#بازگشت_به_مدینه
#حضرت_زینب_سلاماللهعلیها
#غلامرضا_سازگار
گلم را، خار صحرا پیرهن بود
غبار و خاک و خون او را کفن بود
سرش بر نی به لب ذکر خدا داشت
گلوی پاره با من همسخن داشت
خودم دیدم که جسم باغبانم
سراپا باغ گل، از زخم تن بود
خودم دیدم که از بالای نیزه
چهل منزل نگاه او به من بود
خودم دیدم که بال بلبلان سوخت
خودم دیدم، گلم نقش چمن بود
خودم دیدم به صحرا یوسفم را
که جسمش پارهتر از پیرهن بود
خودم دیدم نشان سُمّ اسبان
عیان بر روی آن خونین بدن بود
خودم دیدم به گلزار شهادت
که بلبل نوحه خوان بر یاسمن بود
خودم دیدم عزادار حسینم
محمّد، فاطمه، زهرا، حسن بود
دریغا ای دریغا ای دریغا
سلیمان رفت و یارم اهرمن بود
خوش آن روزی که در باغ مدینه
گل و بلبل به رویم خنده زن بود
گلستان مرا در خون کشیدند
مرا در دامن هامون کشیدند
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚 نخل میثم
@emame3vom
#حب_الحسین_یجمعنا #اربعین
✳️#روضه_حضرت_علی_ع
💠#دفتری_علی_ع
✨آن ناد علی سینجلی را صلوات
✨آن شیر خدا شاه ولی را صلوات
✨بفرست اگرشیعهٔ مخلص هستی
✨پیوسته زجانُ دل علی راصلوات
(دعای فرج)
❣غریبم آشنایم جز علی نیست
❣انیس نالههایم جز علی نیست
❣اسیرم، مستمندم، بینوایم
❣خدا داند نوایم جز علی نیست
❣مناجات و دعا از من نخواهید
❣مناجاتُ دعایم جز علی نیست
❣دلم تا شهر کوفه پر کشیده
❣که من حالُ هوایم جز علی نیست
⬅️روزی رسول خدا تو مدینه با یه عده از اصحاب بیرون مسجد نشسته بودند ... دیدند، چهار نفر تابوتی را سمت قبرستان میبرند ...
اهل مدینه دیدن پیغمبر با عجله دنبال جنازه حرکت کرد...
فرمود دنبال من بیاید، مومنی از دنیا رفته... بریم تشییع جنازه...
جمعیت اومدن زیر جنازه رو گرفتن...
رسول خدا پاها رو برهنه کرد روپوش از روی میّت کنار زد..
فرمود کیه این شخص رو بشناسه...یه وقت دیدند امیرالمومنین علی (ع) جلو اومد...
صدا زد یا رسول الله،، این غلام هر وقت میان کوچه ها منُ میدید شاد می شد می گفت یا علی من تورو خیلی دوست دارم...
یا علی محبتت تو قلب منه یا علی...
⏪ وقتی پیغمبر این حرفُ شنید، بلند شد دستور داد جنازه را غسل دادند... پیغمبر لباس خودشُ از تن درآورد، به عنوان کفن تن غلام کرد.... تو بین راه صدای عجیب از آسمان بلند شد پیغمبر فرمود این صدای نزول هفتاد هزار فرشته است، که برای تشییع جنازهٔ این غلام اومدن...
بعد خود حضرت تو قبر رفت... صورت غلام را به خاک گذاشت...سنگ لحدُ چید...
(خود پیغمبر همه کار غلام رو انجام داد)
وقتی کار دفن غلام تموم شد...
پیغمبر خطاب به امیرالمومنین فرمود علی جان...
نعمتهای بهشتی که به این غلام میرسه همه به خاطر محبت و دوست داشتن توه علی...
🖤حالا کدوم علی رو میخوام بگم
💔علیم من غریب کوفه هستم
💔همیشه من به یاد کوچه هستم
💔همان کوچه که مُهری برفدک خورد
💔همان کوچه که زهرایم کتک خورد
⬅️ قربان مظلومیت برم یا علی جان بعد پیغمبر تو مدینه خیلی مظلوم بودی...
امروز برای مظلومیُّ، غریبی مولا گریه کن...
ای روزگار تا حالا مردی رو سراغ داری مقابل دیدگانش همسرش را کتک بزند...
دیگه بعد فاطمه علی محرم نداشت...
کسی نبود باهاش درد دل کنه..
سردرچاه بی کسی می کرد ناله میکرد... با چاه درد دل میکرد ...
▪️الا ای چاه یارم را گرفتند
▪️گلم عشقم بهارم را گرفتند
▪️ میان کوچه ها با ضرب سیلی
▪️همه دار و ندارم را گرفتند
▪️آخ الا ای چاه دستم را ببستند
▪️دل و پهلوی زهرا را شکستند
⏪شب آخر آقا مهمون دخترش ام کلثوم بود...
آی اونایی که بابا دارید ...
قدر باباهاتونو بدونید...
دختر میمیره برا بابا...
دخترا خیلی بابارو دوست دارند..
خیلی علاقه به پدر دارند...
دختر کوچیکتر هم دل نازک تر هم میشه....هی دور بابا میگرده...بابا بابا...
اما این دختر نگاه میکرد به صورت بابا...میدید بابا یه حال عجیبی داره....هی از حجره بیرون میره، نگاه به آسمون میکنه...هی میگه انالله و انا الیه الراجعون...
دل تو دل دختر نیست..
آقا حرکت کرد سمت مسجد..اذان گفت همه شنیدند...اومدن طرف مسجد برا نماز...
اما اما ...
یه وقت دیدن منادی بین زمین و آسمان ندا میده...
⚫️((علی یا اهل العالم قد قتل علی المرتضی))
⚫️(ای اهل عالم علی رو کشتند)
⏪همه اومدن نگاه کردن دیدن محراب غرقِ خونه....صورت امیرالمومنین غرق خونه...
فرق سر شکافته شده...
حسنین زیر بغلای امیرالمومنین رو گرفتند ...
🔘حسن از یک طرف میکرد زاری
🔘حسین از سوی دیگر بی قراری
🔘بسوی خانه آوردند شه را
🔘سیه کردند از غم مهر و مه را
⬅️تا نزدیک خونه رسیدند...
