eitaa logo
کانال نوای عاشقان
14.9هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
358 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. بارون تیر و سنگ میباره رو سرت گیره به نیزه ها این جسم درهمت چشمات نمیدیدو هی بی هوا زدن تا از پا افتادی سمت ما اومدن ریختن رو سرت ، نا مرتب میزدنت بی گناهی و ، خون میریزه از دهنت ریختن رو سرت ، سر حوصله کشتنت واسه حقارت ، کندن از تن پیر و هنت ای وای ای وای امون از قلب زینب ########################## غارت شده حرم سوخته موهای من نمیاد بالا دیگه از درد صدای من دلواپسم برا این جسم بی سرت زخمی رها شده این پاره پیکرت با خنده نشست ، زیر و رو کرد پیکرتو دشنه رو کشید رو گودی خنجر تو اسبا اومدن ، رو تنت تا با خاک یکی شه روی بدنت رد نعل حکاکی میشه شعر : ✍ .👇👇 @navaye_asheghaan
. ، سلام الله علیها برگشتی چه بی خبر برگشتی برگشتی دم سحر برگشتی من دست نوازشت رو می خوام برگشتی چرا با سر برگشتی راستی اون دختری که تو کوچه ها سنگم زد ، بخشیدم اصن اون پیر زنی که چن دفه چنگم زد ، بخشیدم۲ ولی خدا نگذره از حرمله منو کتک زد وسط سلسله شبا یهو می پرم از خواب آخه می پیچه تو سرم صدا هلهله ای وای ای وای ای وای ... برگشتی باباجونم برگشتی برگشتی مهربونم برگشتی به عمه جون خبر دادم که امشب من دیگه نمی مونم برگشتی راستی اونکه منو بد صدا میزد تو ازدحام ، بخشیدم اوناکه میخندن به اشک من به گریه هام ، بخشیدم ۲ ولی خدا نگذره از زجر پست یه جوری زد که دست و پهلوم شکست منو می زد می گفتم آخه چرا؟ می گفت صدا نده همینی که هست ای وای ای وای .... برگشتی تو از سفر بر گشتی واسه دیدنم پدر برگشتی دیدم رو سرت شرابش رو ریخت برگشتی با طشت زر برگشتی راستی اونکه منو داد با طعنه هاش آزارم ، بخشیدم اونکه خندید به سر و وضع و لباس پارم ، بخشیدم ۲ ولی خدا نگذره از این یزید که مارو توی مجلس می کشید حرف کنیزی شده من چی بگم از این بلا قد سکینه خمید @navaye_asheghaan
. با عج من ازت بی خبرم - تو که از حال دلم با خبری چی میشه تاج سرم - منو تا خیمه سبزت ببری به نگاه تو قسم - آرزومه به وصالت برسم ای به آه تو قسم - آقاجون فقط تویی همه کسم بی تو لحظه ها ، محکومِ غَمَن شد ذکر لبهای ما ؛ یابن الحسن حتی یاد تو ، احلی من عسل ای منجی عالم مولا العجل العجل یا مهدی یا مهدی یا مهدی از کدوم جاده میای - با عبا و شال سبزِ نبوی از کدوم جاده میای - با شکوه بی نظیر علوی تو بیای بهار میشه - حال و روز همه روبرا میشه تو بیای بهار میشه - دل شیعه با تو هم صدا میشه ای صاحب زمان ، مولا الامان داری از علی و از زهرا نشان قربونت برم ، سایه ی سرم من دردت رو آقا به جون میخرم العجل یا مهدی یا مهدی یا مهدی تو برام روضه بخون - پا به پات گریه کنم صبح و مسا بخون از اون قتلگاه - از سنان و سنگ و شمشیر و عصا روی سینه ی حسین - مونده جای چکمه ی یه بی حیا تو بگو که عمه جان - داره با قد کمان می‌ره کجا ؟ غربت رو ببین - که ناموس دین رو زد به شمرو ، او روشو‌ زد زمین افتاده رها - زیر دست و پا پیکر بی سر شاه اولیا العجل یا مهدی یا مهدی یا مهدی @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همینکه پرچمت افتاد خیمه غوغا شد نبودی و سرِ یک گوشواره دعوا شد تو رفتی و همه گفتند وای بر زینب همینکه پای عدو سمت خیمه ها واشد چهار هزار نفر تیر می زدند ای وای چقدر تیر سه پر نذر جسم سقا شد اگر چه پرچمت افتاد بر زمین اما همینکه فاطمه را دید پرچمت پا شد پس از شهادت اکبر نه بعد قاسم نه پس از تو بود که دیدند حسین تنها شد غم علی جگرش را به درد آورده تو را که دید چنین سرو قامتش تا شد نبودی و دل زینب شکسته تر شده بود پس از تو ام بنین بود بی پسر شده بود 🎤 @navaye_asheghaan
. (س) *بند اول* جسمم شده؛زار و نحیف میبینی احوالم/شکست پرو بالم... بابا،یی بیا؛دیگه نمیتونم سه سالمه ولی پیرم بابا همینه تقدیرم شبیه پیرزنا زمینگیرم... حسابی درد سر دارم انگار به زجر بدهکارم میده همیشه با سیلی آزارم... ///من الذی ایتمنی.../// *بند دوم* جوری زده؛توو صورتم ضعیف شده چشمام/کبوده گونه هام... زخم،گوشام؛بازم شده تازه... بابا پاهام پره خاره چشام ضعیف شده تاره این طرز راه رفتنم خنده داره... بابا برات بگم چیزی یه نانجیب و چشم هیزی ماها رو میخواست برای کنیزی... ///من الذی ایتمنی.../// *بند سوم* چند روزیه؛منتظرم تا که بیای بابا؛خستم ازین دنیا... دستام؛پاهام؛دیگه نداره نا... توی موهات پره خاکه سنگ خورده روو لبت یا که جا ضربه ی خیزرانه که چاکه... یکی میزد منو با مشت موهامو میکشید از پشت سنان و زجر میزدن به قصد کشت... ///من الذی ایتمنی.../// شعر: کرج .👇👇👇 @navaye_asheghaan
.  (س) *بند اول: (س) *بند دوم: (س) *بند سوم: (ع) *بند اول* دخترت تب داره/این روزا بیماره/زیر پاهاش خاره/داداش... صورتش شد نیلی/بس که خورده سیلی/ارثیه فامیلی/داداش... تا میگفت بابامو میخوام ؛ میزدن بی هوا... مسخره میکردن اونو ؛ تموم بچه ها... گریه کردم وقتی که... پرسید از من یه چیزی... خارجی میگن به ما... چیه عمه کنیزی... ///من الذی ایتمنی.../// *بند دوم* مضطر و آشفتم/راه میرم می افتم/شب با گریه خفتم/بابا... تا صدات میزنم/میزنه دهنم/خونیه بدنم/بابا... حوصلم سر رفته بابا ؛ منو هم میبری... نون خشکاشونو میریخت ؛ جلو من دختری... میبینی سرو روومو... ریخته بابایی موهام... شدم مثل مادرت... شکسته استخوونام... ///من الذی ایتمنی.../// *بند سوم* من فدای زخمات/خونیه گونه هات/ریخته انگار موهات/گلم... دختره بابایی/تو مث زهرایی/موجی از دردایی/گلم... خیلی لاغر شدی گلم ؛ دختره بابایی... جون بابا فدای تو ؛ چرا روو خاکایی... از روو نی میدیدمت... وقتی زد تووی سرت... وقتی موهاتو کشید... زد لگد توو کمرت... ///من الذی ایتمنی.../// -کرج* 👇 @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5978628805705601877.ogg
1.46M
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نفس المهموم لظلمنا تسبیح یعنی واسه کربلا آه بکش حضرت صادق گفته که ای شیعه تو عزای جد ما آه بکش واسه اون لحظه که سر جد ما شد بریده از قفا آه بکش آه یا مذبوح، صید مجروح آه یا مظلوم، پاره حلقوم آه یا عریان، ذبح عطشان (ای تشنه لب، ای تشنه لب) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نفس المهموم لظلمنا تسبیح یعنی واسه بی کفن آه بکش واسه اون لحظه که همه با شلّاق عمّه‌ی ما رو زدن آه بکش واسه اون مغرب که رو تن بی سر ده تا مرکب اومدن آه بکش آه لب تشنه، زیر دشنه آه ای منهور زیر ساطور آه ای پامال بین گودال (ای تشنه لب، ای تشنه لب) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نفس المهموم لظلمنا تسبیح واسه اون تشت طلا گریه کن واسه وقتی که صدقه انداختن جلو پای بچّه‌ها