eitaa logo
کانال نوای عاشقان
14.6هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
355 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. دنیا بی علی برام اَرزنی ارزش نداره اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شعر عامیانه بیست و سوم رمضان بعد از شهادت حضرت علی علیه السلام دنیا بی علی برام اَرزنی ارزش نداره دنیا وقتی خوبه که چشام براتون بباره دنیا وقتی خوبه که علی علی علی بگم این طوری خودِخدا خاطرخوامه دوسم داره بِ علیٍ بِ علی ذکر شب قدر منه نونی که مقدّره برام عطای حسنه همه یِ حاجت این سینه زنت شبای قدر برات اربعینِ کربلای بی کفنه از حالا دلواپسِ محرّم و اربعینم نکنه بیرق و خیمه هاتو امسال نبینم شبِ قدره تومقدّراتِ نوکر بنویس اربعین نجف تا کربلا بکوبم رو سینهَ م مگه میشه تو بخوای دردِ کسی دوا نَشه تو بخوای محاله که امام رضا رضا نشه تو اگه سفارشم کنی دیگه محاله که.... اربعین این سینه زن راهی کربلا نشه دو سه روزه بدجوری دلواپسه دختر تو گریه می کنه با روضه های زخم سرِ تو دو سه روزه که می ترسه از نگاه کوفیا اگه یک لحظه اَزش دور بشه سرلشکر تو کوفه چیزی نداره برا ما غیر دلخوری باورم نمی شه که روضه تموم شد این طوری دیدم از روزنه یِ در همه یِ ماجرا رو تو داداشْ بزرگو به داداش کوچیکه می سْپری دستای حسینو تو دستای عبّاس می ذاری پای روضه یِ حسین شبیه مادر می باری دوباره حرف تنِ بی کفن برادره حرفِ معجر من و اسیری و بی قراری قراره توی همین کوچه ها در به در باشم دستِ من بسته و پابرهنه پایِ سر باشم ناموسِ حیدرم و پای ِ سر برادرم قراره با خولی و حرمله همسفر باشم تویِ شهر پدری طعنه ها قسمت منه پیش پای بچّه هاتون نونِ خشکِ دشمنه مگه میشه زنده باشم و ببینم با چشام کسی رو لبِ تَرَک خورده داره چوب می زنه کوفیا هُو می کنن قافله یِ غصّه هاتو محاله نگه دارن احترام بچّه هاتو سه ساله هر جا زمین می خوره میگه یاعلی انگاری فقط می تونه درداشو بگه با تو آی یتیم نوازِ کوفه یتیمت اسیر میشه دخترِ سه ساله از دنیا مثِه تو سیر میشه اونقَده میگه بابا سری تو تشتِ زر میاد ندبه خونِ خرابه ساکت و گوشه گیر میشه @emame3vom 📃۹۹/۲/۲۷ .👇
183K
متن زمزمه عامیانه بعد از
. ویژۀ شهادت امیرالمومنین علی علیه السلام با نوایِ حاج حنیف طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بابا .. از تو سَرُ ز مادرِ من سینه ای شکست تا صبح حشر بر سر و بر سینه میزنم جدم که نیست در بر تو ، مادرم که نیست دارم برایِ چند نفر سینه میزنم من در مدینه یاد گرفتم که هیچ وقت زخمی که شد عمیق مداوا نمی‌شود گر چند ضربه هم زده بودند باز هم پیشانی تو بیش از این وا نمی شود *وصیت هاشُ کرد ، دخترِ دیگه .. باباییِ .. با عجله اومد کنارِ بستر بابا .. بابا اُمِّ أیمَن یه حرفایی به من زده ، میخوام از زبانِ خودت بشنوم .. چی گفته دخترم؟!..* گفتند گفته ای که مرا کوچه میبرند میخواهم از بیانِ خودت بشنوم ، بگو گفتند گفته ای که تماشام می کنند میخواهم از زبانِ خودت بشنوم ، بگو بابا خودت بگو سر بازار میروم؟!!! بابا خودت بگو که گرفتار می شوم بابا خودت بگو به سرم سنگ میزنن بابا بگو بدونِ علمدار میشوم *فرمود اُمِّ أیمَن درست گفته .. یه روزی تو رو میارن تو این کوفه .. ولی به عنوان یه شاه بانو دیگه نمیارنت .. با زن و بچه ی اسیر میای تو این کوفه .. سال ها گذشت ، تا آوردنش تو کوفه داشت حرف میزد و خطبه میخواند ، یه وقت دید یه صدایِ آشنا داره میاد ، سر و از محمل بیرون آورد دید سرِ ابی عبدالله رویِ نیزه ... صدا زد ای هلالِ یک شبۀ زینب .. بابام گفته بود منو اسیر میکنن ، سر از بدنِ تو جدا میکنن ما رو شهر به شهر میگردنن .. ولی دیگه کسی نگفته بود سر تو رو به نیزه ها میزنن ... * ای جانِ من، به نیزۀ اعدا چه می کنی؟! آغوش توست جانِ من ، آنجا چه میکنی؟ حسین .... .
