#شهیدمهدی_رجب_بیگی:👇
🌹خدایا پرواز را به ما بیاموز تا مرغ دست آموز نشویم و از نور خویش آتش در ما بیفروز تا در سرمای بیخبری نمانیم. خون شهیدان را در تن ما جاری گردان تا به ماندن خو نکنیم و دست آن شهیدان را بر پیکرمان آویز تا مشت خونین شان را برافراشته داریم. خدایا چشمی عطا کن تا برای تو بگرید، دستی عطا کن تا دامانی جز تو نگیرد، پایی عطا کن که جز راه تو نرود و جانی عطا کن که برای تو برود...
🌹او از فعالان دانشجویی ایام انقلاب اسلامی بوده است، این دانشجوی مسلمان پیرو خط امام در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فعالیتهای متعددی از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا 👈 صاحب تریبون دائمی دانشجویان پیرو خط امام تا تدریس در مناطق محروم جنوب شهر تهران و از برگزاری کنفرانس نهضتهای آزادیبخش تا نوشتن طنز و تحلیل سیاسی میپرداخته تا جایی که پس از بازگشایی مجدد دانشگاهها «سازمان دانشجویان مسلمان دانشکده فنی» را بوجود آورده و مهدی مسئول انتشار نشریه «هجرت» شد.
🌹 ميترسيم بعد از ما ايمان را سر ببرند
خدایا، ما از مردن نمیهراسیم، اما از یک سو باید بمانیم تا شهید آینده شویم و از دیگر سو باید شهید شویم تا آینده بماند. هم باید امروز شهید شویم تا فردا بماند و هم باید بمانیم تا فردا شهید نشود، عجب دردی! چه میشد امروز شهید میشدیم و فردا زنده میشدیم تا دوباره شهید شویم. #شهیدمهدی_رجب_بیگی
🌹و اما شهادت
با توجه به دستگیری برخی از سران منافقین در شهریور ماه ۱۳۶۰، قرار بود آن فرقه ضاله، سوم مهرماه غائلهای به پا کنند که به دلایلی تجمعات آنها شکل نگرفت و در پنجم مهرماه آشوبهای خیابانیشان را در بسیاری از خیابانهای محوری تهران به راه انداختند و بخشهایی از شهر را مختل کردند. شهید رجب بیگی با مشاهده شلوغیهای غیرطبیعی خیابان (که از ساختمان جهاد در خیابان قدس شاهد آن بود) عزم خانه نموده و سلاح کمری خود را برداشت تا عازم مبارزه شود. مهدی قیام و جهاد را تنها در حوزه فرهنگ و هنر نمیدانست، بلکه مجاهدی بود که در لبیک به ندای ولیّ زمان، مقابل گلولههای خصم هم میایستاد و در کارزار مبارزه مسلحانه نیز حضوری فعال داشت.از آنجایی که سران منافقین نیز همچون فعالان مذهبی آن دوران، غالباً از دانشجویان بودند و مهدی نیز بارها و بارها در نشریات مختلف علیه منافقین، مطالب و تحلیلهای متقنی نوشته بود، در مسیر برگشت شناسایی میشود و توسط منافقین کوردل به درجه رفیع شهادت نایل میگردد و در بهشت حضرت زهرا (س) 👈 قطعه ۲۴ ردیف ۹۷ شماره ۴ حیات طیبه اخروی خود را آغاز مینماید تا مزار پاکش در دنیای ما جا ماندگان، زیارتگاه شاگردان و همرزمانش شود.
🚩بخشی از وصيتنامه شهيدمهدي رجب بيگي
🌹خدایا، تو میدانی که چه میکشیم، پنداری که چون شمع ذوب میشویم، آب میشویم ما ازمردن نمیهراسیم، اما میترسیم بعد ازما ایمان را سر ببرند و اگر نسوزیم هم که روشنائی میرود و جای خود را دوباره به شب میسپارد، پس چه باید کرد؟
🌹آری، یاران همه به سوی مرگ رفتهاند در حالی که نگران «فردا» بودند. خدایا نکند وارثان خون این شهیدان در راهشان گام نزنند؟ نکند شیطانهای کوچک با👈 خون👈 اینان👈 خان👈 شوند؟ نکند👈جانمایه👈ها برای 👈«بیمایهها» ی دون 👈 «سرمایه» مقام شود. نکند زمین👈 خونرنگ👈 به تسخیر هواداران 👈«نیرنگ»🎩😎 در آید...
