🎯 مثلث برمودا در ایران (۲)
سیوسه سال قبل، در دوران احمدشاه قاجار، #عینالسلطنه در یادداشت ۲۵ ذیحجه ۱۳۳۰ ق / ۱۴ آذر ۱۲۹۱ ش. نوشت:
📝 شش ساعت از دسته گذشته، شاهآباد رسیدیم. اسبها رمق ندارند و خیلی آرام حرکت میکنند. باد میآمد و سرد بود... باز چای خوردیم. عکس #عباس_افندی [عبدالبهاء، سومین شخصیت محوری بهائیت] در صدر اطاق آویخته بود. از وقتی که «میر علینقی کاشانی» مدیر این راه بود تمام عملهجات را از #بابیها گرفته بود. حالیه هم باز همانها هستند. به این جهت است که عکس عباس افندی در اطاقها است.
📚 روزنامهٔ خاطرات عینالسلطنه، ج۵، ص ۳۸۰۹
تصور میکنم منظور از «میر علینقی کاشانی» فوقالذکر همان «حاج علینقی کاشانی» است که در جوانی «میرزا علینقی» خوانده میشد.
با توجه به اسنادی که از تحرکات مالی برخی ثروتمندان بزرگ بعدی ایران در زمان جنگ جهانی دوم موجود است، احتمالاً باید اسنادی باشد که بتواند اطلاعات دقیقتری دربارهٔ «حاج علینقی کاشانی» و شرکایش، و سازوکار عملیات مالی ایشان، به دست دهد و یادداشتهای عینالسلطنه را مستند و کامل کند.
#حاج_علینقی_کاشانی در سالهای پسین میکوشید، مانند سایر ثروتمندان بزرگ از این قماش، آنگونه که هم در ایران و هم در غرب مرسوم است، برای خود #وجاهت کسب کند. به این دلیل، زمانی که به ثروت انبوه رسید، «کار خیر» نیز میکرد و به علمای بزرگ وقت، مانند مرحوم آيتاللهالعظمی بروجردی، «وجوهاتی» میداد. ورّاث مادی و معنویِ اینگونه ثروتمندان معمولاً فقط این بخش از شخصیت ایشان را برجسته میکنند و دربارهٔ منشاء و سازوکار #کسب_ثروت خاندان خود سکوت میکنند.
سرگذشت #حاج_علینقی_کاشانی ما را به نتایجی شگفت میرساند.
این تأمل نشان میدهد که بخش مهمی از تحولات ایران از سال ۱۳۸۴ تا امروز، در دوران صعود #محمود_احمدینژاد و سپس انتقال دولت به #حسن_روحانی، توسط افرادی رقم خورده که به منطقهٔ کشت پنبهٔ فوق تعلق دارند؛ همان اراضی بین آرادان و سُرخه که بهخاطر آن حاج علینقی کاشانی، با حمایت رضا شاه و کمک حاج میرزا آقا فامیلی، کارخانهٔ خود را برای تبدیل پنبه به نخ احداث کرد. (بنگرید به تصویر منطقهٔ فوق در انتهای همین نوشته)
محمود احمدینژاد اصالتاً از طایفه #صباغیان_سنگسر مهاجر به #آرادان است. حسن روحانی از جانب پدر از طایفه #فریدون_سنگسر (مهاجر به #سرخه) و از جانب مادر از طایفهٔ #پیوندی_سنگسر است. «حاج علینقی کاشانی» نیز پدربزرگ (مادری) #محمدجواد_ظریف است.
قبلاً و در یادداشت یکشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۷ / ۲۹ ژوئیه ۲۰۱۸، نوشتم:
📝 «در سالهای ۱۳۲۸- ۱۳۲۹ که دایرهٔ جغرافیاییِ ستاد ارتش اولین مجلدات «فرهنگ جغرافیایی ایران» را منتشر کرد، «سُرخه» روستایی بود با ۴۰۰۰ نفر سکنه از توابع بخش مرکزی شهرستان سمنان در استان دوم، و «آرادان» روستایی بود در نزدیکی سرخه با ۲۵۰۳ نفر سکنه از توابع بخش گرمسار شهرستان دماوند استان مرکزی.
📝 آن زمان برای هیچکس قابل تصور نبود که در آیندهٔ دور از دو خانوادهٔ ساکن این دو روستا، که هر دو اصالتاً از طوایف شبان #سنگسر (مهدیشهر) بودند، دو تن به مدت ۱۶ سال پیاپی زمام دولت ایران را بهدست خواهند گرفت و بر اقتصاد (و سیاست) ایران بزرگترین تأثیرات را خواهند گذارد.»
✍ استاد عبدالله شهبازی