eitaa logo
کانون فرهنگی تحقیقاتی نسل انتظار
315 دنبال‌کننده
790 عکس
191 ویدیو
10 فایل
💠کانون فرهنگی تحقیقاتی نســل‌انتظــار دانشگاه علوم پزشکی کاشان اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج...💚 نسل ما نسل ظهـور است اگر برخیزیم! 💬 ادمین: @nasl_e_admin 📱اینستاگرام: https://instagram.com/nasle.entezar 📱تلگرام: @naslentezarkaums
مشاهده در ایتا
دانلود
✨️عزت در آینه ی عاشورا و انتظار ✍️حجت الاسلام روح الله شاکری ✨️یاران حسینی منتظران مهدوی ✍️حجت الاسلام محمد مهدی راستگو 🔸️برش هایی از کتاب «از فرات تا فرات» ▫️خود را در حصار عادت‌ پیچیده‌ایم و نبودنت‌ را به‌ تماشا نشسته‌ایم! در حالی‌ که‌ همچنان‌ در دعای‌ عهد‌ زمزمه‌ می‌کنیم : -وَ بَیْعَةً‌ لَه‌ فی‌ عُنُقی- گفتم‌ بیعت.." یاد امام‌ حسین (ﷻ) افتادم.. یاد ڪوفیان‌ و امامی‌ که‌ تنھا ماند.." و ما..💔 🆔@naslentezarkaums
※مجموعه داستان | ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما | | قبیله بنی اسد ※ حبیب بن مظاهر به حضور امام آمد و گفت: در نزدیکی ما قبیله‌ای از بنی اسد هست، آیا به من اجازه می‌دهید آنان را برای یاریتان دعوت کنم، ✘شاید خدا بوسیله ایشان از شما دفاع کرد.✘ امام علیه‌السلام فرمودند: مانعی ندارد. • شبانه بطور ناشناس نزد آنان رفت و گفت: من بهترین چیزی را برای شما آورده‌ام که مهمانی برای گروهی بیاورد. آمده‌ام تا شما را برای یاری امام دعوت کنم. امام را محاصره کرده است. شما خویشاوندان من هستید، پس بیائید و امروز سخن مرا درباره نصرت امام بشنوید تا بدین وسیله به شرافت دنیا و آخرت نائل شوید. دعوتش را اجابت کردند و متوجه علیه‌السلام شدند! • در همین موقع مردی از آن قبیله خارج شد و این جریان را برای عمر سعد شرح داد. عمر سعد کسی بنام «ازرق» را بهمراه چهارصد سوار راهی قبیله بنی اسد نمود. • زمانی که بنی اسد می‌خواستند شبانه بسوی امام حرکت کنند، لشکر عمر سعد در کنار فرات راهشان را بست. درحالیکه فقط کمی فاصله تا امام مانده بود. • جنگ خطرناکی بین آنان رخ داد وبنی اسد تاب مقاومت نداشتند، شکست خوردند و بازگشتند. • هنگامی که حبیب بن مظاهر به سوی امام برگشت و جریان را شرح داد. امام فرمود: «لا حول و لا قوة الا بالله». ــــــــــــــــــــــــ پ. ن : «لا حول و لا قوة الا بالله» یعنی حبیب، بدان که یار فقط خداست و لا غیر! در راه خدا، باید یاری طلبید/ باید لشگر ساخت / باید همه را یکی یکی صدا کرد/ امّا دلخوش به هیچ کس نبود جز یک نفر! همان الله که "حول" و "قوه"ای نیست مگر از او! ✘ و اما ماجرای ما: امان از لحظه‌ای که فرمانده‌ای به خطا می‌افتد و تصور می‌کند کسی برایش منشأ اثر است! این خداست که دست از آستین او یا دیگری بیرون آورده و دینش را یاری می‌کند، و این ممکن است یادت برود. • و امان از روزی که سربازی فداکاری‌هایش برای فرمانده‌ای را به یاد داشته باشد و بشمرد و بسبب آنان برای خود جایگاه ویژه‌ای توقع داشته باشد! ※ هر دو حالت فراموش کردنِ "لا حول و لا قوه الا بالله" است ... و شروع سقوط انسان، از ! از مسیر توحید ! از مسیر یاری آیین توحید! و انسانی که یکدل و موحد نیست جا می‌ماند از معیّت امام، حتی اگر او را به چشم سر ببیند! پناه بر خدا. 🆔️@naslentezarkaums