آی غریب نوازا ...آی ناله دارا...
آی دختر دارا...
یه وقت آقا صدا زد حسنم بابا حسینم بابا..زیر بغلامو رها کنید بزارین خودم با پای خودم خونه برم...
(چرا بابا ...فرق سرتون شکافته شده...خون زیادی ازتون رفته...)
شاید گفته باشه... آخه تو این خونه دختر دارم
(کدوم دختری طاقت داره صورت بابا رو غرق خون ببینه)
آخ زینبم طاقت نمیاره...
⬅️بگم یا امیرالمومنین آقا جان همه جا ملاحظه زینب (س) رو کردی...
آقا جان حتی نمیخواستی صورت غرق خونت رو ببینه...
بگم یا امیرالمومنین آقا کجا بودی کربلا ...
الهی برادر داری خدا برات نگه داره...
الهی نبینی اونچه که زینب دید...
میخوام بپرسم مگه میشه خواهر برادرو نشناسه..
یه خواهر دلسوخته اومد گودی قتلگاه...
شمشیر شکسته هارو کنار زد...
نیزه شکسته هارو کنار زد...
یه بدنی دید...
بی سر...عریان...قطعه قطعه...
صدا زد ای کشته،،آیا تو حسین منی،، آیا تو عزیز برادر منی...
🍂حسینم به کجایی که مُردم زجدایی
♻️هر چقدر ناله داری به ناله های دل امیرالمومنین علی (ع) به غربت و مظلومیت امیرالمومنین صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین
🌸ذکر ماهست دائم الاوقات
🌸به شهسوار عرب علی مرتضی
⬅️هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)➡️
#روضه_امام_رضا_ع
#دفتری
برضامن غریبان صلوات
برپادشه ملک خراسان صلوات
یارب به رضای تو رضابود رضا
خشنودی اهل ایمان صلوات
السلام یا غریب الغربا
خوشا آن غریبی که یارش تو باشی
قرار دل بی قرارش تو باشی
خوشا آن گدایی که تنهای تنها
کناری نشیند کنارش تو باشی
(آقا جان یا امام رضا)
خوشا آن که یک عمر پروانه
کناری نشیند کنارش تو باشی
یا امام رضا٢
آی کسی که هر وقت دلتنگ حرم شدی صداش زدی یا امام رضا ـ آی کسی که هر وقت گرفتار شدی صداش زدی یا امام رضا ـ جوون داری ـ مشکل داری ـ در خونه امام رضا بیا
(یا امام رضا)٢
⬅️ امروز برا امام رضا بلند بلند گریه کن ـ خودش سفارش کرده وقتی از مدینه بیرون می اومد اهل و عیالُ دور خودش جمع کرد فرمود برام بلند بلند گریه کنید
(گفتن آقا جان پشت سر مسافر گریه مِیمَنَت نداره) ـ فرمود میدونم اما من دیگه از این سفر بر نمیگردم ـ مسافری که امید برگشت نداره براش بلند بلند گریه کنید
(یا امام رضا)٢
خیلی غریبه ـ خیلی مظلومه ـ از همین جا دلامونو روونه حرم کنیم ایشاالله کنار حرمش ناله بزنی
⏪ پیغمبر فرمود دو تن پاره تن مَنَند ـ یکی مادر سادات زهرای مرضیه ـ فرمود فاطمه پارهٔ تنِ منه ـ یکی هم امام رضاست
◀️ بگم یا امام رضا ـ تو خراسان چه کردند با امام رضا ـ امام رضا رو زهر دادن اباصلت میگه دیدم آقا اومد داره میره تو حجره ـ صدا زد اباصلت بیا فرشای حجره رو جمع کن آقا چرا ـ میخوام مثل جد غریبم حسین رو خاکا جون بدم ـ اباصلت میگه فرشا رو جمع کردم ـ اما دل تو دلم نیست ـ هر بار می رفتم یه نگاش میکردم میدیدم داره بخودش می پیچه ـ هی میگه (جگرم سوخت)٣
اباصلت میگه.....میگه دیدم آقا چشمش به دَره ـ این آرزوی هر پدریه دوست لحظهٔ آخر سرش به دامن عزیزش باشه ـ امام رضا منتظره کی جوادش میاد
⏸ اگه میخوای امام رضا امروز جوابت بده بگو یا امام رضا ـ به جوونیّه جوادت منم جوون دارم ـ آقا گرفتارم ـ به جوونیّه جوادت بهر امیدی اومدم امروز نزار دست خالی برگردم
⏺ میگه یه مرتبه دیدم یه آقایی حیاطِ خیلی شباهت به امام رضا داره ـ(اینجا میتونید روضه رو طولانی تر کنید)
میوهٔ دل امام رضا اومد ـ وارد حجره امام رضا شد ـ امام رضا تا چشمش به جوادش افتاد دیدن آروم آروم از جا بلند شد ـ جوادشو بغل گرفت ما بین دو چشم جوادشو بوسه زد ـ سر امام رضا تو بغل جوادش بود از دنیا رفت
⏸ اما اگه ناله داری دلتو ببرم کربلا آی کربلائیا ـ آی ناله دارا تو کربلا بر عکس شد حسین اومد کنار بدن ارباً اربای علی اکبر صدا زد.....
تو ستارهٔ سحر منی ...(باباعلی اکبرم)
تو ستارهٔ سحر منی /تو که پارهٔ جگر منی /ولدی علی ولدی علی / ای نور بصرم ولدی علی / آخر پدرم ولدی علی.......
بقیه اش رو هر چی دوست دارد اضافه کنید
⏪ بر سر تربت لیلا نبرید نام علی
⏪ بگذارید جوان مُرده قراری گیرد
⏪ نو جوان مُرده خبر از دل لیلا دارد
⏪ به خدا مادر اکبر چه سحر ها دارد
ناله داری به سوز دل ابی عبدالله ناله بزن بگو یا حسین
التماس دعا
⏪ هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)⏩
.
