eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
1.1هزار دنبال‌کننده
24.6هزار عکس
20.7هزار ویدیو
741 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
⚛بارها و بارها خوانده شود⚛ 🔟نمی گویم #مقدّس نباش ولی #مقدّسِ عاقل باش. بِس بِسی مباش که #سُخریه ی این و آن می شوی. 1⃣1⃣ #فرزانه باش و #دیوانه باش. 2⃣1⃣خویشتن را #تفویض به حق کن و او را وکیل خود بگیر که #تواناتر و #داناتر و #باوفاتر و مهربانتر و پاینده تر از او نخواهی یافت "حسبُنا الله و نِعمَ الوکیل". 3⃣1⃣سوره ی مبارکه ی #اخلاص" را با اخلاص بر زبان داشته باش. 4⃣1⃣با #خلق خدا #مهربان باش. 5⃣1⃣از سخنان #ناهنجار اگر چه به #مزاح باشد برحذر باش. 6⃣1⃣ #خلاف مگو" اگرچه به #مطایبت باشد. 7⃣1⃣از #قسم خوردن اگرچه به #راست باشد احتراز کن. 8⃣1⃣چو #اِستاده ای دست #اُفتاده گیر. 9⃣1⃣تا می توانی #نماز را در اول وقت" بجای آور. 0⃣2⃣"تجارتت" را #مُغتنم بشمار که انسان بیکار از دنیا و آخرت هر دو می مانَد. 1⃣2⃣ "داد و سِتَد" #مانع بندگی نیست "رجالٌ لا تلهیهم تجاره و لا بیعٌ عن ذکر الله و أقام الصّلوه و إیتاء الزکوه". 2⃣2⃣در #مُطلقِ امور #میانه رو" باش. 3⃣2⃣ بر #کتمان" اهتمام داشته باش 🔸...اگرچه الف دنباله دارد، ولی؛ 🍁گرچه #منزل بس #خطرناک است و مقصد ناپدید 🍁هیچ راهی نیست کآنرا نیست پایان غم مخور @samad1001 🔴دستورالعمل هایی از 🔴علامه حسن زاده آملی 🔴۲۳ دی ماه ۱۳۵۱شمسی.....قم
#شهیدامروز ☘ سردار شهید ناصر کاظمی 🔸 تولد: ۱۲ خرداد ۱۳۳۵ در تهران 🔸 شهادت: ۶ شهریور ۱۳۶۱ شهادت در حین پاکسازی محور پیرانشهر-سردشت . #عکس_را_باز_کنید_و_متن_را_بخوانید 🌺 اتفاقی جالب در بازدید ناگهانی شهید رجایی از محل خدمت شهید کاظمی #مسئول #انقلابیگری #خدمت_به_مردم #قانونمندی #اخلاص #تواضع 🇮🇷کانال خاطرات ناب شهدا: @khakriz1
✅ سردار شهید سید مجتبی هاشمی اوایل ازدواجمون بود... برا خرید با سید مجتبی رفتیم بازارچه... بین راه با پدر و مادر آقا سید برخورد کردیم سید به محض اینکه پدر و مادرش رو دید، در نهایت تواضع و فروتنی خم شد... روی زمین زانو زد و پاهای والدینش رو بوسید آقا سید با اون قامت رشید و هیکل تنومند در مقابل والدینش اینطور فروتن بود...این صحنه برا من بسیار دیدنی بود😨 🚩در راه امام زمانشان هرچه بود را فدا کردند.حتی جان شان را را مےگویم...ڪه راه را شناختند و حرکت کردند... در نهایت ...و پاداش جهادشان را هم گرفتند... 💓و امّا...ما در راه امام زمانمان از هر چه بود مضایقه کردیم...خدا ڪُند ڪه شرمنده خونشان نشویم... 🌷گرامی باد ۲۸ اردیبهشت سالروز شهادت فرمانده جنگ های نامنظم جبهه جنوب
2.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۱ 🌺 فیلم کوتاه از توصیه‌ اخلاقی شهید حاج حسین خرازی 🇮🇷کانال خاطرات کوتاه و ناب شهدا: @khakriz1
4.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 | 🔻برای اینکه خدا،لطفش ورحمتش وآمرزشش شامل حال مابشه بایداخلاص داشته باشیم... ➕به راهیان نوربپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
