eitaa logo
کانال نوای عاشقان
17هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.5هزار ویدیو
392 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 متن روضه شهادت امام کاظم علیه السلام ویژه ایام شهادت آن حضرت را از اینجا دریافت نمایید آهسته گذارید روی تخته تنش را تا میخ اذّیّت نکند پیرهنش را اصلاً بگذارید رویِ خاک بماند زشت است بیارند غلامان بدنش را این ساق ِبهم ریخته کِتمان شدنی نیست دیدند روی تخته ی در ، تا شدنش را این مرد الهی مگر اولاد ندارد بردند چرا مثل غریبان بدنش را این مرد نگهبان که حیا هیچ ندارد بد نیست بگیرد جلوی آن دهنش را این هفت کفن روضه ی گودال حسین است ای کاش نیارند برایش کفنش را نه پیرهنی داشت حسین نه کفنی داشت مدیون حصیرند مرتب شدنش را شاعر:علی اکبر لطیفیان @navaye_asheghaan
13445.mp3
458.4K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 دل پر می زند،سوی کاظمین برجان می رسد،بوی کاظمین به یاد آن مولای همه بزن به سینه با زمزمه ندا رسیده از آسمان صاحب عزا شد فاطمه (2) عالم غرق در عزا گریان آل مرتضی نالد ارض و آسمان با حضرت موسی الرضا (2) آقای غریب من (4) شهر کاظمین ، غرق ماتم است چشم شیعیان،همچون زمزم است فدای قرآن شد جان تو دو دست ما بر دامان تو تو باب حاجات عالمی بهشت ما ایوان تو (2) این حال و هوای من بنگر ای خدای من این دم های آخرم کجایی ای رضای من (2) آقای غریب من (4) یابن العسکری ، شمس عالمين ما را کن دعا در صحن حسین قسم به سلطان نینوا دلم شده تنگ کربلا صفای عالم باشد فقط میان آن ایوان طلا از گلها همه سری تو جان پیمبری بر ما یک نظر نما یا حجت ابن العسکری آقای غریب من (2) یابن العسکری،ای صاحب عزا جان ما همه ، در راهت فدا قسم به آن شاه بی کفن به آن غریب دور از وطن نظر نما جان فاطمه به شیعیان در یمن (2) از ظلم سعودیان بدتر از یهودیان در صنعا چه محشر است از آتش نمرودیان (2) آقای غریب من (4) یوسف حق پرست(غریب) @navaye_asheghaan
4823_1614757890805.mp3
851.7K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 خسته از بند اسارت در تب و تاب شهادت می زنم ناله ی خلصنی یارب میروم خسته به معراج امشب آه و واویلا یا مظلوم مضطر و با دست بسته ساق پای من شکسته دیگر از رسم دنیا سیرسیرم دلشکسته ترین مرد اسیرم آه و واویلا یا مظلوم سِندی شاهک شبانه می رسد با تازیانه نقطه نقطه تنم دارد نشانه از رد ضربه های تازیانه آه و واویلا یا مظلوم **** شاعر: رضا تاجیک @navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 من و توسل به صحن و سرای موسی ابن جعفر سر ارادت نهادم به پای موسی ابن جعفر جهان هستی و جانش فدای موسی ابن جعفر که لب گشاید به مدح و ثنای موسی ابن جعفر قسم به جان رضایش بکوش بهر رضایش رضای حق را بجو در رضای موسی ابن جعفر به ذات حق کن توکل به سوی او بر توسل که کل رحمت حق بود در عطای موسی ابن جعفر هزار خاقان و قیصر کم از غلام غلامش هزار حاتم گدای گدای موسی ابن جعفر کلیم مدهوش طورش عصا به کف در حضورش مسیح بیمار دارالشفای موسی ابن جعفر نه می دهم دل به طور و نه می کنم رو به سینا که سینه ام گشته دارالولای موسی ابن جعفر عدوست مرهون فیضش به حیرت از کظم غیظش که فیض گیرد به غیظ از دعای موسی ابن جعفر کجا نیازم به درمان و یا به ناز طبیبان که درد خواهم به شوق دوای موسی ابن جعفر ز عالمی پا کشیدم ، به کوی جانان