#داستانک👈 یاد قدیما بخیر🥺
🌷گل فروش سر کوچه میگفت:
ما بچه بودیم.
بابام یخ فروش بود گاهی درآمد داشت گاهی هم نداشت.
گاهی نونمون خشک بود گاهی چرب.
شاید ماهی یکبار هم غذای آنچنانی نمیخوردیم.
نون و پنیر و سبزی گاهی نون خالی...
اما چشممون گشنه نبود.
یه دایی داشتم اون زمان کارمند دولت بود.
ملک و املاک داشت و وضعش خوب بود.
مادرمون ماهی یک بار میبردمون خونه ی دایی.
زنش، زن خوبی بود.
آبگوشت مشتی بار میذاشت و همه سیر میخوردیم...
سه تا بچه هم سن و سال من داشت. به خدا ما یک بار فکر نکردیم باباشون وضعش توپه و بابای ما یخ فروش.
از بس مردم دار بودن، انسان بودن، خودنمایی و پز دادن تو کارشون نبود.
اونا هم میامدن خونه ما...
داییم دو سه کیلو گوشت و برنج می آورد یواش میداد دست مادرم و سرشو می آورد دم گوش مادرم و آهسته میگفت آبجی ناقابله.
تا مادرم میخواست تشکر کنه با چشماش اشاره میکرد که چیزی نگه.
مادرم هم ساکت میشد.
الان دیگه اینطوری نیست.
مردم دنبال لذت بردن از زندگی نیستن.
دنبال این هستن که مدام داشته هاشون رو به رخ دیگران بکشن.
دلیلشم اینه که تازه به دوران رسیده ها، زیاد شدن.
تقی به توقی خورده، یه پول و پله ای افتاده دستشون، دیگه نمیدونن اصالت رو نمیشه با پول سیاه خرید...
حتی بچه ها هم، اهل دک و پز شدن.
بچه یه وجبی، به خاطر کیف و کفش قر و فریش، همچین پزی میده به دوستاش که بیا و ببین.
اینا بچه ان، تربیت نشدن، ننه و باباش، ملتفتش نکردن که این کار بده.
اگه همکلاسیش نداشته باشه، باید چکار کنه؟
لابد میدونن که میره خونه، بهانه میگیره، و باباش شرمنده میشه تو روش.
قدیم اگه کسی ناهار اشکنه میپخت، تیلیت میکرد و یه کاسه هم واسه همسایه اش میفرستاد و میگفت شاید بوی غذام همسایه ام رو به هوس بندازه و اونم غذا نداشته باشه.
اگه یه خانواده توی محل تلویزیون ۱۴ اينچ میخرید، همه جمع میشدن توی خونه اش واسه تماشا...
دک و پز نبود.
نهایت صفا و صداقت بود.
الان طرف پسته میخوره پوستشو قاب میگیره!
میخواد بگه آهای مردم من وضعم خوبه، دیگه نمیگه شاید همسایه اش نداشته باشه و حسرت بخوره.
قدیم مردم صفا داشتن، الان بی وفا شدن.
ربطی هم به پیشرفت علم و اینجور چیزا نداره.
این رفتارا که پیشرفت نیست اینا افت اخلاقه...
كاش دنيا مثل قديما بود.
💎ارادتمند: ناصر کاوه
🧚♀هزار داستان🧚♀
#داستانک| مراقب قالتاقها باشید
◽️این صندلی ارزش دارد. آن را به هرکسی نسپاریم...
#مراقب_قالتاقها_باشید
#انتخابات
📖 #داستانک
🌻 ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🌺 داستان ولادت امام حسن (ع) به گونه اى كه در روایات شیخ صدوق(ره) در امالى و علل و عیون اخبار الرضا (ع) و روایات دیگر محدثین شیعه و اهل سنت آمده و از امام سجاد(ع) روایت شده این گونه است كه فرمود:
🌺چون فاطمه (س) فرزندش حسن را به دنیا آورد، به پدرش على(ع) عرض كرد: نامى براى او بگذار،
على (ع) فرمود: من در نامگذارى او به رسول خدا پیشى نمی گیرم .
🌺در این وقت رسول خدا (ص) بیامد، و آن كودك را در پارچه زردى پیچیده، به نزد آن حضرت بردند.
🌺حضرت فرمود: مگر من به شما نگفته بودم كه او را در پارچه زرد نپیچید؟
سپس آن پارچه را به كنارى افكند و پارچه سفیدى گرفته و كودك را در آن پیچید،
🌺 آنگاه رو به على(ع) كرده فرمود: آیا او را نامگذارى كرده اى؟
🌺عرض كرد: من در نامگذارى وى به شما پیشى نمى گرفتم!
🌺رسول خدا(ص) فرمود: من هم در نامگذارى وى بر خدا سبقت نمى جویم!
🌺 در این زمان جبرئیل از آسمان فرود آمد و از سوى خداى تعالى به وى تهنیت گفت و سپس اظهار داشت:
خداى تبارك و تعالى تو را مامور كرده كه او را به نام پسر هارون نام بگذارى.
🌺رسول خدا(ص) پرسید: نام پسر هارون چیست؟
🌺عرض كرد: «شبر».فرمود: زبان من عربى است؟
🌺عرض كرد: نامش را«حسن»بگذار، و رسول خدا(ص)او را حسن نامید... (1)
🌺در روایات بسیارى از طریق اهل سنت آمده كه این دو نام شریف «حسن» و «حسین»در جاهلیت سابقه نداشته و از نامهاى بهشتى است . (2)
🌺از جمله سنتهاى اسلامى درباره نوزاد، گفتن اذان و اقامه در گوش راست و چپ اوست كه رسول خدا (ص) این سنت را درباره این نوزاد عزیز انجام داد، و پس از اینكه او را به دست آن حضرت دادند، در گوش راستش اذان و در گوش چپ او اقامه گفت (3) .
