هدایت شده از نوید شاهد استان قزوین
☑️دستهگل به آب دادن حمید!
✍️ «وقتی به خانه رسیدم متوجه شدم کل اتاقها و آشپزخانه را دود گرفته است گفتم حمید حتماً اسپند دود کرده، ولی این دود خیلی بیشتر از دود کردن بود! با رفتن به آشپزخانه شستم خبردار شد که حمید دستهگل به آب داده است ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید «حمید سیاهکالیمرادی» است که تقدیم حضورتان میشود.
بیشتر بخوانید 👇👇👇
🌐 https://qazvin.navideshahed.com/fa/news/556024/
➡️ @qazvinnavideshahed
#نویدشاهدقزوین
#نوید_شاهد_قزوین
#دفتر_خاطرات
هدایت شده از ایثار قزوین
#دفتر_خاطرات
🔻ماجرای تدریس معلم شهید قدرت الله چگینی
🔹«دانشسرای تربیت معلم قزوین در دوران طاغوت دارای اساتیدی با تفکرات الحادی و مارکسیستی و وابسته به رژیم طاغوت داشت و به هیچ عنوان به اساتید مذهبی اجازه تدریس در آنجا داده نمیشد.
🔹اکثر دانشجویان دانشسرا که در ارتباط با شهید چگینی بودند با برگزاری تحصن و فشارهایی که بر مسئولان دانشسرا وارد میکردند موفق شدند تا مسئولان وقت دانشسرا با تدریس شهید چگینی موافقت کنند.
🔹در اولین کلاس تدریس او که با استقبال بیش از حد دانشجویان روبرو شد کلاس تعطیل شده و به سالن اجتماعات دانشسرا انتقال پیدا کرد در آنجا هم جمعیت دانشجویان شرکتکننده بهحدی بود که تمام راههای منتهی به سالن اجتماعات نیز پر شد و تقریباً جایی برای ایستادن نبود.
🔹این استقبال دانشجویان و کمبود فضا و ساعت تدریس باعث شد تا مسئولان دانشسرا مجاب به افزایش ساعت تدریس شهید چگینی از ۲ ساعت به ۶ ساعت در هفته شوند.»
🔹همزمان با سالروز شهادت معلم شهید قدرت الله چگینی خاطره ای خواندنی از این شهید گرانقدر برگرفته از کتاب «معلم شهر»تقدیم حضورتان می شود.
🌐 لینک مطلب
@issar_qazvin
🔻#دفتر_خاطرات | چرا سنگ مزار این شهید تعویض نشد؟
🔹 «گفت: من نسرین هستم. همان خانمی که با دوستانم آمده بودیم و به دنبال مزار شهید «الضاریان» میگشتیم». این را که گفت حسابی جا خوردم ...»
🔹 ادامه این خاطره از شهیدگرانقدر «محمد انصاریان» را لینک زیر بخوانید.
🌐 لینک مطلب
@issar_qazvin
هدایت شده از آموزش و پرورش قزوین(الفبای مینودری )
#نذر_صلوات
🕊#شهیدانه #روایتگری #مقتدرانه
#مثل_شهدا_زندگی_کنیم
🌷هرشب به یاد یک شهید /شهید محمد انصاریان(الضاریان)🌷
✨#دفتر_خاطرات | چرا سنگ مزار این شهید تعویض نشد؟
🕊 «گفت: من نسرین هستم. همان خانمی که با دوستانم آمده بودیم و به دنبال مزار شهید «الضاریان» میگشتیم». این را که گفت حسابی جا خوردم ...»
🕊«ما به دنبال مزار شهید الضاریان میگردیم. بیرون که پرسوجو کردیم گفتند شما ایشان را میشناسید. میخواستیم مزارشان را به ما نشان بدهید.». با توجه به شناختی که حداقل روی اسامی همه شهدا داشتم و در حالی که شرم داشتم به چهره آنها نگاه کنم، گفتم: «ما شهیدی در قزوین به نام الضاریان نداریم».
🕊این را که گفتم هر سه آنها خندیدند و یکی از آنها با قاطعیت گفت: «چرا دارید و اگر نمیخواهید به ما نشان بدهید، امر دیگری است.». گفتم: «نه خانم. من سالهاست که اینجا هستم و تقریبا همهی شهدای قزوین را میشناسم و مطمئن هستم که شهیدی به نام الضاریان نداریم و تاکنون هم چنین اسمی حتی به گوشم هم نخورده است».
🕊 ادامه این خاطره از شهیدگرانقدر «محمد انصاریان» را لینک زیر بخوانید.
zaya.io/jyd6u
🍃سلامتی و تعجیل در فرج مولا صاحب الزمان(عج) صلوات🍃
#رفیقآسمونـےمن ♥️
▫️تولد: ۱۳۴۹/۰۴/۰۵
▫️محل شهادت: ام الرصاص عراق
▫️سال شهادت: ۰۴/ ۱۰/ ۱۳۶۵
🌷تقدیم به مَحضر شهیدان صلوات🌷
#شهیدمحمدالضاریان
#قرار_با_شهدا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#دوران_اقتدار #فتح_قله
#شهدا_هویت_جاویدان_تاریخ
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 https://shad.ir/qazvinAP