eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
871 دنبال‌کننده
20.6هزار عکس
14.9هزار ویدیو
500 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ. 🔰خداوند هیچ ملتی راتغییر نمی‌دهد؛ مگر اینکه آنان خود را تغییر دهند. 📙سوره رعد، آیه 11 ~┄┅┅✿❀💙❀✿┅┅┄~
عمه سادات بی قراره غصه و غمهاش بی شماره روزای سختی توی راهه رو خاک سوزان پا می زاره 🔵این روزها، روزهای سخت اسارت آل الله درمسیر شام هست.آیا با ،همراه عمه سادات س هستی؟ مسیر سخت اسارت بعد از غم ها و مصیبت های کربلا ، با فریاد وامحمدا و واعلیا حضرت زینب س در و وداع جانسوزش با پیکر عزیزتر از جانش در مسیر کوفه و سپس شام آغاز گردید و👈 اکنون شهر به شهر و بادیه به بادیه ازمسیر موصل و حلب و نهایت شهر دمشق طی طریق می کند. ❇️او به ظاهر به اسارت می رود تا پیام عاشوراء را به گوش جهانیان برساند ولی در👈 دل های زیادی را👈 و حسین ع می کند تا از این مسیر به خدا برساند. 🔴اما، اکنون من و تو در مسیر رساندن پیام عاشوراء 👈به جان های تشنه چه کمکی رسانده ایم؟ ❇️تا جهان، حسین علیه السلام را نشناسد اتفاق نمی افتد چرا که  امام زمان عج با تکیه به دیوار کعبه  با این جملات آغاز می کنند و می فرمایند:👇 أَلا يَا أَهلَ الْعالَم إِنَّ جَدِّيَ الْحُسَين قتل عَطشاناً ... 🔵در فضای و ، با رفتارمان و گفتارمان و قلم هایمان چه قدمی برداشته ایم تا👈 حسین علیه السلام را بیشتر معرف باشیم؟؟ 🔴به عنوان نمونه یک نفر پیرو مثل👈 (حفظه الله) پیدا می شود که پیام عاشورا را به جان های تشنه می رساند و👈 ۲۵ میلیون انسان را تغییر می دهد و در این راه شش پسر خود را فدا کرده و خودش  و همسرش تا آستانه شهادت پیش می روند ولی دست از آرمان های بلند خود برنمی دارند. ❇️هر کس در هر کجای عالم است در حد توان وظیفه ای دارد که باید تلاش کند و هیچ👈 در جبهه حق گم نخواهد شد. پشت دروازه ی شهر، همگی صف بستند لشکر شام به عنوان ظفر آمده است پسر فاطمه هم، آمده همرهشان با همه اهل حرم، لیک به سر آمده است پسر ام بنین، ساقی نیزه نشین بر سر نیزه چنان قرص قمر آمده است پسر ارشد شاه، بعد از آن قربانگاه  غسل خون کرده و بادیده ی تر آمده است طفل دلبند رباب، گر به نی رفته به خواب مثل عباس علی سینه سپر آمده است همره اینهمه سر، خیره بر قرص قمر دخت حیدر به دو صد خون جگر آمده است این یکی گر چه زن است، دخت خیبر شکن است  جانب بتکده گویی چو تبر آمده است دختر خون خدا گفت که ای عمه بیا نخل بستان ولایت به ثمر آمده است بدنش مانده به دشت و سرش در کف طشت شده خورشید من و وقت سحر آمده است  آه ای عمه بیا که وداعی بکنیم که دگر عمرِ منِ زار به سر آمده است : هرکس از راه رسید از بدنت چیزی برد السلام ای که به گودال، کرمخانه زدی سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام