eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
927 دنبال‌کننده
22هزار عکس
16.8هزار ویدیو
542 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
چون به گَردَش نمی‌رسی برگرد! حسین شریعتمداری می‌دانیم رئیس‌جمهور محترم پیشنهادی را که در این وجیزه آمده است، خوش ندارند و احیانا ابرو درهم کشیده و زبان به ملامت نگارنده می‌گشایند که این پیشنهاد را چرا پیش کشیده است؟! اما، اگر نیک بنگرند به یقین مصداق این آیه شریفه را در آن خواهند یافت که «عَسی أن تکرَهوا شَیئاً وهو خیرٌ لکم وَعسی أن تُحِبّوا شیئاً وهو شَرٌّ لکم...چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید،‌ حال آنکه خیر شما در آن است؛ و یا چیزی را دوست داشته باشید،‌ حال آنکه شر شما در آن است». (سوره بقره/ آیه 216) و تصدیق خواهند کرد که خیر و صلاح ایشان، مردم، نظام و انقلاب در این پیشنهاد جای دارد. بخوانید! ۱- آقای دکتر روحانی در سال ۱۳۹۲ و در جریان تبلیغات انتخاباتی خویش، قسم جلاله یاد کرده و خطاب به مردم گفته بود «والله العلی‌العظیم اگر مشکلات این کشور که بسیار و بسیار و بسیار پیچیده است راه‌حل نداشت من کاندیدا نمی‌شدم»! و تاکید کرده بود که «بدانید برادران، خواهران، عزیزان، همه آنهایی که کلید را تکان دادید، واقعا برای این قفل‌ها کلید وجود دارد»! اکنون از خود آقای روحانی و نه هیچکس دیگر سؤال این است که کدامیک از مشکلات کشور را حل کرده‌اید؟! و کدام مشکل را می‌توانید آدرس بدهید که در دوران ریاست جمهوری خود، چند برابر نکرده‌اید؟! کافی است نگاهی گذرا به فهرست وعده‌هایی که داده بودید بیندازید و برای مردم -یا لااقل در پیشگاه وجدان خود- توضیح بدهید که کدام وعده است که بر زمین نمانده و دهها مشکل دیگر به آن افزوده نشده است؟! این ارزیابی به آسانی ممکن است و کار دشواری نیست، هست؟ و قضاوت نهایی نیز بر عهده خودتان! نگارنده با یک حساب سر‌انگشتی و با مراجعه به اظهارات خود حضرتعالی و نه دیگران نزدیک به ۱۶۰ نمونه از وعده‌هایی را که طی ۵ سال گذشته به ملت داده‌اید و هیچیک از آنها -تاکید می‌شود که هیچیک از آنها- تحقق نیافته است، فهرست کرده‌ام که شرح یکایک آنها به درازا می‌کشد و از این روی در نوشته پیش‌روی تنها شماری از آن وعده‌ها را که همگان به خاطر می‌آورند بر می‌شماریم و بازهم قضاوت را بر عهده خودتان می‌گذاریم! ۲- «دولت تدبیر و امید نخواهد گذاشت این همه جوان بیکار در مقابل خانواده و فرزندان شرمنده باشند» / حالا نیستند؟! «اطلاعات مربوط به دولت باید به صورت شفاف در اختیار مردم قرار گیرد که این مسئله بسیار مهمی است؛ مقررات و قوانین باید به صورت شفاف در اختیار همه قرار گیرد و نباید یکی زودتر از این مسائل آگاه شود و فردی دیگر دیرتر» / آیا همه اطلاعات را محرمانه نکرده‌اید تا آنجا که از ارائه اطلاعات به مجلس هم خودداری ورزیده‌اید! «همین کارخانه‌های موجود در کشور اگر به جای 20 درصد توان با 60 درصد توان کار کنند، بخش عظیمی از مشکلات ‌اشتغال‌زایی در کشور برطرف می‌شود. موانع از سر راه تولید برداشته می‌شود» /خودتان بفرمائید که چه تعداد انبوهی از کارخانه‌ها و مراکز تولید در دولت جنابعالی تعطیل شده است؟! «شعار من «نجات اقتصاد ایران» است» / آیا اقتصاد را نجات داده‌اید یا دهها مشکل به آن افزوده‌اید؟! « روی آوردن به مسیر واردات بزرگ‌ترین بی‌عدالتی است. یعنی عدالت این است که در شرایط فشار دشمن ما بتوانیم در داخل به تولید کمک کنیم» / آیا واردات بی‌رویه کالایی نظیر دسته بیل و تشتک نوشابه و قرقره و کود انسانی و کیف و کفش و شن و ماسه و مداد پاک‌کن و ژله و مربا و... که نابود‌کننده تولید داخلی و کسب و کار مردم بوده است بخشی از همین وعده جنابعالی است؟! کانال کیهان
حدیده، شکست پنج ارتش از یک ملت:👇 سعدالله زارعی جنگ حدیده به مرور به یک «جنگ معیار» تبدیل می‌شود. جنگ چندین دولت علیه یک ملت در جغرافیایی محدود و با این وجود برنده جنگ نیرویی است که علی‌الاصول باید شکست بخورد! جنگ الحدیده نبرد سنگین و مدرن پنج ارتش علیه یک ارتش نوپا است. جنگ سلاح‌های مدرن علیه سلاح‌های دست‌ساز است و جنگ نمرودها و قارون‌ها علیه اویس‌های پابرهنه است. جنگ ستادها، سازمان‌ها و نهادهای پرطمطراق بین‌المللی و منطقه‌ای علیه یک ملت مظلوم است. با این وجود اراده‌ای بر این قرار گرفته است تا ارتش‌ها و سلاح‌های مدرن در برابر گروهی مؤمن و مجاهد دچار عجز شوند. جنگ حدیده واقعاً یک «جنگ معیار» است و از دل آن پاسخ خیلی سؤالات داده می‌شود. در این خصوص نکاتی وجود دارد: 1- حسب آخرین برآوردها، هم اینک دست‌کم شش لشکر و به عبارتی 20 