🌹نکند شهادت آنها پایگاهها «دنائت» آنها بشود؟ نکند میوه درخت»👈 فداکاری» 👈اینان را 👈«صاحب ریا کاری»😇 بچیند؟ نکند جنگ یارانمان به چنگ «فرنگی مسلکان» افتد؟ نکند👈 خونین کفنان👈 در غربت بمیرند تا 👈«خویش باوران غرب» کام گیرند؟
🌹 خدایا! ماندن چه قدر دشوار است و در غربت زمین، بییار و یاور حضور داشتن، همانند غیبت است. انگار که کمرمان شکسته و زنجیر درد، دستهامان را بسته و غم در سینهمان نشسته است. ما از نبودن یارانمان رنج نمیبریم، بلکه از بودن خویش در رنجیم!... ما میدانیم که آنها زندهاند و ما مردهایم.👌
🚩ما👈 «میرویم تا خط امام بماند»
#کتاب_فاتحان_قله_های_عاشقی
#ناصرکاوه
خدا نیامرزد آن ڪسـے راڪہ در پست هاے مختلف بہ مــــردم خیـانــت ڪـند....
#شهیدمهدی_رجب_بیگی:👆
ساده ترین جلسه مدیریت بحران
بدون تشریفات ، خاکی و افلاکی
در مقطعی حساس همراه با بینش و
تدبیر و قاطعیت...
اینجا جایی برای خطا نیست
آنسوی اشتباه آتش است و مرگ و اسارت ، آنسوی سوء مدیریت ، اینجا به زنجیر کشیده شدن وطن است ، نقصان راهبرد ، فرصتی برای جبران باقی نمی گذارد...
خاک تکه تکه می شود اگر لحظه ای خطا شود...
اما امروز ؟
این روزها مدیران بحران با گرد و خاک بیگانه اند ، خط اتوی کت های مارک دارشان اینگونه نشستن را بر نمی تابد ، نوع میوه و قهوه و بستنی ، ملاک و عیار جلسه شان را تعیین می کند ، میزهای پهناور سالن های براق کنفرانس حتی راه را بر نگاه ها می بندد ، ساعتها که بکاوی هم ، ذره ای خاک نمی یابی ، شاید به همین علت است که بحران ها حل نمی شوند ، آنانکه روی خاک نمی نشینند چگونه باید درد خاکستر نشینان را دریابند!
جلسه فرماندهی تیپ یکم عمار
قبل از عملیات والفجر ۴
قلاجه
از چپ :
سردار شهید ابراهیم علی معصومی
برادر گرامی سردار جعفر عقیل محتشم
سردار شهید سید ابراهیم کسائیان
سردار شهید اکبر حاجی پور
سردار شهید اسماعیل لشگری
#کتاب_فاتحان_قله_های_عاشقی #ناصرکاوه
💠آیا تنها خارجی که امام پیشانی او را بوسید میشناسید؟
🚩شهید (مهدی) ادواردو_آنیلی;👇
💫فرزند جیانی آنیلی سناتور و میلیاردر ایتالیایی، صاحب کارخانه ماشین سازی فیات، فراری، اوبکو، لامبورگینی، لانچیا، آلفارمو، چندین کارخانه صنعتی، بانکهای خصوصی، شرکتهای طراحی مد و لباس، روزنامههای لاستامپا، کوریره، دلاسرا و باشگاه فوتبال یوونتوس، در ۶ ژوئن ۱۹۵۴ در نیویورک به دنیا آمد.
💫او تحصیلات مقدماتی را در ایتالیا و سپس در کالج آتلانتیک انگلستان گذراند. پس از آن در رشته ادیان و فلسفه شرق از دانشگاه پرینستون آمریکا با درجه دکترا فارغ التحصیل شد.