✴️#روضه_حضرت_علی_ع
✅#دفتری_علی_ع
❣بر صاحب ذوالفقارْ حیدر صلوات
❣بر وارث بر حق امامت صلوات
❣خواهی که خداوند گناهت بخشد
❣بفرست به این امام و رهبر صلوات
(دعای فرج)
#السلام_علیک_یا_ابالحسن_یا_امیرالمومنین_یا_علی_ابن_ابیطالب_یا_حجة_الله ....
من آن مرغ غزل خوانم
به شوق روی جانانم
بیاد شاه خوبانم
❤️علی گویم،علی جویم
❤️علی جانم علی جانم
من بیچاره در محشر
به عشق ساقی کوثر
زنم بر سینه و سر
❤️علی گویم، علی جویم
❤️علی جانم علی جانم
علی ای ساقی کوثر
علی داماد پیغمبر
علی مولا علی سرور
❤️علی گویم، علی جویم
❤️علی جانم علی جانم
⬅️دلتو راهی نجف کن ..انشاالله کنار ایوون طلای امیرالمومنین ناله بزنی..
خوش بحال اونایی که کنار حرم امیرالمومنین هستند...
⏪حارث هَمْدانی از اصحاب امیرالمومنین اومد خدمت امیرالمومنین ...
حضرت دید حادث خیلی پریشانه... فرمود حارث چرا اینقدر پریشانی.. چرا ناراحتی...
عرض کرد آقا دیشب به فکر جان دادن افتادم ...
هنگام سرازیری قبر چه کنم....
برای شب اول قبر چه کنم ...
آقا جان ....فکر فشار قبر افتادم...
جواب نکیر و منکر چه بدم ....
(حضرت فرمود :حارث مگه تو شیعه و پیرو من نیستی؟؟ )
گفت "چرا آقاجان ...
فرمود پس چرا غصه میخوری.. بدونُ آگاه باش.... وقت جان دادن... هنگام سرازیری قبر.... شب اول قبر... تمام عقبات تا پل صراط.. من با شیعیانم هستم... دست شیعیانم رومیگیرم... تنهاشون نمیگذارم
امروز بگو یا امیرالمومنین آقا جان...حاجتمندم ...گرفتارم ...
آقا جان به مظلومیت و غربتت قسمت میدم نزار دست خالی اومدم ..دست خالی برگردم
⏺روضه یرات بخونم و التماس دعا....
⏪شب آخر آقا مهمون دخترش ام کلثوم بود...
آی اونایی که بابا دارید ...
قدر باباهاتونو بدونید...
دختر میمیره برا بابا...
(دخترا خیلی بابارو دوست دارند..)
خیلی علاقه به پدر دارند...
دختر کوچیکتر هم دل نازک تر هم میشه....هی دور بابا میگرده...بابا بابا...
اما این دختر نگاه میکرد به صورت بابا...میدید بابا یه حال عجیبی داره....هی از حجره بیرون میره، نگاه به آسمون میکنه...هی میگه انالله و انا الیه الراجعون...
دل تو دل دختر نیست..
آقا حرکت کرد سمت مسجد..اذان گفت همه شنیدند...اومدن طرف مسجد برا نماز...
اما اما ...
،یه وقت شنیدن منادی ندا داد
قد قتل المرتضی....
اگه پدر داری خدا برات نگه داره ..
اما اما
آی اونایی که پدر از دست دادین...
نمیدونم لحظات آخر بالا سر بابا بودی یا نه...
آخ یه دختری کنار بستر بابا گریه میکرد بابا بابا میگفت....
دلتو بزار کنار دل زینب...
دلتو بزار کنار دل خانم ام کلثوم...
🔳آخ دلم باغ خزونه
🔳چشام برکه خونه
🔳همه آرزوم اینه
🔳بابام زنده بمونه
🔳آخ دلم از همه سیره
🔳بابام داره میمیره
آخ بابا ..بابا...
🔳نه سویی تو چشاته
🔳نه جونی تو پاهاته
(آماده ای بگم نالتو بلند میکنی)
🔳آخ نه سویی تو چشاته
🔳نه جونی تو پاهاته
🔳فقط این دم آخر
🔳یا زهرا رو لباته
(زمزمه)امون از دل زینب...
⏪بدن امیرالمومنین رو شبانه غسل دادن ...
شبانه غسل دادن...
شبانه تشیع کردن.....
میخوام بگم قربون غربتت برم آقا جان...
بدنت رو تو تابوت گذاشتن ...
جلوی تابوتُ جبرائیل و میکائیل گرفتن...
عقب تابوتُ ابی عبدالله و امام حسن...
آقا نیمه شب شمارو تشیع کردند....
اما آی حسینیا ...
آی کربلائیا....
(آماده ای بگم...)
⬅️من بمیرم برا اون بدنی که رو خاک گرم کربلا تشیع شد...
اما تشیع جنازه اش ویژه بود...
10نفر نعل تازه به اسبها زدن...
رو نازنین بدن عزیز زهرا تاختن....
الهی نبینی داغ برادررو...
الهی سایه برادر بالاسرت باشه....
یه خواهر دلسوخته اومد گودی قتلگاه....
این شمشیر شکسته هارو کنار زد..
نیزه شکسته هارو کنار زد....
آخ صدا زد...
🔘گلی گم کرده ام میجویم او را
🔘به هر گل میرسم میبویم او را
🔘گل من یک نشانی در بدن داشت
🔘یکی پیراهن کهنه به تن داشت
⬅️یه وقت شنید از بین نیزه شکسته ها و شمشیر شکسته ها. . یه ناله ای به گوش میرسه...
🔘آخ گل گم کرده ات خواهر منم من
🔘سرور سیته ات خواهر منم من2
🔳هر چقدر ارادت داری به ارباب بی کفنت از سویدای دل ناله بزن ....بگو یا حسین.....
🖤هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🖤
.