🌀زیارت امام حسین(ع) از زیارت امام زمان(ع) ! 🔸ابن ابى يعفور می‌گوید: محضر مبارك امام صادق(ع) عرض كردم: اشتیاقم به شما، موجب شد که زحمت و مشقّت راه را بر خود هموار کنم و به محضر شما برسم. حضرت فرمودند: (اولاً) از پروردگارت گلایه نكن، (ثانیا) چرا نزد آن کسی که «حقش بر تو» بزرگتر از «حق من بر توست»، نرفتی؟! ابن ابى يعفور مى‏گويد: آن سخن که گفتند "چرا نزد آن کسی که«حقش بر تو» بزرگتر از از «حق من بر توست»، نرفتی؟!" بر من گران‏تر آمد از فرمودۀ ديگر امام(ع) كه فرمودند (از پروردگارت گلایه نكن)، لذا عرض کردم: چه كسى حقّش بر من از شما بيشتر است؟! حضرت فرمودند: حسين بن على(ع)! چرا نزد حسین(ع) نرفته‌ای، و خدا را در نزد او نخوانده‏اى، و حوائجت را بر خدا عرضه نكرده‏اى؟! 🔹عنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع دَعَانِي الشَّوْقُ إِلَيْكَ- أَنْ تَجَشَّمْتُ إِلَيْكَ عَلَى مَشَقَّةٍ فَقَالَ لِي لَا تَشْكُ رَبَّكَ فَهَلَّا أَتَيْتَ مَنْ كَانَ أَعْظَمَ حَقّاً عَلَيْكَ مِنِّي فَكَانَ مِنْ قَوْلِهِ فَهَلَّا أَتَيْتَ مَنْ كَانَ أَعْظَمَ حَقّاً عَلَيْكَ مِنِّي أَشَدَّ عَلَيَ‏ مِنْ قَوْلِهِ لَا تَشْكُ رَبَّكَ قُلْتُ وَ مَنْ أَعْظَمُ عَلَيَّ حَقّاً مِنْكَ قَالَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ ع أَ لَا [أَلَّا] أَتَيْتَ الْحُسَيْنَ ع فَدَعَوْتَ اللَّهَ عِنْدَهُ وَ شَكَوْتَ إِلَيْهِ حَوَائِجَكَ. 🔹کامل الزیارات، ص168 🆔️@naslentezarkaums
4_5792100317365537909.mp3
7.05M
▪️🎙 4⃣ قسمت چهارم این ننگ شیعه هستش که یازده قرن امامش غایب باشه و اون بی تفاوت‼️😔 فهمیدی اون نسخه نجات عالم چیه؟🧐 شرایطش رو میدونی؟ 🙅🏻🙅🏻‍♂ امام صادق در موردش گفته اگر شیعیان ما این کار رو انجام بدن فرج قطعیه.🤗 🌱اربعین، بستری برای تحقق فرج🌱 ادامه دارد... 🆔️@naslentezarkaums
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️امام حسین علیه‌السلام : برای یاری دین خدا، به لشگر خدا بپیوند! عمر سعد : خانه‌ام خراب شده، باید بمانم و سامانش دهم! امام حسین علیه‌السلام: خانه‌ای برایت مهیّا میکنم! 💥 عمر سعد : زمین‌هایم را چه کنم؟ ..... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔥 این مکالمه برایت آشنا نیست؟ شاید تجربه‌اش کرده‌ای و ... 🆔️@naslentezarkaums
🔴 امام زمان را با چه عنوانی خطاب کنیم؟ 🌕 مردی از امام صادق علیه السلام پرسید كه: می‌شود به قائم علیه السلام گفت: السلام علیك یا امیرالمؤمنین؟امام پاسخ داد: نه! چرا كه این عنوان، ویژه امیرالمومنین علی علیه السلام است و قبل و بعد از او كسی جز كافر، به این عنوان خوانده نمی‌شود. پرسید: فدایت شوم! پس چگونه بر امام مهدی علیه السلام می‌توان سلام گفت؟ فرمود: هرگاه خواستی بر او درود فرستی می‌توانی بگویی: السلام علیك یا بقیة الله! و آنگاه این آیه شریفه را خواند: «بقیت اللّٰه خیر لكم ان كنتم مؤمنین»(هود/۸۶) عَنْ عُمر بنِ زَاهرٍ عَنْ أبِي عَبد اَللّه عَليه السّلامُ قالَ سَأله رَجلٌ عَنِ اَلقائِم يُسَلَّم عَليهِ بِإِمرَةِ اَلمُؤمِنينَ قَالَ لاَ ذَاكَ اِسمٌ سَمَّى اَللّهُ بِه أمِيرَ اَلْمؤمِنِين عَلَيهِ السّلامُ لَمْ يُسمَّ بِه أحدٌ قَبلهُ وَ لاَ يَتَسَمَّى بِهِ بَعدَهُ إلاَّ كَافِرٌ قُلْتُ جُعِلتُ فِدَاكَ كَيفَ يُسلّمُ عَلَيهِ قَالَ يَقُولونَ اَلسَّلاَمُ عَلَيكَ يَا بَقيَّةَ اَللَّهِ ثُمَّ قَرَأَ بَقِيَّتُ اَللّٰهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ. 📗الکافي،ج۱،ص۴۱۱ 🆔️@naslentezarkaums