تیپ سعودی، اماراتی، آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی به همراه نیروهایی خریداری شده در داخل یمن به مصاف مردم استان حدیده آمده‌اند. هدف این است که این استان را از مجموعه شمال جدا کرده و از آن به عنوان مقدمه یک «فتنه طایفی» استفاده نمایند و البته هر چه جلو آمدند، احتمال تحقق چنین چیزی ضعیف‌تر شد. گمان سعودی‌ها، اماراتی‌ها و... این بود که وقتی آتش جنگ به مردم شافعی‌مذهب حدیده نزدیک شود، از اطراف انصارالله جدا شده و در نهایت به مخالفان آن می‌پیوندند. به گمان باطل سعودی‌ها و... اتصال شافعی‌ها به انصارالله جنبه سیاسی داشته و از عمق چندانی برخوردار نیست. توقع آنان این بود که در همان هفته اول اعتراضات خیابانی مردم سنی حدیده علیه رهبران زیدی انصارالله شکل گرفته و به جدایی آرام و کم هزینه این استان استراتژیک از شمال منجر شود و یا کار به درگیری بین ساکنان حدیده و انصار کشیده شود و با کشته شدن تعدادی از مردم به دست انصارالله درگیری علیه انصار از این استان به 7 استان دیگر منطقه شمال که آنان نیز دارای اکثریتی شافعی هستند، سرایت کند و این استان‌ها را به یک گرداب علیه انصارالله تبدیل نماید. خبرها بیانگر آن است که سعودی‌ها خیلی روی این موضوع حساب کرده بودند و بر این اساس به «مارتین گریفیث» نماینده آمریکا، انگلیس و فرانسه که عنوان نماینده دبیر کل سازمان ملل را یدک می‌کشد، گفته بودند یکی دو هفته بعد، انصارالله به چنان وضعی بیفتد که به هر چیز در طرح سیاسی تن بدهد. اما برخلاف تحلیل سعودی‌ها، مردم استان حدیده خود از استان خود در مقابل تجاوز پنج کشور یاد شده دفاع و در عمل این استان را به یک سنگر مستحکم تبدیل کردند این موضوع نشان داد، دفاع آنان از خاک و آب خود وابسته به توافق سیاسی با انصارالله و یا هر گروه دیگری نیست، این دفاع جنبه اعتقادی دارد. برای آنان دقیقاً تفاوت می‌کند که براین استان چه گروهی حکومت کند، انصار یا سعودی و یا نماینده‌ای از سوی دبیر کل سازمان ملل. بر این اساس باید گفت در متن دفاع جانانه شافعی‌های الحدیده توأمان یک آری و نه وجود دارد، آری به انصارالله و نه به آل سعود. شاید اگر آنان فقط به انصار یک بله سیاسی گفته بودند، در برابر شرایطی که به آنان هزینه سنگینی تحمیل می‌کند، کوتاه می‌آمدند و برای ایمن ماندن از تهاجم پنج دولت و پنج ارتش قدرتمند، با سعودی‌ها همراه می‌شدند اما واقعیت این است که این ایستادگی بیشتر بوی «نه به سعودی» می‌دهد. مردم غیرتمند حدیده نمی‌خواهند سرزمین‌شان در سیطره متجاوزین غربی و قارون‌های فاسد عرب اطراف خود باشد...👍
اتاق جنگ یا اتاق خواب؟! محمد صرفی سخنان چهارشنبه هفته گذشته آقای روحانی در نشست هم‌اندیشی مدیران ارشد دولت را می‌توان نخستین نشانه از باور به جنگ اقتصادی دانست. رئیس‌جمهور در سخنان خود گفت واشنگتن درصدد است با جنگ اقتصادی ایران را به زانو درآورد. بیان این سخن حاکی از باور به جنگ اقتصادی است هرچند اختلافی مهم و اساسی در زمان آغاز این جنگ وجود دارد. از محتوای سخنان آقای روحانی اینگونه استنباط می‌شود که ایشان معتقد است این جنگ با خروج آمریکا از برجام آغاز شده که با این حساب عمری کمتر از دو ماه دارد اما واقعیت این است که جنگ اقتصادی همه‌جانبه آمریکا علیه ایران به سرکردگی وزارت خزانه‌داری این کشور، حدود 15 سال پیش آغاز شده است. شاید دولتمردان توافق هسته‌ای ایران و 1+5 را نوعی صلح می‌دانند که با خروج آمریکا از برجام، از بین رفته و دوباره جنگ آغاز شده است اما آنان که اخبار و تحولات را به‌طور دقیق و پیوسته در سه سال اخیر پیگیری کرده‌اند، به خوبی می‌دانند که جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران هرگز متوقف نشد و چه در دوره باراک اوباما (حتی پس از امضای توافق هسته‌ای) و چه در دوره دونالد ترامپ این جنگ تحمیلی ادامه داشته است. این مسئله از این منظر دارای اهمیت است که برخی شواهد نشان می‌دهد جریانی در کشور - با محوریت دولت- وجود دارد که گمان می‌کند باید با حفظ برجام تحت هر شرایطی، صبر پیشه کرد تا ترامپ از صحنه قدرت کنار رود و اوضاع سامان یابد. چنین راهبردی نشان از فهم نادرست ماهیت و ابعاد جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران دارد. اما فارغ از این نکات کلیدی و تعیین‌کننده که در جای خود باید مورد بحث و تحلیل قرار گیرد، حال که دولت حداقل در مقطع کنونی قائل به جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران است، به عنوان پیشانی و خط اول این نبرد چه کارهایی می‌تواند و باید انجام دهد؟ برخی از این اقدامات عبارتند از؛ 1- به‌طور طبیعی و منطقی در شرایط فعلی دولت باید نگرش، تصمیمات و اقدامات خود را بر اساس شرایط جنگی تغییر دهد. نمی‌توان در شرایط جنگی بود و مانند شرایط عادی و طبیعی رفتار و برخورد کرد. وقتی جنگی شروع می‌شود، تمام شئونات و اجزای یک کشور را درگیر می‌کند. برای مثال در جنگ نظامی، نمی‌توان گفت چون نبرد مسلحانه است نیروهای مسلح بجنگند و سایر اجزای کشور به روند معمول و عادی خود ادامه دهند. جنگ اقتصادی آمریکا علیه کشورمان به مراتب پیچیده‌تر از یک جنگ نظامی است و برای پیروزی در این جنگ تحمیلی، همه اجزای کشور باید در خدمت این دفاع مقدس باشند؛ از دستگاه دیپلماسی گرفته تا بخش دولتی و خصوصی اقتصاد، نهادهای نظارتی و امنیتی، دستگاه قانون‌گذاری، رسانه‌ها، نهادهای فرهنگی و مذهبی، جامعه علمی و دانشگاهی و غیره. فرماندهی، هماهنگی، کنترل و نظارت میان این بخش‌ها برعهده اتاق جنگ است. اتاق جنگی که در آن سوی میدان، فرماندهی آن در دست وزارت خارجه آمریکاست و سایر نهادها به عنوان بازوهای فکری و عملیاتی آن ایفای نقش می‌کنند. اولین و مهم‌ترین وظیفه اتاق جنگ، بیدار کردن مدیران و مسئولانی است که همچنان در خواب به سر می‌برند...👌
دولت تغییر می‌کند؟ محمد ایمانی آیا دولت، اراده تغییر و اصلاح مسیر خود را دارد؟ این پرسش، به اعتبار نتایج ناموفق عملکرد پنج ساله دولت، برای مردم، نظام و صاحب نظران اهمیت یافته است. اگر دولت به وعده‌ها عمل کرده و موجب ثبات و رونق اقتصادی شده بود، این پرسش موضوعیت پیدا نمی‌کرد و فراگیر نمی‌شد. 1- چند سخنرانی اخیر رئیس‌جمهور از تغییراتی در ادبیات او حکایت می‌کند. آقای روحانی از لزوم ایستادگی و عدم تسلیم مقابل آمریکا و حفظ عزت ملی سخن گفت و برخلاف برخی رویه‌ها، از حفظ وحدت حرف زد. اگر روزی می‌گفت آمریکا ابرقدرت بزرگ دنیاست و نباید مقابل او بایستیم، اکنون می‌گوید ما می‌توانیم و باید در مقابل زورگویی آمریکا ایستادگی کنیم وگرنه باید تن به ذلت بدهیم. با این تغییر چگونه باید روبرو شد؟ با خوش بینی مطلق پذیرفت؟ به اعتبار تناقضات گذشته، نپذیرفت و دست رد به سینه گوینده زد؟ یا محتاطانه و گام به گام -مشروط به تایید هریک از گفته‌ها در رفتارها- از تغییر محتمل استقبال کرد؟ 2- باید دولت را که زیر بار فشار است، درک و کمک کرد. شرط این ضرورت، آن است که قبل از هر چیز، خود دولتمردان اراده تغییر رویکرد و جبران مافات را بروز دهند. دولت درگیر یک چالش مهم است که خود، بیش از هر عامل دیگر در ساختن آن نقش داشته است. اگر گفتار آقای روحانی با عملکرد دولتمردان تایید شود و نقض نگردد، جریان انقلابی آماده بیشترین فداکاری و حمایت است، چرا که سرنوشت کشور و مقابله با شرارت دشمنان را مقدم بر هر موضوع دیگر می‌داند. اصلا اگر دولتمردان به آرمان‌ها و اصول پایبندی نشان دهند، مسئله‌ای برای اختلاف و اعتراض باقی نمی‌ماند. برخی دولتمردان در گذشته هم چنین پالس‌هایی فرستاده اما متاسفانه سر بزنگاه، خلاف جهت راهنمایی که زده بودند، پیچیده‌اند. یکرنگی، پیش نیاز هر وحدتی است. اغلب منتقدان با وجود گلایه‌های به جا، میان دولت و افراطیون مدعی اصلاحات فاصله گذاری می‌کنند. افراطیون همان فتنه‌گرانی هستند که صراحتا گفته‌اند دولت را رحم اجاره‌ای خود می‌دانند و نه بیشتر. برای آنها دولت کمترین اعتبار و احترامی ندارد و صرفا ابزار و حاشیه امنیت محسوب می‌شود؛ شبیه سپر انسانی که گروگانگیران و تروریست‌ها، پشت سرشان پنهان می‌شوند. 3-اگر آقای روحانی به درستی می‌گوید مذاکره با دولت بدعهد آمریکا دیوانگی و ذلت پذیری است، بنابراین دولت باید با طیف توجیه‌کننده تسلیم در برابر آمریکا و غرب مرزبندی صریح داشته باشد. مرزبندی با جریانات بیرون نظام، بیش از هر زمان دیگر ضرورت دارد. مدیران نمی‌توانند هم وفادار به نظام و انقلاب باشند و هم با معارضان هم پوشانی کنند. افراطیون مدعی اصلاح‌طلبی و نفوذی‌های متظاهر به همراهی که نگران بازگشت دولت به ریل انقلاب و نظام هستند، می‌کوشند با تحرکات خود یا هُل دادن به ارتکاب رفتارهای اعتماد سوز، دولت را در موضع اتهام بیندازند. 4-منتقدان دلسوز مایلند بیش از گذشته با دولت همراهی و همدلی کنند. با وجود این روحیه مثبت، بعضا نشانه‌هایی نگران‌کننده از دولت صادر می‌شود