#روضه_امام_رضا_ع
#دفتری
خوشا آن غریبی که یارش تو باشی
قرار دل بی قرارش تو باشی
خوشا آن گدایی که تنهای تنها
کناری نشیند کنارش تو باشی
(آقا جان یا امام رضا)
خوشا آن گدایی که تنهای تنها
کناری نشیند کنارش تو باشی
یا امام رضا٢
آی کسی که هر وقت دلتنگ حرم شدی صداش زدی یا امام رضا ـ آی کسی که هر وقت گرفتار شدی صداش زدی یا امام رضا ـ جوون داری ـ مشکل داری ـ در خونه امام رضا بیا
(یا امام رضا)٢
⬅️ امروز برا امام رضا بلند بلند گریه کن ـ خودش سفارش کرده وقتی از مدینه بیرون می اومد اهل و عیالُ دور خودش جمع کرد فرمود برام بلند بلند گریه کنید
(گفتن آقا جان پشت سر مسافر گریه مِیمَنَت نداره) ـ فرمود میدونم اما من دیگه از این سفر بر نمیگردم ـ مسافری که امید برگشت نداره براش بلند بلند گریه کنید
(یا امام رضا)٢
خیلی غریبه ـ خیلی مظلومه ـ از همین جا دلامونو روونه حرم کنیم ایشاالله کنار حرمش ناله بزنی
⏪ پیغمبر فرمود دو تن پاره تن مَنَند ـ یکی مادر سادات زهرای مرضیه ـ فرمود فاطمه پارهٔ تنِ منه ـ یکی هم امام رضاست
◀️ بگم یا امام رضا ـ تو خراسان چه کردند با امام رضا ـ امام رضا رو زهر دادن اباصلت میگه دیدم آقا اومد داره میره تو حجره ـ صدا زد اباصلت بیا فرشای حجره رو جمع کن ـ میخوام مثل جد غریبم حسین رو خاکا جون بدم ـ اباصلت میگه فرشا رو جمع کردم ـ اما دل تو دلم نیست ـ هر بار می رفتم یه نگاش میکردم میدیدم داره بخودش می پیچه ـ هی میگه (جگرم سوخت)٣
اباصلت میگه.....میگه دیدم آقا چشمش به دَره ـ این آرزوی هر پدریه دوست لحظهٔ آخر سرش به دامن عزیزش باشه ـ امام رضا منتظره کی جوادش میاد
⏸ اگه میخوای امام رضا امروز جوابت بده بگو یا امام رضا ـ به جوونیّه جوادت منم جوون دارم ـ آقا گرفتارم ـ به جوونیّه جوادت بهر امیدی اومدم امروز نزار دست خالی برگردم
⏺ میگه یه مرتبه دیدم یه آقایی حیاطِ خیلی شباهت به امام رضا داره ـ(اینجا میتونید روضه رو طولانی تر کنید)
میوهٔ دل امام رضا اومد ـ وارد حجره امام رضا شد ـ امام رضا تا چشمش به جوادش افتاد دیدن آروم آروم از جا بلند شد ـ جوادشو بغل گرفت ما بین دو چشم جوادشو بوسه زد ـ سر امام رضا تو بغل جوادش بود از دنیا رفت
⏸ اما اگه ناله داری دلتو ببرم کربلا آی کربلائیا ـ آی ناله دارا تو کربلا بر عکس شد حسین اومد کنار بدن ارباً اربای علی اکبر صدا زد.....
تو ستارهٔ سحر منی ...(باباعلی اکبرم)
تو ستارهٔ سحر منی /تو که پارهٔ جگر منی /ولدی علی ولدی علی / ای نور بصرم ولدی علی / آخر پدرم ولدی علی.......
بقیه اش رو هر چی دوست دارد اضافه کنید
⏪ بر سر تربت لیلا نبرید نام علی
⏪ بگذارید جوان مُرده قراری گیرد
⏪ نو جوان مُرده خبر از دل لیلا دارد
⏪ به خدا مادر اکبر چه سحر ها دارد
ناله داری به سوز دل ابی عبدالله ناله بزن بگو یا حسین
التماس دعا
⏪ هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)⏩
.
🖤#روضه_حضرت_عباس_ع
💔#دفتری
🌾آخ دلم تنگ و غم بسیار دارم
🌾من امروز با ابالفضل کار دارم
🌾من امروز از ابالفضل توشه گیرم
🌾وای زیارت کردن شش گوشه گیرم2
⬅️امروز بریم در خانه ابالفضل، همون ابالفضلی که باب الحوائجه...
دست توسل بزنیم به بی دست کربلا....
اگه حاجت مندی بسم الله... اگه گرفتاری بسم الله... اگه مریض داری بسم الله ...اگه جوون داری بسم الله.....
⏪نمیدونم با چه نیتی اومدی تو مجلس
بخدا عباس مشکل گشاست...
مشکل گشایی میکنه...
عباس درد بی درمونو دوا میکنه...
(دشتی)
✨الا ای یارو دلدارم ابالفضل
✨شدم خسته ز افکارم ابالفضل
✨گرفتارم مدد باب الحوائج
✨گره افتاده در کارم ابالفضل
⬅️متوکل عباسی دستور داده بود، هر کی میخواد بره کربلا، باید دست راستسو از بدن جدا کنند تا بره کربلا..
مردم صف میکشیدن ، دست راستشونو میدادن تا برن کربلارو ببینن
آی حسینیا...
آی کربلائیا...
خبر دادن متوکل یه پیرزنیه تو صف ایستاده اما دست راستی نداره، آقا میخواد دست چپشو بده بره کربلا....
میگه پارسال اومدم، دست راستمو دادم ، رفتم کربلا...
امروز میخوام دست چپمم بدم برم یه بار دیگه کربلا رو ببینم ،،،، حرم امام حسینو ببینم،،،،
(الهی حسرتش به دلت نمونه)
صدا زد دست چپم رو بگیرین بزارین برم یه بار دیگه
حرم عباسُ ببینم
یا ابالفضل3
متوکل دستور داد برین دست چپشم جدا کنید بدنشو بندازید تو شریعه فرات...
دستشو از بدن جدا کردند...بدنشو انداختن تو شریعه فرات...
(سوز/اوج)
هی این بدن پایین میرفت بالا می اومد.. هی میگفت
یا ابالفضل3
آقا جون من اومدم دستمو بدم بیام حرم،،،
اما آقا ببین با من چه کردند،،
آقا جان تو که دستگیر بیچاره هایی...
تو که امید ناامیدایی...
آقا دستمو بگیر..
آقا به دادم برس...
میگه تا نامش رو بردم، دیدم یه آقایی صدا میزنه...
مادر .......ای مادر......
من عباسم مادر.....
