eitaa logo
نسیم معرفت
132 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
7.4هزار ویدیو
100 فایل
تحلیل اتفاقات و حوادث روز کشور، ذکر ایام،احادیث ائمه هُدی علیهم السلام،اعمال مذهبی،مناسبتی،ادعیه و زیارات معروفه،ختم قرآن،فراز تلاوت های مجلسی قراء مصری و ایرانی،اعلانات مذهبی و نجومی، مداحی، روضه، مولودی و ...
مشاهده در ایتا
دانلود
💚 آن روز که پدر ز پسر می‌کند فرار.. مارا ولای شاه نجف میدهد قرار تقدیر‌ نه!عنایت مولا به کار ماست چرخیده زیر پای علی چرخ روزگار گر صدهزار بار به دنیا قدم نهم من روی می‌کنم به نجف صدهزار بار گفتند مرگ لحظه ی تشریف حیدر است مردند عاشقان وصالش به اختیار نان جوین سفره اش آنقدر خشک بود که لب نمی‌زدند فقیران روزگار هرکس به یک طریق در ایوان او خوش است یک عده بین سجده و یک عده می گسار با گوشه ی عباش به آتش اشاره کرد ناگاه بر خلیل گلستان شد آشکار وقت سرشتن گِل ما ذات کـردگار فرمود: بوتراب! تراب از نجف بیار انگورهای روی ضریحش برای خلق مستی ما ز نام علی گشت پایدار تولیت حریم علی دست فاطمه است گر پرده را خدا بزند لحظه ای کنار قبله‌ی ما علی و قبله نما نیز علیست حرمِ ما نجف و کعبه‌ی ما نیز علیست💖 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
💚 دلم گرفته بهانه، سلام شاه نجف كه قبله گاه دلم گشته بارگاه نجف تمام صحن بوی دارد شمیم سیب بیاید میان راه نجف صفای هر سحرش، گریه بر غم زهراست به گوش میرسد آرام سوز و آه نجف قدم زده دل شب در میان نخلستان امان ز كوفه و خونابه های چاه نجف قرار ما همه همان جایی كه سوی شاه خراسان بُوَد نگاه نجف قسم به نم نم اشكم پس از اذان صبح چقدر بوی میدهد پگاه نجف دستِ خودم که نیست دلربا شده دل، شب به شب، برای تو تنگ است
🖤 وقت غسلت به لبم آمده جانم، زهرا زخمهای بدنت، برده امانم زهرا سرخ شد صورتِ آبی که چکید از بدنت چه سرت آمده بانوی جوانم، زهرا؟ تا سحر خیره به رویت شدم و آب شدم بد سرت خورده به دیوار، گمانم زهرا ذکر می گفتم و دستم به پرت خورد آرام بند آمد وسط ذکر، زبانم زهرا بازوی لاغرت اینقدر ورم کرده چرا؟ با که گویم من از این داغِ گرانم زهرا؟ آستین بین دهان کردم و فریاد زدم زخم مسمار، درآورد فغانم زهرا کاشف الکرب دلم، چوبه ی تابوتت را بر سر شانه گذارم؟ نتوانم زهرا😭 پیش قبرت به روی خاک زمین میافتم میروی از بر من یار کمانم زهرا؟ پدرت آمده اما بدنت را آخر با چه رویی به پیمبر برسانم زهرا؟ خاک با دست خودم بر بدنت میریزم حق بده که به لبم آمده جانم زهرا خوشیِ بعد تو را، فاتحه اش را خواندم تا ابد یاد غمت، فاتحه خوانم زهرا 💔 داخل قبرم ولی قبر خودم را کنده ام جان حیدر فاطمه برخیز و من را خاک کن ✍لَعنَ اللهُ قَاتلِیکِ وَ ضَارِبیِکِ و ظَالِمِیکِ وَ غَاصِبی حقِّکِ یا مُولاتِی یا فاطمَةُ الزهراء