رسیدم ز ما سوا دل بریدم سوای موسی ابن جعفر نه عاشق خنده گل ، نه مستم از صوت بلبل که خیزد از بند بندم نوای موسی ابن جعفر خوشم که صورت گزارم شبی به دیوار زندان که بشنوم نغمه دلربای موسی ابن جعفر ز دیدگان اشک ریزد، نوای العفو خیزد دل سحر از طنین صدای موسی ابن جعفر به سجده آن جان جانان چنان شده نقش زندان که گشته تن در نظر چون عبای موسی ابن جعفر ‌ز خاندانش جدا شد ، به یاری دین فدا شد الا که جان دو عالم فدای موسی ابن جعفر نگشت با آن غم دل ز دوست یک لحظه غافل نبود زنجیر قاتل سزای موسی ابن جعفر خدا گواهی ز دردم ، چه می شود دفن گردم به دامن تربت با صفای موسی ابن جعفر ز گریه بسته گلویم ، کجا روم با که گویم که خون روان شد به زندان ز پای موسی ابن جعفر سیاه چال نشانه به کتف و گردن نشانه غروب ها تازیانه غذای موسی بن جعفر چو باغبان در غم گل ، ز هجر و سنگینی غل خمیده گردیده ، قدّ رسای موسی ابن جعفر جنازه بر تختهْ در ، مشیّعش گشته مادر فتاده زاری کنان در قفای موسی ابن جعفر سرشگ غم آب و دانه ، شراهْ دل ترانه خموش شد مخفیانه صدای موسی ابن جعفر رضا کند آه و زاری به موج غم گشته جاری ز چشم معصومه ، اشگ عزای موسی ابن جعفر به سینه تا هست آهش ، به ناله تا هست سوزش هماره «میثم» بگرید برای موسی ابن جعفر @navaye_asheghaan
17422_1614702272944.mp3
506.3K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 حاج رضا یعقوبیان هفتم گل گلزار دین از ظلم و کین پر پر شده از داغ موسی بن جعفر کاظمین چون محشر شده در گوشه ی زندان غم پسرش را زند صدا امام رضا امام رضا(۲) موسی بن جعفر از ستم کنج زندان مأوا گرفت با یاد خالق یکتا روز و شب ها احیا گرفت از ظلم و کین اشقیا کنج زندان بوده تنها امام رضا امام رضا سندی بن شاهک او را هر شب بی بهانه میزد به جای احترام او بر او تازیانه میزد هر روزه روزه بود اما هر افطارش شد عاشورا امام رضا امام رضا سوز زهر آن بی حیا شرر زده بر جان او گردیده یاد غربتش هر دلی پریشان او زین همه مصیبت وغم غربت اوگشته معنا امام رضا امام رضا امامی که همچون جد و پدر خود بوده مظلوم با زهر کینه ی دشمن کنج زندان گشته مسموم هفتم امام شیعیان شد شهید از ظلم اعدا امام رضا امام رضا گوشه ی زندان بلا شد محل عبادتش از غربتش این بس شده کنج زندان شهادتش از این جهان بی وفا او میرود سوی زهرا امام رضا امام رضا امام هفتمین شده شهید کینه و بیداد غربت نگر مانده سه روز پیکرش بر جسر بغداد اما تشییع جنازه شد آن کشته ی زهر جفا امام رضا امام رضا در هنگام تشییع او، پیکرش بر دوش یاران اما پیکر جد او ،مانده زیر سم اسبان واغربتا از کاظمین واویلتا از کربلا امام رضا امام رضا @navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 امام هفتم ما پاره پاره شد جگرش نشسته گرد یتیمی به چهره ی پسرش بدن کبود، جگر پاره، ساقِ پا مجروح مگر چه آمده زیر شکنجه ها به سرش هزار حیف که از جمع نوزده دختر یکی نبود کنار جنازه ی پدرش انیس و مونس او بود در سیاهی شب صدای حلقه ی زنجیر و ناله ی سحرش سیاه چال کجا طایر بهشت کجا هزار حیف که یکباره ریخت بال و پرش نیاز نیست ببندند چشم هایش را که نیست تاب نگاهی دگر به چشم ترش به هر کجا که روی قبری از زُراره ی اوست نشان غربت فرزندهای دربدرش شراره ی دل او گشت اجر روزه ی او درست موقع افطار پاره شد جگرش سیاه چال و نماز شب و غل و زنجیر فراق روی رضا بود غصّه ی دگرش بسوز ای دل «میثم» در آتش دل او که سوز شعر تو دارد حکایت از شررش شاعر:غلامرضا سازگار @navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ناله ای سوخته از سینه سوزان آید وین نوائیست که از گوشه زندان آید آن چه زندان که سیه چال بود از دهشت شبو روزش به نظر تیره و یکسان اید های هارون که گرفتار تو شد موسی عصر شب و روز تو و او هر دو به پایان اید سالها این پسر فاطمه مهمان تو هست هیچ گفتی که چه ها بر سر مهمان آید همدم آن پدر پیر زچندین اولاد طفل اشکی است که از دیده به دامان آید امشب از غربت او سلسله هم می نالد که آن جگر سوخته را عمر به پایان اید کندو زنجیر از آ« جان بزندان مأنوس نکشد دست اگر بر لب او جان آید گرچه این زمزمه خاموش شود تا به ابد بانگ مظلومیش از سینه باران اید سید رضا مؤید @navaye_asheghaan
14547.mp3
415.6K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 زینب زینب دختر مولا زینب زینب زینب خواهر مولا زینب زینب زینب عمه ی مولا زینب زینب زینب روح تولا زینب بند اول زینب زینب مادر و خواهر زینب زینب زینب جان برادر زینب زینب زینب اول و آخر زینب زینب زینب شافع محشر زینب خدیجه و احمد مختاری تو هم زهرا هم حیدر کراری تو هم حسینی هم حسنی هم عباس بعد از عباس میر و علمداری تو زینب زینب دختر مولا زینب زینب زینب خواهر مولا زینب زینب زینب عمه ی مولا زینب زینب زینب روح تولا زینب بند دوم ای تمثال حضرت زهرا زینب مثل مادر ام ابیها زینب پرچمدار شور حسینی زینب ای معشوق آخر دنیا زینب به زلفت بسته دل دنیا زینب تسبیح من اسمته هرجا زینب مدد میگیره از نام تو مهدی زینب زینب زینب کبری زینب زینب زینب دختر مولا زینب زینب زینب خواهر مولا زینب زینب زینب عمه ی مولا زینب زینب زینب روح تولا زینب بند سوم خیمه گاهت جمع کبوترها شد چادرت سجده گاه سرها شد ای مدافع حرم رسول الله مدافع پرچم تو دنیا شد هر شهیدی میومد از سوریه روی چشماش آره قدمگاهت شد خوشبحال هرکی سپر شد واست هرکی سر داد و خاک راهت شد زینب زینب دختر مولا زینب زینب زینب خواهر مولا زینب زینب زینب عمه ی مولا زینب زینب زینب روح تولا زینب @navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 حصار پشت حصار آفتاب در زنجیر و صبر سجده کند در کجاوه ی تقدیر و سقف ابری زندان چقدر کوتاه است برای آن که شود خواب کهنه ای تعبیر سیاه شب پر از آوازه ی نماز کسی ست صدای لرزش زنجیرهای دامن گیر صدای بال قنوتی که زخم ریزان است زبور آینه هایی که می شود تکثیر چه سعی ها که نشد تا شکسته اش بینند برای آن که بریزد به دامنش تقصیر دو تکّه پوست، دو سه تکّه استخوان نحیف که در محاصره ی کینه می شود تعزیر بهار موسوی آشفته می شود در باد و یک پیاله ی مسموم می کند تأثیر شاعر:پروانه نجانی @navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 آنکه عالم همه در دست توانایش بود مرکز دایره غم دل دانایش بود هفتمین حجت معصوم ز ظلم هارون چارده سال به زندان ستم جایش بود دل موسای کلیم از غم این موسی سوخت که به زندان بلا طور تجلایش بود معنی قعر سجون باید و ساق المَرضُوض پرسی از حلقه زنجیر که بر پایش بود یاد حق هم نفس گوشه تنهایی او اه دل روشنی خلوت شبهایش بود بس که غم دید زندان و زندان بانش زندگی بخش جهان مرگ تمنایش بود نه همین زهر جفا بر دلش افروخت شرر زشهادت اثری بر همه اعضایش بود یوسف فاطمه یارب چه وصیت فرمود که پس از مرگ همی