※مجموعه داستان | ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما | | عَمرو بن حَجّاج ※ عمرو بن حجاج هم مثل دیگر کوفیان نامه نوشته بود و از امام دعوت کرده بود. اما در فتنه‌ای که پس از شهادت ، به فریب کوفیان انجامید او نیز، فریب خورد و از طرف ، به ابن زیاد اعلام وفاداری کرد. و ماجرا از همان جا شروع شد. ۱• سپاهیان تحت فرماندهی او، را به شهادت رساندند. ۲• عمرو در ۷ محرم با پانصد سوار بر شریعه فرات مأمور شد. و این جمله وحشتناک و درّنده، از اوست: «ای حسین! این آب فرات است که از آن سگ‌ها، الاغ‌ها و خوک‌ها می‌نوشند. سوگند به خدا تو از آن جرعه‌ای هم نمی‌نوشی تا این که در آتش دوزخ از حمیم آن بنوشی.» ۳• در روز عاشورا فرماندهی عمر بن سعد را بر عهده داشت. ۴• وی در قیام از مخالفان وی بود و پس از شکست از کوفه ناپدید شد. ـــــــــــــــــــــ پ. ن : ※ ، الک است! الک خدا، برای وعده‌ی حقش در قرآن: "حتیٰ یمیز الخبیث من الطّیب" فتنه الک است تا اهل یقین، آنان که بدبینی عادتشان نیست، آنان که دم به ساعت شک نمی‌کنند، آنان که وقتی نمک معرفت از جان کسی خوردند، آن را تف نمی‌کنند، آنان که وقتی جنس حق را یکبار برای همیشه شناختند دیگر سنگ هم از آسمان ببارد باز خاضع و آرام می‌ایستند تا خدا جریان را به پیش برد، آنان که اگر جایی دیده نشدند و حمایت نشدند و مورد جفایی قرار گرفتند، لگد نمی‌زنند به امام و زیر دندانِ خشم، او را لِه نمی‌کنند، • از آنان که اَمنند برای امام ... جدا شوند. ✘ فتنه الک است! و ابزار فتنه فقط یک چیز است: آنجاست که حقانیت لبیک کسی مشخص می‌شود. ※ پناه بر خدا که مرض‌های نهفته در قلبمان، در طوفان فتنه‌ها کورمان کند، آنوقت: ـ یا امام را تنها می‌گذاریم! ـ یا روبرویش می‌ایستیم! ـ یا علاوه بر ایستادن روبروی امام، خود فتنه‌گر می‌شویم و سعی میکنیم دیگران را نیز با خود همراه کنیم. 🆔️@naslentezarkaums
پدر_مهربانم_مهدی_ جان! 🏴_حقیقت اربعین ▪️از کدام راه می‌روی به سوی کربلا؟ در کدام یک از موکب‌ها استراحت می‌کنی؟ غذای کدام موکب را نوش جان می‌کنی؟ ▫️آقا! از دست کدام سقا آب می‌نوشی؟ راستی پای تو هم تاول می‌زند؟ تاول‌های پایت را چه کسی مرهم می‌گذارد؟ ▪️اگر مرا با خودت نمی‌بری، پاسخ این سؤال‌هایم را بده تا من هم از همان راهی بروم که تو می‌روی و در همان موکبی بیتوته کنم که تو بیتوته می‌کنی. جوابم را بده تا من نیز از همان غذایی بخورم که تو نوش جان می‌کنی. ▫️آقا من می‌خواهم از دستان سقایی آب بنوشم که تو از او آب گرفته‌ای و دستان کسی را که تاول پاهایت را مرهم گذاشته ببوسم. ▪️اربعین، اگر بوی تو را ندهد، با سفرهای دیگر فرقی نمی‌کند. عطر وجودت را در این اربعین به مشامم برسان. وقتت بخیر حقیقت اربعین! ای همه هستم ام ان شاء الله کربلا 📌محسن‌عباسی‌ولدی 🆔️@naslentezarkaums
4_5805425049674452402.mp3
8.72M
▪️🎙 5⃣ قسمت اخر کربلا، کربلا شد چون مردم اون زمان نسبت به امام زمانشون معرفت نداشتن‼️ واسه چی میری کربلا؟ می دونی سیدالشهدا ازت چی می خواد؟ 🤷🏻‍♂ اگه امسال زائر بودی خواهشا سه تا قدمی که گفته شده رو برای امام توی این اربعین بردار.🙏 🌱فکرشو بکن: چه قشنگه اربعینی که آقا خودش باشه!!😇🌱 🔸در امتداد خط نور، تا مرز فردوس ظهور 🔸از این ستون تا آن ستون، راه فرج هموار کن «اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج» 🆔️@naslentezarkaums