🔊 🔻 ماه مبارک رمضان | دومین شب قدر | ۹۹ 📆 زمان: 👈 پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت ۹۹ : 👈 کربلایی 🚩مکان:👈 اصفهان 🔊 و 🔊 فرازهایی از دعای ابوحمزه ثمالی 🔊 قرآن | اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكِتَابِكَ الْمُنْزَلِ 🔊 | زهرا جان ، دلم تنگه واسه نمازای نیمه شب تو 🔊 | به تو دل خوش کردم به تو که آقامی 🔊 | میخونم برات ، بازم از عشق تو بی تابم حسین 👇👇
. میشوم زائر ایوان طلایت شب قدر تا نگاهت بشود سهم گدایت شب قدر میشوم زائر ایوانِ طلایت شب قدر در خیالاتِ خودم آمده ام سمتِ حرم تا بخوانم دو سه خط گریه برایت شبِ قدر چشم را بستم و دادم «به تو از دور سلام» آمدم در نجف و صحن و سَرایت شبِ قدر بینوا آمده ام تا به نوایی برسم دردمندم! برسد کاش دوایت شب قدر غرقِ عصیانم و گفتی که بگو: یازهرا(س) فرق دارد به خدا ذکرِ شفایت شبِ قدر عاشقت هست خدا؛ پس بعلی(ع) العفو... رو زدم بر کرمت، شاه ولایت! شب قدر نام تو هست امان نامۂ از دوزخ؛ پس- شبِ قدرم به فدایت! به فدایت شبِ قدر چشم در چشم تو گفتم صد و ده بار «ألغوث» تا که بخشیده شوم بعدِ دعایت شب قدر غمت افتاده به دل! رفتی و با گریه شده- مسجد کوفه چه دلتنگِ صدایت شبِ قدر بیتُ الاحزان شده این خانه! ببین جمع شدند... بچّه هایت همگی دورِ عبایت شب قدر! شاعر: .
4_532578208151794930.mp3
5.38M
🎼📀 📀🎼 👈موضوع: ❤️ سحر خیز مدینه کی میایی 🎤
. 🔖منبر کوتاه🔖 اهمیت شب 23 ماه رمضان💠 ♨️شبی که احتمال قدر بودنش بیشتر است! 🔶امام علی علیه السلام می فرمایند : پیامبر خدا در دهه آخر رمضان ، بستر خود را جمع می کرد و کمرش را می بست و شب بیست و سوم ، خانواده خود را بیدار می کرد و در آن شب ، به صورت خفتگان ، آب می پاشید و فاطمه سلام الله علیها نیز نمی گذاشت کسی از اهل خانه در شب بیست و سوم بخوابد و خواب آنان را با کم خوردن درمان می کرد و از روز برای شب ، آماده می شد و می فرمود : « محروم ، کسی است که از خیر آن بی بهره بماند » [مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ؛ جلد۷ ؛صفحه ۴۷۰ ] 🔷راوى گفت: از امام باقر علیه السّلام شنیدم مىفرمود: جُهَنى پیش رسول اللَّه صلّى اللَّه علیه و آله آمد و گفت: ♦️یا رسول اللَّه، من شترها، گوسفندها و غلامانى دارم، مى خواهم دستور بفرمایید شبى در ماه مبارک رمضان داخل مدینه شوم و در نماز جماعت شما حضور یابم، حضرت او را نزدیکتر فراخواند در گوشى با او حرف زد. 🔻جهنى شب بیست و سوم [ماه مبارک رمضان] با شتران، گوسفندان و غلامان و زن و فرزندان داخل مدینه مىشد صبحگاهان از مدینه خارج مىشد و به محل خود مى رفت، اسم جهنى عبد الرحمن بن انیس انصارى است. [ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل؛ جلد ۷؛ صفحه ۴۷۰] 🔻عَنْ جَمِیلٍ وَ هِشَامٍ وَ حَفْصٍ قَالُوا مَرِضَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَرَضاً شَدِیداً فَلَمَّا کَانَ لَیْلَهُ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ أَمَرَ مَوَالِیَهُ فَحَمَلُوهُ إِلَى الْمَسْجِدِ فَکَانَ فِیهِ لَیْلَتَهُ. 