eitaa logo
نسرا گیلان
434 دنبال‌کننده
869 عکس
238 ویدیو
10 فایل
نسرا (نهضت سواد رسانه ای انقلاب اسلامی)
مشاهده در ایتا
دانلود
🚨دزدان زمان اگه کمی منصف باشیم و یه حساب سرانگشتی بکنیم با احتساب تنها روزی ۲ تا ۳ ساعت استفاده از اینترنت= شبکه های اجتماعی حدود ۱۰ سال از عمرمان رو صرف این فضای مجازی میکنیم به معنای ساده تر ۱۰ سال از عمر و جانمان رو فدای تلگرام و اینستاگرام می کنیم ... بهتراست در مورد بخشندگی و بذل و بخشش در مورد با قیمت ترین سرمایه زندگی مان (زمان) کمی تجدیدنظر کنیم اگرچه خساست خصلت خوبی نیست اما در این مورد لازم و واجب بنظر میرسد ✅ با ما باسواد شوید 🌐 @nasragilan
♻️ملت بی سواد، زاده نمی شود، ساخته می شود! بی سوادی یعنی؛ شبکه محبوب اجتماعی را که باز می کنی؛ تمام صفحات پر باشد از روزمرگی آدم معروف ها و مسخره بازی معروف نماها... نه از مطالب آموزشی خبری باشد، نه از چهار کلام حرف حساب! بی سوادی یعنی؛ مسیر تمام لباس فروشی و آرایشگاه های شهر را از حفظ باشی، اما حتی یک بار هم گذرت به کتابفروشی نیفتاده باشد... بی سوادی یعنی برای یک وسیله تزیینی یا آرایشی فلان قدر پول بپردازی ولی برای روان ناآرامت خساست به خرج بدهی و گرانی را بهانه کنی! این ها یعنی بی سوادی مدرن.... ✅ با ما باسواد شوید 🌐 @nasragilan
دیروز مطمئن شدم که ماسک زدن خیلی ام ربطی به شعور نداره... سر ظهر بود و ظهر گرما، تو تاکسی که سه نفر رو بیشتر سوار نمی کنه، نشسته بودم، آقایی هم بیرون تاکسی ایستاده بود، دیرم شده بود، به راننده گفتم بگو سوار بشه تا بریم دیگه...گفت ماسک نزده، سوارش نمی کنم، بعد اضافه کرد: خیلی وقته وایستاده، بدون ماسک کسی سوارش نمی کنه، اتوبوس هم نیست! تو کیفم ماسک اضافه داشتم، بهش دادم و سوار شد. کلی تشکر کرد و همش خودشو گوشه ی تاکسی جمع می کرد تا فاصله رو بیشتر رعایت کرده باشه، سر صحبت رو باز کردم و گفتم: اگه ماسک بزنین خودتون سلامت می مونین... گفت: کارگرم، هزینه ی زندگی نمی رسه که بخوام ماسک و اسپری ضد عفونی هم بخرم، بعد به یه روسری که دور گردنش بود اشاره کرد و گفت، همینو می زنم، هر شب هم می شورمش. گفتم: خوب به خانمت بگو از همین روسری برات ماسک درست کنه! با تعجب گفت: مگه می شه؟ چجوری؟ تو دلم گفتم اینهمه کلیپ تو فضای مجازی که طرز تهیه ی ماسک رو آموزش داده، یعنی به اینها هم دسترسی نداره، بعد من براش نسخه ی بی فرهنگی و بی شعوری می پیچم! با دستمال و نایلونی که همراهم بود، طرز درست کردن ماسک رو بهش یاد دادم، خیلی دقت کرد و خودش هم امتحان کرد تا مطمئن بشه یاد گرفته. نزدیکای میدون، پولشو در اورد و به راننده گفت: کرایه ی این آبجی رو من حساب می کنم. شوکه شدم، گفتم دلیلی نداره که شما کرایه ی منو حساب کنین... گفت: درسته انسانیت شما رو نمی شه با کرایه ماشین جبران کرد، ولی من بیشتر از نیم ساعت زیر آفتاب وایستاده بودم، خیلی ها فهمیدن که به خاطر ماسک کسی سوارم نمی کنه، شایدم ماسک اضافی داشتن، اما به خاطر قیافه و ظاهرم بهم ندادن، تنها کاری که می تونم براتون بکنم، دعا کردن و حساب کردن کرایتونه. خلاصه از او اصرار و از من انکار که تیر خلاص رو راننده زد که کرایه ی هر کسی رو از خودش می گیرم. وقتی پیاده شدم دلم سوخت، شاید پول ماسک برای من پول خرد بود، اما برای خیلی ها بار اضافه است، شرمنده بودم از قضاوت زود هنگامم و خوشحال از این که ماسک اضافی داشتم. پ.ن: شاید صدقه ی این روزهامون، دادن ماسک به افراد بدون ماسک و دو تا پیس کوچک، اسپری ضد عفونی کف دستاشون باشه... بياييم سفير مهربانىِ او باشيم❣ ✅ با ما باسواد شوید 🌐 @nasragilan