💫اجداد ادواردو با راهاندازی کارخانه فیات در ایتالیا این صنعت عظیم را در آنجا بنا گذاشتند که امروزه بستگانش سهامدار عمده شرکت فیات، صاحب بانکها و بیمهها، باشگاه یوونتوس و… هستند. پدر ادواردو کاتولیک و مادرش یک پرنسس یهودی است.
💫گفته میشود هدف اصلی #یهودیان در وصلت با خانواده آنیلی تلاش برای تصاحب اموال میلیاردی این خانواده بود به همین دلیل بعدها خواهر ادواردو نیز به عقد یک خبرنگار یهودی به نام «الکان» در میآید، که این ازدواج با وجود چهار فرزند به طلاق میانجامد و ازدواج مجدد خواهر ادواردو با یک مسیحی صورت میگیرد و از اینجا به بعد، یک نوع رقابت بین یهودیت و مسیحیت در مورد فرزندان خواهر ادواردو بهوجود میآید.
💫بیاهمیتی ثروت آنیلی برای ادواردو و تمایلش به اسلام، موجب میشود که پدرش حاضر نشود میراث خانواده را به او بسپارد؛ لذا جیانیآنیلی پسر برادرش که یک مسیحی بود را بهعنوان جانشین ادواردو تعیین میکند. اما چیزی نمیگذرد که خبر مرگ پسرعموی ادواردو بر اثر سرطان ناشناختهای میپیچد. این مرگ نیز از مرگهای مشکوک خانواده آنیلی بود؛ چرا که اگر وی به عنوان وارث اموال آنیلی زنده میماند، مدیریت این ثروت عظیم به یک مسیحی تعلق میگرفت و این خلاف خواسته یهودیان بود...
🚩شرح مسلمان شدن ادواردو و معجزه قرآن
💫ادواردو شرح مسلمان_شدنش را چنین میگوید: «زمانی که در دانشگاه نیویورک درس میخواندم، یک روز در کتابخانه قدم میزدم و کتابها را نگاه میکردم چشمم افتاد به قرآن و کنجکاو شدم که ببینم در قرآن چه چیزی آمده است. آنرا برداشتم و شروع کردم به ورق زدن و آیاتش ر ا به انگلیسی خواندم، احساس کردم این کلمات، کلمات نورانی است و نمیتواند گفته بشر باشد، این بود که بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم این شد که آن را امانت گرفتم و بیشتر مطالعه کردم و احساس کردم که آن را میفهمم و قبول دارم.»
#کتاب_فاتحان_قله_های_عاشقی
#ناصرکاوه
🌹دیروز سالروز شهادت👈 "ادواردو آنیلی" بود؛
کسی که که درآمد 60 میلیارد دلاری سالانه و مالکیت کارخانجات بزرگ لامبورگینی، فراری، فیات ومالکیت باشگاه یوونتوس و...را با محبت اهل بیت(ع) عوض کرد.
💥بگذارید مرا اعدام کنند، اما کردستان بماند
زمانی که ضد انقلاب به پادگان سنندج حمله کرد، فرمانده هان نمی دانستند برای نجات پادگان سنندج چه باید کنند... شهید کشوری دقیقاً این جمله را گفت 👈 "من پرواز می کنم و اطراف پادگان را کاملا می کوبم و غائله را می خوابانم. اگر این کارم خطا بود بگذارید مرا اعدام کنند اما کردستان بماند...." شهید کشوری اولین خلبانی بود که بلندشد؛ در شرایطی که احتمال می رفت چرخبال شان مورد اصابت گلوله دشمن قرار گیرد. البته چنین صحنه ای در سقز نیز اتفاق افتاده بود اما رشادتی که کشوری در نجات پادگان سنندج از خود نشان داد، بی نظیر بود؛ چرا که در این حادثه، تهران وضعیت را مشخص نکرده بود و احتمال این می رفت که فردا ایشان را مورد سوال قرار دهند که چرا بدون اجازه حمله را آغاز کرده است؟... اما حرف ایشان همان بود. بالاخره در شرایطی که احتمال 95 درصد می رفت چرخبالش مورد اصابت گوله دشمن قرار گیرد. احتمال 5 درصدی موفقیت را به صد در صد رساند. با شگرد همیشگی بلند شد. در این زمان ضد انقلابیون که اطراف پادگان بودند به داخل پادگان آمده و سیم خاردارها را بریدند و تا یک قسمت پادگان پیشروی کردند اما شهید کشوری با چرخبالش نیروها را داخل پادگان پیاده کرد و خودش با حمله هوایی توانست بدون آن که اشتباهی کند کل غائله را پایان دهد و پادگان سنندج را از لوث وجود ضد انقلاب نجات دهد.
