eitaa logo
تربیت نسل تمدن ساز🇮🇷
2.9هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
424 ویدیو
144 فایل
مطالب کاربردی تربیت اسلامی🥰 متخصص در زمینه کودک و نوجوان مادر ۳فرشته ، دانش آموخته سطح سه حوزه علمیه و دکتری تربیتی دانشگاه علامه نشر مطالب با لینک کانال مجازه🌷 مشاوره آنلاین https://eitaa.com/moshavereanlinefarzanparvari ارتباط با من @nazrevelayat
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸جشن عبادت🔸 شما می‌خواهید حجاب را زنده کنید؟ بسیار خوب. حجاب را «عزیز» کنید تا زنده شود. این تشویق‌هایی که گاهی می‌کنید مؤثر است. روزی که دخترهایتان چادری می‌شوند، برایشان جشن عبادت بگیرید و به آنها جایزه بدهید و دست به کیسه‌تان (جیبتان) بکنید تا این عبادت‌ها برایشان مهم بشود. دیگران جشن تولد می‌گیرند و گاهی کار فسق و فجور می‌کنند، شما هم جشن عبادت بگیرید. اولین روز روزه، اولین روز چادر، اولین قسمت یاد گرفتن قرآن را جشن بگیرید. نماز و دین را با شیرینی به بچه تعارف کنید، نه با تلخی. با روی خوش او را به نماز بیاورید، نه با وضع ترش. 📖 راه رشد، جلد چهار، صفحه ۱۰۸ @nasletamadonsaz
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸استفاده از فرصت‌های حساس و طلایی برای نصیحت کردن🔸 یکی از زمان‌های مناسب برای نصیحت کردن به بچه، وقتی است که می‌آید به آدم گله می‌کند. مثلاً می‌آید می‌گوید: بچه همسایه به من فحش داد. شما به او بگویید خیلی ناراحت شدی؟ اوقاتت تلخ شد؟ خیلی سخت بود؟ می‌گوید: بله. به او بگو: پس اگر یک دفعه خودت فحش بدهی چه‌قدر برای آنها سخت می‌گذرد؟ او درست متوجه موضوع می‌شود. متوجه می‌شود که این کار بد است. بزنگاه نصیحت، همان وقتی است که بچه ظلمی به او شده، به او می‌گویی دیدی ظلم بد است؟ ظلم نکن. مثلاً بچه‌ای گم شده. یکی دستش را گرفته و آورده به خانه و به مادرش سپرده. آن وقت خیلی از آن کسی که این کمک را به او کرده خوشحال است همان لحظه، جای نصیحت است: «ببین چه‌قدر خوشحال شدی از این‌که کسی تو را پیدا کرد، یا این کمک را به تو کرد. تو افتادی بلندت کرد، پس تو هم اگر قدرت پیدا کردی یک افتاده‌ای را از زمین بلند کن». نصیحت کردن زمان دارد و اگر انسان به‌موقع نصیحت کرد، می‌گیرد. اگر به‌موقع نبود نمی‌گیرد. وقتی بچه به شما عقیده‌مند است، نصیحتش کنید. وقتی به شما بدبین شده نصیحتش نکنید. آن بدبینی نمی‌گذارد نصیحت شما بگیرد. لحیم‌گرها وقتی می‌خواهند ظرف مسی یا آهنی را لحیم کنند، اول به جایی که می‌خواهند لحیم کنند اسید می‌زنند. 📖 راه رشد، جلد سه، صفحه ۶٣ @nasletamadonsaz