💠به نقل از جمیل و هشام و حفض : امام صادق علیه السلام به سختی بیمار شد . چون شب بیست و سوم فرا رسید ، به غلامان خود دستور داد او را به مسجد بردند و آن شب را در مسجد بود. [ بحار الأنوار؛ جلد ۹۵ ؛صفحه ۱۶۹ ] 🔶و در پایان مرحوم علامه مجلسی می گوید: 👈اکثر احادیث معتبر دلالت دارد که شب بیست و سوم ، شب قدر است. ✍منبع : زاد المعاد؛ صفحه ۱۸۷ .
. . رفیقان قدر یکدیگر بدانید اجل سنگ است و آدم مثل شیشه . رفیقان قدر یک دیگر بدانید که جایِ همّگی زیرِ زمینه . رفیقان قدر یکدیگر بدانید که تا در وادیِ هجران نمانید . رفیقان قدر یکدیگر بدانید که تا ناگه ز یکدیگر نمانید
💥سبک: 🎤مداح:کربلایی 🏴 🏴 (ع) به علی دستامو ول نکن رو نگیر از گدا میزنم از ته وجودم تورو یک دم صدا تو نگاهت همیشه لطف و کرم و بخششه یه نگاه کن به اشک چشمام که مثه خواهشه باز اومدم تا که نگاهم بکنی ، تو روبراهم بکنی باز اومدم خسته و درمونده منم ، همیشه شرمنده منم لا تُؤدِبنی علی شده پناه من لا تُعَذِبنی ببین تو اشک و آه من الهی اَلعفو به حق علی منم اون بنده ی فراری منم اون بی وفا منم اونی که تو معاصی میزنه دست و پا منم اون که شکسته صدبار همیشه توبشو تو یه بار از کرم نگاه کن دل آشوبشو رحمت تو شامل حالم شده باز ، ای کریم بنده نواز من اومدم با تو کنم راز و نیاز ، با منه بیچاره بساز قابل التوبات دلیل توبه های من سامع الاصوات خدا شنو صدای من الهی اَلعفو به حق علی نمیشه تشنه باشی اما دیگه بی جون نشی یاد لبهای تشنه باشی ولی گریون نشی مگه میشه که آب ببینی نشه قلبت کباب نری تا خیمه های بی آب پیش طفل رباب واعطشا گریه ی اصغر یه طرف ، گریه ی مادر یه طرف واعطشا ذکر لب اهل حرم ، تاب و تب اهل حرم با لب تشنه بریده شد سر حسین خنجر و دِشنه بریده حنجر حسین الهی اَلعفو به حق الحسین 💥👇
🏴 اللهم رب شهر رمضان... 🔊يك قطره اشك شرم مرا ،يم حساب كرد كوثر حساب كرد و زمزم حساب كرد ۲۳_رمضان با خدا به همراه شام غریبان حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام و توسل به حضرت سيدالشهدا عليه السلام و قرآن به سر گرفتن شب ۲۳ ماه مبارك رمضان با نوای حجت الاسلام میرزامحمدی به صورت آماده دریافت می باشد ◼ 👇
مداحی آنلاین - به علی دستامو ول نکن - برومند.mp3
5.65M
🔳 (ع) 🌴به علی دستامو ول نکن رو نگیر از گدا 🌴میزنم از ته وجودم تورو یک دم صدا 🎤
Shab20Ramazan1393[07].mp3
5.05M
🎙 () 🔺 بانوای: بگذر از خیر سفر دست نگهدار علی ای به خون خفته ولی عازمِ دیدار علی مست هشیار علی، خفته‎ی بیدار علی شاه خوبان بگشا پلک و دگرباره بیا از پس ابر برون، ماه شب تار علی ماهتابی تو ولی مثل غروب خورشید شده از خون شفق موی تو سرشار علی آفتابی تو که با هرنفس تازه، رُخَت زردتر می‎شود از زردی دستار علی به فقیران و یتیمان و اسیران سوگند بگذر از خیر سفر دست نگهدار علی چشم بگشا، حسن است این که پس از رفتن تو زهر نوشد ز کف دشمن غدار علی این حسین است که بعد از تو به دست این قوم می‎شود کشته‎ی کین، تشنه و بی یار علی شاعر: حسن صنوبری
. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مناجات و گریز روضه یِ امام حسین علیه السلام هر قدر جیره خوارِ سرایِ تو بیشتر سفره برای لطف و عطایِ تو بیشتر خندان تر است روزِ جزا هر که گریه کرد از شوقِ وصل و خوف وُ رَجایِ تو بیشتر با پَر زدن به اوج که نَه تا عروج رفت هر کس که پَر زده به هوایِ تو بیشتر مهمانِ سرزده نشود دردِسر اگر... باشد به فکرِ کسبِ رضایِ تو بیشتر ماهِ نیایش آمده و خواهشِ مرا نِی می کشِد به سمتِ نوایِ تو بیشتر برگشته عبدِ زار و پشیمان و بی قرار دارد به سَر هوایِ سَخای تو بیشتر یادم نمی رود که تویی مهربان ترین یادت نرفته بوده گدایِ تو بیشتر... درحالِ آه و زمزمه و اضطرارها بی تابِ فصلِ کرب و بلای تو بیشتر با هر خدا خدا لگدی بر دهان زدند دندان شکست و گفت ثنایِ تو بیشتر بر نِی محلِّ سجده یِ هر روزه اش شکست شد قسمتِ عقیله بلای تو بیشتر پایِ سرِ به نیزه و گودال پا گرفت ندبه برایِ وصل و دعایِ تو بیشتر .
محمود ژولیده امیرالمومنین(ع)-شام غریبان میریخت اشکِ شام غریبان به نیمه شب تشییع شد، امامِ امامان به نیمه شب ارثِ شب مدینه، به کوفه رسیده است تکرار شد، شبِ غمِ هجران به نیمه شب بعد از نبی که در دلِ شب دفن شد، چرا گردید دفنِ فاطمه پنهان به نیمه شب؟ گویا که خوفِ فاجعه ی نبشِ قبر بود! شد دفنِ آلِ عترت و قرآن به نیمه شب تنها حسن مشایعتش روز شد، ولی آخر کشاند فتنه ی عدوان به نیمه شب هفتاد تیر بر بدنِ مجتبی زدند تا در بقیع، خاک شد اینسان به نیمه شب □ □ □ از پنج تن، یکی تنَش از زیرِ آفتاب شد تا سه شب، به فاطمه مهمان به نیمه شب طاقت ز دستِ خیلِ ملائک ربوده شد از گریه ی وحوشِ بیابان به نیمه شب اما تمامِ غربتِ زینب، به یک طرف وای از نمازِ شامِ غریبان به نیمه شب با چادری که پاره و خاکی و سوخته است دارد عجب، قنوتِ درخشان به نیمه شب از داغِ نعشِ بی سرِ گودالِ قتلگاه زهرا هنوز مانده پریشان به نیمه شب مهدی بیا که گمشده، گلهای کاروان کِی میرسی بدادِ یتیمان به نیمه شب آتش گرفته خیمه ی اهل حرم، بیا غارت شدند زینتِ طفلان به نیمه شب یک سر، نهان به کیسه ی خورجین و مابقی بر نیزه رفت، راسِ شهیدان به نیمه شب
سوزد دل ما از غم فراقت علی جان علی جان آتش گرفته جان ما ز داغت علی جان علی جان خون شد دل ما از غم و مصیبت علی جان علی جان گردیده بی پدر تمام امت علی جان علی جان در کوفه نخل غم زده شکوفه علی جان علی جان بی تو علی غمخانه گشته کوفه علی جان علی جان ای که تویی یارو حبیب خاتم علی جان علی جان راحت شدی دیگر غریب عالم علی جان علی جان ای اولین مظلوم آل عصمت علی جان علی جان مهمان زهرا گشته ای به جنت علی جان علی جان کوفه دگر بی تو صفا ندارد علی جان علی جان جز ناله واغربتا ندارد علی جان علی جان مسجد بدون تو دگر خموش است علی جان علی جان صوت اذانت یا علی به گوش است علی جان علی جان امشب یتیمان جمله در عزایند علی جان علی جان از داغ تو در شور و در نوایند علی جان علی جان آن پیر نابینا زغم بسوزد علی جان علی جان در انتظار،دیده به در بدوزد علی جان علی جان سوزد ز داغت غم رسیده زینب علی جان علی جان بی تو دگر جانش رسیده بر لب علی جان علی جان زینب بدون تو گرفته احیا علی جان علی جان گوید غریبم بی پدر خدا یا علی جان علی جان ازداغ توکلثوم به شوروشین است علی جان علی جان ذکرت هماره بر لب حسین است علی جان علی جان بی تو حسن امشب عزا گرفته علی جان علی جان گوید حسین بابا شفا گرفته علی جان علی جان
غلامرضا سازگار امیرالمومنین(ع)-شام غریبان لاله‌گون گشت ز خون روی دل‌آرای علی می‌چکد اشک حسن بر رخ زیبای علی مـرغ آمیـن بـه دعـای سحـرش پاسخ داد از خداونـد همیـن بــود تمنـای علی که گمان داشت که چون فاطمه تنها و غریب در دل خـاک رود قـامت رعنای علی جای یک ضربـۀ شمشیر به پیشانی داشت جای صد زخم، عیان بود به اعضای علی آسمـان شست مـه روی علـی را از خـون عوض آن که نهد رو به کف پای علی هرچه آب است اگر اشک شود باز کم است در غم فاطمـه و ماتـم عظمای علی صـورت شیرخـدا سرخ شد از خـون جبین نیلگون گشت ز سیلی رخ زیبای علی از جنـان فاطمه آیـد بـه بیابـان نجف تا کند خون جبین پاک ز سیمای علی نـخل‌هـا منتظـر بانـگ الهــی العفـو چاه‌ها منتظر نالـۀ شب‌هـای علی "میثم" از سوز درون گرید و خواهد ز خدا ناله‌اش را برسانند به امضای علی
غلامرضا سازگار امیرالمومنین(ع)-بعد از شهادت به خاک تربتت بابا نهادم تا سر خود را شنیدم نالۀ جانسوز زهرا مادر خود را نگه بر دیدۀ گریان مادر کردم و دیدم که می شوید زاشک دیده زخم شوهر خود را امامی مهربان بودی که کردی در شب قتلت به آب و دانۀ مرغان سفارش دختر خود را به یاد غربت مادر فتادم پای تابوتت چو دیدم گریه های بی صدای خواهر خود را ملاقات خدا رفتن عذار لاله گون خواهد از آن شستی به خون، در سجده روی انور خود را زتو پوشید دائم روی سیلی خورده را مادر تو هم امشب نشان او مده زخم سر خود را به گلزار جنان محسن در آغوشت چو بنشیند ببوس از جانب من روی تنها یاور خود را تو پیشانی سپر کردی به شمشیر عدو، من هم نهم با کام عطشان زیر خنجر حنجر خود را بود در خاطرم زخم جبینت خاصه آن ساعت که گیرم در بغل نعش علّی اکبر خود را یتیمان بر تو آوردند شیر و یاد من آمد که باید پیش تیر از شیر گیرم اصغر خود را زبان طبع (میثم) را به محفل ها دُر افشان کن که ریزد بر قدوم خاندانت گوهر خود را