eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
944 دنبال‌کننده
22.2هزار عکس
17.2هزار ویدیو
549 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ تو نگران او بودی و او نگران تو. چند روز پشت سرهم می‌بردند و شکنجه‌ات می‌دادند و با چوب‌های قطور و کابل‌های ضخیمِ فشارقوی برق، که در 3لایه بهم بافته شده بود، وحشیانه به جانت می‌افتادند. می‌دانستند راه رسیدن به جهنم را برای دوستان شان کوتاه کرده‌ای. می‌گفتند: بگو چه کسانی آن موقع همراهت بودند؟ بعد اتو را داغ می‌کردند و به پوستت می‌چسباندند و تو در جواب آن‌ها نفس‌هایت را با ناله بیرون می‌دادی: «یا زهرا(س)... یا حسین(ع)...» بدنت می‌سوخت و تاول می‌زد. با کابل بر تاول‌هایت می‌کوبیدند و تاول‌ها پاره می‌شدند. می‌گفتند: «باید به امام خمینی توهین کنی. بگو... » از درد به خود می‌پیچیدی و جواب می‌دادی: «یا زهرا(س)... یا حسین(ع)...» و نمی‌گفتی آن‌چه را که آنان مشتاق شنیدنش بودند و باران کابل و چوب بر پیکرت باریدن می‌گرفت. تَن‌شان که به عرق می‌نشست، نوشابه‌های خنک را قُلپ قُلپ از گلو پایین می‌دادند. می‌رفتند استراحت می‌کردند و ساعتی بعد دوباره بازمی‌گشتند. و باز ضربه‌های چوب بود و کابل و اتوی داغ و خدا بود و تو بودی و ناله‌های یا زهرا(س) و یا حسین(ع). یکی از بچه‌ها به تو گفت: محمد! این‌ها می‌کشنت! امام گفته: آن‌ها که در اسارتند، اگر دشمن از آن‌ها خواست که عکس مرا پاره کنند یا به من توهین کنند، این کار را انجام دهند. اما تو گفتی: «امام وظیفه داشته این حرف را بزند. اما من وظیفه ندارم برای این‌که جانم سالم بماند، به رهبرم توهین کنم.» ضعیف شده بودی و بی‌رمق. چند روز پشت سرهم کتک و شکنجه توانی برایت نگذاشته بود. بدن رنجور و نیمه‌جانت را کشان‌کشان به سمت حمام‌ها بردند. لباس‌هایت را درآوردند. بدن کبود، سوخته و تاول زده‌ات را زیر دوش آب داغ گذاشتند و با کابل بر آن کوبیدند. چند بطری شیشه‌ای آوردند و به در و دیوار حمام کوبیدند. بطری‌ها، شیشه‌های تیز و برنده‌ای می‌شدند و کف حمام می‌ریختند. تو را روی شیشه‌ها می‌غلتاندند و با کابل بر بدنت می‌کوبیدند و با پوتین‌های زمخت شان روی بدن رنجور و نحیفت می‌رفتند. شیشه‌های برنده، پوستت را می‌شکافتند و در گوشتت فرو می‌رفتند. خون، از تاول‌ها، از سوختگی‌ها، از زخم‌ها، از ردپای خرده شیشه‌ها بیرون می‌دویدند. همه چیز نشان می‌داد که واقعا تو را به حمام آورده‌اند؛ به حمام خون. ✨می‌گفتند: «باید به مسئولان مملکتت توهین کنی.» ✨اما تو مظلومانه ناله می‌کردی: «یا زهرا(س)... یا حسین(ع)...» ✨✨و آن کابل‌ها که حالا دیگر مَرکب لخته‌های خون شده بود، محکم‌تر از قبل بر پیکرت فرود می‌آمد. صدای خِرِش‌خِرِشِ شیشه‌ها، شکسته شدن استخوان‌ها و ناله‌های ضعیف یا زهرا(س) و یا حسین(ع)ات نسیمی شده بود تا اهالی آسمان را نوید دهد که مسافری از فرزندان روح‌الله در راه است و تو ذره‌ذره به دروازه‌ی بهشت نزدیک می‌شدی. نعره می‌زدند: «باید به امام خمینی توهین کنی. بگو... و تو با آخرین نفس‌هایت جواب می‌دادی: «یا...ز...ه...ر...ا(س) یا...ح...س...ی...ن(ع)» کابل‌ها قوس می‌گرفتند و با قدرت بر پیکرت می‌نشستند. گوشت و پوست بدنت باضربه‌های کابل کنده می‌شد. کابل‌ها به سمت بالا تاب برمی‌داشتند و تکه‌های پوست و گوشت بدنت را به سوی سقف و در و دیوار حمام پرتاب می‌کردند. بارها و بارها ازت پرسیدند: «افسران و سربازان ما را تو کشتی. چه کسان دیگری همراهت بودند؟ نام ببر!» و تو که نای حرف زدن نداشتی، با اشاره‌ی ابرو جواب می‌دادی: «نه!»