اومدم دستتو بگیرم مادر.....
چرا؟...
صدا زد آخه من خودم دست خالی از شریعه برگشتم...
امیدم ناامید شد...
هر کی در خونم بیاد نمیزارم دست خالی برگرده...
امان امان3
آی حاجت دارا ...جوون دارا....آی ناله دارا
میدونی آقا کی امیدش ناامید شد...
ای مشک تو لااقل وفا داری کن
من دست ندارم تو مرا یاری کن
(چرا)
آخه من وعده آب تو به اصغر دادم
یک جرعه برای او نگهداری کن
✅خدا به حق اون آقایی که کربلا امیدشو ناامید کردند امید کسی ناامید نکن...
⬅️امروز ابالفضل رو قسم بده به جان مادرش ام البنین ...
کدوم مادر رو میگم...
همون مادری که میگن می اومد تو قبرستان بقیع 4صورت قبر با انگشتاش میکشید مینشست کنار قبرا ناله میکرد گریه میکرد
(میگن طوری ام البنین گریه میکرد دوست و دشمن برا ام البنین گریه میکردند...چی میگفت ام البنین.....)
(مادر دیدی حوون تز دست داده باشه
چطور گریه میکنه)
هی مشت به سینه میکوبه میگه مادر آتش گرفتم سوختم مادر.....
ای مادر ...ای مادر .....ای مادر
⏪میگفت مادر ابالفضلم مادر ...
مادر نبودم کربلا مادر...
اما برام خبر آوردن با تیر به چشم نازنینت زدن مادر...
مادر نبودم کربلا اما برام خبر آوردن با عمود آهن به فرق نازنینت زدن مادر...
(ناله میکرد گریه میکرد)
یه وقت دیدن صدای ناله ام البنین عوض شد
(فرود)
گفت مادر ابالفضلم مادر......
مادر من برا تو گریه نمیکنم مادر ....
(اوج)
مادر من برا اون حسینی گریه میکنم که مادر نداره.....
(دشتی حالت سینه زنی)
🔅مسلمانان حسین مادر ندارد
🔅غریب است و کسی بر سر ندارد
🔅ز جور ساربان بی مروت
🔅دگر انگشت و انگشتر ندارد
........حسین جانم حسین، جانم حسین جانم
.........جانم حسین جانم، جانم حسین جان
سینه زنی....
💔هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)💔
.
🍂#روضه_امام_حسن_مجتبی_ع
🎋#دفتری
✨برحسن سبط مصطفی صلوات
✨به گل باغ مرتضی صلوات
✨به جگر گوشهٔ حبیبهٔ حق
✨به گل روی مجتبی صلوات
💥💥#السلام_علیک_یاابامحمد_یاحسن_ابن_علی_ایهاالمجتبی_یابن_رسول_الله_یا_حجة_الله_علی_خلقه_یاسیدنا...
🌾مرغ دل من گشته گرفتار بقیع
🌾قربان بقیعُ اشک زُوّار بقیع
🌾شبها که در بقیع را میبندند
🌾من گریه کنم به پشت دیوار بقیع
⬅️دلها را ببریم مدینه کنار قبرستان بقیع....
کنار اون قبری که بی شمع و چراغه...
زائر نداره.... بارگاه ندارد ....آقام غریبه... غریبه... غریبه....
رسول خدا فرمود : به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان برا حسنم گریه می کند .....
فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه فردای قیامت کور محشر نمیشه....
↙️حالا چشم سرتو ببند، چسم دلتو باز کن بریم مدینه...
🔹 دلم میخواد یه شب مدینه باشم
🔹زائر آن شکسته سینه باشم
🔹 دلم میخواد یه شب بقیع بشینم
🔹 آخ قبر غریبِ حسنو ببینم
🌐 اما بگم چه کردند با این امام مظلوم تو مدینه ...
آی حاجت دارا...آی جوون دارا... آی ناله دارا....
⬅️ آقا روزه بود موقع افطار همسرش جعده رو صدا زد آب طلبید... تا آبُ نوشید فرمود انا لله و انا الیه راجعون.....
🌐 هر مردی از دردی داشته باشه تو خونه به اول کسی که میگه همسرشه،،،
اما من بمیرم امام مجتبی تو خونش هم غریب بود محرم نداشت....
آخ حالا که مادر ندارم همسرم دشمنمه،،،
صدا زد کنیزا برید به خواهرم زینب بگین بیاد...
💥#آخ_میون_همه_دلها...
💥#امون_از_دل_زینب....
⬅️دلا بسوزه برا اون لحظه ای که...
تا خبر به زینب دادن، زینب بیا بی برادر شدی....
الهی نبینه داغ برادرُ...
الهی نبینی اونچه که زینب دید...
(اومد کنار بستر برادر....
شروع کرد گریه کردن)
زینب بمیره حسنشو تو بستر نبینه...
امان امان..
صدا زد زینب جان گریه نکن خواهر،، برو حسینمو خبر کن...
یه وقت دیدن زینب داره تو کوچه های بنی هاشم میدوه..... صدامیزنه عباسم بیا... عون بیا... جعفر بیا..
آخ حسینم بیا (چه خبر شده خواهر)
آخ بیاید حسنم داره جون می ده...
(الهی این لحظه رو نبینی به خدا خیلی سخته)
⬅️ همه اومدن کنار بستر امام حسن همه دارن گریه میکنن همه دارن ناله میکنند ....
امام حسین تا برادرو تو اون حال دید شروع کرد گریه کردن...
⬇️ امام حسن یه لحظه چشم شو باز کرد، دید امام حسین داره گریه می کنه....
صدا زد حسین جان داداش،،، چرا گریه می کنی،،،
شاید گقته باشه...
داداش تو رو به این حال می بینم گریه می کنم....
دارم میبینم بی برادر میشم گریه می کنم....
داغ بی برادری برام سنگینه دارم گریه می کنم...
یه وقت صدا زد حسین جان داداش....
گریه نکن داداش....
گریه نکن حسین جان..
💥عالم برا حسین گریه کنه حسین گریه نکنه...
⬅️(داداش اگرچه منو با زهر مسموم کردند اما حسین جان تو خونه خودم هستم دارم جون میدم،،،
الان آب طلب کنم بهم شیر تعارف می کنند...
