eitaa logo
نسیم هدایت۱۸۵
174 دنبال‌کننده
45.4هزار عکس
23.9هزار ویدیو
1.8هزار فایل
┅✿💠❀🇮🇷❀💠✿┅ 🇮🇷 سیاسی،روشنگری و هدایت # ✍ به کانال #نسیم هدایت۱۸۵ بپیوندید:👇 @nasimhedayat185
مشاهده در ایتا
دانلود
💟 (۳) ⭕ضرورت تبلیغِ همگانی : در اين پيام رسانی ، لازم است دقت شود كه اگر در پس ذهن فرزندان يا دوستان, پرسشی نهفته است پاسخ داده شود. ✍️ رسول خدا (ص) در فرمودند: ⚡️ معاشِرَ النَّاسِ! انّی قَدْ بَلَّغْتُ ما اُمِرْتُ بِتَبْليغِهِ، حجَّةً عَلي كُلِّ حاضِرٍ وَ غائِبِ، و عَلي كُلِّ اَحَدٍ مِمَّنْ شَهِدَ أَوْ لَمْ يَشْهَدْ، ولِدَ أَوْ لَمْ يُولَدْ، فلْيُبَلِّغِ الْحاضِرُ الْغائِبَ، و الْوالِدُ الْوَلَدَ اِلی يَوْمِ الْقِيامَةِ. 💢 اي مردم! من آنچه را که مأمور به ابلاغش بودم به شما ابلاغ کردم و گفتم، و ماموریت خود را انجام دادم، تا حجّتی باشد بر حاضر و غائب، و بر همه‌ی كسانی كه حضور دارند يا ندارند , و همه‌ی کسانی که به دنيا آمده‌اند يا نيامده‌اند. پس حاضران به غائبان، و پدران به فرزندانِ خود تا روز قيامت این پیام را برسانند... احتجاج طبرسي، ج1 ص 79 🔴.فراموش شده👇 امام صادق (ع)فرمود : غذا دادن به یک مومن در روز عید غدیر ثواب اطعام, "یک میلیون پیامبر و صدیق و یک میلیون شهید  و یک میلیون فرد صالح در حرم خداوند را دارد.(بحار ج6 ص 303) درجای دیگر ایشان فرمودند : غذا دادن به یک نفر در این روز مانند غذا دادن به همه پیامبران و صدیقان است... (مفاتیح الجنان ص500) به گونه ای که امام صادق (ع) اصلا این روز را روز اطعام الطعام نامیدند... (بحار ج95 ص323) امام رضا (ع) فرمود : پدرم به نقل از پدرش (امام صادق (ع)) نقل کرد که فرمود : روز غدیر در آسمان مشهورتر از زمین است... 💥 "صیغه برادری" در روزهای پیش از فتح فاو بودیم در عید غدیر. به رسم استحباب، ابراهیم و حمید را صدا زدم و پیمان برادری بین خود 👥👤جاری کردیم. 😊 دست ها را در هم گره کرده و قرار گذاشتیم تا در عملیات آینده در هر شرایطی یاور هم بوده و حامل جسم مجروح و یا شهید هم باشیم.😍 به شب عملیات رسیدیم و آتش 💥شدید دشمن امان مان را بریده بود. در ابتدای ورودی شهر با ترکشی زخم عمیقی برداشتم و زمین گیرم شدم.😋 خبر به برادران صیغه ایم رسید و طبق پیمان برادری که داشتیم، در آنی بالای جسم نیمه جانم آمدند و هن هن کنان و در آن شیارهای پر پیچ و خم، عزم انتقال جسم سنگینم را به عقب کردند.😇 با حال زاری که داشتم صدای حمید را می شنیدم که غمگینانه زیر لب زمزمه می کرد و از ناراحتی می نالید. از آن همه ای که در او نسبت به خودم می دیدم از برادری خود با او لذت😍 می بردم. برای تسلای او تمام انرژی خود را جمع کرده و گفتم: "نگران نباش، بخدا خوب خواهم شد و بین شما باز می گردم"😢 حمید هم با لهجه شیرین و عامیانه اش گفت: "بابا کی نگران توهه😳 به خاطر تو داشتم به خودم بد می گفتم که این چه صیغه اشتباهی بود که با تو بستم. حواسم به هیکل سنگینت نبود."😰و سالهاست جمله اش نقل هر مجلس مان شده و بهانه ای برای خندیدن مان.😊😂 راوی : "محمد رضا سقالرزاده" گردان کربلا