eitaa logo
「بہ‌‌سـٰــآزِ؏‌ـشّْـ♡ـق‌🎶🎼」
3.1هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
298 ویدیو
5 فایل
¦ـبسـم‌رب‌عـین‌شیـن‌قـاف🕊 ز سۅز ؏ـشـق لیݪۍ دࢪ جہان مجـنۅن شد افسانہ تۅ مجـنۅن سـاز از ؏ـشـقـت مࢪا افسـانہ‌اش با‌من 🎼 ح‌ـرف‌هاے‌در‌گوش‌ـی↓ @Fh1082 ‹ #شنوای‌‌ِنگفته‌هاتونم.! › https://harfeto.timefriend.net/16625436547089 تبلیغاتموטּ↓ @tabligh_haifa
مشاهده در ایتا
دانلود
⦙⦙ صبح شد ◗🌤◖ ⦙⦙ باز دلم ٺنگ ٺو از دور سلام ⦙⦙ ٺو♡⇨ ⦙⦙ نیاز و ضربان دلمے،خٺم ڪلام! ⤜صبح‌بخیــردلبرقشنڪًم♥️⤛
قُربون‌ِخدا‌برم‌،ڪہ‌ٺوروواسـہ‌دل‌ِمن‌آفرید!🩵﹞
هدایت شده از 
؛سَــلام بَـر کَسـانی کِـه مَعنـی عِــــشـق را می‌دانَنـد اَمـا مَـحــبوبــی نَدارَنــد...‌:) @poetsoul "روح شـاعــر"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
افلاطون چه زیبا گفت ♥️🌿 اگر با دلت چیزی یا کسی را دوست داشتی زيادجـدى نگیر چون کار دل دوست داشتن است اما اگر روزی بـا عقلت کسی را دوست داشتی بدان که چیزی را تجربه میکنی که اسمش عشق است...
غمگین ترین شعربرای من متعلق به این بیت از شهریاره ♥️🌿 آزرده دل از کوی تورفتیم و نگفتی کی بود ؟کجا رفت ؟ چرا بود و چرا نیست ؟
فقط اینجا که خدا در نهایت دلبری میگه: «لَا تَخَافَا ۖ إِنَّنِي مَعَكُمَا» یعنی: "
اصلا نترس! چون من باهاتم"
واقعا قشنگ تر از این؟
تبلیغات خصوصی کانال قیمت مناسب و جذب بالا👌↓ @tabligh_haifa
{بــسمـ الله نـــــ✨ــــور} 🌼🌱
صبح‌من‌باحضورٺـ𔘓ـوخیراسٺ،جانا!🌤♥️⦊
﮼ܦ̈ܠܢ̣ߺ ࡅ߳ࡐ‌ ܥ‌‌ِܢ̣ܚ݅ࡍ ࡅ߳ܝ‌ࡅ࡙ࡍ߭ ߊ‌ࡅ߳ߊ‌ܧܭ ܥܼܣߊ‌ࡅ߭ܘ ܥ‌‌ܠܢ̣ܝ‌🫀›
𝐇𝐀𝐏𝐏𝐘₂₇₀₀|♥️🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♧•••﴿فـࢪیــ𝓯𝓻𝓲𝓫ــٖب﴾•••♧ ♡•••┄┅┄┅┄┅♥️🖇┅┄┅┄┅┄•••♡ 🖋️📜 داشت کفش های ورزشی اش را می پوشید که گفتم : -کجا این وقت شب ؟ درحالیکه بندهای روی کفش را گره های محکم میزد ، جوابم را داد: -می رم باشگاه ... خیالت راحت حالا واسه ناهار فردا غذا داری ... همینو میخواستی دیگه . -نیکان لوس نشو . نگاهم نکرد. از روی زمین برخاست و ساک ورزشی اش را برداشت و گفت : _شاید شب برنگردم . این جمله اش مثل بمبی بود که قلبم را منفجر کرد . -نیکان من تنهام . -دیشب هم توی اتاق تنها بودی .. اصلا فکر کنم تو همینو می خوای ... می خوای تنها باشی . دستش روی دستگیره ی در بود که خودم را به سمتش جلو کشیدم و پشیمان از شامی که زهرمار هردویمان شده بود گفتم : -برگردنیکان ...