eitaa logo
کانال نوای عاشقان
17هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.5هزار ویدیو
392 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
شور3.mp3
5.24M
ملک مقرب تو... 🎤به نفس: کربلایی @navaye_asheghaan
1_5813776566.mp3
5.53M
ملک مقرب تو... 🎤به نفس: کربلایی @navaye_asheghaan
زینت عالم شده صحن و سرای رضا(ع) جان به فدای رضا ،جان به فدای رضا(ع) اهل سما و زمین،جنت و عرش برین سینه زنند همنوا، زیر لوای رضا (ع) جان بفدای رضا.... مرغ دلم روز و شب میل حرم دارد و میزند از سینه ام ،پر به هوای رضا (ع) زین خوشم اَر سائلم،سائل هرکس نِیَم شکر خدا که شدَم، عبد و گدای رضا(ع) جان بفدای رضا.... نغمه ی روی لبم زمزمه ی هر شبم بوده ز روز ازل ذکر ونوای رضا(ع) چشم همه عاشقان چشمه ی زمزمه بود بیمه شود آنکه کرد گریه برای رضا(ع) جان بفدای رضا.... ذکر لب شاپرک ورد لب هر ملک بوده هماره مدام مدح وثنای رضا(ع) جان بفدای رضا.... 💠💠💠1⃣0⃣9⃣5⃣💠💠💠 ⛈ 🦋 @navaye_asheghaan
✅بند اول شور و نوا میگیرم از ذکر قشنگ با رضا «ع» همون اقایی که داره جود وسخا اون اقایی که دردای دلمو درمونه امام رضا کرامتش رسیده به شاه وگدا اونی که خادمش همیشه همنوا با نوای خوش نقاره ها ش میخونه قلبی لدیک یا رضا جان یا شاه خراسان جانیم سنه قوربان سنه قوربان به درد ما هم بده درمان ای کعبه ی ایران جانیم سنه قوربان سنه قوربان بر خیل عشاق رضا ایوالله لاحول ولا قوة الا باالله ✅بند دوم باب المراد ذوق میکنم وقتی که اسم میاد تویی اباالکرم تویی اباالجواد «ع» تو ابالحسنی و تو اسوه ی ایمانی امام رضا با یه نگاه میدی براته کربلا مرده رو زنده میکنه با یه نیگا تویی قبله نما و تو کعبه ی ایرانی اسمت میاد دل میشه آزاد میره صحن گهرشاد میره کنار پنجره ی فولاد خیلی دلم کرده هوا تو دل میره برا تو میدی براته کربلا تو بر خیل عشاق رضا ایوالله لاحول ولا قوة الا باالله 💠💠2⃣0⃣2⃣7⃣💠💠 @navaye_asheghaan
✅بند اول میکنم ذُق باتو بودن داره خب شوق تا میخونم بی تملق من دارم به تو تعلق قطره قطره حوضت شوق بارش داره میره بالا بالا میزنه فواره ماهی یا با این آب عمریه مانوسن توی حوض اما نه عمقه اقیانوسن ببین ببین ببین ببین استغاثه مو ببر ببر ببر ببر تا حرم منو ✅بند دوم عاشقونه میزنه نقاره خونه نفسام دونه به دونه میرسه حرم شبونه هر جا دنیا باشم حوصله م سر میره یه سلام میدم بهت خستگی م در میره تا ورودیِ حرم میرسم تا که بگم منو توو بغل بگیر کربلا هم ببرم ببین ببین ببین ببین التماس مو ببر ببر ببر ببر تا حرم منو سلام میدن به زائرات رقص پرچمات حرم جلا میگیره از گنبده طلات ببین ببین ببین ببین التماس مو ببر ببر ببر ببر تا حرم منو 💠💠2⃣0⃣2⃣8⃣💠💠 @navaye_asheghaan