راوی: حجت الاسلام موسی موسوی نماینده امام در سنندج
#شهیدشیرودی درباره #شهیدکشوری می گوید: 👈 احمد، استاد من بود. زمانی که صدام امریکایی به ایران یورش آورد، احمد در انتظار آخرین عمل جراحی برای بیرون آوردن ترکش از سینه اش بود. اما روز بعد از شنیدن خبر تجاوز صدام، عازم سفر شد. به او گفته بودند بماند و پس از اتمام جراحی برود. اما او جواب داده بود: "وقتی که اسلام در خطر است، من این 💓سینه را نمی خواهم..." 💞 او با جسمی مجروح به جبهه رفت و شجاعانه با دشمن بعثی آن گونه جنگید که بیابان های غرب کشور را به گورستانی از تانک ها و نفرات دشمن تبدیل نمود. کشوری شجاعانه به استقبال خطر می رفت، مأموریت های سخت و خطرناک را از همه زودتر و از همه بیشتر انجام می داد، شب ها دیر می خوابید و صبح ها خیلی زود بیدار می شد و نیمه شب ها نماز شب می خواند...ِ
💗آخرین پرواز, شهید احمد کشوری👇
💥 احمد قبل از آخرین پروازش به همه مى گفت: دارم مى روم. مراحلال کنید.... دوستان او مى گفتند: این حرفها را نزن. حالا حالا ها زود است که بروى. هنوز خیلى کارها با تو داریم... نیمه شب بلند شد. وضو گرفت.نماز خواند و اشک ریخت. نمى خواست اشک هایش را کسى ببیند. حدود ۱۰ صبح پانزدهم آذر بود که عازم عملیات شد. با تیم پرواز و چند هلیکوپتر دیگر در آسمان، اوج گرفت.ده ها تانک و نفربر عراقى را به آتش کشید. موقع بازگشت، دو فروند میگ عراقى، هلیکوپتر او را هدف موشک قرار دادند و پرنده او در هیمنه آتش سوخت و به عرش پرواز کرد. احمد، همچون ابراهیم خلیل، آتش عشق الهى را به جان خرید و بر بال فرشتگان نشست... راوی: دوست و همرزم شهید, خلبان حمیدرضا آبى
💥شجاعت#شهیدکشوری👈 در کردستان درگیری شدیدی بین ما و ضد انقلاب شامل کومله و دمکرات بوقوع پیوست و من از هوانیروز درخواست کمک کردم ، دو خلبان که همیشه داوطلب دفاع بودند یعنی شهیدان کشوری و شیرودی لبیک گفته و لحظاتی بعد بالای سر ما بودند که به آنها گفتم کجا را زیر آتش خود بگیرند، پس از آنکه مهمات هلی کوپتر ها تمام شد متوجه شدم که شهید کشوری علی رغم کمبود سوخت منطقه را ترک نکرده است... وقتی با او تماس گرفتم گفت: من باید کارم را به اتمام برسانم ، لحظاتی بعد با دوربین دیدم که شهید کشوری خود را به جاده ای رساند که یک ماشین جیپ پر از عناصر ضد انقلاب از آنجا در حال فرار بودند ،هلی کوپتر را به آن خودرو نزدیک کرد و آنقدر پایین رفت که با اسکیت هلی کوپتر به آنها کوبید و همه این جنایتکاران به دره سقوط کردند...به نقل شهید صیاد شیرازی
🌺 ...در جبهه هر بار كه ازمريم ۳ساله و على ۳ ماهه اش صحبت مىشد، میگفت: آنها رابه اندازه ای, دوست دارم كه جاى خدا را در دلم نگیرد...
#کتاب_فاتحان_قله_های_عاشقی
#ناصر_کاوه
🗓 ۱۵ آذر ۱۳۵۹ شهادت #شهیداحمد_کشوری در منطقه میمک