۱۳۵ 🌺 راه رسیدن به شهادت از نگاه شهید... 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1
بسم الله الرحمن الرحیم نام تو هشتگ نمی‌شود 😗نام تو چیست؟ نمی‌دانیم. باید «جوانِ لباس‌آبی» صدایت کنیم. شاید هم باید از روی سنگ مزارت بخوانیم: «شه🌷د امر به معروف». ما حتی عنوان سنگ مزار تو را مجاز نیستیم در این مَجاز خراب‌ آباد استفاده کنیم. چه شده؟ هشتم اردی‌بهشت همین امسال بوده و تو منتظر دختر خودت بوده‌ای سر یکی از خیابان‌های . دیده‌ای چند جوان دارند به چند دختر تعرض می‌کنند. کمند موهای دخترها از زیر شال، یله ریخته بیرون. کت کوتاه شان زیر دست‌های کثیف نامحرمی به زور کشیده شده. تو صحنه را از سر خیابان چطور دیده‌ای؟ نمی‌دانیم. این دوربین الکن چشم‌های غیور تو را نشان مان نمی‌دهد مرد لباس‌آبی. فقط آن‌طور که مثل شیر می‌غرّی و یک‌تنه به دادخواهی دختران می‌آیی، حالی‌مان می‌کند آن‌ها به چشم تو ناموس وطنت بوده‌اند. برق دشنه را دیدی که از جیب آن دو جوان معارض درآمد؟ دیدی اما نترسیدی. دیدی اما دخترها را بی‌تفاوت رها نکردی. فکر دختر خودت را نکردی که بیاید لباس آبی پدرش را لاله‌گون ببیند چه حالی می‌شود. آرمان، بالاتر از ترس‌های تو ایستاد و ما برای فهم این، محتاج این فیلم زبان‌بسته هم نیستیم. دشنه شکم و سینه و ریه‌های تو را درید و شدی شه🌷د. مرد لباس‌آبی! هیچ خبرگزاری اسم تو را به ما نگفته. هیچ‌کس از آن طرف مرزها برایت یقه پاره نکرده. کسی «برای» تو آواز نخوانده. کسی روایت تو را به سازمان ملل نبرده. نام تو نشسته کنار نام آرمان و روح‌الله، کنار نام‌های مگو که دنیا زور می‌زند فراموش شان کند. نام تو هشتگ نمی‌شود، چون از نام تو برای کسی نان درنمی‌آید. ما ایستاده‌ایم. درست مثل تو، وقتی زانوهایت خم شد، وقتی در داغی بدن، ضرب دشنه را فهمیدی و دست به پهلو گرفتی که روضهٔ هزارواندی‌ساله‌ای را برایمان زنده کنی… ما ایستاده‌ایم، مثل تو که زخم برداشتی، اما زمین نخوردی. تا آخرین نفس دفاع کردی، تا آخرین نفس یورش بردی، به نام زن، به نام زندگی، به نام آزادگی. ما ایستاده‌ایم. دنیا می‌خواهد تو را فراموش کنیم، اما ما شهادت می‌دهیم، مثل خیابان سرخ سبزوار، که سربداری دیگر را معاصر ما کرد. ما شهادت می‌دهیم که ایستادی به اقامهٔ دینی که زن را محترم می‌شمرد. ایستادی، زخم برداشتی، لباس آبی گلگونت را برای موزه‌های غبارگرفتهٔ ما گذاشتی و دل به آبی وصالش سپردی. تو فراموش مان نکن. ما و دنیای خاکستری ما بیچارگان عصر تحریف را از یاد نبر.شهادتت مبارک مرد دل‌آبی.. در یک چیز با هم مشترک هستند 👈
3.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☝️!؟ اگر برای خدا باشه، لحن باید یکی باشه! 💚💚💚💚
