eitaa logo
کانال نوای عاشقان
18.9هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
432 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ 🏴 بدون فاطمه... آه! افتاده علی از پا بدون فاطمه روزگارش سخت شد مولا بدون فاطمه فاطمه بود و علی احساس تنهایی نداشت رفت زهرا، شد علی تنها بدون فاطمه بعد زهرا این سوال خیلی از مردم شده زنده می‌ماند علی آیا بدون فاطمه؟ فاطمه، جان امیرالمومنین را حفظ کرد حفظ شد جان علی اما بدون فاطمه بیشتر از قبل مشتاق شهادت شد علی جای ماندن نیست این دنیا بدون فاطمه همتراز فاطمه دیگر نباشد در جهان پس علی مانده است بی‌همتا بدون فاطمه تا قیامت پرچم حیدر نمی‌افتد زمین راه زهرا طی شود حتی بدون فاطمه روزی همسایه‌ها از سوی زهرا می‌رسید رزقشان پس قطع شد حالا بدون فاطمه با کنیزش هم شبیه دخترش رفتار کرد داغ مادر دیده است اسما بدون فاطمه روز محشر گر شفاعت را کند از ما دریغ زار خواهد بود کار ما بدون فاطمه مادر سادات رفت و دخترش پنجاه سال پیر شد تا عصر عاشورا بدون فاطمه شعر:آرش براری @navaye_asheghaan
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ( _ ) ای دیده! گریه کن به گلِ پرپرِ علی چون ابر در مصیبت نیلوفر علی ای دل! بسوز و آه بکش، آه آتشین آتش زدند قوم دَنی، بر در علی ای شیعه! دست غم به سر و سینه ات بزن گویم دوباره مرثیه از دفتر علی دانی که کی قیامت حیدر به پا شده ست؟ آن دم که سوخت هم در و هم همسر علی باور کن ای عزیز! که در قبر هم هنوز گرید برای فاطمه، چشمِ ترِ علی  هر چند نعش فاطمه تشییع می شده ست تشییع می شده ست ولی پیکر علی من آذری زبانم و قلبم پُر آذر است زیرا فتاده ذرّه ای از آذر علی یانّام دوشنده یادیمه زهرا مصیبتی یاندی قاپی یاناندا دلِ مضطرِ علی  بو سرّه سیّدالشّعرا آدلانوب «بشیر» اولموش غلام فاطمه و نوکر علی شعر : سید بشیر حسینی میانجی @navaye_asheghaan
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ حیدر نشسته در کنار بستر یار همراه اطفال پریشان و دل افکار   این زمزمه دارند و بر لب بادل زار یا رب هوای مادر ما را نگهدار دارند  برلب زمزمه گلدسته های فاطمه   مظلومه مادر 2 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ازدست حیدر می رود بود نبودش شسته زدنیا دست خود یاس کبودش آتش گرفته مرتضی شمع وجودش زین بعد علی باشد به اطفالش پرستار دارند بر لب زمزمه گلدسته های فاطمه   مظلومه مادر 2 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ حلقه زدن اطفال زهرا دور مادر دارد وصیت می کند زهرا به حیدر دفنم نما اندر دل شب ای غضنفر نزدم بمان قرآن بخوان بهرم تو بسیار دارند  بر لب زمزمه گلدسته های فاطمه مظلومه مادر 2 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بر پای مادر می‌زند بوسه حسینش شیرین زبانی می نماید نور عینش گرید برایش نور چشم نشاتینش حمد شفا می خواند اینک بهر بیمار دارند بر لب زمزمه گلدسته های فاطمه   مظلومه مادر 2 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ اطفال او با حالت محزون و خسته همراه بابا در بر مادر نشسته گویا که تار و پودشان از هم گسسته  دست دعا برداشته اند بر سوی دادار دارند  بر لب زمزمه گلدسته های فاطمه مظلومه مادر 2 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر: حجت آله فرج دنیوی 1402/9/11 التماس دعا @navaye_asheghaan