برشی از کتاب راه رشد تربیت چیست؟ تربیت انتخاب شرایط متناسب برای رسیدن چیزی به کمال مناسب آن است. اگر آن چیز یا آن کس صاحب اختیار باشد، تربیت یک روشی خواهد داشت و اگر صاحب اختیار نباشد، تربیت روشی دیگر باید داشته باشد. اگر آن موجود قدرت ترمیم داشته باشد، روش تربیت یک نوع اقتضائی دارد و اگر آن موجود قدرت ترمیم نداشته باشد روش تربیت نوع دیگری خواهد بود جمادات نسبت به شرایط «کالمیت بین یَدَیِ الغَسال» هستند. مرده در دست مرده شور چگونه است؟ هر طور که مرده شور مرده را انداخت و هر طور او را این طرف و آن طرف کرد، مرده هم همان کار را می‌کند. هیچ گونه اختیاری از خودش ندارد شما در فعل و انفعالات شیمیایی، مواد را که می‌خواهید به هم اضافه کنید اگر یک گرم اضافه کنی یا نکنی و حرارت را فلان مقدار بدهی یا ندهی، همه مربوط به تصمیم خودت است. شما نگاه می‌کنی که شرایط طبیعی و متعارف برای تهیه فلان چیز چه است و بر اساس آن شرایط برنامه ریزی و عمل می‌کنی تربیت کردن در جمادات بر این اساس است. @nasletamadonsaz
سخن بزرگان در حوزه تربیت فرزند: ✍ شیوه ی اصلاح رفتار کودک رفتار ناپسندی که از فرزند خویش می بینید به روی وی نیاورید، زیرا گاهی اوقات، باید “” نمود. یعنی وقتی مادری فهمید که فرزند وی مرتکب کاری قبیح شده است، خود را به “ندانستن” بزند. امّا سعی را بر آن دارد، که به نحو خردمندانه ای این مشکل را برطرف سازد. مثلاً، با نقل یک “قصه” به کودک وانمود کند که هر کس فلان کار بد را انجام دهد، کاری زشت و ناپسند مرتکب شده است. چون اگر شما صریحاً به روی او بیاورید که فلان اشتباه را مرتکب شده است، فوراً در صدد “دفاع” از خویش بر می آید، و سعی می کند که خود را بی گناه جلوه دهد، و عذرهایی می تراشد. اما وقتی به صورت داستان و حکایت باشد، دیگر دلیلی نمی بیند که از خود دفاع کند. وقتی با کنایه و غیر مستقیم به او تفهیم شد که نباید کار خلاف کند، و از سویی نیز توجه یافت که خود نیز این کار قبیح را مرتکب شده است، سعی می کند خود را “اصلاح” نماید. و این، بهترین شیوه برای “اصلاح” کودک است. به هر حال سعی کنید بین شما و فرزندانتان پردۀ “”و “شرم حضور” وجود داشته باشد، زیرا اگر شما آمدید و صریحاً به او گفتید که فلان کار را انجام داده ای، و من آن را می دانم، در این صورت دیگر نمی توان توقّع داشت که او حیا و شرم را رعایت کند؛ چون دیگر او احساس می کند که شما از عیوبش باخبر شده اید، و شخصیت و حیثیتش نزد شما خُرد و خود نیز تحقیر شده است. لذا دیگر لزومی در حفظ شخصیت خود نزد شما نمی بیند،و همین امر، منشأ آفاتی عدیده، و گاهی هم عامل طغیان خواهد شد. برای روشن شدن مطلب مثالی می زنیم: فرض کنید شما ظرفی پر از شیر، از مغازه ای گرفته، و می خواهید به منزل ببرید، چون این ظرف پر می باشد، بسیار آهسته و با احتیاط کامل حرکت می کنید، تا چیزی از شیر بر زمین نریزد، اما اگر در این حال کسی آمد و به شما تنه زد، و نصف ظرف شیر بر زمین  ریخت، در این هنگام، دیگر شما در حرکت، احتیاط نمی کنید، و آهسته نمی روید، بلکه بدون هیچ هول و هراسی، می توانید به سرعت حرکت کنید؛ چون دیگر خوف ریختن شیر وجود ندارد. دربارۀ کودکانِ خود نیز سعی کنید کودک شما خیال کند که ظرف حیثیت و حرمت او پر می باشد، و باید احتیاط کامل رفتار کند، و تلاش کند کسی به او تنه نزند، امّا اگر شما آمدید و به او تنه زدید دیگر ظرف حرمت و شخصیت او تقلیل خواهد یافت، و طبعاً دیگر نباید داشته باشید که این کودک رفتارش با شما مثل سابق باشد. پس، این نکتۀ مهم را فراموش نکنید که گاهی “تغافل” لازم است، به این معنا که شما از عیوب فرزندانتان آگاه باشید، اما کودک شما اطلاع نداشته باشد که شما از عیوب او آگاه هستید. آگاه بودن شما از عیوب فرزندانتان خوب است، اما آگاه بودن ایشان از این که شما عیوب وی را می دانید، خوب و به صلاح نیست. @nasletamadonsaz