شب می ترسم . سکوت کرد . نگاهش رام شد که خودم را بیشتر به اوچسباندم و گفتم : _ببخشید دست خودم نبود ... عصبی بودم هنوز ... از حرفای مادر ، مادرت ، ازحرفای همه ، توی این چند روز فقط نصیحتم کردند. من فقط خودم را به سینه اش چسباندم ولی او دستش را دور کمرم بست و هم با نوازش آرامم کرد ، هم صدای تپش های قلبم را بالا برد . •• ✿❥••به قݪم: ﴿مࢪضیہ‌یگـانہ﴾ (‌حࢪام‌)‼️ ♡•••┄┅┄┅┄┅♥️🖇┅┄┅┄┅┄•••♡
♧•••﴿فـࢪیــ𝓯𝓻𝓲𝓫ــٖب﴾•••♧ ♡•••┄┅┄┅┄┅♥️🖇┅┄┅┄┅┄•••♡ 🖋️📜 در را باز کرد که فوری سرم سمت صورتش بالا آمد: _نیکان ! -می رم برمی گردم ، برگشتم اگه غر نزنی شام می خوریم ،خوبه ؟ لبخند زدم و گفتم : _باشه ولی دیر نکنی . چشمکی زد که واقعا زیبا بود و رفت . درخانه که بسته شد ، نفس محبوس شده ام را حکم آزادی زدم و تکیه به در خانه به خانه ی شروع زندگیم خیره شدم. میز شام را جمع کردم تا چند ساعتی خالی بماند از شام ، تا نیکان برگردد که صدای اف اف خوشحالم کرد زیر لب گفتم : _برگشتی که . ودویدم سمت مانیتور اف اف که چشم به پگاه دوست چندساله ام افتاد. فوری گوشی اف اف را برداشتم و با ذوق گفتم : _سلام !...ازاین طرفا ... دیوونه چرا مراسم دعوتت کردم نیومدی ؟ -سلام عروس خانم ...خوبی ؟ کارم زیاد بود نرسیدم ، میای دم در ؟ -دم در چرا ؟ تو بیا بالا . -نه نمی تونم ، شوهرم تو ماشینه . •• ✿❥••به قݪم: ﴿مࢪضیہ‌یگـانہ﴾ (‌حࢪام‌)‼️ ♡•••┄┅┄┅┄┅♥️🖇┅┄┅┄┅┄•••♡
♧•••﴿فـࢪیــ𝓯𝓻𝓲𝓫ــٖب﴾•••♧ ♡•••┄┅┄┅┄┅♥️🖇┅┄┅┄┅┄•••♡ 🖋️📜 جیغی کشیدم وگفتم : _بیشعور کی شوهر کردی به من نگفتی ؟ خندید : _تو اونقدر درگیر خودت و مراسمت بودی که نتونستم بگم ، حالا نمی آی کارت عروسی برات آوردم . -وای ..خدای من ...پگاه خفه ات میکنم ... یواشکی یواشکی ؟! ... اومدم . چادر نمازم را که مثل یه کیسه ی خواب فقط گردی صورتم از آن بیرون بود ، را سر کردم و از پله ها پایین دویدم و در را باز کردم . باچند تا فحش آب دار پگاه را در آغوش کشیدم و گفتم : _خیلی بیشعوری ... داشتی یواشکی یواشکی عروسی می گرفتی ها ! خندید : _نه دیوونه ... تو یکی روخبر می کردم حتما ...بفرما . کارت عروسی زیبایی به دستم داد. دو قلب چوبی روی جلد کارت بود که با ذوق کارت و از جلدش جدا کردم و قبل از دیدن تاریخ عروسی و مکانش ، سرم را کج کردم سمت خیابان و پرسیدم : _حالا شوهرت کو؟ -توماشینه ... اینجا شلوغ بود ... جلوتر پارک کرده . کارت را باز کردم و اولین چیزی که دیدم مثل برق سه فاز خشکم کرد. ماهان سفیری ! •• ✿❥••به قݪم: ﴿مࢪضیہ‌یگـانہ﴾ (‌حࢪام‌)‼️ ♡•••┄┅┄┅┄┅♥️🖇┅┄┅┄┅┄•••♡
♧•••﴿فـࢪیــ𝓯𝓻𝓲𝓫ــٖب﴾•••♧ ♡•••┄┅┄┅┄┅♥️🖇┅┄┅┄┅┄•••♡ 🖋️📜 انگار حس از سرانگشتان دستم پر کشید. مات لبخند روی صورت پگاه شدم و با دهانی نیمه باز گفتم : _ماهان ! با لبخند جوابم را داد: _آره عزیزم ماهان .... چطور مگه؟ چیزی شده ؟ -تو و ماهان ! ... تو ... سرش را کج کرد و با کف دست آرام به بازویم زد . -چیه مارال جان ؟ مگه مشکلیه ؟ تو که با نیکان ازدواج کردی ... جواب خانواده ات هم به ماهان منفی بوده ، خب اومد خواستگاری من ، من هم قبول کردم ... ایرادش چیه ؟ ... فرداشب منتظرتم ها .. سلام به نیکان برسون عزیزم . بوسه ای در هوا برایم فرستاد که هیچ خوشم نیامد . یه حس تلخ از لبخند پگاه ، تمام کامم را گرفت و تلخ کرد. خفگی ناشی از شنیدن این خبر شوکه کننده ، داشت با دستان نامرئی اش دور گردنم را می فشرد. در را پشت سرم بستم و به کارت عروسی میان دستم نگاه کردم . " ماهان و پگاه " •• ✿❥••به قݪم: ﴿مࢪضیہ‌یگـانہ﴾ (‌حࢪام‌)‼️ ♡•••┄┅┄┅┄┅♥️🖇┅┄┅┄┅┄•••♡
پارت های جبرانی دیروز 🍂
کانال vip رمان فریب افتتاح شد🎉✨ برای خرید vip رمان فریب با بیش از ۵۰پارت جلوتر به آیدی زیر مراجعه کنید🙂 @F_82_02 🎻مزایای vip🎻
🎶بدون پیام ها و تبلیغات آزار دهنده 
🎶
 روزی دو پارت
 
🎶پارت ها خیلی جلوتر از چنل اصلی
🎶داشتن پارت های سورپرایز در اعیاد و
       روزهای عادی
🖇️حق عضویت Vip مبلغ 30 هزار تومنه کافیه به این آیدی پیام بدید: @F_82_02
فــــــــریـⓥⓘⓟــبــــــــ🎭 تو VIP به جاهای خیلی حساس و قشنگی رسیدیم 😍 هرکسی دوست داره رمان رو یک ماه جلوتر بخونه به آیدی زیر پیام بده👇 @F_82_02
{بــسمـ الله نـــــ✨ــــور} 🌼🌱
   ◗مَثَلاً اَوَلِ صُبح اینوبَراٺ بِخونہ:⤹    ↞ألآ یا أیهـــا السّاقے ...    ↞ لَبَٺ قَنــد و لُپَٺ چایی!☕️🥰🌿◖
◗دلبرِ قشنڪًم♡
- نہ عاشقانہ
- نہ عاقلانہ 
-نہ عابدانہ
↞بلڪہ... جانانہ دوسٺٺ دارم؛ ٺـو ڪہ جــانِ منے! 🫂🔗🥰◖
⤸◗ٺــوC᭄⤸ضمیرِ دوم شخصِ من ، ⤸جار؎ در رگ‌هاےِ سرخ ، ⤸ساڪنِ قلبم ، ⤸حل شدهِ در چشمانم ، ⤸علٺِ لبخندم ⤸هسٺے!🫂🥰ꜥꜤ ⤸و مــن ... ⤸ضمیرِ اول شخصِ ٺو ، ⤸بہ اندازه ٺمامِ ٺار ٺارِ موهایٺ ، ⤸◗دوسٺٺ دارم◖!🤍💋ꜥꜤ
- ٺـُـو در هـَـرحال مَحبوبِ قَلبمـے!🥹♥️ִֶָ𓏲࣪
یکی از زیباترین چیزهایی که آدم از معشوق می‌تواند بشنود،همین است که ماریا به کامو نوشت: «حتی اگر با تو مخالف باشم،در جبهه‌ی تو می‌مانم…پس نترس» ♥️