گریه امام_عسکری(ع) در کودکی
منبر وصال
ما برای #بازی #آفریده نشدهایم
روزی شخصی امام حسن عسکری علیهالسلام را در آن هنگام که کودک بود مشاهده کرد که در کنار عدهای از کودکان که بازی میکردند ایستاده است و گریه میکند. او پنداشت که علت گریه امام عسکری، نداشتن اسباب بازی است، از این رو نزد حضرت رفت و گفت: «ناراحت نباش، ای پسر رسول خدا ! من برایت اسباببازی میخرم!»
▫️امام با ناراحتی فرمود:
«یا قلیل العقل! ما للّعب خلقنا.»؛ «ای کم عقل ما برای بازی آفریده نشدهایم؟»
او با تعجب گفت: «پس برای چه خلق شدهاید؟»
فرمود:
«للعلم و العبادة.»؛ «برای دانش و پرستش»
او گفت: «از کجا این را میگویی؟»
فرمود: «زیرا خداوند فرموده: «أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لَا تُرْجَعُونَ» [سوره مومنون،آیه۱۱۵]؛ «آیا گمان میکنید که شما را بیهوده (و برای بازی) آفریدهایم و شما به ما بازگشت نمیکنید؟»
او گفت: «با آنکه کودک هستی و گناهی بر تو نیست چرا اینگونه منقلب هستی و از خدا میترسی؟»
حضرت فرمود: «مادرم را دیدم که با هیزمهای بزرگ، آتش روشن میکرد و آتش را از هیزمهای کوچک شروع نمود. من ترس آن دارم که از هیزمهای کوچک دوزخ باشم؟» (۱)
او گفت: «مرا #موعظه و نصیحتی نما».
▫️امام عسکری علیه السلام اشعاری در بیوفایی دنیا خواند:
أری الدنیا تجهّز بانطلاق مشمّرة علی قدم و ساق فلا الدنیا بباقیة لحی و لا حی علی الدنیا بباقکان الموت و الحدثان فیهاالی نفس الفتی فرسا سباق فیا مغرور بالدنیا رویدا و منها خذ لنفسک بالوثاق(۲)
«دنیا را میبینم که گویا پاچه هایش را بالا زده و با سرعت در حال دویدن است. دنیا برای هیچ جانداری باقی نخواهد ماند و به کسی وفا نخواهد نمود. گویا مرگ و حوادث ناگوار سوار بر اسبی تیزرو برای گرفتن جان آدمی میدود. پس ای دلباخته به دنیا! لحظهای درنگ کن و برای سفر بی بازگشت آخرت توشهای برگیر»(۲)
منابع؛
۱. کرامات ومقامات عرفانی امام حسن عسکری، انتشارات تنوع، ۱۳۸۱، ص۲۲تا ۲۵
۲. احقاق الحق، ج۱۲، ص۴۷۳