.
من دلم
براے آن شبِ قشنڪَ
من دلم
براے جادهاے ڪہ عاشقانہ بود
آن سیاهی و سڪوت
چشمڪ ستارههاےِ دور
من دلم براے "او" ڪَرفتہ است.
.
مسیحاے من ،
الماس ِنڪَـاهـت
خورشید را به حسادت ڪشانده ،
با طلو؏ حریر روشناے تو
صبحم مخملین و
روزم درخشنده تر است...
.
در راه رسیدن به تو ڪَیرم ڪه بمیرم
اصلاً به تو افتاد مسیرم ڪه بمیرم.....
یڪـ قطرهے آبم ڪه در اندیشهے دریا
افتادم و باید بپذیرم ڪـه بمیرم.....
یا چشم بپوش از من و از خویش برانم
یا تَنڪَـ در آغوش بڪَـیرم ڪه بمیرم....
این ڪوزه ترڪ خورد،چه جاے نڪَرانی است
من ساخته از خاڪـ ڪـویرم ڪـه بمیرم...
خاموش مڪـن آتش افروخته ام را
بڪَـذار بمیرم ڪـه بمیرم ڪـه بمیرم....!!
.
ڪَفتى مرا به خنده: "خوش باد روزڪَارت"....
ڪس بىتو خوش نباشد، رو قصهے دڪَـر ڪن...
#مولانا
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
سلام علیکم دوستان
تو ناشناس گفته بودید که دختر آبان انگار قسمتی حذف شده !!
رمان اصلا حذف نشده عزیزان
علت اینکه برای شما ها نمیاد باگ ایتا هستش
از اون قسمتی که رمان دیگه نمایش داده نمیشه دقیقا از همونجا از کانال خارج بشید و دوباره وارد بشید
رمان براتون میاد
.
مورد بعدی راجب ویایپی بر بال فرشته که سوال پرسیدید انشاءالله بزودی زده میشه
.
...
تو را خدا به زمین هدیه داده، چون باران
که آسمان و زمین را به هم بیامیزی...
.
جهانیان همه ڪَر منع من ڪنند از ؏شـق
من آن ڪنم ڪه خداوندڪَار فرماید....!!
#حضرت_حافظ
.
ڪَفت در چشمان من غرق تماشایی چقدر
ڪَفتم آرے ، خود نمیدانی ڪـه زیبایی چقدر..!
در میان دوستداران تا غریبم دید ڪَـفت:
دورهڪَرد آشنا! دور و بر مایی چقدر....!
اے دل ؏ـاشق ڪـه پاے انتظارش سوختی
هیچڪـس در انتظارت نیست، تنهایی چقدر...
؏ـاشقی از داغ غیرت مرد و با خونش نوشت
دل نمیبندے ولی محبوب دلهایی چقدر
آتش دورے مرا سوزاند، اے روز وصال
بیش از این طاقت ندارم، دیر میآیی چقدر...
.
«لو أنني
أقول للبحر ما اشعر به نحوك
لترك شواطئه وأصدافه و
أسماكه و تبعني!.....»
اڪَر به دریا میڪَفتم ڪه
چه احساسی نسبت به تو دارم،
سواحل و صدفها و ماهیهایش را رها میڪرد و به دنبال من میآمد....!!
.
رد ِ تــو
را دنبال مـی ڪنـد، سـایـه ام
قدم بــه قدم ڪه مـی رَوی
قدم بــه قدم ڪه بـاز می آیی
چـون ڪَنـاهی در تـو آویخته ام
بـیآرزوی رستڪَاری..!!
.
مرا دریاب اے صیاد! ڪـمتر سرڪَرانی ڪن
من آزادے نمیخواهم قفس را آسمانی ڪن
دعا ے رستڪَارے عمر طولانی نمیخواهد
دلت پیر است! میدانم، سرِ پیرے جوانی ڪن
براے دل بریدن خنجرے بُرّانتر از دل نیست
اڪَر آزرده از ؏شـقی به مردم مهربانی ڪن
زبان مشترڪ بین تمام ؏ـاشقان اشڪـ است
مپوشان چشم خیست را و با من همزبانی ڪن
خداوندا اڪَـر جایی دلی بیتاب دلدار است!
نمیدانم چطور اما خودت پادرمیانی ڪـن....!!
#سید_سعید_صاحب_علم
.
و کلِ عینٍ تشوفکَ لیتَها عَیْنی ....!!
و همهی چشمهایی ڪه تو را میدیدند
ڪاش چشمهاے من بودند...!!
.
اڪَر حوا تو باشی
مرا به بهشت نیاز نیست
خودم فریب خورده عالم میشوم
برای ٺصاحبت.لطفی ڪن مرا از این
بهشت آدم ها به جهنم آغوشت
دعوت ڪن ڪه بی صبرانه مشتاقم.....!!
هدایت شده از ازدحام عشق
زمین
همیشه فرعونی توی آستینهاش دارد...
و تو! دعا کن نیل همیشه آبستن موسی باشد...
#مهدینار🖋♣️
#فلسطین🇵🇸
@ezdehameeshgh
.
ساقیا
در ساغر ِ
هستی شراب ناب نیست
و آنچه در جامِ شفق
بینی به جز خوناب نیست......
زندڪَی
خوشتر بود در پردهٔ ِ
وهم وُ خیال
صبح روشن را صفاے سایه
مهتاب نیست....!!
.
.
دست به مهره شدے
و باید بازی ڪنی ؏شـق را...
بیا شرط بر سر یڪ بوسهے
سه دقیقهاے ببندیم،
اڪَر مات چشمانم شدے
این بازے دو سَر بُرد را دوست دارم
و تو را بیشتر....!!
.
سلام به اعضای جدید خواهشمندم
بزنید رو پیوستن تا چنلمون رو گم نکنید🌸✨
شما با بنر رمان فریب عضو کانال شدید😊
لینک پارت اول رمانمون✨
https://eitaa.com/nava_e_eshq/20668
.
فإذا
صحوتُ فأنت
أول خاطري
وإذا غفي جفني
فأنت الآخرُ......!!
در بیدار شدنم
تو اولین هستی
ڪـه در فڪـر منی
واڪَـر پلڪــ من به خواب رفت تو
آخرین هستی.....!!
.
؏ـاشقی را بلد نیستم
اما تا دلت بخواهد
بی احتیاط دوستت میدارم
طورے دوستت میدارم
ڪه هرروز ،
با چشم ؏ـاشقانه نڪَاهت میڪنم
با چشم فراوان صدایت میڪنم
با چشم بیصدا میبوسمت
با چشم ؏ـاشقانه میبارمت
و با چشم بیآنڪه در ڪنارم باشی
؏ـاشقانه آغوشت را لمس میڪنم.....!!
تویی ڪه
چند سَدِه رفتهاے
از این ڪنعان......
منم ڪه جمعه
به جمـعه دو چشم یــعقوبم....!!
••
.
خرَد و ضمیر و هوشم، دلودیده نیز همشد
زِ همه خیالْ خالی، به جز از خیالِ رویت...
#امیرخسرو_دهلوی
#اللهمعجللولیکالفرج
.
•••
.
صبحی ڪه تـو باشی و
غـزل باشد و آغـوش
یڪ صبح پر ازخاطره وُ
نیڪ سرشت است....!!
ڪَـویی ڪه در آغـوش
خودت معـــجزه دارے.....
آغـوش تو چون تڪـهاے
از باغ بهشـــت است....!!
#مسعود_محمدپور