اگر مائده دانمارکی بود! محمد صرفی ماجرای برنامه تلویزیونی بیراهه که چندی پیش درباره چند جوان و نوجوان رقاص بود که فیلم‌های مبتذل خود را در فضای مجازی منتشر می‌کردند، به جنجالی بزرگ تبدیل شد. در مرکز این جنجال دختری نوجوان به نام مائده هژبری قرار دارد که ‌اشک‌ها و صدای لرزانش، بهانه‌ای برای انواع و اقسام مواضع و اظهارنظرها شده است. ماجرا وقتی جالب‌تر و قابل تامل‌تر می‌شود که می‌بینیم ظرف کمتر از 48 ساعت ناگهان قضیه ابعاد جهانی نیز پیدا می‌کند و این ماجرای حاشیه‌ای در صدر اخبار جهان می‌نشیند؛ از سی‌ان‌ان و گاردین و تایم گرفته تا واشنگتن پست و نیویورک تایمز و تلگراف و فاکس نیوز و نیوزویک و ده‌ها و بلکه صدها رسانه ریز و درشت دیگر خارجی که همگی با مضمونی تقریباً یکسان و همسو به ماجرا پرداخته و از جمهوری اسلامی چهره‌ای خشن که به نوجوانان رحم نمی‌کند به نمایش گذاشتند! دامنه ماجرا چنان وسیع شد که بی‌بی‌سی گفت رقص دیگر رقص نیست و نوعی مبارزه سیاسی با رژیم ایران است! آمریکایی‌ها هم که همیشه در میدان حی و حاضرند تا از هر نمدی در ایران کلاهی ببافند اعلام کردند باید صدا و سیما را به این خاطر تحریم و مجازات کرد. در داخل کشور هم بازار تحلیل و نقد داغ و پر رونق است و هرکس از دریچه خود به ماجرا می‌پردازد. برخی می‌گویند اولویت برخورد با مفسدان کلان اقتصادی است و نه دخترکی رقاص، برخی از این برخورد دفاع می‌کنند و در عین حال کار صدا و سیما را نقد می‌کنند، عده‌ای نیز اصل برخورد را زیر سؤال می‌برند و می‌گویند کجای قانون آمده است رقصیدن جرم است و نباید در این موارد سختگیری بیجا کرد و... در این مجال نگارنده قصد پاسخ دادن به این سؤالات را ندارد که آیا باید برخورد می‌شد یا نمی‌شد؟ آیا برنامه صدا و سیما درست بود یا غلط؟ و سؤالاتی از این دست که البته در جای خود مهم هستند و باید به پاسخ‌های آن اندیشید. مسئله کلیدی و مهم جای دیگری است. واقعیت آن است که ما با یک شبکه عجیب و غریب رسانه‌ای هیولاوار مواجهیم که برایش تفاوتی ندارد کار ما غلط است یا درست، قانونی است یا غیرقانونی، کوچک است یا بزرگ، اصلی است یا فرعی، بامصلحت است یا بی‌مصلحت و...آن شبکه کار خود را می‌کند و ماجراها را آن‌طور که می‌خواهد و می‌پسندد، بر اساس اهداف خود برای افکار عمومی روایت می‌کند. فقط کافی است در ذهن خود ماجراهای جنجالی پیشین را مرور کنید؛ آشوب در کازرون، برخورد زن مامور پلیس با زن بی‌حجاب در پارکی در تهران، اسیدپاشی در اصفهان، ماجرای کشف حجاب برخی زنان (موسوم به دختران خیابان انقلاب)، اعدام قاتلی به نام محمد ثلاث و نمونه‌های بسیار دیگری که ذکر همه آنها امکان‌پذیر نیست. این شبکه رسانه‌ای که تنها در چارچوب آنچه به آن دیکته شده حرکت می‌کند، با انواع ترفندهای مؤذیانه، قاتل بی‌رحمی همچون ثلاث را در جایگاه یک مظلوم می‌نشاند. در ماجرای جنجالی اخیر و برخورد با چهار فعال مبتذل اینستاگرامی نیز اهمیت چندانی ندارد که حق چیست و با کیست. این شبکه روایت خود را به خورد مردم می‌دهد و قضیه را به دلخواه خود پیش می‌برد. برای آنکه بیشتر با ابعاد تکان‌دهنده مأموریت شیطانی این شبکه آشنا شوید اجازه دهید مثالی بیاوریم و مقایسه‌ای کنیم. پلیس دانمارک سال گذشته برای جرمی کمتر از تخلف این چهار جوان ایرانی، 1004 جوان و نوجوان را احضار و برای آنان پرونده تشکیل داد! ماجرا از این قرار بود؛
ناکامی آمریکا به شرط اقدامات لازم دکتر محمد حسین محترم 1- همزمان با خط و نشان کشیدن‌های آمریکا و غرب برای ایران و طرف‌های تجاری تهران، با هدف براندازی نظام جمهوری اسلامی، در اردوگاه شرق نیز اتفاقات استراتژيکی در حال رخ دادن است که از تحقق صددرصدی آنچه که در اردوگاه غرب طراحی می‌شود، ممانعت می‌کند. البته اتفاقاتی که در خود اردوگاه غرب هم در حال رخ دادن است نشان می‌دهد آنچه که سیاستمداران آمریکایی در حال برنامه‌ریزی هستند آنگونه که آنها انتظار دارند پیش نخواهد رفت. مهم‌ترین اتفاقی که در روزهای اخیر در اردوگاه شرق اتفاق افتاده سفر فرستاده ویژه رهبرمعظم انقلاب به مسکو و به احتمال قوی سپس به پکن و همچنين سفر رييس ستاد کل نيروهاي مسلح جمهوری اسلامی به پاکستان است. اين سفرها، و شواهد و قرائن فراوان دیگر نشان می‌دهد در شرایط کنونی تحریم‌های آمریکا علیه ملت ایران یک «قمار سیاسی» است و گسترش همکاری‌های ایران با روسیه، چین، پاکستان، هند، ترکیه، عراق و دیگر کشورهای آسیایی مي‌تواند برای آمریکا شکستی قطعی در پی داشته باشد. لذا در سیاست خارجی و روابط بین‌المللی«سیاست به صفر رساندن صادرات نفت ایران» برای مهار قدرت دفاعي و موشکي جمهوري اسلامي به‌دلایل مستند و تحلیل‌های گوناگون بین‌المللی برای آمریکا بسیار هزینه‌بر خواهد بود و به‌جای«بایکوت نفتی ایران» به «بایکوت تحریم‌های آمریکا»منجر خواهد شد از جمله: اولا رئیس‌جمهور آمریکا قطعا بازداشت نیروهای دریایی آمریکایی در سال 2016 و بازداشت نیروهای انگلیسی در سال 2007 توسط سپاه پاسداران در خلیج‌فارس و شکست خفت