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جنس ترس‌های داستان کربلا، دقیقاً از جنس ترس‌های ماست! 💥 ببینید کدام ترس در وجود شما، تا امروز مانع پیوستن‌ به امام‌تان شده است! 🆔️@naslentezarkaums
✨️جایگاه عناصر مکتبی در دو نهضت عاشورا و انتظار ✍حجت الاسلام محسن رهایی 🔸️قسمت آخر ، برش هایی از کتاب «از فرات تا فرات» 🚩 اگر شیعه‌ی حسین علیه السلام ، آرزو می‌کند که : « يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً »  « ای کاش با شما بودم تا به فوز و رستگاری عظیمی می‌رسیدم » می‌تواند به تحقق این آرزو امید داشته باشد ؛ چرا که همراهی با مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف عین همراهی با اباعبدالله الحسین است. 🆔@naslentezarkaums
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ چـــرا همه‌ی ما ماجرای اضطرار و غربت امام را می‌شنویم، اغلب‌مان به گریه می‌افتیم، امــا فقط عده‌ی کمی قادرند تصمیمی جدی بگیرند، و برای یاری‌اش کاری کنند ؟ 🆔️@naslentezarkaums
※مجموعه داستان | ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما | | عبیدالله بن حر ※ در تاریخ نقل شده است که روز عاشورا چند تن از بزرگان کوفه بر روی تپه ای نشسته بودند و گریه می کردند و دست به دعا شده بودند که: خدایا، یاری ات را نصیب حسین علیه السلام کن! یکی از آن بزرگان عبیدالله بن حر بود. و اما عبیدالله ؛ قبل از ورود امام به کوفه، ✘از ترس اینکه با امام مواجه نشود✘ از شهر خارج شد. اما در منزلگاه بنی مقاتل با کاروان امام برخورد کرد. امام حجاج را به خیمه او فرستاد تا او را به اردوگاه خود دعوت کند، اما او نپذیرفت. چندی بعد امام خود به خیمه او رفت و فرمود: "ای مرد، در گذشته خطا بسیار کردی و خداوند تو را به اعمالت مؤاخذه می‌کند، آیا نمی‌خواهی در این ساعت سوی او بازگردی و مرا یاری کنی تا جد من روز قیامت نزد خدا شفیع تو باشد؟" عبیدالله به حر گفت: "یابن رسول الله، اگر به یاری تو بیایم،  همان اول کار، پیش روی تو کشته می‌شوم، و ✘نفس من به مرگ راضی نیست✘. این اسب مرا بگیر، به خدا قسم تاکنون هیچ سواری با آن در طلب چیزی نرفته مگر اینکه به آن رسیده و هیچکس در طلب من نیامده مگر اینکه از او سبقت گرفته و نجات یافته‌.... امام در حالی که از او روی برگرداند به او فرمود: "نه حاجت به تو دارم و نه به اسب تو" و سپس این آیه از سوره کهف را تلاوت کرد: وَمَا كُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّينَ عَضُداً ✘ ما گمراهان را به یاری خود نمی‌طلبیم.✘ ــــــــــــــــــــــــ پ . ن : ※ گمراه / گُم کرده راه / کسی که در میانه‌راه مقصد و مسیر صحیح را گم می‌کند. تعلّق‌های ما علّتهای گمراهی مایند! چشممان گیر میکند به چیزی! قلبمان گیر می‌کند به چیزی! دیگر آخر راه نمی‌بینیم، همان نهایتِ جایی که باید برسیم. دل خوش می‌کنیم به آنچه داریم، به آنچه هستیم! • یکی دل خوش می‌کند به مالش، یکی به شغلش، یکی به شهرتش، یکی به فرزندانش، یکی هم مثل عبیدالله به جانش ... گویی هرگز نخواهد مُرد. اسبش را میدهد چون اسبش تعلّقش نیست! و امام اسبش را نمی‌خواهد، همان چیزی را می‌خواهد که او را به زمین بند کرده... امام تعلّقش را می‌خواهد تا بندنافش به زمین را قطع کند و بدوزد به آسمان. • بند ناف ما را چه چیزی به زمین دوخته؟ همان نخواهد گذاشت به امام برسیم، حتی اگر او را به چشم سر ببینیم. ✘ امام نه حاجت به ما دارد، نه به اسب‌های ما! امام قلب ما را می‌خواهد تا برساند به اوج! همین! 🆔️@naslentezarkaums