سلسله بر پایش بود سید رضا مؤید @navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 موسي ابن جعفرم من - همدرد حيدرم من امام دل شکسته ام زندون شده خونه ي من از شدت تازيونه درد ميکنه شونه ي من غم لونه کرده گوشه ي اين دل ويرونه ي من به زير سيلي و کتک زخمي شده گونه ي من درسته زخميم خدا - درسته ميکشم بلا درسته جون ميدم تو غمها بدتر از اين نيست ناسزا- بشنوم از اين بي حيا به مادرم حضرت زهرا دلم گرفته - از اين زمونه به روي صورت - اشکهام روونه موسي ابن جعفرم من - همدرد حيدرم من غربت و غصه هاي من غم و به تصوير ميکشن وقتي که دشمنا دارن منو به زنجير ميکشن خدا ميدونه که ديگه شبيح مادر م شدم هر نفسي که ميزنم استخونهام تير ميکشن مرگ و ميبينم روبه روم - نشسته بغض توي گلوم تو غل و زنجير ميسوزه بازوم با اشک چشماي ترم - همش ميگم واي مادرم وقتي لگد ميخوره پهلوم دارم ميسوزم - از غم مادر چي بگم آخر - چي کشيد حيدر موسي ابن جعفرم من - همدرد حيدرم من آه و غم و غصه شده کار دلم هر روز و شب اگر که خون گريه کنم نداره هيچ جاي عجب وقتي مي بينم دشمنا در حال مستي و ترب در تاب و تب ميگم امون از دل زينب زير لب دل خونم و پريشونم - برا چي زنده بمونم غم طعنه مي زنه به جونم وقتي که خيلي تشنمه - با حنجر خشک روضه ي ذبيح العطشان و مي خونم گوشه ي زندون - با دل مضطر ذکرم همينه - غريب مادر موسي ابن جعفرم من - همدرد حيدرم من @navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 چطور زنده بماند؟ بعید می دانم سحر به صبح رساند ! بعید می دانم! چگونه ماه بتابد به آن سیه چالی که قدر نور نداند بعید می دانم خدا کند تن زنجیر بسته را دشمن به کوچه ها نکشاند بعید می دانم خدا کند که به تعجیل، دخترش، خود را به دیدنش برساند بعید می دانم به جسم او ستم تازیانه ها ای کاش تُوَل تُوَل ننشاند بعید می دانم لبان تشنۀ او را دو قطره آب خنک خدا کند بچشاند بعید می دانم ز بس شکسته شده، با اشارۀ ابرو قنوت وتر بخواند؟ بعید می دانم به دست های شکسته قنوت ممکن نیست مگر به آه کشاند بعید می دانم رسد به بام اجابت، دعای خلصنی مگر دعا برهاند بعید می دانم مگر شود که اجل بی اجازۀ محبوب ز دوست جان بستاند بعید می دانم به یک اشاره، خودش را رضا کنار پدر مگر شود نرساند؟ بعید می دانم برای این همه غربت مگر شود هرگز؟... که شیعه قدر نداند بعید می دانم دعا لباس فرج را به یار، پوشاند مگر ز خویش براند، بعید می دانم شاعر:محمود ژولیده @navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ای که درپای دعا دستی توانا داشتی درنیایش بال پروازی به بالا داشتی ولوله افتاد از شور تو درهفت آسمان درمناجات و دعا از بس که غوعا داشتی ذکر تو هر روز یا سبوح و یا قدوس بود باچنین آواز جا درعرش اعلا داشتی هیچ ازتاریکی زندان ننالیدی که تو خلوتی با خالق محبوب ویکتا داشتی جبرئیل ازگوهر اشکت به کف تسبیح داشت ای که درباغ دعا چشمی چو دریا داشتی ازنسیم مهر تو موسی کلیم الله شد درنفس هایت تو اعجاز مسیحا داشتی نور عشقت روشنی بخشید برسینای عشق درنگاه روشنت نور خدا را داشتی قدسیان مست تمنای تو می گشتند وتو رنگ وبو از گلشن سرسبز طاها داشتی گرچه سائید از غل وزنجیر پای تو ولی در ره عشق و وفا جانی شکیبا داشتی هر زمانی که عدو زد تازیانه بر تنت در دل خود دردی از غم های زهرا داشتی اجر روزه داریت این بود در افطار عشق کزشهادت باده ای ناب وگوارا داشتی تا قیامت ازسر دلدادگان خود مگیر سایه ای کز ابر رحمت رسرما داشتی جای دارد برفلک ناز آورد روز جزا گربگویی ای «وفایی» لطف مارا داشتی حاج سید هاشم وفایی @navaye_asheghaan