نقش و ✍ درختی را اگر آب ندهند، برگهایش می افتد و افسرده می شود، وقتی به آن آب دادند، برگهایش راست می ایستد. انسان نا امید مانند یک درخت پژمرده است، اما وقتی که امیدوار می شود، مانند درختی است که تازه آن را آب داده اند وسرشار از نشاط می شود، فرد وقتی احساس کرد که توان کار وزندگی وبرخورد با مشکلات را دارد، جرأت پیدا می کند که به سراغ مشکلات برود. انسان گاهی از شنیدن مشکلات سرش به درد می آید. وگاهی آنچنان مشتاق رویارویی با مشکلات است که دلش می خواهد به او به او بگویند بیا و این مشکل را حل کن. گاهی انسان از حل مشکلات خودش عاجز است ولی گاهی اوقات علاوه بر اینکه مشکل خودش را حل کرده است، دستش برای حل مشکل دیگران نیز باز است و می خواهد که یک نفر به او بگوید مشکل مرا حل کن. آدمهایی که مشکل دیگران را حل می کنند، کمتر گرفتار اعتیاد و این گونه مسائل می شوند. بچه را نیز باید به نوعی تربیت کرد که وقتی بزرگ شد نه تنها بتواند مشکل خودش را حل نماید، بلکه یک مقدار وقت را هم برای حل مشکل دیگران صرف کند. @nasletamadonsaz
چگونه فرزندانمان را با شخصیت تربیت کنیم؟ اگر بَرآنید تا فرزندی پاک، مؤمن، متشخّص، و متخلّق به اخلاق حسنه داشته باشید، سعی کنید به فرزندانتان “مسوولیت” بدهید، و بعد، از آنان مسوولیت بخواهید، و بدانید که این کار، کودکان را متشخص بار می آورد. و احساس می کنند، که بقدری مهم و ارزشمند هستند، که به آنان مسوولیت واگذار می گردد. کودکان باید احساس “شخصیت” کنند، کسی که احساس شخصیت می کند با شدت تمام خود را کنترل می کند، و سعی می کند کاری نکند که شخصیت او آسیب بییند، و یا لکه دار شود. وقتی که کودکان، احساس شخصیت نکنند، کم کم بی عار می شوند؛ یعنی “بی تفاوت” می گردند، چه از آنان تعریف کنید یا سرزنش نمایید، در هر دو حالت، بی تفاوت خواهند بود، و بدون هیچ عکس العمل. @nasletamadonsaz
چه وقت کودک را تشویق یا نصیحت کنیم؟ باید هنگامی کودک را تشویق نمود که تشنۀ تشویق باشد، و به تعبیردیگر: کودک منتظر تشویق از سوی شما باشد، در این صورت این تشویق در بالندگی کودک نقش بسزایی خواهد اگر می خواهید کودکتان را نصیحت کنید، آنجا نیز طوری رفتار کنید که کودک شما برای نصیحت آماده باشد؛ مثلاً، برای او قصه یا حکایتی را نقل کنید، و سپس اصل مطلب را در جایی حساس که رسیدید بگویید: ادامۀ این قصه بماند برای بعد، اینجا می بینید که این کودک از شما می خواهد تا بقیۀ حکایت را برای او بازگو کنید در این صورت شما می توانید از این فرصت طلایی استفاد کنید، و تا حد امکان و لازم به نصیحت و پند و اندرز کودکتان بپردازید. @nasletamadonsaz