※مجموعه داستان (آخر) | حرّ بن یزید ریاحی | ماجرای مردی که رسید | ※ امام حسین علیه‌السلام در منزلگاه ذی حُسم با حرّ و سپاهش روبه رو شد. به گفته منابع، حُرّ نه برای جنگ بلکه برای انتقال امام نزد اعزام شده بود و از این‌رو با سپاهیانش رودرروی توقفگاه کاروان امام صف‌آرایی کرد. • حرّ گرچه اقدامی سخت‌گیرانه کرد، اما رفتارش با امام ✘ محترمانه ✘ بود؛ حتی یک بار به حرمت خاص نیز اشاره کرد. • در روز عاشورا، عمر بن سعد لشکر خود را آراست و فرماندهان هر بخش از سپاه را تعیین نمود و حرّ را فرمانده بنی‌تمیم و بنی هَمْدان کرد. با آراسته شدن سپاه، لشکر عمر سعد آماده جنگ با سپاه امام گردید. • حرّ چون تصمیم کوفیان را برای جنگ با آن حضرت(ع) جدی دید، نزد عمر بن سعد رفت و به او گفت: «آیا تو می‌خواهی با این مرد (امام) بجنگی؟» • گفت: «آری به خدا قسم چنان جنگی بکنم که آسان‌ترین آن افتادن سرها و بریدن دست‌ها باشد.» حر گفت: «مگر پیشنهادهای او خوشایندتان نبود؟» ابن سعد گفت: «اگر کار به دست من بود می‌پذیرفتم؛ ولی امیر تو (عبیدالله) نپذیرفت.» ✘ پس حر، عمر سعد را ترک کرد و در گوشه‌ای از لشکر ایستاد و اندک اندک به سپاه امام(ع) نزدیک شد. مهاجر بن اوس -که در لشکر عمر سعد بود- به حر گفت: «آیا می‌خواهی حمله کنی؟» حر در حالی که می‌لرزید پاسخی نداد. مهاجر که از حال و وضع حر به شک افتاده بود، او را مورد خطاب قرار داد و گفت: «به خدا قسم هرگز در هیچ جنگی تو را به این حال ندیده بودم، اگر از من می‌پرسیدند: شجاع‌ترین مردم کوفه کیست تو را نام می‌بردم، پس این چه حالی است که در تو می‌بینم؟» ✘ حر گفت: «به درستی که خود را میان بهشت و جهنم می‌بینم و به خدا سوگند اگر تکه‌تکه شوم و مرا با آتش بسوزانند من جز بهشت چیز دیگری را انتخاب نخواهم کرد.»✘ • حر این را گفت و بر اسب خود نهیب زد و به سوی خیمه‌گاه امام(ع) حرکت کرد. • گفته‌اند که وی با حالی پریشان با امام مواجه شد و با اذعان به اینکه هرگز گمان نمی‌کرده است که کوفیان کار را به جنگ بکشانند، طلب بخشش کرد. امام برایش استغفار نمود و فرمود که تو در دنیا و آخرت آزادمرد (حرّ) هستی. ـــــــــــــــــــــــــ پ . ن : ※ بعضی پُل ها خراب کردنی نیستند! که اگر خراب شوند، ستونِ عاقبت بخیری در درون انسان فرو می‌ریزد! یکی از این پُل ها، که اگر فرو بریزد، خانه خراب می‌کند آدم را : است! حتی اگر وسط سپاه حق باشی، بی‌ادب که باشی یعنی خطرناکی برای امام، ناامنی برای امام، و حتماً در فتنه‌ای همه‌ی سعادت را می‌گذاری و میروی! ولی اگر این پُل فرو نریزد، وسط سپاه دشمن هم که باشی، ادب و احترام در برابر ارزش‌ها، تو را در اولین دور برگردان، به بازگشت می‌کشاند. • آری ؛ امّـــــا چشمان حرّ کور نشده بود، و دوراهیِ انتخاب را دید! حر به میانجیگری "ادب و حفظ حرمتش" به سپاه امام رسید! نه به سپاه امام ... که به معیّت امام در دنیا و آخرت رسید. | الحمدالله 🆔️@naslentezarkaums