6319-1665309745290.mp3
1.27M
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 کشیده شعله در دلها ، عزای حضرت کاظم بسوز ای دل بسوز ای دل ، برای حضرت کاظم غریب آقا غریب آقا میان محبس هارون ، زغربت ناله ها میزد به اشک و آه جانسوزش ، رضایش را صدا میزد فضای تنگ و تاریکی ، انیس سوز و آهش شد بمیرم من بمیرم من ، که زندان قتلگاهش شد گرفته سندی شاهک ، ز مولای دو عالم جان تمام پیکرش نیلی ، شد از شلاق زندانبان شکنجه دیده و او با ، غمی دیرینه جان داده به زندان با تنی مجروح ، به زهر کینه جان داده شهید راه دین گشت و ، تنش تشعیع شد آنجا بسوز ای دل بسو ای دل ، به یاد روز عاشورا کفن آورده شد بهر ، ولیّ و حجت افلاک ولیکن جدّ او مانده ، تنش عریان به روی خاک شاعر : حاج امیر عباسی @navaye_asheghaan
13457.mp3
409.8K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ای پناهِ همه موسی بن جعفر پسر فاطمه موسی بن جعفر ما گدایانِ سرای تو هستیم،وَ بر تو دل بستیم باب الحوائج سائلانه بر،باب المراد تو،ببین که بِنشَستیم باب الحوائج دست ما و عنایت تو مولا کرمِ بی نهایت تو مولا یا مولا مدد یا مولا مدد یا مولا مدد یا مولا... با تو دل نوری از خدا گرفته کاظمین عطر کربلا گرفته قعرِ زندانِ،هارون بی وُجدان،چون جنّت و رضوان شد از دُعایت کُشته گشتی در،راه خدا و دین،ای دلبر دیرین جانم فدایت مرثیه خوان شدم با دیده ی تر گشته تابوت تو یک تخته ی در یا مولا مدد یا مولا مدد یا مولا مدد یا مولا... ای گل فاطمه ما را دعا کن دل ما را به عشقت آشنا کن کن دعا تا که،چون شهدا گردد،هستیِ ما قربان در راهِ اسلام وَ شَویم مثلِ،خوبانِ این عالَم،در آسمان مَشهور در اَرض گمنام وَ کنیم خدمت و همّتِ والا در مسیرِ رضای حق تعالی یا مولا مدد یا مولا مدد یا مولا مدد یا مولا... @navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ندارد کس در این عالم دل زاری که من دارم ندارد سینه‏ ای آه شرر باری که من دارم ندیده هیچ مظلومی چنین ظلمی که من دیدم ندارد چشم گردون چشم خونباری که من دارم ندارد هیچ زندانی نگهبانی که من دارم ندارد کس بعالم خصم خونخواری که من دارم شب و روزم بود یکسان ز تاریکی این زندان ندیده دیده گردون پرستاری که من دارم ندارد محرم رازی بجز این کنده و زنجیر ندیده دیده گردون شب تاری که من دارم بگیرم روزه و ذکر خدا هر دم به لب دارم نباشد روزه داری را چو افطاری که من دارم از این ظلمی که هارون می ‏کند بر من خدا داند کسی باور ندارد چشم خونباری که من دارم من در این کنج قفس غوغای محشر می ‏کنم پیروی از مادرم زهرای اطهر می‏کنم کاخ استبداد را بر فرق هارون دغل واژگون با نعره ‏ی اللّه اکبر می‏کنم تا زند سیلی به رویم سندی از راه ستم یاد سیلی خوردن زهرای اطهر می ‏کنم گر چه در قید غل و زنجیر می‏ باشم ولی استقامت در بر دشمن چو حیدر می ‏کنم گر ز پا و گردنِ رنجور من خون می‏ چکد یاد میخ و سینه‏ ی مجروح مادر می ‏کنم @navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 آی عاشقا آی عاشقا باید بریم به کاظمین بعد سفر به کاظمین بریم به بین الحرمین پای امام کاظمو تو غل و زنجیر ببینید شب شهادت آقا به پای غمهاش بشینید ببین