و جوششان سرزنش نکنید.
📝 شما نیز تجارب و نظرات خود را در این زمینه بنویسید و به @ReyhanehContact ارسال کنید تا در باشگاه مخاطبان ریحانه منتشر شود 👇
@Reyhaneh_Mokhataban
🌱 #مهارتهای_زندگی
🏴 @Khamenei_Reyhaneh
🔺 🔹 استاد ریاضی گفت: بچه ها به جای #روزه گرفتن ، دلی را به دست آورید ، #گرسنه ای را سیر کنید!😎
گفتم استاد: اگر ما به جای معادله #ریاضی در برگه امتحانی برای تو #شعر زیبایی بنویسیم به ما نمره قبولی می دهی؟😉
این دیالوگ یکی از #مغالطه های مشهور #به_جای است👆 این به جای اون.. اون به جای این.. نوعی بهانه جویی برای کتمان دو امر مطلوب 👆 مغالطه ای شیطانی برای کنار زدن امر خدا
https://eitaa.com/nasimeasr
مانده در گوش زمان حادثه سرخ شهید
رویدادی که غم انگیز تراز آن نشنید
لحظه هابوی خطر،بوی خدا،بوی عبور
خیمه هابوی عطش،اشک سحر،رنگ شهید
رخصت از عشق گرفت آنکه زمان تابه ابد
مثل او در ادب ولطف و وفا هیچ ندید
بر سر اسب که انگار براقی دگر است
سوی معراج فرات از طرف خیمهٔ رسید
وارد رود که شرمندهٔ مولایش بود
شدولی خواست که از آب کفی را بچشید
آب برداشت دو کف آمده تا پیش دو لب
ناگهان در نظرش چهرهٔ مولا را دید
آب را ریخته آرام و غریبانه گریست
مشک برداشته یکباره سوی خیمهٔ دوید
اسب می تاخت چو فریاد دل انگیز بهار
ناگهان فصل خزان از پی او نقشه کشید
دستهایش قلم و تیربه چشمش زده است
آدم فصل خزان نوچهٔ ملعون یزید
ناگهان از سر معراج روی خاک افتاد
ناله از عرش گذشته به خودعشق رسید
لحظه ها بوی خدا بوی خطر بوی جنون
کودکان منتظر،او مانده در آن دشت امید
سال ها می گذرد غصهٔ سقای غریب
مانده درگوش زمان نالهٔ عباس رشید
#شعر:مهدی طهماسبی
هدیه به ساحت ملکوتی حضرتش صلوات
🇮🇷🌺💕
https://eitaa.com/nasimeasr