eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
926 دنبال‌کننده
22هزار عکس
16.8هزار ویدیو
542 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 ✍خاطره ای از 🕊🌹 به خاطر صلابت و شجاعت محمود، هرجا که کار گره میخورد و شرایط سختی پیش میآمد، ایشان مأمور میشدند تا وارد عمل شوند. 💠در عملیات والفجر8 هم خط گردان ما در گوشه ای از کارخانه نمک قرار داشت که آسیب پذیر بود و دشمن از آنجا فشار زیادی وارد میکرد. طوری که 50 متر هم نتوانستیم در آنجا خاکریز بزنیم و با این وجود قرار شد محمود و بچه هایش خط را بدون خاکریز حفظ کنند. 💠یک روز جنگنده خودی به قصد بمباران خط دشمن از بالای سر ما عبور کرد. اما ناگهان پدافند دشمن آن را مورد هدف قرار داد و آتش گرفت. خلبان سعی کرد تا هواپیما را به خط دشمن بکوبد و خودش ریجکت کرد. چترش که باز شد، نزدیک خط دشمن بود. با دیدن این صحنه یک آن در ذهنم گذشت که الان محمود به کمک خلبان میرود. 💠 تا این فکر از سرم گذشت، دیدم جهان پناه خودش را به آن طرف خاکریز انداخته و بدون اینکه سلاحی در دست داشته باشد به طرف خلبان میدود. از آن طرف هم نیروهای دشمن به طرف او میدویدند. در این اثنا بعثیها چتر خلبان را زدند که باعث شد با سرعت نسبتاً زیادی نزدیک خط آنها به زمین برخورد کند. اما محمود دست بردار نبود و همچنان میدوید. یک تیم آتش برای پشتیبانی اش به آن طرف خاکریز فرستادم. 💠 منتها عراقیها جیپی فرستادند. در ضمن تیرباری را هم با خودشان حمل میکردند. در همین کش و قوس محمود محکم زمین خورد و باز بلند شد و به طرف خلبان رفت. اما دشمن زودتر رسید و او را سوار بر جیپ بردند. شهید جهان پناه در هنگام بازگشت باز زمین خورد و من تصور کردم که شهید شده است. 💠 وقتی بچه ها او را آوردند، دیدم فک پایینی اش تیر خورده و خرد شده است. آن لحظه متوجه شدم او با وجود این جراحت شدید، همچنان برای بازگرداندن خلبان به سمت عراقیها دویده بود. و محمود مثال زدنی بود. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1