✨ از حمام آوردنت بیرون و با پارچه روی بدن پاره‌پاره و پر از زخم و سوختگی‌ات، آب و نمک ریختند. آخرین ناله‌های جانسوزت، آرام، راه شان را به آسمان باز می‌کردند. عدنان که از مقاومت و سرسختی تو به ستوه آمده بود، فریاد زد: «تمامت می‌کنم!»آن‌گاه پیکر تو را به داخل حمام کشیدند. قالب صابونی را در دهانت گذاشتند و با پوتین‌هایشان آن را در حلقت فرو کردند.  از حمام بیرون آوردنت و روی زمین خاکی اردوگاه انداختنت. بعد رفتند سراغ یکی از بچه‌های اردوگاه که از امداد و کمک‌های اولیه سررشته داشت. او نبضت را گرفت. چهار، پنج‌بار در دقیقه بیش‌تر نمی‌زد. ضربان قلبت به حدی کند و ضعیف شده بود که شهادتت قطعی بود. صدایی که از گلویت بیرون می‌آمد، صدای نفس کشیدن نبود. صدای خُرخُر کردن بود. یک استخوان سالم در بدنت نمانده بود. هرطور دست و پایت را تکان می‌دادند به همان شکل باقی می‌ماند. آخرین خُرخُر را که از گلو بیرون دادی، گفتند: «ماتَ.»؛ یعنی تمام کرد. یعنی شهید شدی! بعد پیکر بی‌جانت را روی سیم خاردارها انداختند و از آن عکس گرفتند تا بگویند تو در حال فرار بوده‌ای و آن‌ها مجبور شده‌اند تو را بزنند! تاخت و تازهای عدنان شروع شد. عربده می‌کشید و به سربازها دستور می‌داد. تمام اردوگاه به حالت آماده‌باش درآمده بود. چند نفر دویدند و پتویی را از یکی از آسایشگاه‌ها بیرون آوردند. یک پتوی راه‌راهِ سبز و سفید. از همان پتوهای زِبر اسرا. آسایشگاه به آسایشگاه می‌دویدند و دستور می‌دادند: «همه کف آسایشگاه دراز بکشند. سرها روی زمین. بلند کردن سر، ممنوع . نگاه کردن، ممنوع. صحبت کردن، ممنوع.» هرچند درهای آسایشگاه‌ها قفل بود، ولی می‌خواستند با این کارشان حصار در حصار ایجاد کنند. این دستورات که از آسایشگاهی به آسایشگاه دیگر ابلاغ می‌شد، همه را متوجه این کرد که یا اتفاقی افتاده یا قرار است حادثه‌ی مهمی رخ دهد. کنجکاوی عده‌ای، تحریک شده بود. خوب که نگاه می‌کردی، سرهایی را می‌دیدی که از پشت پنجره‌ی آسایشگاه‌ها، چشم در حیاط اردوگاه می‌گرداندند تا آن‌چه که از آن منع شده بودند را ببینند. آن‌گاه تو افق نگاهشان می‌شدی؛ آن پتوی زِبر را دور تو پیچیده بودند و با سیم‌خاردار دورش را بسته بودند. سپس ماشینی آمد و تو را به نقطه‌ی نامعلومی برد. بعد چند نفر از اسرا را به زور کتک و شکنجه، مجبور به امضای برگه‌ای کردند تا طی گزارشی صوری به صلیب سرخ ادعا کنند؛ تو در حال فرار بوده‌ای و آن‌ها مجبور شده‌اند تو را با گلوله بزنند!   تعدادی از بچه‌ها را هم به حمام فرستادند تا آثار جنایت شان را که به در و دیوار حمام مانده بود، پاک کنند....✨ مرداد 81 بود. آن روز مشهدالرضا(ع) میزبان 22 شهید بود. یکی از آن‌ها هم تو بودی. بالاخره بعد از پانزده سال به خانه برگشتی. پدرت آمده بود معراج‌الشهدا. 