eitaa logo
نسیـــم الهـــــــــ❤ــــــــی
82 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
28 فایل
هدف کانال👈 پاسخ به سوالات اعتقادی، نکته ها و داستان های دینی لطفا با معرفی کانال، در ترویج مباحث دینی سهیم باشید لینک کــانال👈 نسیـــم الهـــــــــ❤ــــــــی👇 @nasimeelahi ارتباط با ادمین👈 @Bandeyeoo
مشاهده در ایتا
دانلود
إن الله شاء أن یراک قتیلاً ... إن الله شاء أن یراهن سباهاً ... "خدا می‌خواهد مرا کشته و خانواده‌ام را اسیر ببیند" همین که یکی را داشتی که خاطرش خیلی برایت عزیز بود؛ همین به خاطرِ کسی ، زندگی کردنت... به خاطرش خطر کردنت ،زخم خوردنت، رنج کشیدنت، صبوری کردنت ... دل‌دادگی یادم میده!  همین "خدا می‌خواهدی ..." که می‌گذاری مقابلِ این همه بی‌سر‌و‌سامانی! همین ‌هایت به من می‌فهماند ، که دل‌دادگی با خودخواهی نمی‌سازد. که دل اگه دل باشد، خودش رو نمی‌خواد هرگز! که دل‌دادگی دل می‌خواهد خیلی! یکی مثل دلِ مهربانِ خودت ...  ❤️ @tabtil_ir
غروب‌های پنج‌شنبه دلم شش‌‌پاره می‌شود انگار در هـوای شـش گـوشـه‌ات ... 🖤 @tabtil_ir
‌ ما آدم‌های بی‌سلیقه‌ای هستیم برای جور کردنِ بهانه. بلد نیستیم کارهای کوچکِ خاصی بکنیم که توی لحظه‌های مبادا به کارِمان بیایند. ما حتّی بلد نیستیم یک جورِ قشنگی ادب کنیم جلویِ اسمِ مادرشان. که بهانه بدهیم دست‌شان. که نظرکرده‌ شان بشویم. که به چشمشان بیاییم. که تویِ لحظه‌های سختِ امتحان، برِمان گردانَد سمتِ خودش. که توی لحظه‌های پشیمانی، مهربانانه بگوید؛ اِرفع رأسک. یتوبُ الله عَلیک ... ❤️ @tabtil_ir
حالا که دستمان از ضریحت کوتاه است کمی یـادمـان کن ... به همین یادت زنده ایم ... 🖤 @tabtil_ir
قال: ما اسمُ هذِهِ الأرضُ؟ قیل: کَربَلأءُ قال: اَللهُمَّ اَعُوذُبِكَ مِنَ الْكَرْبِ و َالْبَلاء؛   وقتی این جمله‌هایت را می‌خوانم، یکی انگار به دلم چنگ می‌زند. ساعت‌هاست دارم به همین سوالِ ساده‌ی کوتاهت فکر می‌کنم. بیشتر از آن‌که سوال باشد و منتظر جواب باشد، پُر است از یک حسِ عمیقِ صبرآلود ... مثل وقت‌هایی که یک مردِ تنهای مهربان می‌رسد به یک قدمی اندوه‌هایش. می‌رسد به روبه‌رویی با حقیقتِ اندوه‌هایش. می‌خواهم برای آن لحظه‌ات بمیرم. اصلا نباشم، نخوانم که از اندوه‌هایی که ما برایت ساخته‌ایم، پناه می‌بری به آسمان!  🖤 @tabtil_ir
کل ارض کربلا یعنی؛ تنت یک جا، سرت یک جا انگشت و انگشترت یک جا ...😭💔 🖤
یک آقایی بود که وقتی داشت می‌رفت بجنگد خواهرش پشت سرش صدا زده بود: یک مهلتی به من بده، آرام‌تر برو پسر زهرا! 😭💔 🖤
کل ارض کربلا یعنی؛ تنت یک جا، سرت یک جا انگشت و انگشترت یک جا ...😭💔 🖤