همه کنار بسترم جمعند خواهرم هستش، برادرم هستش،،،
اما حسین جان
💥#لایوم_کیومک_یااباعبدالله💥
حسین جان روزی میاد روز عاشورا....
دشمن دورت حلقه میزنه حسین جان...
داداش لب تشنه شهیدت می کنند...
سر تو بالای نی میبرن....
امان امان
⬅️ یه مرتبه صدا زد خواهرم زینب...
خواهر طشتی برام بیار خواهر..
میگن اینجا بیبی خوشحال شد ..
گفت الان حسنم زهرو بر میگردونه...
حالش بهتر میشه...
اما یه وقت نگاه کنه ببینه پاره های جگر برادر....
⚫️حسنم بس که ز غم ناله نمود
🔴طشت را پر زِ گُل لاله نمود
☑️اما ای روزگار چه کردی با دل زینب....
دو تا طشت نشون زینب دادی...
یه طشت تو مدینه پاره های جگر برادرش حسن.....
یه طشتم توی شام، سر بریده حسیــــــــن....
🔘از دو طشت آمد نوای شور و شین
🔘گاه از طشت حسن گاه از حسین
🔘اندر اینجا قلب زینب خسته بود
🔘وندر آنجا دست زینب بسته بود
🔘از دو لبهای حسن خون میچکید
🔘خورد لبهای حسین چوب یزید
🔆هر چقدر ناله داری به سوز جگر ابی عبدالله ناله بزن سه مرتبه بگو
یا حســــــــین
⬇️هنگام نشر #صلوات حذف نشه لطفا⬇️
♻️هدیه محضر خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)♻️
#الحسین_یجمعنا #اربعین
.
#نوحه امام حسن مجتبی علیه السلام
فدای غربتِ نگاهت ای حسن جانم
در قلب عالَم سوز و آهت ای حسن جانم
کاشانه ات شد قتلگاهت ای حسن جانم
ناله زند زهرا،صد آه و واویلا...
ای تا ابد از داغ تو ارض و سما محزون
اندازه درد تو از حَدّ خِرَد اَفزون
در طشت دیده خواهر تو لخته های خون
ناله زند زهرا،صد آه و واویلا...
شد تیر باران پیکرت از کینه اعدا
اما خودت گفتی امان از روز عاشورا
وَز آن تَنِ خونین به روی خاکِ آن صحرا
ناله زند زهرا،صد آه و واویلا...
#واحد #امام_حسن
شعروسبک: #حاج_امیر_عباسی
به سبکهای زیرخوانده میشود👇👇
#الحسین_یجمعنا #اربعین
@emame3vom
.
۱۳
#شهادت
#امام_حسن_مجتبی_ع
#زنجیر_زنی
#سینه_زنی
#حاج_رضا_یعقوبیان
تو نور چشم زهرا،عزیز مصطفایی
فرزند مرتضایی،امام مجتبایی
مظلوم حسن حسن جان۲
کریم اهل بیت و،امام دومینی
تو در سخاوت و جود،امیرمؤمنینی
مظلوم حسن حسن جان۲
آقا چنان پیمبر،مقام تو رفیع است
تویی غریب عالم،قبر تو در بقیع است
مظلوم حسن حسن جان۲
غریبی تو مولی،از تربت تو پیداست
از قبر خاکی تو،غریبی تو معناست
مظلوم حسن حسن جان۲
عالم شود فدای،قبر غریبت آقا
در شهر خود مدینه،غم شد نصیبت آقا
مظلوم حسن حسن جان۲
همسر تو ز کینه،گردیده قاتل تو
زهر ستم حسن جان،سوزانده حاصل تو
مظلوم حسن حسن جان۲
هستی تو یا حسن جان،غریب در مدینه
شدی به دست همسر،شهید زهر کینه
مظلوم حسن حسن جان۲
از ظلم و کین همسر،جانت رسیده بر لب
رسیده در کنارت،ریزد سرشک زینب
مظلوم حسن حسن جان۲
ای گل باغ طاها،راحت شدی ز غم ها
خونین جگر روی تو،مولی به سوی زهرا
مظلوم حسن حسن جان۲
تشییع تو حسن جان،بر روی دوش یاران
تابوت پیکر تو،گردیده تیرباران
مظلوم حسن حسن جان۲
در لحظه های آخر،بودی به یاد مادر
افتاده بودی یاد،ناله ی پشت آن در
مظلوم حسن حسن جان۲
دیدی ز ظلم و کینه،مادر تو زمین خورد
مظلومه ی مدینه،چون گل لاله پژمرد
مظلوم حسن حسن جان۲
مادر بی قرینه،یاس علی ز کینه
پرپر شده به دست،اعدا در مدینه
مظلوم حسن حسن جان۲
دیدی کنار زینب،آن مادر یگانه
به دست مرتضی شد،غسل و کفن شبانه
مظلوم حسن حسن جان۲
.
4_5978616607998477322.mp3
4.43M
#روضه | تو رفتی و زهرا به حال زار افتاد
🏴 ویژه #شهادت_پیامبر_اکرم(ص)
#الحسین_یجمعنا #اربعین
┅═══••☘️🏴☘️••═══┅┄
@emame3vom
4_478155118471020713.m4a
15.51M
سلام ای در صبوری بی قرینه
غریب دوم شهر مدینه
#روضه #امام_حسن ع
#حجت الاسلام حاج رشید اسفندیاری
#الحسین_یجمعنا #اربعین
┅═══••☘️🏴☘️••═══┅┄
@emame3vom
.