سلام👈 ما در جبهه و دفاع مقدس روزها و شب هایی داشتیم که گاهی با شکست ها و گاهی با پیروزیها و... امتحان می‌شدیم. ابتدای جنگ که ما عازم مناطق جنگی بودیم ، خودمان رفتیم میدان گمرک و لباس نظامی و پوتین با پول خودمان گرفتیم و بعد هم دوباره بلیط اتوبوس تهیه کردیم از جیب شخصی و خودمان را به مناطق جنگی رساندیم. در آنجا هم دشمن در مقابل و منافقین در شهرهای کوچک پشت جبهه مشغول ترور و خراب کاری بودند😕 بنی صدر دستور داده بود به نیروهای داوطلب اسلحه ندهند🥹 و عملا سلاح هم نداشتیم جز چندتا برنو و ام یک قدیمی، که آنها هم دست عشایر بود و به ما نمی دادند🥴 و علاوه بر این مشکلات به علت نبود تدارکات و آشپزخانه برای پخت و پز از غذا خبری نبود🤔 و گاه میشد روزها جز نان خشک و گاهی هم چند کنسرو بی مزه و تاریخ گذشته 😰 چیزی برای خوردن نداشتیم و حتی آنقدر مشکل داشتیم که آب آشامیدنی هم نمی توانستیم به خط مقدم برسانیم😬 با اون اوضاع و احوال و جنگ داخلی و فشارهای خارجی و نبود سلاح و امکانات و مقابله همزمان با شرق و غرب آن زمان و رویارویی مستقیم با ۸۲ کشور و تحریم های همه جانبه🫠(دقیقا مثل شعب ابی طالب)🤔 وقتی خدا اخلاص امام، مردم و رزمندگان را دید پیروزیهای متعدد در عملیات‌های طریق القدس، فتح المبین، بیت المقدس و... را نصیب ما کرد و به پیروزیهای متعددی دست پیدا کردیم و امام خمینی برای اینکه جلوی هوای نفس اون مردم و رزمندگان مخلص آن زمان را بگیرد به نوعی تنظیم باد کند🫠 فرمودند خرمشهر را خدا آزاد کرد. بعد از عملیات بیت المقدس ما در عملیات‌های مختلفی همچون، رمضان، والفجر مقدماتی، والفجر یک، خیبر، بدر و... به مدت تقریبا ۳ سال دستآورد و پیروزی مهم و تاثیر گذاری نداشتیم، تا در اوج ناامیدی و عدم فتح در جبهه ها🥱 در عملیات والفجر۸ توانستیم از اروند عبور کنیم و شهر فاو را فتح کنیم و دوباره امید و فتح به جبهه اسلام برگردد. این بالا بلندی ها تا آخر جنگ نیز ادامه داشت، در کربلایی ۴ آنچنان شکستی خوردیم که فکر می کردیم سالها باید بگذرد تا دوباره پیروزی بزرگی نصیب مان شود، ولی دوباره به فاصله ۱۵ روز در فینال و سخت‌ترین عملیاتهای دفاع مقدس در کربلایی ۵ در سه ماه جنگ شبانه روزی دوباره به پیروزی رسیدیم، در سختی کربلای پنج برای شما عرض کنم که در ۵ضلعی در شلمچه شهید حسین خرازی فرمانده لشکر امام حسین(ع) اصفهان گفته بود 👈 که هرکس در اینجا بود و مقاومت کرد، حتما در کربلا هم پای امام حسین(ع) بود، می ایستاد👌در شلمچه ی کربلای پنج در یک شبانه روز بعثی ها یک میلیون گلوله توپ، تانک، خمپاره، بمباران و شیمیایی بر سر بچه ها ریختند،چ🥹 با حساب مادی آن زمان باید کار تمام میشد و ما هم بازنده می شدیم، اما به لطف خدا و مدد اهل بیت(ع) خصوصا حضرت زهرا(س) بچه ها تکه تکه شدن (به طوریکه پیکرهای پاکشان سالها در شلمچه مفقود بود) شیمیایی شدند، مجروح و قطع عضو شدند ولی وقتی خدا 👈 و 👈 بچه ها را دید، دوباره ما پیروز شدیم👌 تمام این خاطره ها را که برای شما دوستان نقل کردم برای این بود که خدمت شما سروران گرامی عرض کنم ، ما به تکلیف عمل کرده و خواهیم کرد و به نتیجه کاری نداریم و از همه مهمتر اگر خدا در ما اخلاص و استقامت در انجام عمل صالح مشاهده کند، یقینا پیروز خواهیم شد. اگر دوستان بر من خرده نگیرند که میخواهم تبلیغ کنم کسانی که میخواهند با خاطرات امام و شهدا آشنا شوند به آدرس زیر مراجعه کنند و از خواندن کتابهای دفاع مقدس، لذت ببرند. https://naserkaveh.ir/2024/04/22/books-naser-kaveh/ در آینده نزدیک بیشتر مزاحم شما دوستان خواهم شد و برنامه های یک هفته را خدمتتان عرض خواهم کرد. تا پیروزی نهایی، یک یا حسین دیگر👌 ارادتمند:
19.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👈 شرط شهادت (۱) 👇 💠نمونه ای از شهید محسن حججی: حسینه ای بود در اصفهان که آقا محسن چند سال خادم اونجا بودند. محسن ۴۰ کیلومتر هر شب از نجف آباد میومدند حسینیه ی ما در اصفهان... نماز مغرب را آنجا می خواند... ایشان جزو خادمان اونجا بودند، کاراشو انجام میداد و آخر شب هم دوباره 60 کیلومتربرمی گشت... 💠محسن👈 دوتا شرط برای خادمی در حسینیه گذاشته بود👈 اول اینکه  منو جایی بزارین که جلوی چشم نباشم. (در ویترین جلوی چشم مردم نباشم)👈 دوم هم اینکه هر چی کار سخت هست بدین به من انجام بدم(شستن دیگهای غذا شستن دستشویی ها و...) 💠بعضی شب ها مسئول حسینیه به محسن می گفتند: آقا محسن! ببخشید، خیلی خسته شدید. شرمنده هستم... ولی محسن در جواب می گفت: این کارا که چیزی نیست!👈 "برای امام حسین(ع) فقط باید سر داد."😇نیت محسن این بود که در حسینیه نوکریش دیده نشود، ولی خدا👈 کاری  کرد که در تمام کشورهای اسلامی عراق، سوریه، نیجریه و غیره... دیده شد و در اربعین عکس این شهید جهانی شده است... محسن با اخلاصش  رضایت خدا را کسب کرد و شد 👈 "دردانه ی خدا..."دقیقا مثل شهیدان همدانی,کاظمی, همت, خرازی, تهرانی مقدم, شهریاری,فهمیده, قاسم سلیمانی و... راوی: حجت الاسلام برنامه ی سمت خدا و حجه الاسلام دانشمند
✅ خاطراتی از زندگی شهیده سیده طاهره هاشمی؛ دخترِ لایقِ شهادت... 🌼 |اهل مطالعه بود و همیشه می‌گفت: اگر برادران ما در جبهه‌ها می‌جنگند، جنگ ما با قلم است. 🌼 |هنوز به سن قانونی برا رأی دادن نرسیده بود، اما یه صندوق توی خونه درست کرد. بعد هم‌سن و سالهاش رو آورد؛ به صف شدند و رأى دادند. شاید می‌خواست از بچگی خودش و دوستاش رو توی مسیر انقلابیگری حفظ کنه. 🌼 |فرمان خودسازی امام برا رعایت مسائلی مثل نماز اول وقت، روزه‌های مستحبی، پرهیز از غیبت و دروغگویی، حفظ حجاب و... که صادر شد؛ طاهره یه جدول خودسازی برا خودش کشید و اونا رو انجام می‌داد. 🌼 |مادرش می‌گفت: طاهره بدون اینکه به کسی بگه دوشنبه‌ها و پنجشنبه‌ها روزه می‌گرفت و فقط لحظه‌ی اذان مغرب بود که همه متوجه می‌شدند روزه بوده. 🌼 |یه کتابخونه توی مدرسه راه‌اندازی کرد، با هدف رسوندن کتابهایِ مناسب به دستِ هم سن و سالهاش. اونقدر هم خوب کار کرد که منافقین تحمل نکردند و کتابخانه رو آتش زدند. اما طاهره دوباره با جمع‌آوری پول از کسبه و اهالی شهر کتابخونه رو راه انداخت. 🌼 |تنها دختر چادری مدرسه بود. یه بار توی کوچه بازی می‌کردیم و با چادر نمیشد اون بازی رو انجام داد؛ حاضر نشد چادرشو در بیاره. وایستاد و بازی ما رو مدیریت کرد. شهید هم که شد هنوز چادرش محکم سرش بود. 🌼 |یه شب قبل از شهادت؛ خوابِ شهید بهشتی؛ یارانش و دو شهید دیگه رو دید. اونا بهش مژده شهادت دادند. 🗓۶بهمن؛ سالروز شهادت سیده طاهره هاشمی گرامی‌باد. شادی ارواح طیبه امام و شهدا صلوات