21 شهید آن‌جا بودند، ولی تو نبودی. ✨حاج‌رمضان‌علی پرسید: محمد رضایی کجاست؟✨ پاسخ شنید: پدر جان! پیکر محمدت سالمِ سالم است. او را در سردخانه گذاشته‌ایم. حاج‌رمضان‌علی، بین شهرهای فاروج و شیروان، درست در کنار جاده، مسجد امام سجاد(ع) را ساخته بود و جلوی مسجد برای خودش مزاری تهیه کرده بود. تو که آمدی، آن را داد به تو.✨روز تشییع پیکرت، مردم زیر تابوتت را گرفته بودند و تو را تا مزارت همراهی کردند. تشییع تمام شد؛ جمعیت تازه متوجه‌ی خونابه‌هایی شدند که از تابوتت گذشته و بر شانه‌ی آن‌ها چکیده بود! منبع: سایت امتداد، به قلم سمیه مهربان جاهد - وبلاگ اردوگاه تکریت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلمبرداری با حشرات 🔹وقتشه مواظب حشراتم باشین چون شاید در حال فیلم گرفتن از شما باشن! با همراه باشین تا این حشره رو به شما معرفی کنیم.
📸 جلد سالنامه روزنامه سازندگی با تصویری از مهسا امینی بیمار فوت شده بر اثر عارضه قلبی 🔸با فعالیت آزادانه این رسانه ها، دیگر چه نیازیست به سعودی اینترنشنال؟! ┏━━ °•🖌•°━━┓ @jahad_tabein ┗━━ °•🖌•°━━┛
33.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 آهنگ سلام یا زهرا 🌸 به سبک سلام_فرمانده 🌸 عهدمیبندم که حافظ دین وچادرت باشم. کانال هدیه به چهارده معصوم علیهماالسلام @delneshinha 🔸🌸🔸🌸🔸🌸🔸
بچه ها نترسین 🌷روز عملیات بدر تو کانالای کشاورزی و تو دشت مشرف به اون تا چشم کار می کرد تانک تی ۷۲ عراق بود و بس! تیربارهای عراق امون رو از بچه ها گرفته بودن و به واقع می شه گفت زمین و زمان رو به گلوله بسته بودن تو اون شرایط ما بودیم و چند قبضه آرپی جی و بعد چند کلاش در برابر تانکهای کاملا ضد ارپی جی! تو اون شرایط خیلی حساس و بواقع وحشتناک یه دفه کاظم کاوه با اون سن و سال کم و جثه نحیفش نیم خیز شد و فریاد زد بچه ها نترسین می جنیگم ونعره الله اکبرسردادو هنوز الله اکبرش تموم نشده بود که کالبیر تانک درست وسط پیشونی این بزرگ مرد کوچک رو نشونه رفت و درجا اونو به کما بردش بطوری که کف از دهانش بیرون می زد. یادمه علی اقبالی برای اینکه به بچه ها روحیه بده سریع پیکر نیمه جان کاظم کاوه رو کشید طرف خودش و پیشونی تیرخوردشو با باندی بست و گفت نگران نباشید هیچی نشده! ولی همه فهمیدن اگر چه عملیات بدر به جایی نرسید ولی خیلی ها از جمله همین کاوه به شرف شهادت و بالاترین روزی خود رسیدن! راوی رضا غیاثوندهمرزم شهید کاظم کاوه 💥 22 اسفند سالگرد شهدای عملیات بدر، خصوصا شهید کاظم کاوه را گرامی میداریم👌شادی روحشان فاتحه مع الصلوات... التماس دعا
✅ 🌸 اتفاقات خوبی درراه است ‌ 🌸✅ شواهد امر وتجربه دولت سیزدهم طی ۱۸ ماه گذشته بیانگراین حقیقت است که دولت آقای رئیسی درسیاست خارجی موفق بوده ودیپلماسی اقتصادی را توانسته است بخوبی فعال ومدیربت نماید. 🔺یکی ازاقدامات بسیارخوب این دولت توزیع وتوازن دیپلماسی بین شرق وغرب بوده وهوشمندانه توانسته است که از کشورهای متخاصم‌ ویامنفعل ویا متمایل به آمریکا وغرب یارگیری نماید وبعبارتی تهدیدهارا به فرصت تبدیل کرده است . 🔹بنابراین اگر دولت سیزدهم بتواند در صحنه بین الملل کشورهای اثرگذاروبزرگ (حتی غیر مسلمان وکمونیست وعربی ) را بخود جلب کند قطعا کشورهای کوچک متمایل به اینهانیز درسبد سیاسی وتجاری ایران قرار خواهند گرفت ولذا تعمیق روابط سیاسی وتجاری با چین ؛ روسیه ؛ عربستان ؛ ونزوئلا ؛ بولیوی ؛ پاکستان ؛ هند وکشورهای خواستار روابط باایران ضمن بهم زدن معادلات جهانی ‌ازسوی دیگر آمریکا واروپا را منزوی وازدور خارج ومنزوی می نماید ودرمرحله بعدی اخراج وحذف دلارآمریکا ازمبادلات تجاری بویژه غرب آسیا را بدنبال داشته وارزش پول ملی ارتقاء پیدا خواهد کرد . 🔺دولت سیزدهم چند کارمهم انجام داده ۱- اقتصادکشوررا ازشرطی بودن خارج ونگاه به داخل را برنامه ریزی کرده است. ۲- زندگی ومعیشت مردم را به مذاکرات برجامی گره نزده است . ۳- دیپلماسی فعال رادردستورکار قرارداده وازموضع انفعالی وذلت خارج و به موضع تهاجمی وعزتمندانه ارتقاء داده است . ۴- گفتمان امام وتبعیت ازرهبری وتلاش مخلصانه شبانه روزی برای حل مشکلات مردم از برنامه های اعتقادی رئیس جمهور میباشد . ۵- پیوستن ایران بدون پیوستن به اف ای تی اف وهیچگونه پیش شرطی به شانگهای ، اکو ؛ سیکا ، بریکس پلاس ؛ ۶- تقویت بنیه دفاعی درهمه زمینه ها بویژه هسته ای وموشکی و ماهواره ای ونظامی دست ایران را برای توسعه سیاسی وتجاری بازگذاشته ودرمقابل آمریکا وغرب با موضع قاطع برخورد میکند . ۷- قرارداد ۲۵ ساله با چین و۲۰ ساله با روسیه واحیاء رابطه سیاسی با عربستان وجذب کشورهای کوچک مثل قطروکویت وعمان وامارات و امثالهم تحولات بسیار مهم وخوبی را به نفع جمهوری اسلامی رقم خواهد زد . ✅ وحرف آخر اینکه 👈 کشورهای دنباله روآمریکا واروپا هم به این نتیجه رسیده اند که آمریکا روبه افول است وقدرت گذشته خودرا ندارد بویژه اینکه اغتشاشات وجنگ روانی و تلاطم دست سازِطلا وارز وموضوعات اقتصادی ۶ ماهه گذشته دشمن ناکام ونشان داد که جمهوری اسلامی ازثبات واستحکام بسیار بالائی برخوردار است وچاره ای جز دوستی با ایران ندارند . ✅ پس بدانید که اتفاقات بسیار خوبی درراه است وبزودی مشاهده خواهید کرد. ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ فرهادنیا 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 📡