#زمزمه_امام_زمان(عج)
#آخر_ماه_صفر
#امام_زمان
از بس که از فراق تو دل نوحه گر شده
روزم به شام غربت و غم تیره تر شده
آزرده گشت خاطرت از کرده های من
آقا ببخش نوکرتان دَردِسَر شده
تنها خودت برای ظهورت دعا کنی
وقتی دعای من ز گنه بی اثر شده
از شام هجر یار بسی توشه می برد
آنکس که اهل ذکر و دعای سحر شده
بودم مریض و روضه ی تو شد دوای من
حالم به لطفتان چقدر خوب تر شده
رفت از نظر محرّم و آقا نیامدی
حالا بیا که آخرِ ماه صفر شده
بعد از دو ماه گریه به غم های کربلا
حالا زمان ندبه به داغی دِگر شده
یَثرب برای فاطمه نقشه کشیده است
یَثرب چقدر بعدِ نبی خیره سر شده
باید که بعد از این به غم مادرت گریست
فصل شروع ماتم خیرُالبشر شده
از شعله های پشتِ در خانه ی علی است
گر آتشی به کرب و بلا شعله ور شده
آن روز اگر به صورت مادر نمی زدند
لطمه دگر به چهره ی دختر نمی زدند
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#الحسین_یجمعنا #اربعین
#سلام_امام_زمانم
.
روضه ی شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام و گریز به روضه ی حضرت رقیه سلام الله علیها و دعاهای پایان جلسه_حاج حسن خلج_94.mp3
1.89M
دور بستر امام حسن نشستن ... خواهرا و برادرا ... با اشاره زینب رو صدا زد . زینب جان بیا جلو . سرش توی دامن امام حسینه ... فرمود زینب جان بچه هامو بگو بیان ، میخوام وداع کنم باهاشون . با یکی یکی بچه ها پسرا دخترا وداع کرد ... قاسم خیلی گریه میکرد ... قاسم سه سالشه اما سایه حسین بالاسرشه .. سایه عباس بالاسرشه . سایه عموها ، عمه جانی مثل زینب ، سایه مادرش بالاسرشه ...
میخوام ببرمتون گوشه خرابه شام ...
دلها بسوزه برای اون سه ساله ای که نه بابا داره ، نه عمو داره ، برادراشو کشتن ، یه عمه کتک خورده داره ...
لحظه های نهایی و پایانی امام حسن ، عباس قاسم رو بقل کرد برد از حجره بیرون . گفت لحظه جان دادن برادرم ، بچه برادرم جون دادن باباشو نبینه ...
اما گوشه خرابه یه سر بریده آوردن گذاشتن جلوش ... أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذی قَطع وَ رِیدَیْكَ! ...
حسین
خون همه جارو گرفت ... نگاه کن ببین صورتها همه سرخه ... (صورتهای شما با نور چراغهای سرخ ، سرخ شده) ... این نازدانه یه نگاه به صورت بابا کرد ... کی پیشونیتو شکسته !؟!! ... همه روضه خوان بشن ...*
ای پدر کاش به جای سر تو
می بریدند سر دختر تو
این به دلداری و آن ، گرم دل آرایی بود
گفتگوهای دو دلداده تماشایی بود
*خدایا به حق این سه ساله ریشه داعشو بکَن.ای خدا . این دعارو بکنیم . اللهم اشغل الظالمین بالظالمین،خدایا خودشونو باعث ریشه کنی خودشون قرار بده.
#روضه کوتاه امام حسن مجتبی ع و گریز به خرابه شام
#حاج حسن خلج
#فارسی
#الحسین_یجمعنا #اربعین
┅═══••☘️🏴☘️••═══┅┄
@emame3vom
4_5936234399002526493.mp3
13.55M
حرمته باخ حبیب داوریمیز حسندی
شوکته باخ شفیع محشریمیز
خاتم الانبیایه،بنزریمیز حسندی
دلبریمیز حسیندی،سرورمیز حسندی
حسن غریب مادر،حسن عزیز حیدر
#نوحه زمیـــنه #امام_حسن
#بامداحی:حــــــاجمــهـدیقـربـانـی
ویـــژه ایــام شهــادت #ترکی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج #اربعین
#الحسین_یجمعنا #اربعین
┅═══••☘️🏴☘️••═══┅┄
@emame3vom
4_5978616607998477329.mp3
11.77M
#روضه | گفتم که عمر ماه صفر روبه آخراست
🏴 ویژه #شهادت_پیامبر_اکرم(ص)
#الحسین_یجمعنا #اربعین
┅═══••☘️🏴☘️••═══┅┄
@emame3vom
4_5978616607998477323.mp3
4.29M
#روضه | کفن از بهر پیغمبر...
🏴 ویژه #شهادت_پیامبر_اکرم(ص)
#الحسین_یجمعنا #اربعین
┅═══••☘️🏴☘️••═══┅┄
@emame3vom
4_141907897008259493.mp3
1.71M
#مرحوم_كافى
#روضه #امام_حسن ع
#الحسین_یجمعنا #اربعین
┅═══••☘️🏴☘️••═══┅┄
@emame3vom
💠 سبک زمزمه ایام آخر صفر 💠
#رسول_الله #امام_حسن #امام_رضا
➖➖➖
*پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله *
بند اول
شد دیدنی ای بابایم
این حال پریشان من
این پیکر بی جان تو
این دیده ی گریان من
رفتی تو ای پشت و پناهم
بنگر تو سوز و اشک و آهم ( ۲ )
یا ابتا پدر پدر جان ( ۳ )
بند دوم
هر لحظه کنارت بودم
هر لحظه کنارم بودی
هر لحظه پدر جانم تو
آرام و قرارم بودی
بابا تو رفتی از بَرِ من
بابا چه ها آید سَرِ من ( ۲ )
یا ابتا پدر پدر جان ( ۳ )
بند سوم
سَر باز کُنَد کینه ها
با رفتن من ای زهرا
با آتش و ضرب سیلی
بر تو بشود جفاها
دست علی ت که بسته می شه
پهلوی تو شکسته می شه ( ۲ )
یا فاطمه یا فاطمه جان ( ۳ )
*امامحسن مجتبی علیه السلام *
بند اول
بر روی زمین ای مادر
این پیکر من می سوزد
از زهر جفا ای مادر
پا تا سِرِ من می سوزد
دارم غمی پنهان به سینه
خدانگهدار ای مدینه ۲
مادر غریبم من غریبم ۳
بند دوم
در پشت دَرِ سوخته من
یک صورت نیلی دیدم
یک پهلوی بشکسته و
یک ضربه ی سیلی دیدم
مادر به زیر دست و پا بود
افتاده دیگر از نوا بود ۲
مادر غریبم من غریبم ۳
بند سوم
من با که بگویم مُردم
هر لحظه برای مادر
آن دم که شدم با گریه
در کوچه عصای مادر
مانند گل دیدم که پژمرد
دیدم که مادرم زمین خورد۲
مادر غریبم من غریبم ۳
*امام رضا علیه السلام *
بند اول
افتاده شَرَر بر جانم
هستم به نوا ای مادر
در حجره به خود می پیچم
از زهر جفا ای مادر
کسی نباشد در برِ من
ببین چه آمد بر سرِ من ( ۲ )
مادر غریبم من غریبم ( ۳ )
بند دوم
سوزم ز غمت ای مادر
هر دم که به یادم آید
من دیده به راهم مادر
تا اینکه جوادم آید
تا که بیاید او کنارم
سر روی پای او گذارم ( ۲ )
مادر غریبم من غریبم ( ۳ )
بند سوم
جان می دهم و بی تابم
گریان ز دو عینم امشب
گریان ز غم لب های
عطشان حسینم امشب
تشنه سرش از تن جدا شد
سرش به روی نیزه ها شد ( ۲ )
مادر غریبم من غریبم ( ۳ )
#زمزمه_97_شهادت_پیامبر_اکرم_ص
#زمزمه_97_شهادت_امام_حسن_ع
#زمزمه_97_شهادت_امام_رضا_ع
#محمد_مبشری
➖➖➖
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
.
