eitaa logo
نثر طوبی | سید محمد حسینی یزدی
208 دنبال‌کننده
454 عکس
278 ویدیو
23 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
نامه سوم (1) - 18 خرداد 98.mp3
41.17M
📚 ✉️ شرح نامه سوم - بخش اول 🎙سید محمد حسینی یزدی 🔗 عضویت در کانال نثر طوبی @nasretooba
نامه سوم (2) - 25- خرداد 98.mp3
31.57M
📚#نهج_البلاغه ✉️ شرح نامه سوم - بخش دوم 🎙سید محمد حسینی یزدی 🔗 عضویت در کانال نثر طوبی @nasretooba
نامه سوم (3) - 1 تیر 98.mp3
27.26M
📚#نهج_البلاغه ✉️ شرح نامه سوم - بخش سوم (پایانی) 🎙سید محمد حسینی یزدی 🔗 عضویت در کانال نثر طوبی @nasretooba
🌸 52 روز تا غدیر... ✅ ارزیابی برای اینکه بتوانیم بفهمیم شیعه هستیم یانه، ولایت داریم یا نداریم، باید خودمان را ارزیابی کنیم. امام صادق علیه السلام به ابن جندب فرمودند: ای ابن جندب! سزاوار است هر مسلمانی که با ما آشناست، هر روز و شب اعمال خودش را بررسی کند و خودش حسابگر اعمالش باشد. اگر کار نیکی را دید، آن را زیاد کند. و اگر کار خطایی را دید، نسبت به آن استغفار کند تا در قیامت دچار ذلت نشود. ✅ چند نکته: - ما باید حساب رسی شخصی داشته باشیم. یکی از عوامل #عزت این است که خودمان #اولین نفری باشیم که نسبت به خطا و اشتباهمان اقدام می کند. - یکی از مهمترین مراحل سیر و سلوک و رشد معنوی، حسابرسی شخصی است. نباید ترسید. وقتی با خودمان صادق باشیم، می توانیم به راحتی اشتباهاتمان را بپذیریم و آنها را اصلاح کنیم. - در همین حسابرسی های روزانه می توان فهمید که چه قدر در #عمل شیعه واقعی هستیم و ولایت امیرالمومنین علیه السلام را قبول داریم. 🌸🌸🌸 @nasretooba
شهادت امام صادق علیه السلام را خدمت امام زمان عجل الله فرجه و همه ی شیعیان و محبین آن حضرت تسلیت عرض می کنم
04 نامه چهارم - 8 تیر 98.mp3
30.91M
📚#نهج_البلاغه ✉️ شرح نامه چهارم 🎙سید محمد حسینی یزدی 🔗 عضویت در کانال نثر طوبی @nasretooba
🌸 51 روز تا غدیر... ✅ ولایت تا کجا؟ همه ی ما اهل بیت (ع) را دوست داریم. در عمل هم سعی می کنیم تا شیعه باشیم. یک سوال! در عمل تا کجا حاضر هستیم #شیعه باشیم. #شیعه در لغت به معنای «پیرو» و «دنبال کننده» است. تا کجا پیرو امام مان هستیم؟ در محل کار، در خانه، در تحصیل، در محله زندگی و ... در زمان ما دست «حجت بن الحسن» (عج) در دست پیامبر (ص) است و همه می بینند و می شنوند که « من کنت مولاه فهذا المهدی مولاه » و می شنویم که او صدا می زند « هل من ناصرٍ ینصرنی؟ » 🌸🌸🌸 @nasretooba
🌸 50 روز تا غدیر... یاری امیرالمومنین با چهار چیز: اعینونی بورع و اجتهاد و عفّة و سدادٍ در نامه 45 نهج البلاغه حضرت امیر (ع) می فرمایند امام شما به دو لباس کهنه و دو قرص نان اکتفا کرده است. اما شما نمی توانید این طور باشید. شما با چهار ویژگی زیر مرا یاری کنید: 1- ورع: یعنی توجه ویژه به تقوای الهی. اینکه هیچ دستوری از دستورات الهی را نادیده نیگیریم. 2- اجتهاد: یعنی تلاش و کوشش. کسی که می خواهد امامش را یاری کند، نمی شود گوشه ای بنشیند و هیچ کاری نکند! باید تلاش کند. 3- عفت: پاکدامنی. در همه مسائل. عفت جنسی، عفت مالی و ... 4- سداد: یعنی مقاومت. مثل سد محکم بودن در مقابل سختی ها و مشکلات. در مقابل دشمن و دنیا 🌸🌸🌸 @nasretooba
🌸 48 روز تا غدیر... اگر کسی به شخص یا شیء ای علاقه دارد، باید به تبعات آن هم پای بند باشد. و اگر لازم باشد هزینه این محبت و علاقه را هم بپردازد. دوست داشتن پیامبر و اهل بیت او صلوات الله علیهم اجمعین، هزینه دارد. باید به خاطر این محبت بعضی علاقه های شخصی و دنیایی خودمان را کنار بگذاریم. اصلاً مگر عاشق و محبّ واقعی ، چیزی جز لبخند معشوق و محبوب را می خواهد؟ دیدن لبخند رضایت مولا چه قدر می ارزد؟ 🌸🌸🌸 @nasretooba
ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها مبارک باد. @nasretooba
🌸 46 روز تا غدیر... خبر بین همه پیچید. «پیامبر گفته است علی مثل من مولای همه است و ...». باورش نشد! اسباب و وسائلش را جمع کرد و با عجله خودش را به «ابطح» نزد پیامبر رساند. شترش را خواباند و پایش را بست به سمت چادر پیامبر حرکت کرد. از دور پیامبر را دید و به سرعت به او نزدیک شد. اجازه نداد هیچ کس حرفی بزند و بلافاصله شروع کرد: - ببین محمد! گفتی بگوییم «لا اله الا الله» و ما هم قبول کردیم. گفتی تو را فرستاده خدا بدانیم، دانستیم. گفتی نماز بخوانیم، خواندیم. گفتی روزه بگیریم، گرفتیم. گفتی حج بجا بیاوریم، بجا آوردیم. هر چه گفتی ما قبول کردیم. نفسش قطع نشده بود و با همان لحن تند و عصبانی ادامه داد: - اما شنیدم که به مردم گفته ای: «هر که من مولای اویم این علی مولای اوست. خدایا دوستانش را دوست بدار و دشمنانش را دشمن بدار» - بله! من گفتم. با لحنی عصبانی و آشفته گفت: «این را از خودت گفتی یا از طرف خدا؟» پیامبر (ص) به حارث بن نعمان که از شدت عصبانیت صورتش سرخ شده بود گفتند: «از طرف خدا، از طرف خدا، از طرف خدا» بدون هیچ حرفی رویش را برگرداند و به سمت شترش حرکت کرد و صدا زد: «خدایا اگر محمد راست می گوید سنگی از آسمان بفرست و مرا بکش تا عبرتی برای آیندگان باشد. اگر هم دروغ می گوید عذابت را بر او بفرست» این را گفت و سوار بر شتر شد. هنوز حرکت نکرده بود که سنگی از آسمان آمد و بر سر حارث خورد و در دم جان داد! 🌸🌸🌸 @nasretooba