🌺 و نیز براى نوزاد جدید عقیقه كرد (4) و یك ران آن را به قابله داد، و در برخى از روایات است كه این كار را در روز هفتم انجام داد (5)
🌺 همچنین رسول خدا (ص) دستور داد موى سر نوزاد را در روز هفتم بتراشند و هم وزن آن نقره صدقه دهند، و سپس بر سر نوزاد «خلوق» -كه نوعى عطر مخلوط بوده - مالید،
🌺از جمله سنتهاى نوزاد در اسلام تعویذ او به دعاست، یعنى براى سلامتى و حفظ او از چشم زخم و شیاطین جنى و انسى به وسیله خواندن یا نوشتن دعا او را در پناه خدا قرار داده و به خدا مى سپارند.و طبق روایات بسیارى كه در كتابهاى شیعه و اهل سنت آمده، رسول خدا(ص) دو فرزند خود حسن و حسین (ع) را به این دعا تعویذ فرمود:
«اعیذ كما بكلمات الله التامة من كل شیطان وهامة و من كل عین لامة» (6)
(شما را پناه مى دهم به كلمات تامه و كامله پروردگار از هر شیطان بدخواهى و از هر چشم زخمى.)
🌺كنیه و القاب :
كنیه آن حضرت بر طبق روایات بسیارى«ابو محمد»بوده و كنیه دیگرى نداشته است.
و اما القاب آن حضرت بدین شرح است: سبط، زكى، مجتبى، سید، تقى، طیب، ولى...
مرحوم اربلى در كتاب كشف الغمة پس از نقل كنیه و القاب آن حضرت از روى كتابهاى اهل سنت گفته است: مشهورترین این القاب«تقى»است و بهترین و شایستهترین آنها همان است كه رسول خدا (ص) او را بدان ملقب فرمود و آن«سید»است. (7)
📚برگرفته از : کتاب زندگانى امام حسن مجتبى علیه السلام، ص 3 تا 8 / مؤلف: سید هاشم رسولى محلاتى
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
📚پى نوشتها :
1) بحار الانوار، ج 43، ص 238، و به همین مضمون روایات بسیارى در كتب اهل سنت نقل شده كه بیشتر آنها در ملحقات احقاق الحق، ج 10، ص 492 به بعد ذكر شده است.
2) ملحقات احقاق الحق، ج 10، ص 488 و حیاة الامام الحسن بن على، ج 1، ص 63.و در مناقب ابن شهرآشوب از عمران بن سلیمان و عمرو بن ثابت نقل كرده كه گفتهاند: «ان الحسن و الحسین اسمان من اسامى اهل الجنة و لم یكونا فى الدنیا»
3) بحار الانوار، ج 43، ص 239، مسند احمد بن حنبل، ج 6، ص 391، صحیح ترمذى، ج 1، ص 286، صحیح ابى داود، ج 33، ص 214، احقاق الحق، ج 11، صص 8-6.
4) و در برخى از روایات شیعه و اهل سنت آمده كه دو گوسفند براى حسن (ع) و دو گوسفند براى حسین(ع) قربانى كرد، ولى روایتیك گوسفند مشهورتر و از نظر سند هم قوىتر از روایات دیگر است، چنانچه در حیاة الامام الحسن نیز بدان تصریح كرده است.
5 ) بحار الانوار، ج 43، صص 239 و 250 و 257.حیاة الامام، ج 1، ص 64.ملحقات احقاق الحق، ج 10، صص 17-511.
6) سفینه، ج 2، ص 287 و ملحقات احقاق الحق، ج 10، صص 520 و 524 و 527.
7) بحار الانوار، ج 43، ص 255.
منبع:كتاب زندگانى امام حسن مجتبى علیه السلام، ص 3 تا 8
#داستانک
☑️ مرحوم شهید دستغیب(ره) حکایتی درباره برکت خواندن زیارت عاشورا را اینگونه نقل مینماید:
▫️ یکی از علما نجف حدود یکصد سال پیش، در خواب، حضرت عزراییل را می بیند، پس از سلام میپرسد:
🔹 از کجا می آیی؟
▫️ ملک الموت میفرماید:
🔸 از شیراز! روح مرحوم میرزا ابراهیم محلاتی را قبض کردم.
▫️ شیخ میپرسد:
🔹 روح او در چه حالی است؟
▫️ عرزاییل میفرماید:
🔸 در بهترین حالات و بهترین باغهای عالم برزخ، خداوند هزار ملک را برای انجام دستورات شیخ قرار داده است.
▫️ آن عالم پرسید:
🔹 آیا برای مقام علمی و تدریس و تربیت شاگرد به چنین مقامی دست یافته است؟
▫️ فرمود:
🔸 نه!
▫️ پرسید:
🔹 آیا برای نماز جماعت و بیان احکام؟
▫️ فرمود:
🔸 نه!
▫️ پرسید:
🔹 پس برای چه؟
▫️ فرمود:
🔸 «برای خواندن زیارت عاشورا.»
🔘 نقل است که مرحوم میرزا، سی سال آخر عمرش، زیارت عاشورا را ترک نکرد و هر روز که به سبب بیماری یا امر دیگری نمیتوانست بخواند، نایب میگرفت.
📗 داستانهای شگفت، حکایت ١١٠