بار واشنگتن و لندن و همچنین پرواز پهپاد ایرانی بر فراز ناو آمریکایی همزمان در نزدیکی یک جنگنده آمریکایی در سال2016 و غرق شدن نمونه‌ای از یک ناوهواپیمابر آمریکایی با استفاده از موشک‌های کروز و بالستیک در رزمایش نیرو‌های سپاه در سال 2015 و همچنين دیگر رزمایش‌های مین‌گذاری دریایی ایران در خلیج‌فارس را حتما به‌خوبی به یاد دارد. سال گذشته نیز دفتر اطلاعات دریایی آمریکا در گزارش خود دکترین دریایی سپاه را مبتنی بر«سرعت»،«تعداد» و «دوام» ارزیابی و تاکید کرده بود« سپاه توانسته با کشتی‌های تندرو و موشک‌های کروز و بالستیک و مین‌های ضدکشتی جدید به چنان توانمندی دست یابد که در مناطق عملیاتی خلیج‌فارس و تنگه هرمز قوی‌تر از گذشته عمل کند».مقامات نظامی آمریکا هم هفته گذشته هرچند در یک فضاسازی روانی ادعا کرده بودند که از تنگه هرمز محافظت می‌کنیم، اما اذعان کردند «ایران توانایی بستن تنگه هرمز را در کوتاه مدت دارد، اما اگر تنگه هرمز بسته شود، بازکردن آن یک فرایند زمان‌بر و طولانی و پرهزینه خواهد بود»! ثانيا رئیس‌جمهور آمریکا به‌خوبی می‌داند و باید بداند که حضور و نفوذ سازنده ایران در منطقه غیرقابل انکار و صدالبته غیرقابل حذف است و اگر ایران از گزینه‌های راهبردی خود در منطقه و به‌ویژه در تنگه هرمز استفاده کند بهای نفت سر به فلک خواهد کشید، تا جایي‌که کارشناسان نفتی و تحلیلگران بین‌المللی بازار نفت، قیمت 150تا 200 و حتی250 دلار را برای هر بشکه پیش‌بینی کردند. برای رئیس‌جمهور آمریکا‌ آشکار است که افزایش قیمت نفت از یک‌سو موجب رکود در اقتصاد جهانی و کاهش رونق اقتصادی خود آمریکا که ادعایش را دارد، خواهد شد و از سوی دیگر افزایش قیمت‌هاي انرژي به‌ويژه بنزین در آمریکا در زمانی که جمهوری‌خواهان برای انتخابات میاندوره‌ای آماده می‌شوند، اصلا سیاست تاجرمأبانه‌ای برای آینده ریاست جمهوری و حزبش نیست!
🖌 🔹در ستایش نا امیدی و حکایت پینوکیو! 🔸این روزها اغلب مسئولان کشور از لزوم تزریق امید به جامعه می‌گویند و یأس‌پراکنی را تقبیح می‌کنند. مسئولان دولتی در صف اول سخنرانی درباره ضرورت و فواید امید هستند و البته تعجبی هم ندارد، چرا که دولت، دولت «تدبیر و امید» است. اما مردم همانقدر که نیازمند امید هستند به ناامیدی هم نیاز دارند! جامعه امروز ما به دلایل مختلف پیش‌تر و بیشتر از امید، نیازمند ناامیدی است. گام اول و پیش‌نیاز برای دستیابی به امید واقعی و سازنده، ناامیدی و رها کردن امیدهای واهی و کاذب است.  💥 امید کاذب شبیه ماده مخدر و قرص😈 روانگردان عمل می‌کند و شخص را به دنیایی خیالی برده و دچار سرخوشی می‌کند، حال آنکه واقعیت سهمگین و تلخ بیرونی در جریان است و کار خود را می‌کند. نام دیگر قرص‌های روانگردان، قرص شادی است! انرژی زیادی را به‌صورت کوتاه‌مدت و انفجاری آزاد و همزمان فرد را دچار توهم می‌کند، به‌طوری که آگاهی از نتایج رفتارهای خطرناک را به‌شدت کاهش داده یا کاملاً از بین می‌برد. شخص متوهم خود را از ماشینی که با سرعت در حال حرکت است به بیرون پرت می‌کند و پس از آنکه در بیمارستان با دست و پا و سر شکسته و مجروح از مرگ رهیده و تاثیر داروی توهم‌زا از بین رفته، درباره علت کار خود می‌گوید؛ می‌خواستم پرواز کنم!...😳 متاسفانه بخش قابل توجهی از جامعه و مسئولین ما امروز دچار چنین وضعیتی هستند. آنهایی که شب اعلام توافق ایران و 1+5 به خیابان‌ها آمدند و زدند و رقصیدند و در دست اسکناس یک دلاری و هزار تومانی داشتند، مانند همان کسی بودند که به هوای پرواز خود را از ماشین در حال حرکت به بیرون پرت می‌کند. وضع نابسامان کدام خانه‌ای با فروش فرش زیر پا بسامان شده و کدام کشوری توانسته با دادن امتیاز به دشمن، مشکلات خود را حل کند؟! بلایی که امید کاذب بر سر یک جامعه می‌آورد اگر از ناامیدی بیشتر نباشد کمتر نیست...😇 برخی آقایان دولتی این روزها مدعی هستند که یکی از ‌اشتباهات صورت گرفته، بزرگ‌نمایی برجام بوده است. از جمله آقای ظریف که چند روز پیش در برنامه زنده تلویزیونی «حالا خورشید» از بالا بردن توقعات از برجام به نوعی گلایه کرد. این گلایه را دیگر مسئولان دولتی نیز بارها بیان کرده‌اند. اما چه کسی مردم را درباره برجام دچار توهم کرد؟ آیا کسی غیر از دولتمردان چنین کردند؟ تا جایی که آب خوردن مردم را هم به برجام گره زدند! تعابیری همچون «فتح‌الفتوح»، «آفتاب تابان»، «معجزه قرن»، «بزرگ‌ترین دستاورد تاریخ ایران»، «نشانه تسلیم همه قدرت‌های بزرگ در برابر اراده ملت»، «ورق‌خوردن تاریخ به نفع ایران»، «پیروزی بزرگ‌تر از فتح خرمشهر» و... از سوی چه کسانی مطرح شد؟