💥... گلوله بدجوری شکمش را سوراخ کرده بود روده هایش زده بود بیرون روده هایی که بیرون آمده بود را فشار میدهد داخل و با باند میبندد...
به خاطر خونریزی، #عطش شدیدی دارد قمقمه آبش هم تمام شده...
ناگهان از پشت سر یک #ترکش میخورد کنار نخاعش بچه ها خط را شکسته بودند بعثیها داشتند فرار می کردند یک دفعه یک خمپاره آمد و افتاد نزدیکش...
در حال #شهادتین خواندن، خمپاره منفجر شد بوی خاک و مواد منفجره قاطی شده بود چشمانش را که باز میکند، میبیند پایین شکمش پاره شده و روده هایش بیرون ریخته... رودهها را جمع میکند و داخل شکم میگذارد و با عمامه دورش را میپیچید #حاج_آقا_محمد_صادقی_سرایانی ۲۵ روز در کما بوده و حتی قبل آن فکر میکردند #شهید شده و کفنش کردند...
پ.ن: رهبری یه وقتی میفرمودند: این #عمامه سبک است چند سیر بیشتر وزن ندارد ولی مسئولیتش خیلی سنگین است...
حاج محمد صادقی بعد از پاره شدن شکمش داد و فریادی نزد خب او روحانی گردان بود مسئولیت عمامه، شنیدن درد مردم و داد نزدن درد خود 🌹🌹🌹
💥بزودی خاطرات این عزیز را برایتان ارسال میکِنم.... ارادتمند ناصر کاوه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سالگرد حماسه گردان عمار از لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) تهران در تنگه ، ابوقریب را گرامی میداریم.... بچه های که بر اثر تشنگی در گرمای بالای ۵۰ درجه به شهادت رسیدند،،، تقابل یک گردان پیاده با تیپ های پیاده و زرهی دشمن بعثی....
#ابوقریب
#گردان_عمار
#عطش
التماس دعا