که زندونی شده ببین پاهاش خونی شده تو بین زندون آقا ببین که مهمونی شده کی اومده کی اومده قدش چرا کمونیه دست به پهلو گرفته و پس چرا سینه اش خونیه ببین که مادر اومده زهرای حیدر اومده مادر قد خمیده ای با چشمای تر اومده مادر چرا قد شما کمونیه کمونیه چرا روی بازوهاتون نشونیه نشونیه زهر جفا زهرجفا دادن به آقای ماها ذکر لبای کاظمه ناله ی ای خداخدا جیگر آتیش گرفته و سوز عطش تو گلوشه خونش داره از رگای توی جیگرهاش می جوشه با احترام پیکرشو بیرون اوردن به خدا با احترام پیکرشو به خاک سپردن به خدا کسی نبود نیزه به اون پیکر لاغر بزنه یا که جلو چشاش کسی سیلی به خواهر بزنه کسی نبود که سرشو از بدنش جدا کنه کسی نبود که سرشو به روی نیزه جا کنه کسی نبود با سم اسب خرد و خمیرش بکنه کسی نبود خواهرش یه دم اسیرش بکنه حسین چرا قدت خمیده بگو کی رگهاتو بریده (٣) سروده جعفر ابوالفتحی @navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ندارد هیچکس در دل این زندان نشان از من نه من دارم خبر از خانه‌ام؛ نی خانمان از من . نسیمی‌گر گذر می‌کرد؛ دل چون غنچه وا می‌شد ولی آن هم گریزان ست؛ چون تاب و توان از من . تن من با دل زندان و زندانبان شده همرنگ پذیرایی کند با تازیانه، این میزبان از من . به حال من، دلِ آن آهن زنجیر می‌سوزد نمی‌خواهد که گردد دور؛ زنجیرِ گران از من . سَرَم را جز سر زانو کسی در بر نمی‌گیرد صبا، لطفی خبر بر غمگسارانم رسان از من . در زندان به روی ام باز خواهد شد؛ ولی روزی که نَبوَد هیچ باقی غیر مشتی استخوان از من . بر سیل ستم اِستاده و نستوه چون کوهم نمی‌یابند عجز و لابه هرگز، دشمنان از من . الهی من هم از تو همچو زهرا مرگ می‌خواهم به لب آورده ام جان؛ گیر ای جانانه جان از من . استاد علي انسانى @navaye_asheghaan
5005_1614757926771.mp3
1.54M
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 تو این کویر خستگی بال و پری شکسته دارم هیچ کی نمیشه باورش که من سری شکسته دارم 2 کنج این سیه چال می گیرم بونه دوباره دل شکسته ی من از این غم خونه دوباره اونکه برام می سوزه دل زندونه دوباره دلی شکسته دارم/ به خون نشسته دارم/ دستای بسته دارم/ وای وای وای در کنج این سیه چال/ وقتی که میرم از حال/ میشم شهید گودال/ وای وای وای فاطمه جان کجایی 3 مادر جان 2 برای فرزندم رضا دلم گرفته و می سوزم چشمای غرق خونمو به پاشنه ی این در می دوزم 2 تنم داره می سوزه به زیر این تازیونه می افته هی به جونم این نامرد چه وحشیونه حلقه به حلقه زنجیر پر از لخته های خونه بازم دارم می بارم/ خسته و بی قرارم/ دیگه توون ندارم/ وای وای وای موهام شده پریشون/ بادیده های گریون/ تنم شده پر از خون وای وای وای فاطمه جان کجایی 3 مادر جان 2 ساق پاهام شکسته و توون راه رفتن ندارم از درد پهلوهام همش من سر روی سجده میذارم 2 نفس دیگه نمونده به زیر این بار زنجیر از عمق دل کشیدم به سختی آه نفسگیر امون از این زمونه امون از دستای تقدیر دلم فتاده در تب/ چشمام می باره هرشب/ به یاد عمه زینب/ وای وای وای وای از نثار دشنام/ سنگ زدن از روی بام/ از ناله های الشام/ وای وای وای حسین غریب مادر 3 یا جدّاه 2 شاعر : رضا تاجیک @navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 حساس ترین آینه را می بردند بر شانۀ سنگ ها، کجا می بردند؟ با اینکه سلیمان زمانت بودی! تابوت تو را غلام ها می بردند تابوت نه، اشتباه گفتم ای وای با تخته ی پاره ای تو را می بردند با ساق شکسته پیکرت را، ای کاش پیچیده میان بوریا می بردند از تختۀ در، دست و سرت آویزان گیسوی تو در باد رها می بردند تا خشک شود نموری پیرهنت باید بدنت به کربلا می بردند آیینه ی تکه تکه ای بودی که از قصد، تو را چه با صدا می بردند ای کاش به جای جسر بغداد آقا بر نیزه سرت شام بلا می بردند شاعر:وحید قاسمی @navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 در میان هلهله سوز و نوا گم می شود زیر ضرب تازیانه ناله ها گم می شود بس که بازی می کند زنجیر ها با گردنم در گلویم گریه های بی صدا گم می شود در دل شب بارها آمد نمازم را شکست در میان قهقه صوت دعا گم می شود چهار چوب پیکرم بشکسته و لاغر شدم وقت سجده پیکرم زیر عبا گم می شود تازه فهمیدم چرا در وقت سیلی خوردنش راه مادر در میان کوچه ها گم می شود بین تارکی شب چون ضربه خوردم آگهم آه، در سینه به ضرب بی هوا گم می شود از یهودی ضربه خوردم خوب می دانم چرا گوشوار بچه ها در کربلا گم می شود ***قاسم نعمتی @navaye_asheghaan
17420_1614702189070.mp3
379.3K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 حاج رضا یعقوبیان گل پیغمبر موسی جعفر کاظمین گشته از غمش محشر آه و واویلا (۲) هفتمین مه شد راحت از غم ها می رود سوی حضرت زهرا آه و واویلا کاظمین باشد در عزا امشب از غم موسی کربلا امشب آه و واویلا شد شهید کین یوسف زهرا از غم داغش خون شده دلها آه و واویلا با دل سوزان دیده ی گریان جای موسی شد گوشه ی زندان آه و واویلا سندی از کینه بی بهانه زد گل زهرارا تازیانه زد آه و واویلا با خدای خود می‌کند نجوا شد ز داغ او غربتش معنا آه و واویلا مرگ خود را او از خدا میخواست هر کجا بهرش بزم غم برپاست آه و واویلا سوزد از داغش نورعین او شده در ماتم کاظمین او آه و واویلا خون دل عالم ز این همه بیداد پیکرش مانده بر پل بغداد آه و واویلا شد تنش تشیع آن امام پاک پیکر جدش پاره روی خاک آه و واویلا پیکر او بر دوش یاران بود جد او زیر سم اسبان بود آه و واویلا @navaye_asheghaan
. بخون از زینب امشب با صوت رسا و صلی الله علی ملیکة النسا . به زینب دل بستن یعنی راه شرف سلام ای نور چشمان شاه نجف . جای میدون روی منبر تو شدی فاتح خیبر بی نظیره هیبت زینب بین واژه ها بگردی تا همیشه واژه صبر شده محو حضرت زینب . سلام عقیله ،کرمت باشه علی الدوام عقیله سجده کرده به مقام تو دو عالم بانو واجب الاحترام عقیله . زینب زینب زینب … بخون از زینب دنیا رو به هم بزن و صل الله علی شفیقة الحسن عقیله الگوی راه امام حسین عقیله دلدار ماه امام حسین کوه اقتدار و احساس یه تنه به جای عباس همه دیدن که سپه داره این یه سر نا نوشته است واژه حضرت زینب مترادف با علمداره سلام عقیله میگم از شجاعتت مدام عقیله دل ما حسینی ها الان دمشقه دوست دارم تا حرمت بیام عقیله زینب زینب زینب زینب ✍ ‌. @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حسین! گوشه چشمی که حرف هادارم دلم گرفته فقط "شوق"کربلادارم توسرپناه منی یک نگاه کن اقا مگربه غیرحسینیه من کجادارم؟ =صَــــدَقِہ جاریِہ
Ziyarat Ashura.mp3
29.03M
"زیارت عاشورا " 🎙 🎙=صَــــدَقِہ جاریِہ
دنیاے بے حسین(ع) نفسگیر ومبهـم است هـرصبح بے سلام برایم جهـنم است آدم هـمیشہ دربدر شاہ ڪربلاست وقتے حسین(ع) اشرف اولاد آدم است ✋🏻 🌤 =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا