224.4K
#حضرتخدیجه_عزاداری
▪️نوحه وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها
خدیجه همسر پاک رسول الله
امشب رفته از جهان به سوی الله
واویلا واویلا واویلا واویلا
همیشه کنار طاها و حیدر بود
به مال و جانش یاور پیمبر بود
واویلا واویلا واویلا واویلا
رسول الله امشب در ماتم نشسته
قلب زهرای اطهر زین غم شکسته
واویلا واویلا واویلا واویلا
چه زخم زبان ها که از دشمن شنید
در راه دین رنج و مصیبت ها کشید
واویلا واویلا واویلا واویلا
از وجودش گذشته در راه خدا
در عوض خداوند داده به او زهرا
واویلا واویلا واویلا واویلا
_
✍حاج رضا یعقوبیان
@navaye_asheghaan
«السلام علیک یا ام المؤمنین یا خدیجة الغراء»
دریای صبر و مظهر تقوا خدیجه است
استاد حلم و معنی غَرا خدیجه است
کوه وفا و معدن جود و یَم کرم
سرچشمه ی فضائل دنیا خدیجه است
چون زَر عیار عصمت او بی شمار بود،
گنجینه ی محبت و اعلا خدیجه است
در مهر و معرفت شده اُلگوی آسیه
در بندیگیش اُسوه ی حوا خدیجه است
اول زنی که روی به اسلام کرده است
اسلام از او شداست مصفّا، خدیجه است
باشد به حق مُلقبِ بَر ام مؤمنین
آری که خار دیده ی اعدا خدیجه است
روشن به نور اوست دل و خانه ی رسول
چون نور چشم و همسر طاها خدیجه است
شمشیر مرتضی است اگر حافظ نبی
مرهم به زخم سید بطها خدیجه است
هم ثروت و جوانی او خرج دین شد است
هم حامی و مشوق مولا خدیجه است
فخریه می کند به جهان تا زمان حشر
این منصبش که مادر زهرا خدیجه است
تنها همین به مدح و بزرگی او بس است
مادر بزرگ زینب کبری خدیجه است
گر چه تنش کفن شده بین عبای ناب
گریانِ شاهِ بی کفن اما خدیجه است
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#مدح_مرثیه_حضرت_خدیجه_س
#حضرت_خدیجه_س
@navaye_asheghaan
دوبيتی های توسل به حضرت اباالفضل عليه السلام
تویی مولا، تویی سرور اباالفضل
منم عاشق، منم نوکر اباالفضل
به حق آن دو دستان بریده
شفاعت کن مرا محشر اباالفضل
منم ظلمت تویی ماهم اباالفضل
منم رعیت تویی شاهم اباالفضل
زِ دستان تو ای باب الحوائج
جوازِ کربلا خواهم اباالفضل
منی که پیش زهرا زیرِ دینم
مُريدِ مرتضی، شیرِ حُنینم
به لطف حضرت ارباب تا محشر
گدایِ کاشف الکرب الحسینم
منی که مست بوی یاس هستم
به رفع حاجتم حساس هستم
الهی روز تاسوعا ببینم
حریم حضرت عباس هستم
(از زبان امام حسين(ع))
شکستی پشت من را، آه عباس
که می گِریَد به حالم ماه عباس
بدون تو زِ علقم تا خِيَم را
چگونه طی کنم این راه عباس
تنت پاشیده در صحراست عباس
کنارِ نعش تو غوغاست عباس
رسيدم علقمه ديدم برادر
که زائر بر تَنت زهراست عباس
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#حضرت_اباالفضل_العباس_ع
#توسل
@navaye_asheghaan
«مرثیه حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها»
...رفتی و بعد از تو پیغمبر بدونِ یار شد
در میانِ دشمنان بی همدم و غمخوار شد
سختی شعب ابیطالب دو چندان شد سپس،
کوه غم ها بر سر و روی رسول آوار شد
داغ مادر بهر زهرا دخترت جانکاه بود
بعد مادر چند روزی فاطمه تب دار شد
ثروت و زیبایی و جان تو هر سه شد فدا
از تو در راه خدا آری..، چِقْدر ایثار شد
ارث مادر میرسد بر دخترش، اینگونه بود
بعد تو دیدند حال و روز کوثر زار شد
تو نَبودی، دخترت بود و چهل تا نانجیب
ضربه ای بر در زدند و قاتلش مسمار شد
فاطمه روی زمین بود و همه داخل شدند
بسته در خانه دو دستِ حیدر کرار شد
کربلا هم بسته شد دستان زینب اینچنین
ارثیه مادر بزرگش بود آیا خوار شد؟!
دلبرش روی زمین عریان و قطعه قطعه بود
بر روی تل اینطرف چشم حرم خونبار شد..