.........عزای فاطمیه .......... ایّام فاطمیّه و وقت عزا شده وقت عزای مادر درد آشنا شده ای غایب از نظر بفدایت تمام خلق مولا بیا که خیمه ی مادر به پا شده خون می چکد ز چشم محبّان فاطمه شهر مدینه باز به غم مبتلا شده از هر کرانه ناله ی ماتم رسد به گوش عالم ز داغ فاطمه ماتم سرا شده آقا بیا که روضه جانسوز مادر است آن مادری که بر گل رویش جفا شده زهرا که بود اُم ابیها و نور حق در بین شعله ها سپر مرتضی شده یاس سپید باغ نبوّت کبُود گشت وقتی غلاف ،با تن او آشنا شده کوثر میان شعله ی سوزان و پشت در بهر علی و حفظ ولایت فدا شده طوفان سهمگین خزان شاخه را شکست با غنچه ای که از دل شاخه جدا شده عالم سیاه پوشِ غم کوثر علیست قدّ علی در اوج مصیبت دو تا شده فصل یتیمیِ حسنین است و زینبین این تازه اوّلِ، غمِ پر ماجرا شده پرپر شده است دشت " شقایق" ز داغ یاس پای خزان دوباره به این باغ وا شده حمید رضازاده " شقایق" کرمان ۱۴۰۳/۸/۲۳ @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ چشمِ در راه مانده‌ام مادر! اشک را بی اراده می‌داند غُصه‌ی ما ز داغِ مرگت را مادر از دست‌داده می‌داند مادر از دست داده یعنی ما -ما که قربان نام یار رَویم- مثل هر داغدیده‌ای، یارب! "کاش" می‌شد سرِ مزار رویم...! کاش می‌شد سر مزارِ بتول با هیاهو می‌آمدیم، خدا...! کاش چون کودکانِ بی‌مادر به سر و سینه می‌زدیم، خدا...! اینَک اما تفاوتی نکند! بسته‌ایم عهد عشق با زهرا از همین راه دور، می‌خوانیم: «السلام علیکِ یا زهرا» السلامُ علیکِ یا اُمّاه ازچه پاسخ نمی‌دهی؟ مادر! گله دارم -به اذن تو- با «میخ» شِکوِه دارم -به اذن تو- با «در» آه... ای میخِ در! بتول است این...! از چه این قدر شعله‌ور شده‌ای!؟ آه... ای در! به این فشارِ عجیب، قاتل مادر و پسر شده‌ای !! آه... ای در! چگونه رویت شد!؟ چه کسی گفته خون به پای تو نیست!؟ میخِ در! شرم کن ز اطفالش... "سینه‌ی حوریه" که جای تو نیست! سینه‌ی حوریه‌ست جای حسن سینه‌ی حوریه‌ست جای «حسین» ... نامِ «ارباب» آمده! برویم، از همین جا به «کربلای حسین» دست نامرد پای مرکب‌ها نعل نو تا که بست، یازهرا زیرِ پایِ ستور... در گودال... استخوان‌ها...شکست... یازهرا... شعر: احمد بابایی @navaye_asheghaan
(السّلام علیكِ یا فاطمةالزهراء) چنان ز سیلی، نیلی عِذار فاطمه شد که دهر، تیرہ به حال نزار فاطمه شد میانه‌ی در و دیوار و ناوَک مسمار نشانه، محسن نیکوعِذار فاطمه شد ز ضرب در، که عدو زد به پهلوی زهرا فغان فضّه فقط، غمگسار فاطمه شد ز سقطِ محسن معصومِ فاطمه نه عجب که میخ غرقه به خون شرمسار فاطمه شد عدو به رغم ولای علی و غصب فدک زمینه ساز غمِ بی شمار فاطمه شد علی که بعد نبی بود جانشین رسول ز غصّه خانه‌‌نشین در کنار فاطمه شد کنار چشمه‌ی کوثر، پیمبر خاتم (ص) غمین و مویه‌کُنان داغدار فاطمه شد نهان اگرچه بظاهر مزار فاطمه است میان قلب محبّان، مزار فاطمه شد نه (شمس قم) شدہ گریانِ این غم جانکاہ که چشم جنّ و بشر، اشکبار فاطمه شد. شادروان سید علیرضا شمس قمی @navaye_asheghaan
همیشه بین سرها من اگر سر داشتم بانو علی بودم که با خود جام کوثر داشتم بانو حریف من غم عالم نمی شد با وجود تو یکی بودی ولی انگار لشکر داشتم بانو که باور می کند در یورش شر ،صبر حیدر را !؟ منی که در توانم فتح خیبر داشتم بانو پریدی بال و پر زخمی، ولی ای کاش من چون تو برای رفتن از ماتم سرا پر داشتم بانو شب غسل تو دیدم آنچه پنهان بوده از چشمم از آن شب حال یک سردار مضطر داشتم بانو به در گفتم همیشه شکوه را تا بشنود دیوار اگرچه تا شهادت ،داغ از در داشتم بانو هوای چشمم ابری شد دلم ترکید و غم خوردم غبار از خاطراتت هر زمان برداشتم بانو @navaye_asheghaan
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ یا حبیب الباکین (نگاه مادری) نگاه مـــادری حتی به هیزم می‌کند زهرا و آتش را پر از گل‌های گندم می‌کند زهرا مراقب بود در آتش نسوزد چادرش، شاید که زینب را در این چادر تجسم می‌کند زهرا به گوشت خورده آیا آب آتش را بسوزاند میان موجی از آتش تلاطم می‌کند زهرا ملائک کودکی را از میان شعله ها بردند و با آهنـــگ لالائــــی تکـــلم می‌کنــد زهرا دلیل زندگی را در تماشــــــای علی می‌دید علی را در شلوغی ناگهان گم می‌کند زهرا صـــــدای پای رفتــــــن از در و دیوار می‌آید علی تابوت می‌ســـازد تبسم می‌کند زهرا علی را با چه حالی از میان کوچه‌ها بردند که با خـــــاک عبای او تیمم می‌‌کند زهرا نمی‌گنجد درون خاک اقیانوس بی پایان مزارش را نهان در قلب مردم می‌کند زهرا سید حمیدرضا برقعی @navaye_asheghaan
(السّلامُ عَلَیكِ یا فاطمةَ الزهراء) ای‌که چون گنـج به ویران بقیـ ـع جا داری مَـدفـن خویش، نهــان از همــه دنیــا داری گرچـه مخفـی‌ست مــزارت، به زمــانـه امّـا بخــدا ، در دل غمــدیــده‌ی مــا جــــا داری محــــور آل عبـــایـی ، کــه مقــــامـی والا چو علــی نــزد خــــداونــد تعــــالـیٰ داری خلــق اگـر که شـده افــلاک، طفیـلی تواند «هرچه خـوبـان همه دارند، تو تنهــا داری» می‌کند فخـر جهانی به تو ای دخت رسول که چـه گـــل‌هــایی در خــاک معــــلّا داری مانده‌ام مــات، چگــونـه بـزدنـدت ســیلی؟ تو که شــیری چو علـی آن شه والا... داری سقط شد «محسن» تو، با لگــد قنفــذ اگر داغ او بــر دل، چـون لالــه‌ی حمــــرا داری «دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد» نـور حـق را چو تو در سـیـنه و سـیما داری ای بقیـعی کـه شـدی قبـــله‌‌ی دل‌هــا دانـی که تـو در دامــن خود حضرت زهـــرا داری چــار امــامـی که در آغــوش تو آرامیـدند یــادگـــارنــد کــه از حضــرت مـــولا داری تــو از این پنــج گلی که به دلت جــا دادی فخــر بر خود ز شـرف، نـــزد ثـــریــا داری گرچه ویـــران شده‌ای از ســتم قـوم دغــا غــم مخور زآنکه تو گـل‌های شکـوفـا داری آسمــان، نــزد تــو تعظیــم کنــد تـا به ابــد این مقـامی‌ست که از عتــرت طـاهـا داری (ساقیا) فخـر تو این است که از لطف خدا نسَـب حیــــدری از مـــــادر و بـــابـــا داری سید محمدرضا شمس (ساقی) 1393 @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🏴 ۱۴۰۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ای مادر سادات - ای قبله حاجات ای روح مناجات - عالی درجات ای چادر نمازت / تنها پناه عالم ای نام نازنینت / نقش نگین خاتم تو در ره ولایت / کوچه به کوچه گشتی تا این که دین بماند / از محسنت گذشتی «یا فاطمه یا زهرا» ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ای سوره کوثر - ای آیه اطهر ای سنگ صبور - تنهایی حیدر از خاطرش نرفته / وقتی که آن در افتاد در پیش چشم حیدر / آتش به پیکر افتاد وقتی تو ناله کردی / با ناله زینب افتاد بعد از مدینه در طف / شاهی ز مرکب افتاد «یا فاطمه یا زهرا» ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ای معنی ایمان - ای دردیمه درمان خانوم نظر ایله - جانیم سنه قوربان سن قلبیمه صفا سن / سن معدن حیاسن ظلمتدی عالمه سن / خورشید هل اتی سَن سن گوهر ولاسن / سن دخت مصطفی سن اوج بلاده خانوم / حامی مرتضاسن «یا فاطمه یا زهرا» ۳ . 👇