😜 کدام روزنامه‌ها تیتر زدند «تحریم‌ها به تاریخ پیوست»، «فروپاشی تحریم»، «صبح بدون تحریم»، «تحریم‌ها هم رفت»، «توافقات سیاسی و اقتصادی با لغو تحریم‌ها»، «سد تحریم شکست»، «پیروزی تدبیر بر تحریم»، «اینک بدون تحریم»، «سلام بر ایران بی‌تحریم، خلاص شدیم»، «تحریم تمام شد»، «برچیده شدن ظرف تحریم‌ها»، «روز شکست حصر اقتصادی» و...؟! وقتی دلسوزان هشدار و انذار می‌دادند، چه کسی به آنها تهمت کاسب تحریم زد تا صدایشان شنیده نشود؟😍 💥 یادآوری این مواضع و تیترهای گذشته، نه برای مچ‌گیری و سرزنش است و نه برای اظهار فضل که بله! حالا دیدید ما درست می‌گفتیم! گذشته اگر بازخوانی و مرور می‌شود، ناظر به آینده است. انتظار می‌رفت رخدادهای اخیر، دولتمردان را از توهم خود ساخته‌شان خارج کند اما برخی مواضع و اظهارنظرها نشان می‌دهد خروج دولت از توهم برجام، گویا امیدی کاذب است! برخی از سخنان دیروز آقای روحانی در مجلس شورای اسلامی و در جریان سؤال نمایندگان، حاکی از این مسئله بود. رئیس‌جمهور در بخشی از سخنان خود گفت؛ «اگر برجام هیچ بود پس چه غصه‌ای امروز داریم؟ در هر صورت آمریکا از برجام خارج شده، بقیه کشورها نیز خارج می‌شوند و ما هم بیرون می‌آییم چون هیچ است، از هیچ که نباید آدم بترسد...😣
🖌 🔹نبرد در دو سوی خاکریز سپتامبر1979در حاشیه اجلاس ششم جنبش عدم‌تعهدها در هاوانا ابراهیم یزدی با رویکرد «بهانه‌زدایی» به‌منظور رفع مناقشات مرزی دو کشور به دیدار صدام حسین رفت. نتیجه اما کاملا برعکس بود. به نظر می‌رسید در کنار عوامل سیاسی و نظامی دیگر، فروتنی بیش از حد دکتر یزدی در مقابل شخصیت سلطه‌جو و زورگویی مانند صدام هم، او را در تصمیمش برای جنگ مصمم‌تر کرد. صدام پیشنهادهای دست‌ودل‌بازانه وزیر خارجه وقت ایران ... ادامه مطلب👇 http://kayhan.ir/fa/news/199514 ‌دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
🖌 🔹 رزم ملی قهرمانان 🔸 این قلم اهل فوتبال و هوادار فوتبال نیست اما مثل هر یک از آحاد مردم کشور، از تیم ملی فوتبال ایران در هماوردی با تیم‌های خارجی حمایت و بازی‌های تیم ملی فوتبال ایران را با علاقه‌مندی دنبال می‌کند. اگر شرایط حساس بود و تیم ایران به حمایت معنوی احتیاج داشت، در این مورد مثل بقیه مردم رشید ایران، هزینه معنوی- نذر و نیاز- هم می‌کند و مشخص است که با هر چیزی که تیم ایران را تضعیف کند، مخالف است. چرا؟ واقعیت این است که فوتبال و بعضی دیگر از رشته‌های ورزشی به نحو «سحرآمیزی» نه تنها در روحیه ملی یک کشور اثر می‌گذارد، بلکه به نوعی ترجمه میزان روحیه ملی و شاخصی برای سنجش میزان عزم ملی یک کشور برای ایفای نقش‌های درجه یک در جهان محسوب می‌شود و به روشنی می‌بینیم پیروزی تیم ملی، روحیه همدلی در داخل کشور و نشاط برای ورود فعال‌تر در صحنه‌های کار را فراهم می‌کند و در نقطه مقابل آن، شکست تیم ملی در یک هماوردی خارجی، تأثیر تضعیف‌کننده‌ای در آنچه گفته شد، ایجاد می‌کند. البته در عرصه بین‌الملل کشورهایی که در موقعیت اول هستند نوعاً از اینکه وضعیت تیم فوتبال، تداعی‌کننده وضعیت داخلی آنها باشد، اجتناب می‌کنند و لذا در عرصه فوتبال، ده‌ها سال است که یک گام از همگنانشان عقب‌تر بوده و فوتبالشان از ایفای نقش در هویت ملی دور است. این در حالی است که فوتبال یک نقش کمک‌کننده به کشورهایی که خود را شایسته ایفای نقش فعال‌تر و واجد ظرفیت‌های مناسب می‌دانند، دارد. کشورهای استعماری در رابطه با فوتبال و تیم‌های ملی فوتبال کشورها، دو رویه در پیش گرفته‌اند؛ آنان در رویه اول فوتبال را از سیاست، جدا معرفی می‌کنند؛ مثل اینکه علم و دانشگاه را جدا از سیاست نشان می‌دهند. این در حالی است که خود آنان دقیقاً به دلیل سیاست و حفظ برتری خویش، اجازه تبدیل فوتبال به یک شاخص سیاسی را در کشور خود نمی‌دهند. پس خود این پس‌زدن ظاهری ورزش از عرصه سیاست، یک فکر و تدارک سیاسی است. بر این اساس در کشورهای مختلف با هزینه مردم، رقابت‌های ورزشی برگزار می‌شود ولی هیچ عایدی سیاسی در مقدمه، متن و موخره آن نصیب این کشورها نمی‌شود. حتی گاهی در صحنه ورزش مصلحت سیاسی کشوری، قربانی سیاست جدانمایی ورزش از سیاست می‌شود. به عنوان مثال مصلحت کشورهای جهان و به‌ویژه کشورهای اسلامی و عربی در قطع رابطه با رژیم اسرائیل است اما این مصلحت روشن به نام سیاسی نکردن ورزش، کنار گذاشته می‌شود و تیم رژیم غاصب سرزمین‌های اسلامی و عربی، در کنار تیم یک کشور اسلامی و عربی قرار می‌گیرد. این دقیقاً یک کار سیاسی دست اول است... ادامه مطلب👇 https://kayhan.ir/fa/news/254587 📡 رصد تحلیلهای روز در مورد وقایع مهم در کانال جهاد تبیین در ایتا با لینک زیر 👇 https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