هم پیمبر هم علی هم فاطمه ناله زدند
تا که در گودال سهمش خنده ی اغیار شد
آمد و.. سر نیزه ها و تیر ها را زَد کنار
رو به رو با پیکری از زخم و خون سرشار شد
دست بُرد و..چون گلی نَعشِ حسینش را گرفت
بین غوشش عجب، زینب پُر از گلزار شد
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#مرثیه_حضرت_خدیجه_س
#حضرت_خدیجه_س
@navaye_asheghaan
سبک زمینه ام المومنین حضرت خدیجه (سلام الله علیها)
مدد (یا ام المومنین)(3)
غم گرفته ، دل طاها رو
می سوزونه ، همه دنیا رو
خدا رحمت کنه ، مادر زهرا رو(2)
دونه دونه ، میباره اشک همه
در عزای ، بانوی مکرمه
بی قرارند ، آسمونا و زمین
امشبی رو ، تسلیِ فاطمه
(دمِ، شورِ قلبِ مضطر
مرو، مادر مادر مادر)(2)
مدد (یا ام المومنین)(3)
آسمون هم ، نداره آروم
غم میباره ، از غم خانوم
شده از نعمتش ، دنیا دیگه محروم (2)
خیلی سخته ، غربتِ بی یاوری
مثل اینکه ، دیگه بی بال و پری
اما سخت تر ، درد یتیمی ِ که
میسوزه از ، کم بوده يک مادری
(میگه، زهرا با چشمی تر
مرو، مادر مادر مادر)(2)
مدد (یا ام المومنین)(3)
سر میذاره ، به پای مادر
داره بر لب ، نوای مادر
می خونه روضه ها ، او برای مادر(2)
میگه از اون ، مصیبت های غم بار
داره میگه ، از چهل مردم آزار
میگه از فشار ِ دیوار و دری..
..که فرو کرد ، به روی سینش مسمار
(شده ، آهِ یاسِ پرپر
مرو، مادر مادر مادر)(2)
مدد (یا ام المومنین)(3)
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#زمینه_حضرت_خدیجه_س
#حضرت_خدیجه_س
@navaye_asheghaan
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
کوچهی عشق رهگذر دارد
هر سری میزبان سنگش نیست
آن سری سنگ میخورد اینجا
که گرفتار آب و رنگش نیست
سرفراز است مادر زهرا
که در این کوچه زخمها خوردهست
هر که دیدهست حجم انفاقش
متعجب شدهست، جا خوردهست
مال دنیا زیاد داشت ولی
ذرهای دل نبسته بود به آن
غیر مال و منال بسیارش
خرج دین کرده بود عُمر گران
پیش او هر چه بود غیر نَبی
پای هم در نتیجه کم بودند
آبرو، اعتبار، جان، اموال
در نگاه خدیجه کم بودند
**
در زمینِ ولا برای خودش
هیچ چیزی نکاشت آخر کار
هر چه را داشت خرج کرد و خودش
یک کفن هم نداشت آخر کار
ارث مادربزرگ چندین سال
بعد دفنش دوباره احیا شد
نوهاش بی سر و بدون کفن
تشنهلب دفن پای دریا شد
✍ #محمدعلی_بقایی
@navaye_asheghaan
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
حیا در چشمهایش بود، غیرت داشت، همت داشت
چنان آسیه و هاجر، چنان مریم نجابت داشت
لباس کهنه میپوشید، روی خاک میخوابید
تماماً خرج دین میکرد هرچه مال و مکنت داشت
تجارتخانههای مکه از اموال او پُر بود
ولی او با خدای خود فقط میل تجارت داشت
بجای مرغ بریان، دانهی خرما غذایش بود
به رعیتها شباهت داشت آن بانو که رعیت داشت
وجودش را فدای راهِ حق میکرد بی وقفه
برایش پیشرفتِ دین همیشه ارجحیت داشت
به رغم آنهمه تبلیغ که ضِد پیمبر بود
کنارش ماند در هرحادثه از بس بصیرت داشت
گواهی میدهد شعبِ ابیطالب به ایثارش
گواهی میدهد این شیربانو استقامت داشت
چه ایمانی، چه اخلاصی که بین بسترِ مرگش
خدیجه از رسول الله احساس خجالت داشت
**
کفن برتن نکرد و با لباس پارهای پَر زد
عجب این لحظهی آخر به اربابم شباهت داشت
✍ #سیدپوریا_هاشمی
@navaye_asheghaan
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
برایت سهمی از اسلام با حیدر برابر بود
چنانکه ثروت تو همترازِ تیغِ حیدر بود
به ایثارت گواهی میدهد شعبِ أبیطالب
همین از خود گذشتنهای تو خود فتح خیبر بود
همین بس که سلامت داده جبرائیل با هر وحی
کجا این منقبت در شأن آن زنهای دیگر بود؟
کسی که مادر زهراست اُم المؤمنین باشد
فقط اینگونه مادر لایق آنگونه دختر بود
نه تنها مریم و حوا کنیز خانهات بودند
که غیر از فاطمه شأن تو از کُلِ زنان سر بود
تو بودی و علی بود و ابوطالب همین کافیست
پیمبر از همان آغاز هم دارای لشگر بود
تو ای بانو اگر اسلام را یاری نمیکردی
یقین دارم جهان امروز بی «الله اکبر» بود
**
خدیجه! آه...، بعد از تو رسول الله هر روزش...
خدیجه! آه...، هر شب روی لبهای پیمبر بود
✍ #میثم_کاوسی
@navaye_asheghaan
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
در روزگارانِ غریبی، آشنا بودى
تنها تو با قرآنِ ناطق همصدا بودی
هر شب كنارِ خانه با یعقوب چشمانت
چشم انتظار یوسف غار حرا بودی
آیات كوثر روی دامان تو نازل شد
چون آیهی تطهیر بودی، إنّما بودی
وقتی امینِ مكه را مردم رها كردند
تنها امانِ جانِ ختمالانبیا بودی
مادربزرگ بیكفنها! لحظهی آخر
جای كفن دنبال یك تكه عبا بودی
شعب ابیطالب كجا و طف كجا بانو
ای كاش تو همراه زینب، كربلا بودی...
✍ #فاطمه_بیرامی
@navaye_asheghaan
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_وفات
امشب فضایِ دل ملالانگيز باشد
پيمانهی جانم ز غم لبريز باشد
گرآسمان از دودِ آهم تيره گرديد
غم آمد و بر جسم و جانم چيره گرديد
اكنون كه مرغِ غم سرودِ غم سُرايد
چشم انتظارم تا اجل كي از در آيد
أسما بيا همراز و همدرد دلم باش
هنگام مُردن باخبر از مشكلم باش
زهرای من از كودكی درموج غمهاست
من میروم امّا دلم در پيش زهراست
هر مادری را شيرهی جانست دختر
هر دختری را مَحرم رازست مادر
أسما پس از من دخترم ياور ندارد
شام عروسی فاطمه مادر ندارد
ترسم ازاين غم بردلش اندوه آيد
برجان او بارِ غمی چون كوه آيد
او را به جای من تو أسما ياوری كن
در حق زهرايم پس از من مادری كن
اين قول را بگرفت از أسما و آنگاه
آهي برآورد و بگفت الحمدلله
اين بانويی كه در ره اسلام كوشيد
چشم ازجهان با یک جهان اندوه پوشيد
كی باورش میشد گلش پژمرده گردد
بعد از پدر او ياس سيلی خورده گردد
كی باورش میشد ز گلچين زمانه
بر دست و بازويش نشيند تازيانه
كی باورش میشد كه دربين هياهو
فرياد «يا فضه خُذينی» سردهد او
كی باورش میشد كه غمپرور شود او
در سن هجده سالگی پَرپَر شود او
كی باورش میشد شبانه دفن گردد
در ظلمت شب مخفيانه دفن گردد
بس كن «وفایی» از غمِ سوزان مادر
ديگر مگو از تربت پنهانِ مادر
✍ #سیدهاشم_وفایی
@navaye_asheghaan
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح
اگرچه دشمنِ بسیار ختم المرسلین دارد
ندارد غُصه چون در خانهاش حِصن حَصین دارد
کنارش تا علی هست و خدیجه غم ندارد، چون_
میان دشمنان خود حصاری آهنین دارد
همیشه خاطرش جمع است تا وقتی که در مکه
پیمبر دور خود سربازهایی اینچنین دارد
علی یک سو، خدیجه سوی دیگر، بُتکده فهمید
دوتا لشکر محمد در یسار و در یمین دارد
کنار مصطفی خندان، ولی از داغ این امت
خدیجه روزگاری خسته و اندوهگین دارد
خدیجه آیهای مثل "اشّداءُ علی الکفار" شد، یعنی
همیشه در مصافِ کُفر، پیشانیش چین دارد
تمام ثروتش را داد تا دنیا بفهمد که
خدیجه پای احمد اعتقادی راستین دارد
نه تنها ثروتش، بلکه تمام آبرویش را...
که الحق اینهمه ایثار و غیرت آفرین دارد
چه غم از طَعنهی مردم که او در زندگی تنها
توجه بر رضای ذات ربّ العالمین دارد
جهاد او همین بوده: کنار مصطفی ماندن
و گرنه ذوالفقاری آتشین در آستین دارد
خدیجه مثل انگشتر در انگشت محمد بود
همان انگشتری که نام زهرا بر نگین دارد
نوشتم نام زهرا، باز یاد حیدر افتادم
همانکه از نبی، وصف امیرالمومنین دارد
خدیجه مثل حیدر از همان آغاز تا حالا
همیشه دشمنانی کافر و پست و لعین دارد
خدیجه خاطرش جمع است از آیندهی زهرا
که زهرا مرتضی را در کنار خود قرین دارد
خدیجه بنده هست و با تمام این مناقب هم
همیشه واهمه از لحظههای واپسین دارد
دعایی کرد پیغمبر، همانجا استجابت شد
خدیجه یک کفن از جانب روحُ الامین دارد
نوشتم از کفن، یاد شهید کربلا کردم
که یک تاریخ از نام بلند او طنین دارد
"چه غم دیوار امت را که دارد چون تو پشتیبان؟"
دلش گرم است شیعه تا که اُمّالمؤمنین دارد
✍ #محمدجواد_خراشادی_زاده
@navaye_asheghaan
#اخلاقی_و_اندرز
مساجد آینهکاری شدند و بعد از آن
خداپرستی ما عینِ خودپرستی شد
✍ #رضا_شیبانی
@navaye_asheghaan