#رسول_الله #امام_زمان
#پنجشنبه_سیاه
⚫️ روزهای آخرِ رسولخدا صلیاللهعلیهوآله چه خبر بوده است؟!!
👈🏼👈🏼 اگر امروزه یک آدم عادی در آخر عمرش در بستر باشد و همه بدانند که چند روز دیگر از دنیا می رود اگر #وصیتی داشته باشد همه می گویند بنشینیم ببینیم چه می گوید!
♻️ مثلا فلان مال را به چه کسی می دهد یا فلان #نصیحت را به که می کند! حتی اگر بنا به عمل کردنش هم نداشته باشند حداقل می شنوند تا آن بنده ی خدا لحظات آخر مرگش دلش خوش باشد که #بازماندگان به وصیتش گوش کرده اند!
♻️ حالا فکر کنید ۴ روز مانده تا #شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، حضرت در بستر هستند از افراد حاضر می خواهد که برایش به اصطلاح کاغذ قلمی بیاورند تا وصیتی کند که بعد از او احدی #گمراه نشود، به هر حال تمام دلخوشی #پیامبر همین امت اوست که تا اینجا هدایتشان کرده و لحظه ی مرگ می خواهد به آن ها نصیحت و وصیت کند که گمراه نشوند!
♻️ فکر می کنید چه شد!
#عمر_بن_خطاب در جواب پیامبر که قلم و کاغذ درخواست کرده بود گفت: ان رجل لیهجر(این مرد هذیان می گوید)
به همین راحتی در جمع دعوا افتاد و مانع شدند تا پیامبر به بازماندگانش وصیت کند!
♻️ این که تمام کارهای پیامبر ناشی از #عصمت اوست و کار اشتباه انجام نمی دهد به کنار و اینکه پیامبر می خواست چیزی بنویسد که مردم بعد از او گمراه نشوند هم به کنار،
اما اینکه بگوییم پیامبر #هذیان می گوید دقیقا مصداق ساب النبی(توهین کردن به پیامبر) است!
و شیعه و سنی معتقدند حکم کسی که به پیامبر توهین می کند قتل است!
♻️ البته عدهای از فقهای شیعه کشتن شخص توهین کننده و همچنین اقامه برخی دیگر از حدود شرعی را در شرایط بسط یَد (حکومت امام معصوم علیهالسلام) واجب میدانند و شاید به خاطر همین است که در #روایات_شیعه آمده که حضرت #صاحب_الزمان علیهالسلام بعد از ظهور، دومی را از قبر در آورده و #آتش میزند. شاید یکی از دلایل این فعل صاحب الزمان علیهالسلام همین فعل دومی باشد.
@emame3vom
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج #صلوات
🔅
️زندگی زاهدانه
یکی از بزرگان عرب برای مهمانی نزد #امام_حسن مجتبی علیه السلام رفت و موقعی که سفره پهن کردند تا شام بخورند،یک دفعه مرد اظهار غصه و ناراحتی کرد و گفت: من چیزی نمیخورم.
امام حسن-علیه السلام- به او فرمود: چرا چیزی نمیخوری؟
آن مرد عرض کرد: ساعتی قبل فقیری را دیدم اکنون که چشمم به غذا میافتد به یاد آن فقیر افتادم و دلم سوخت.
من نمیتوانم چیزی بخورم مگر اینکه شما دستور بدهید مقداری از این غذا را برای آن فقیر ببرند.
امام حسن-علیه السلام- فرمود: آن فقیر کیست؟
مرد عرض کرد: ساعتی قبل که برای نماز به مسجد رفته بودم،
مرد فقیری را دیدم که نماز میخواند. بعد از این که وی از نماز فارغ شد،
دستمالش را باز کرد تا افطار کند.
شام او نان جو و آب بود. وقتی آن فقیر مرا دید از من دعوت کرد که با او هم غذا شوم ولی من که عادت به خوردن چنان غذای فقیرانهای نداشتم،دعوت وی را رد کردم، حالا، اگر میشود مقداری از این شام خود را برای وی بفرستید.
امام حسن مجتبی-علیه السلام- باشنیدن این سخنان گریه کرد و فرمود: او پدرم، امیرمؤمنان و خلیفه مسلمان علی-علیه السلام- است،
او با اینکه بر سرزمینی بزرگ حکومت میکند، مانند فقیرترین مردم زندگی میکند و همیشه غذای ساده میخورد.
📚( آیة الله شهید دستغیب/سید عبدالحسین/آدابی از قرآن/ص۲۸۲
@emame3vom
#اربعین #الحسین_یجمعنا
4_295666137067163883.mp3
13.31M
دور خواب نازیدن باجی یاندی جگرلریم
ئوز منزلینده اولدی دچار جفا حسن
#روضه سوزناک #امام_حسن مجتبی
#مداح:حاج امیر بالایی
#ترکی
@emame3vom
#اربعین #الحسین_یجمعنا