🖌 🔹شما چرا ماتم‌گرفته‌اید؟! ۱- برقراری دوباره روابط سیاسی ایران و عربستان به یک بمب خبری شبیه بود که روز جمعه با سر و صدای زیاد در جهان منفجر شد و بلافاصله پس از انفجار به خبر اول تمامی رسانه‌های دنیا تبدیل شد و مقامات رسمی و مطرح جهان سیاست را به اولویت اظهار‌نظر درباره آن ملزم کرد. نگرانی همراه با خشم و عصبانیت آمریکا، رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای اروپایی از این رخداد به‌اندازه‌ای گسترده و فراگیر بود که به سختی می‌توان نمونه مشابهی از آن را آدرس داد. تیتر اول کیهان دیروز به این موضوع اختصاص یافته و در آن به مواردی از این اظهار‌نظرها پرداخته‌ایم که نه فقط خواندنی است، بلکه شگفتی‌آفرین و عبرت‌انگیز نیز هست. در وجیزه پیش‌روی اما، به نکته‌ای اشاره داریم که در سیاست خارجی دولت سیزدهم بر آن تاکید شده است و توجه به آن می‌تواند در آینده نیز گره‌گشا باشد. بخوانید! ۲- دولت آقای روحانی و تمامی دولت‌هایی که مدعیان اصلاحات در رأس آن بودند، هر اقدام و حرکتی در سیاست خارجی را به جلب نظر آمریکا و متحدان اروپایی آن گره می‌زدند و بارها به صراحت اعلام کرده بودند که بدون جلب موافقت «کدخدا‌»! (لقبی که جناب روحانی به رئیس‌جمهور آمریکا داده بود‌) انجام هیچ حرکتی در منطقه امکان‌پذیر نخواهد بود! توافق اخیر ایران و عربستان نه فقط بدون جلب رضایت و نظر آمریکا صورت پذیرفت بلکه در این توافق، آمریکا و متحدانش از صحنه نیز حذف شده‌اند. واقعیتی که آمریکا و اروپا و رژیم صهیونیستی با عنوان ضربه‌ای بزرگ بر موقعیت و حیثیت خود در منطقه از آن یاد می‌کنند و تقریباً هیچیک از مقامات کنونی و سابق آمریکا و رژیم صهیونیستی را نمی‌توان یافت که از چرخش عربستان به سوی ایران و حذف آمریکا از مناسبات منطقه عصبانی نشده باشند. کافی است نیم‌نگاهی به انبوه گزارش‌هایی که خبرگزاری‌های معتبر دنیا در این خصوص مخابره کرده‌اند بیندازید تا از شدت ضربه‌ای که توافق اخیر بر موقعیت و جایگاه آمریکا در منطقه وارد کرده است، آگاهی بیشتری داشته باشید. ۳- برخی از مدعیان اصلاحات که در عصبانیت از توافق اخیر با دشمنان تابلو‌دار ایران شانه‌به‌شانه می‌سایند، استقبال کیهان از این توافق را با مخالفت‌های قبلی در دوران دولت آقای روحانی کنار هم نهاده و نتیجه گرفته‌اند که کیهان در اصول پیشین خود تغییراتی داده است! این برداشت اگرچه بسیار ابتدایی و در خوشبینانه‌ترین حالت، ناشی از کم‌فهمی آنها نسبت به واقعیت ماجرا و مقایسه کودکانه صورت‌مسئله به جای نگاه به مفهوم مسئله است ولی با این وجود اشاره به نکاتی در این باره خالی از فایده نیست؛ مدعیان اصلاحات توافق با عربستان را اولاً در بستر موافقت آمریکا و ثانیاً با پذیرش شروط عربستان پیشنهاد می‌کردند! به بیان دیگر، محدودیت توان موشکی کشورمان، دست‌کشیدن از حمایت نیروهای مقاومت منطقه و از جمله، پذیرش سلطه عربستان و امارات بر یمن! کنار نهادن حق حاکمیت ایران بر سه جزیره تنب‌بزرگ و کوچک و ابو‌موسی! پیوستن به دیدگاه کشورهای دست‌نشانده عربی درباره موجودیت رژیم صهیونیستی و... پیشنهاد می‌کردند. در این حالت به همان ‌اندازه که مخالفت سرسختانه کیهان با توافق پیشنهادی عربستان (بخوانید آمریکا و اسرائیل‌) بسیار طبیعی، منطقی و وطن‌دوستانه بود، موافقت مدعیان اصلاحات با شرایط یاد شده فاجعه بوده است. ... 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🖌 🔹سکه لایحه عفاف روی دیگری هم دارد! (روزنامه کیهان) ✍ حسین شریعتمداری 1️⃣ نزدیک به ۱۰ ماه از پیدایش پدیده پلشت کشف حجاب می‌گذرد و متاسفانه در این مدت شاهد مقابله چندانی با آن نبوده‌ایم! انفعال مسئولان محترم در قبال پدیده کشف حجاب در حالی است که به وضوح می‌دانند‌، کشف حجاب علاوه‌بر آنکه حرام شرعی و حرام قانونی است، پدیده‌ای عفت‌سوز و خانواده‌برانداز نیز هست از این روی، مقابله جدی با این هنجار‌شکنی از یکسو برای نجات فریب‌خوردگان و از سوی دیگر برای پاک‌سازی جامعه از توطئه بدخواهان، ضروری‌تر از آن است که تساهل و انفعال در آن جایی داشته باشد. اکنون سؤال این است که ا‌نفعال ده ماهه با چه توجیه قانونی و منطقی صورت پذیرفته است؟! و آیا این ا‌نفعال در اجرای نص صریح قانون، مصداق روشنی از «‌ترک فعل‌» نیست و مرتکبان مشمول بازخواست نمی‌باشند؟! 2️⃣ ا‌نفعال در اجرای قانون و همچنین مقابله با کشفِ حجاب دارای پیامدهای خسارت بارِ ذیل خواهد بود : اولاً؛ این پدیده عفت‌سوز را در نگاه افراد فریب‌خورده (یعنی اکثریت کشف حجاب‌کنندگان‌) کم اهمیت جلوه می‌دهد و ادامه آن را بی‌مانع دانسته و تنها در حد و ‌اندازه یک تخلف جزئی تلقی می‌کنند (که کرده‌اند‌) ثانیاً؛ سرویس‌های اطلاعاتی دشمن را که صحنه‌گردان اصلی هستند با احساس موفقیت! رو‌به‌رو می‌سازد (که ساخته است‌) ثالثاً؛ به این توهم دامن می‌زند که اگر مقابله با کشف حجاب ضرورت حیاتی داشت، چرا بیش از ده ماه در مقابل آن سکوت کرده و اقدام قابل توجهی انجام نداده‌اند و تازه بعد از گذشت ده ماه به فکر مقابله افتاده‌اند؟! رابعاً؛ این پرسش را پیش می‌کشد که مگر برای مقابله با کشف حجاب قانون نداشته و نداریم؟! و اگر این هنجار‌شکنی در قوانین جاری پیش‌بینی و جرم تلقی شده، چرا به اجرا در نیامده است؟! ... ادامه مطلب 👈 ( https://kayhan.ir/fa/news/270431 )
🔰 یا خوابند، یا مست‌اند یا دیوانه‌اند! (۲) 👤 🔻۶- رهبر معظم انقلاب طی سخنانی ابتدا از کسانی که به قول ایشان «‌ادّعای فهم سیاسی هم می‌کنند» و «‌مدّعی سیاست‌ورزی و سیاست‌دانی و اطّلاع از اوضاع جهان‌» نیز هستند ولی راه‌حل مشکلات را در مذاکره با آمریکا می‌دانند! گلایه می‌کنند و سپس در بیانی حکیمانه و مستدل (که ده‌ها نمونه مشابه دیگر نیز دارد) خطاب به آنها می‌فرمایند: 🔸«خب با آمریکا چه جوری مشکل حل می‌شود؟ این سؤال واقعی است، جدّی است. نمی‌خواهیم با هم دعوا کنیم، سؤال می‌کنیم: مشکل با آمریکا چه جوری حل می‌شود؟ با نشستن و مذاکره کردن و از آمریکا تعهّد گرفتن مشکل حل می‌شود؟ [اینکه] بنشینیم با آمریکا مذاکره کنیم، تعهّد بگیریم که شما باید فلان کارها را بکنید، فلان کارها را نکنید، مشکل حل می‌شود؟ در قضیّه بیانیّه‌ الجزایر، سر قضیّه‌ آزادی گروگان‌ها در سال ۶۰، شما نشستید با آمریکا صحبت کردید. بنده آن وقت نماینده‌ مجلس بودم -البتّه در مجلس نبودم، در جبهه بودم، اهواز بودم- همان وقت این‌جا در تهران همین حضرات نشستند به واسطه الجزایر و بدون رودررویی با آمریکایی‌ها صحبت کردند -‌البتّه مصوّبه‌ مجلس بود، کار غیر‌قانونی‌ای نبود- قرارداد گذاشتند، تعهّدهای متعدّدی گرفتند که ثروت‌های ما را آزاد کنید، تحریم‌های ما را بردارید، در امور داخلی کشور ما دخالت نکنید، و ما هم از این طرف گروگان‌ها را آزاد می‌کنیم. گروگان‌ها را آزاد کردیم، آیا آمریکا به آن تعهّدات عمل کرد؟ آیا آمریکا تحریم را برداشت؟ آیا آمریکا ثروت‌های مسدودشده‌ ما را به ما پس داد؟ نه، آمریکا به تعهّد عمل نمی‌کند؛ خیلی خب، این هم مذاکره و نشستن با آمریکا. یا در برجام؛ گفتند که [اگر] شما فعّالیّت صنعتی هسته‌ای را کم کنید -حالا جرأت نکردند بگویند تعطیلِ تعطیل- به این مقدار فروکاهی کنید، ما این کارها را انجام می‌دهیم؛ تحریم‌ها را برمی‌داریم، این کار را می‌کنیم، آن کار را می‌کنیم؛ کردند این کارها را؟ نکردند دیگر. مذاکره مشکل ما را با آمریکا حل نمی‌کند‌». 🔻۷- و در ادامه همان سخنان (۵ / ۹ / ۱۴۰۱ در دیدار با بسیجیان) می‌فرمایند: 🔸« بله، مشکل ما را با آمریکا یک چیز حل می‌کند؛ چه چیزی؟ به آمریکا باج بدهیم، نه یک بار، آمریکایی‌ها به یک بار باج هم قانع نیستند، امروز باج بدهیم، فردا می‌آیند یک باج دیگر می‌خواهند، [باز باید] باج بدهیم، پس‌فردا می‌آیند یک باج دیگر می‌خواهند، [باز باید] باج بدهیم. امروز می‌گویند هسته‌ای را تعطیل کنید - اوّل می‌گویند بیست درصد را تعطیل کنید، بعد می‌گویند پنج درصد را تعطیل کنید، بعد می‌گویند بساط هسته‌ای را برچینید- بعد می‌گویند قانون اساسی را عوض کنید، بعد می‌گویند شورای نگهبان را بردارید، آمریکایی‌ها باج می‌گیرند. اگر بخواهید مشکلتان با آمریکا حل بشود، باید این کار را بکنید، مرتّب باج بدهید. آمریکا اینها را می‌خواهد: پشت مرزهای خودتان، خودتان را محبوس کنید، دستتان را خالی کنید، صنایع دفاعی‌تان را تعطیل کنید. کدام ایرانی باغیرتی حاضر است که یک چنین باجی بدهد؟ من نمی‌گویم [طرفدار] جمهوری اسلامی، ممکن است یکی جمهوری اسلامی را هم قبول نداشته باشد امّا ایرانی باشد، غیرت ایرانی داشته باشد؛ [او هم] حاضر نیست این باج‌ها را بدهد. آمریکا به کمتر از این قانع نیست؛ چرا نمی‌فهمند؟ مذاکره‌ با آمریکا مشکلی را حل نمی‌کند. اگر حاضرید باج بدهید، نه یک بار، نه دو بار، پشت سر هم، در همه‌ مسائل اساسی، و از همه‌ خطوط قرمزتان عبور کنید، بله، آن وقت آمریکا با شما دیگر کاری ندارد، مثل دوران پهلوی‌». 🔻۸- حالا جای آن است که از قول ابو‌سعید ابوالخیر این دو بیت را خطاب به مبلغان مذاکره با آمریکا زمزمه کنیم؛ حال دنیا را بپرسیدم من از فرزانه‌ای گفت یا آب است یا باد است یا افسانه‌ای گفتمش، اینها که می‌بینی چرا دل بسته‌اند؟ گفت؛ یا خوابند یا مستند، یا دیوانه‌ای @Kayhan_online