گریه کن دختر حیدر با گریه اومد تا کوچه ی یهودیا گریه کن آه وای از شام سنگ و دشنام آه وای رباب بزم شراب آه وای عبّاس زینب تنهاست (ای تشنه لب، ای تشنه لب) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی چه بغضها که در گلو رسوب شد نیامدی خلیل آتشین سخن، تبر به دوش بت شکن خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی برای ما که خسته ایم و دل شکسته ایم نه ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام دوبار صبح، ظهر نه غروب شد نیامدی @navaye_asheghaan
4_5776343246292652860.ogg
1.25M
. علیه السلام اشهد انک قد اقمت الصلاه عاشق نماز هستن مثه تو نوکرات روز محشر می گیره دست مارو همین سجده هامون روی تربت کربلات آهای کسی که با عشقت از همه بهتره بختم یه کاری که نشه ترک نماز اول وقتم تو برا نماز دادی شهید ، یا اباعبدالله تو برا نماز دادی سعید، یا اباعبدالله یا اباعبدالله...... ...... اشهد انک قد اقمت الصلاه ما نمازمونه مدیون ِ این روضه هات علما بعد اذان و اقامه همه به تو میدن سلام ای دلیل نجات به جان این تب عشقت تو غرق تاب و تبم کن قسم به زینبت آقا اهل نماز شبم کن کی مثه زینبت هس یکدله یا اباعبدالله خونده توو اسارتم نافله یا اباعبدالله یا اباعبدالله @navaye_asheghaan
«اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا رُقَیَّةَ بِنْتَ الْحُسَیْنِ» سه ساله دختر سالار دشت نینوایم من رقیّه ، کودک محنت‌کش شام بلایم من عمو، بابا، برادر، جملگی رفتند و من اکنون به سوی شام ویران با یتیمان همنوایم من فلک! آیا نمی‌بینی که زیر سقف این گردون اسیر دست جلادان، درین محنت‌سرایم من؟ نمی‌دانی که فرزند حسین، آن شاه احرارم ؟ ولی در کودکی، محتاج از غم بر عصایم من نمی‌بینی شده مویم چو دندانم سفید از غم اگرچه نزد کفار ستمگر ، بی‌صدایم من؟! مرا وقت فَراغت بود در این سن کم ، اما روی خارِ مغیلان، با اسیران پا به پایم من به دیدارِ گلِ رویِ پدر ، در کنج ویرانه به خارِ غم ز جور خصم کافر مبتلایم من يزيد دون به تشت خون مرا آتش بزد بر دل ازین مهمان نوازی‌ها چه گویم با خدایم من غم مرگ پدر داغی بُوَد در سینه چون شمعی که فردا را ندیده خامُش از این ماجرایم من زِ زهرِ طعنِ دشمن گرچه می‌سوزم ز آهِ دل ولی زهری به چشم دشمن آل عبایم من اگرچه جان به جانان می‌سپارم با دلی خونین ولیکن چون پدر، راضی به تقدیر و قضایم من بده (ساقی) مرا جامی که کاهد داغ ایّامم اگر چه تا قیامت، داغ دار کربلایم من... سید محمدرضا شمس (ساقی) @navaye_asheghaan
237K
نوحه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها یتیمم من دیگه بابا ندارم کف پاهام چقد آبله دارم انقده طعنه و ناسزا شنیدم دیگه از زنده موندن بیزارم یتیمی درد بی درمون یتیمی... من از این آدما خیری ندیدم خیلی رو خار صحراها دویدم شمر نامرد به من سیلی زد و گفت توی مقتل بابات و سر بریدم یتیمی درد بی درمون یتیمی... خیمه ها شعله ور از آتیش و دوده گناه ما بچه ها مگه چی بوده بس که دشمن به من تازیانه زد بدنم درد میکنه خیلی کبوده یتیمی درد بی درمون یتیمی... دخترا بابایین اینو میدونی غم و غصه هام و از چشام میخونی دخترای شام به من محل نمیدن منو با خودت ببر اگه میتونی یتیمی درد بی درمون یتیمی... دشمن پست به آیینه ترک زد به روی زخمای قلب من نمک زد نبودی تا ببینی بابای خوبم بین راه شام هی منو کتک زد یتیمی درد بی درمون یتیمی... زجر نامرد چه وحشیانه ام زد خیلی با کعب نی روی سرم زد دستامو روی سرم گذاشتم اما ندیدی بابا چطوری لگدم زد یتیمی درد بی درمون یتیمی... حسن نازپرور
177.7K
نوحه سنتی شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها من دختر سه ساله ي مولا حسينم در دشت غُصّه لاله ي مولا حسينم معناي عشقم ماه دمشقم مظلوم رقیه. آن بلبلم اندر قفس يارا ندارم شوق و هوس بر گلشن و صحرا ندارم جز آرزوي ديدن بابا ندارم چشمم پُر آب است قلبم كباب است مظلوم رقیه.. در كربلا آتش گرفته دامن من رحمي به حال من نكرد اهريمن من آخر مرا گردد كفن پيراهن من جان مي دهم جان در شام ويران مظلوم رقیه. پايم شده پُرآبله در راه شامات ديدم جفا از مردم گمراه شامات هست عمّه ام خورشيد و من هم ماه شامات روزم چو شام است عمرم تمام است مظلوم رقیه... نامم رقيّه دختري دُردانه هستم گَنجِ گِرانم ساكنِ ويرانه هستم عشق پدر شمع است و من پروانه هستم سوزم دمادم در آتش غم مظلوم رقیه.. با آه و غم گشته عجين آب و گِل من درد بزرگي هست يارب! در دل من شهزاده ام امّا، خرابه منزل من غم گشته يارم بابا ندارم مظلوم رقیه... بار دگر «سيّدبشير» آن شاعر من هم شاعر و هم نوکر و هم ذاكر من آمد به شام و شد در اينجا زائر من بهر قيامت خواهد شفاعت مظلوم رقیه... سید بشیر حسینی میانجی
411.7K
نوحه سنتی شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها سبک: تا مشکتو تو آب زدی... منتظرم تا که بیای سر روی زانوت بذارم رو صورت قشنگ تو من گل بوسه بکارم دل من رو توی ویرونه غم گرفته میریزم اشک، عمه ی من ماتم گرفته به حال این دختر تنها و غریبت میدونم قلب تموم عالم گرفته بابا جون.. اومدی بابا با سرت به دخترت سر بزنی اومدی تا خرابه رو نقشی ز حیدر بزنی بیا بگم من براتو درد دلامو بزارم روی لبای، خونیت لبامو بگم بعد تو به ما بابا چی گذشته بگم که عمه همیشه داشته هوامو باباجون... گوشواره هامو بردن و ببین گوشم پاره شده دختر نازت باباجون اسیر و آواره شده رقیه ت از دشمن بی دین خورده سیلی مث زهرا صورتم بابا، گشته نیلی سرم خورده سنگ شامی ها وشکسته مارو چرخوندن توی شام با دست بسته بابا جون... حالا که اومدی پدر دخترتم همرات ببر از بس که سختی کشیدم اومده طاقتم بسر نمیخوام بعد تو دیگه این زندگانی زبعد تو شد بهار عمرم خزانی دلم میسوزه برای عمه باباجون تو این سختی ها شده عمه قد کمانی بابا جون... اسماعیل تقوایی @navaye_asheghaan
اربعین کرب و بلاییم اباعبدالله عازمِ عرشِ خداییم اباعبدالله ما به شوقِ حرمت، سر به بیابان زده ایم در دلِ نور رهاییم اباعبدالله آتشِ عشقِ حرم در دلِ ما شعله ور است شوقِ آن صحن و سراییم اباعبدالله هر طرف می‌نگرم رنگِ افق خونین است ذاکرِ راسِ جداییم اباعبدالله داغِ تفتیده ی صحرا وُ بیابان به جگر بی تو در شور و نواییم اباعبدالله خیمه ها سوخته وُ قتلگه وُ عمّه وُ تل سر و پا غرقِ عزاییم، اباعبدالله هئیت و دسته وُ سنج و علم و بیرقِ خون ما به پابوسِ تو آییم اباعبدالله عشق در جاده ی دیدارِ شما گم شده است دل و جان جمله فداییم اباعبدالله هجرِ شش گوشه ی تو برده قرار از کفِ ما راهیِ کوی ولاییم اباعبدالله پرچمِ قافله سالار حسین در راه است زائرِ خونِ خداییم اباعبدالله یک قدم مانده که عاشق به وصالت برسد اربعین کرب و بلاییم اباعبدالله! @navaye_asheghaan