❁﷽❁ 💔❣ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌┅─‌ خوشا به حال کبوتر که مَحرم حرم است همیشه غرق طواف بهشــت محترم است حسین جان پر و بال دلم شکسـته خودت پـرم بده که هوای بهشــت در سرم است ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ اللهم ارزقنا فی الدنیا زیارةالحسین علیه السلام🤲 اللهم ارزقنا فی العقبیٰ شفاعةالحسین علیه السلام🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔅السَّلامُ عَلَیْکَ یا تالِیَ کِتابِ اللَّهِ وَتَرْجُمانَهُ ✅ سلام بر تو ای تلاوت کننده کتاب خدا و تفسیر کننده آیات او هستی 📚 فرازی از زیارت آل یاسین ۵ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
بارک الله نجـمـه امشب آفـتاب آورده‌ای وجه ناپـیدای حق را بی‌نـقـاب آورده‌ای در تراب امشب جمال بوتراب آورده‌ای یا به دامن احـمد خـتـمی مـآب آورده‌ای از دل دریای رحـمت دُرِّ نـاب آورده‌ای گل به دست خود گرفتی یا گلاب آورده‌ای؟ با جـلال آمــنـه مــرآت احــمــد زاده‌ای در حـقـیـقـت عــالـم آل مـحـمّـد زاده‌ای این پسر حُسن خدا را مظهر است و منظر است این پسر سر تا به پا، پا تا به سر پیغمبر است این پسر هم مصطفی هم فاطمه یا حیدر است تو چو مریم، این پسر عیسای عیسی پرور است این پسر در هفت دریای ولایت، گوهر است این پسر قرآن بابا روی دست مادر است این شه ملک قدر فرمانده جیش قضاست این همان جان جهان مولا علی موسی‌الرضاست بضعۀ ختم رسالت، روح قرآن است این بلکه هم جان جهان، هم یک جهان جان است این قدر قدر و نور نور و فرق فرقان است این من به قرآن می‌خورم سوگند، قرآن است این جان دین، اصل ولایت، روح ایمان است این شمع جمع انبـیا در بزم امکان است این لاله‌های وحی از فیض بهارش کرده گل بوسۀ موسی‌ابن‌جعفر بر عذارش کرده گل ادامه این شعر در فایل بعدی 👇👇 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹 @navaye_asheghaan
ادامه شعر مسدس ترکیب ولادت امام رضا از فایل قبلی بضعۀ ختم رسالت، روح قرآن است این بلکه هم جان جهان، هم یک جهان جان است این قدر قدر و نور نور و فرق فرقان است این من به قرآن می‌خورم سوگند، قرآن است این جان دین، اصل ولایت، روح ایمان است این شمع جمع انبـیا در بزم امکان است این لاله‌های وحی از فیض بهارش کرده گل بوسۀ موسی‌ابن‌جعفر بر عذارش کرده گل ظرف نامحدود دریاهای رحمت ساغرش آسمان گردیده چون پروانه بر دور سرش ضامن آمرزش خلقی است آهوی درش حافظ ایران اسلامی است در قم خواهرش جـد امـیـرالـمـؤمنـین، اُمّ ابـیـها مـادرش عالم هستی گرفته همچو کعبه در برش موسی عمران بیا فرزند موسی را ببین آدم و نوح و خلیل الله و عیـسی را ببین چار صحن او پناه چار رکن عالم است گندم مرغان صحنش عکس خال آدم است گـنبد زرین او خـورشید مـاه مریم است پیش احسانش به سائل گر جهان بخشد، کم است در زمین قصر بلندش، عرش عرش اعظم است شهر مشهد چون مدینه، او رسول اکرم است خسروان در کویش احساس حقارت می‌کنند انـبـیـاء و اولیـا او را زیـارت می‌کـنـند سایـۀ گـلـدسـته‌هـایش سجـده‌گـاه آفـتـاب آسمان بر خاک راه زائرش ریزد گلاب جبرئیل از جام سقا خانه‌اش نوشیده آب از حساب آسوده باشد زائرش روز حساب پای دیوار حریم قدس او یک لحظه خواب باشد از بیداری قدرش فزون اجر و ثواب بهـترین عـبد خـدا اینـجا خـدایی می‌کـند از تـمـام آفــریـنـش دلــربـایـی مـی‌کـنـد ای هـزاران کعـبه زیـر سـایۀ دیـوار تو بـار خـیـل انـبـیـا افــتـاده در دربـار تـو من کیم تا باشم ای وجه خدا، زوّار تو؟ خـارم و روئـیـده‌ام در دامـن گـلـذار تـو می‌کشی ناز مرا هر چند هـستم عار تو گـرچه بـودم با گـنـاهـم بـاعـث آزار تو هر چه می‌بینی بدی از من نمی‌رانی مرا من خجالت می‌کشم اما تو می‌خوانی مرا رأفتت نازم چرا از من حمایت می‌کنی؟ از جهنم در بهـشت خود هدایت می‌کنی زنده‌ام از فـیض سرشار ولایت می‌کنی همچنان از کـوثر نـورم سـقایت می‌کنی نه مرا می‌رانی از خود، نه شکایت می‌کنی قاتلت گر بر درت آیـد، عـنایت می‌کنی این که دشمن هم بوَد چون دوست مرهون شما عفو و جود و بذل و احسان است در خون شما کیستی تو؟ ظرف احسان خداوندی، رضا در کرم مثل خدا بی‌مثل و مانندی رضا من هـمه بی‌آبـرو، تو آبـرومنـدی رضا تیرگی بودم به بحر نورم افکندی رضا بس که آقایی، به رویم در نمی‌بندی رضا هر چه گریاندم دلت را، باز می‌خندی رضا تو رؤف اهل‌بیتی، لطف و احسان بایدت میـزبـانی و پـذیـرایی ز مهـمـان بایـدت من به زنجیر غمت عمری اسیرم یا رضا بسته شد از خاک زوّارت خمیرم یا رضا با تـولای شـمـا دادنـد شـیــرم یـا رضـا وز گنه در آستانت سر به زیرم یا رضا بار ده تا قـبر تو در بر بگـیـرم یا رضا لطف کن تا گوشۀ صحنت بمیرم یا رضا هرچه بودم هر چه هستم«میثم»کوی توأم از خجـالت کـورم اما عـاشق روی توأم ❇️ بررسی و نقد شعر: داستان پناه بردن آهو به امام رضا علیه السلام از دست صیاد و ضمانت آن حضرت در نزد صیاد تا رفتن و برگشتن آهو و ... در منابع روایی ما نیامده است؛ لیکن داستان های مشابهی با کمی تفاوت در مورد پیامبر اکرم در صفحه ۸۱ کتاب اعلام الوری طبرسی و در خصوص امام سجاد علیه السلام در صفحات ۳۲۴ کتاب اثبات الوصیله مسعودی و ۲۶۱ جلد ۱ کتاب الخرائج والجرائح قطب راوندی و در خصوص امام صادق علیه السلام در صفحات ۳۷۰ کتاب بصائر الدرجات شیخ صفار و ۱۱۲ جلد ۴۷ بحارالانوار علامه مجلسی نقل شده است که به نظر می آید داستان ساخته شده برای امام رضا علیه السلام ترکیبی از این چند روایت باشد دانشنامه امام رضا ج ۱ ص ۲۰۲ البته شیخ صدوق روایتی از پناه بردن یک آهو به حرم و مرقد امام رضا علیه السلام نقل کرده است که مدت ها بعد از شهادت ایشان رخ داده استِ عیون اخبار الرضا ج ۲ ص ۲۸۵ جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی سایت آستان وصال مراجعه کنید ضامن آمرزش خلقی است آهوی درش شاعر: غلامرضا سازگار 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹 @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فصل غـم و درد به پایان رسید جـان به تن عـالـم امکـان رسید مـاهـیـت سـورۀ انـسـان رسـیـد حضرت سلطانِ خراسان رسید عـرش به پـابـوسیِ طـوس آمده مـاه! بـبـین شـمس شـموس آمده خـیل ر‌ُسُـل مدیحه خـوانی کنند پیـر و جـوان دست‌فـشانی کـنند دل، تُـهی از هر نـگـرانی کـنند بـاده و پـیـمـانـه تـبــانـی کـنـنـد تا همه بـدمـست تر از هم شوند از قِــبَـل عـشـق تـو آدم شــونـد آی؛ جـگـرگـوشۀ طاهـا، رضـا رئـوف خــانـدانِ زهـرا، رضـا مثـل عـلـی شأن تو والا، رضـا سَـیّدِ اهـل بـیت مـوسـیٰ، رضـا ما هـمـه جا تـحـت پـنـاه تـوأیـم بــنــدۀ در بــنـد نــگــاه تــوأیــم غیر تو در دهر مُرادی که نیست اَباالحَسن، اَباالجـوَادی که نیست با تو خطا در اعتقادی که نیست در حرمت حرف کسادی که نیست بقیع هر چه ساکت و خلوت است در عوضش گرد تو جمعیّت است ادامه این مربع ترکیب در فایل بعدی 👇👇 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹 @navaye_asheghaan
ادامه شعر مربع ترکیب ولادت امام رضا از فایل قبلی آی؛ جـگـرگـوشۀ طاهـا، رضـا رئـوف خــانـدانِ زهـرا، رضـا مثـل عـلـی شأن تو والا، رضـا سَـیّدِ اهـل بـیت مـوسـیٰ، رضـا ما هـمـه جا تـحـت پـنـاه تـوأیـم بــنــدۀ در بــنـد نــگــاه تــوأیــم غیر تو در دهر مُرادی که نیست اَباالحَسن، اَباالجـوَادی که نیست با تو خطا در اعتقادی که نیست در حرمت حرف کسادی که نیست بقیع هر چه ساکت و خلوت است در عوضش گرد تو جمعیّت است اَمر، به فرمان خدا دست توست دردی اگر هست دوا دست توست بخشش ما روز جـزا دست توست حساب ما کتاب ما دست توست «عِنْـدَ تَطایِـرِ الکُـتُـب» در جـزا دسـت به دامـان تو هـسـتـیـم ما مـایـۀ دلـگـرمی ما کـیـست؟ تو شخصِ مُعین الضُّعَفا کیست؟ تو آبـروی دیـن خُـدا کـیـسـت؟ تـو حـجّ تــمـام فُـقـرا کـیـسـت؟ تـو وصف تو را همین که بشنیده است قـبله‌نما سمت تو چرخـیده است اشـاره‌ات معجـزه‌ها کرده است سنگِ مرا کـوهِ طلا کرده است به لال‌ها، بیان عطا کرده است تـکـلّمت کار عـصـا کرده است نقش و نگار پرده چون شیر شد مأمون غش کرده و تحـقـیر شد سر به کف پات کشیدن خوش است طعم طعام تو چشیدن خوش است با تو به اصل دین رسیدن خوش است سلسلةُ الذَّهَب شنیدن خوش است با سَـنـَدِ خـود از خُـدا گـفـتـه‌ای از « أنَا مِنَ شُـرُوطِها» گـفـته‌ای غـمزۀ تو« کُـنْ فَـیَکُونْ» می‌کند فـال مرا پُـر از شُـگُـون می‌کند از دل من، غصّه بُـرون می‌کند ذهـن مرا بـست جُـنـون می‌کـند تـا به سـویت راهـنـمـایـی شَـوَم هـمـنـفـس شـیـخ بـهــایـی شَـوَم مـحـل بده این هـمه اِصـرار را پَـر بـده ایـن مُـرغ گـرفـتـار را خـوب بـبـیـن حـالِ مـنِ زار را عـفـو کن این عـبـد خطاکار را « آمـدم ای شــاه پـنـاهــم بـده » « خـطّ امــانـی ز گـنـاهـم بـده» به « اَقْـرَحَ جُـفـونَـنـا» یت قـسـم به « اَسْـبَـلَ دُمـوعَـنـا » یت قـسـم به لـحـن جـانـسوز نـوایت قـسم به جـدّ سـر ز تن جـدایـت قـسم عـنایـتی به سـائـل خـویـش کـن اشک مـرا بـیـشتر از پیـش کن شاعر: محمود ژولیده 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹 @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امشب به روی مـأذنـه نـقّـاره می‌زنم چـشـمه شـدم بـرای تو فـوّاره می‌زنم تا صبح، مِی به عشق تو همواره می‌زنم طـرحی بـرای ایـن دل آواره می‌زنـم از سـمـت نــور، رایـحــۀ یــار آمــده غوغای عاشقی‌ست به میدان رزم عشق به به از این صلابت و این عزم و جزم عشق گشتم نگرد نیست نظامی به نظم عشق برخیز و بی‌درنگ بیا سمت بزم عشق دل دل نکـن که حـضرت دلـدار آمده مستی زِ حد فـراتر و باقی ست باده‌ها پُر از صدای شُرب شراب است جاده‌ها گـیـرند دست رهـگـذران را فـتـاده‌ها ای تکسوار جاده! نظر بر پـیاده‌ها… آن کس که خورده بر در و دیوار آمده ادامه این شعر مسمط در فایل بعدی 👇👇 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹 @navaye_asheghaan
مستی زِ حد فـراتر و باقی ست باده‌ها پُر از صدای شُرب شراب است جاده‌ها گـیـرند دست رهـگـذران را فـتـاده‌ها ای تکسوار جاده! نظر بر پـیاده‌ها… آن کس که خورده بر در و دیوار آمده شـاهـیـم اگـر، گـدای درِ آل حـیـدریـم دلـدادگـان خـواهـر و مـست بـرادریم تـنهـا دلیـل اینکه سرافراز محـشریم: سربازهای خانۀ مـوسی بن جعـفـریم ســربـازهـا به دار که ســردار آمــده وقـتـی نـگـاه ماه به گـهـواره‌ات فـتاد از شرم طرح چهرۀ تو پای پس نهاد مجنون شدند عاقل و دیوانه، ابر و باد حرف جنون زدیم، زلیـخا اشاره داد : یـوسـف ترین قـمـر سـر بـازار آمـده خورشید از نقـاب افق جـلـوه گر شده این فجر صادق است، کمال سحر شده خاک عین کیمیاست که وقت نظر شده پـژواک ذوالـفـقـار عـلی بـیـشتر شده چـون جـلـوه‌ای زِ حـیـدر کـرّار آمـده نـور رضا رسید، مـسـیحا درست شد دارالـشـفـا زدنـد، مــداوا درسـت شـد بست و رواق و صحن حرم تا درست شد مکه، مدینه، عـرش معـلّا درست شد یـا کــربـلا دوبــاره بـه تـکـرار آمـده وقـتـی نـگـاه مـی‌کـنـم از راه دورتـر چشمم به گنبد تو شود جفت و جورتر از هـرکجا، ضریح شـما پُر عـبـورتر باید صبور باشم، از این هم صبورتر در این حـریـم، خـیـل گـرفـتـار آمـده هر زائری برای زیـارت رسیده‌است اول هزار مـرتـبـه منّت کـشـیـده‌است هر نـادمی که گـاه گـنـاه آفـریـده‌است سلطان طوس آبرویش را خریده‌است در تـوبـه خـانـۀ تـو گــنـهـکـار آمـده هرگاه در هیاهوی حاجت دعا گرفت فـریـاد می‌زدنـد مـریضی شـفا گرفت هرکس که درد داشت، زِ هرجا دوا گرفت گـفـتـند: از کـنار ضریح رضا گرفت دارو بـیــار، ایـن هـمـه بـیـمـار آمـده فصل الخطابِ صحبتِ با یار کربلاست تـنـهـا نـشـانـۀ دل بـیـدار کـربـلاسـت مشهد که می‌روم دلم انگار کربلاست زائر شدم زیـارتِ این بار کـربلاست در بـزمـتـان (اسـیـر) عـلـمـدار آمـده ❇️ بررسی و نقد شعر: بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما با توجه به وجود ایراد یا ضعف محتوایی و معنایی در مصرع اول بیت؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور رفع ایراد موجود و همچنین انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید. هرکس که بهر خویش گناه آفریده‌است سلطان طوس آبرویش را خریده‌است شاعر: حمید رمی 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹 @navaye_asheghaan
عمری‌ست دلم در گرو این وادی‌ست این عشق، همیشگی‌ست؛ مادرزادی‌ست تو گریه نکرده می‌دهی حاجت را کی گفته دل پنجره‌ات فولادی‌ست؟ @navaye_asheghaan
"وَ تعزّ مَن تشاء وَ تذلّ مَن تشاء" کــار اگر شـد فقـط بــرای خــــدا چــه نیــازی بـوَد بـه روی و ریـــا پیشـه کـن راه صــدق و تقـــوا را عــزت و ذلـت است دست خـــدا سید محمدرضا شمس (ساقی) @navaye_asheghaan
اشعار امام صادق علیه السلام امام مسلکش از مردم زمانه جداست امام مظهر احقاق حق دین خداست امام گرچه خودش بنده خداوند است درست مثل خداوند، بی همانند است یقین بدان که مبری ز شک و تردید است امام سایه ندارد، امام خورشید است امام کعبه سیار و خلق حجاج اند خلایقند که او را همیشه محتاج اند خلایقند که باید به او سلام کنند به کعبه واجب شرعی ست احترام کنند خلایقند که باید گرامی اش دارند امام اوست، ولو خلق عمامه بگذارند اگرچه خلق بدون امام محرومند امام و خلق جهان لازمند و ملزومند اگرچه خلق جهان را ز اوست شانیتی به هر امام جماعت، سزاست جمعیتی اگرچه دین خداوند بی نیاز از ماست بدون مردم دنیا، امام هم تنهاست! سر خلافت اگر خلق اختلاف کند امام چاره ندارد مگر مصاف کند بنا به نص روایت امام چون کعبه ست که واجب است جهان گرد او طواف کند مطیع امر امامت همیشه پشت ولی ست اگرچه خلق علیه وی ائتلاف کند مطیع امر ولی بین کوچه ها باید بنا به خواست او تیغ را غلاف کند غلاف گفتم و بازویی آمده یادم مگر که قافیه اینک مرا معاف کند -- قیام همت و عزمی رفیع می‌خواهد امام شیعه محب نه! مطیع می‌خواهد! امام شیعه به تاریخ، خوش نگشته دلش دمی به همهمه شیعیان منفعلش به شیعه خود امامی علاقه‌مند نشد بخاری از دم آن شیعه گر بلند نشد امام، شیعه خود را عزیز می‌خواهد سر برهنه و شمشیر تیز می‌خواهد حدیث دین خدا، حرف تیغ و پیکار است اطاعت از ولی الله سخت دشوار است مطیع، بهر اطاعت همیشه آماده ست چنان که حضرت صادق نشان‌مان داده ست روایتی ست که خالی ز هرچه اشکال است ثقه ست چون سندش منتهی الآمال است که بود حضرت صادق به خانه دورانی رسید محضر او شیعه ای خراسانی گلایه کرد به حضرت؛ که یا امام ششم! برای معرکه آماده‌اند این مردم نظر کنید مساجد پر از مسلمان اند کنون که شکر خدا شیعیان فراوان اند به خلق حجت خود را دگر تمام کنید زمان آن نرسیده ست تا قیام کنید؟ سخن رسید بدین جا، کلام کامل شد غلام خانه حضرت به خانه داخل شد امام گفت بیا و اطاعت از من کن تنور خانه ما را بیا و روشن کن همین که گشت تنور از حرارتش آذین خلیل وار برو بین شعله ها بنشین غلام خانه که هارون مکی است اسمش بدون اینکه ببینند ترس در جسمش بدون حرف اضافه در آن تنور نشست امام صادق درب تنور را هم بست پس از گذشت زمانی، میان خوف و رجا امام گفت فلانی! تنور را بگشا همین که باز شد آن از شراره ها گلگون غلام سالم سالم پرید از آن بیرون! امام گفت فلانی! عجیب ترسیدی! نظاره کن که چنین است شیعه! فهمیدی؟ تویی که دعوی یاری شیعه ها داری بگو که شیعه اینگونه چندتا داری؟ رها ز همهمه شیعیان صوری باش اگر که شیعه شدی، شیعه تنوری باش تنور گفتم و دیدم قلم صبور نبود تنور حادثه تنها همین تنور نبود دوباره در تب و تابی عجیب افتادم تنور گفتم و آمد حکایتی یادم تنور حضرت صادق اگر گلستان شد تنور خولی ملعون ز شعله سوزان شد تنور حضرت صادق اگر که علم افروخت سر حسین میان تنور خولی سوخت سر عزیز خدا و تنور آن فاسق در آن زمانه کجا بود حضرت صادق؟ سری که بود سرآمد به کل مافیها سری که خفت به دامان حضرت زهرا سری که دل ز تمام فرشته ها می برد سری که خنده آن دل ز مرتضی می برد سری چنان که به شب های شامیان کوکب سری که بود فقط روی شانه زینب سری که بود چنان خطبه نبی، سخنش سری که گریه نمودند پنج تن به تنش چرا تمامی موهاش سخت سوخته اند؟ سر عزیز خدا را چه سان فروخته اند؟ صدای قرآنش را شنیده ای خولی؟ به چند درهم سر را خریده ای خولی؟ کشیده مسح ز خون بر سر و گرفته وضو کدام دست دو دندان شکسته است از او؟ @navaye_asheghaan
. بزرگداشت از یمن اوست خانه‌ی دل‌ها منور است مسرور و شاد، حضرت موسی‌بن‌جعفر است ذی‌القعده را رسید فروغ دوباره‌ای یعنی که ماه جلوه برانگیز اختر است از نسل مصطفاست اینکه شکوفا شده چنین در باغ عشق آینه‌دار صنوبر است همنام مصطفاست غنچه‌ی گلزار موسوی وز عطر اوست گلشن جان‌ها معطر است احمد شکفت پیش دوچشم ستاره‌ها حالا رخش به لوح بهشتی مصور است طفلی که گشت نور دو چشم امام عشق این نورسیده جاری الطاف کوثر است هفتم امام بوسه به رخساره‌اش زند رخساره‌ای که ماه به چشمش مسخر است گر خوانده‌اند شاهچراغش به بزم عشق این چلچراغ جلوه‌ی نورش مکرر است «یاسر» نرفت دست تهی از حریم وی گنجینه‌ی ولاست که لبریز گوهر است ✍ . @navaye_asheghaan
. بزرگداشت صدای ذکر تو شب را فرشته‌باران کرد عبور تو لب «شیراز» را غزل‌خوان کرد «کرم نما و فرود آ که خانه خانهٔ توست» بیا که چشم و دلت شهر را چراغان کرد چو خواهرت که ز «دریاچهٔ نمک» دل برد هوای زلف تو دریاچه را «پریشان» کرد نه شیخ شهر، تو شاهی که با چراغ رسید و برق عشق تو ما را گرفت و انسان کرد ولی چه حیف که آن طرهٔ خیال‌انگیز چه زود آمد و دل برد و روی پنهان کرد چه اشک‌ها که ضریحت به گونه‌ها جاری... چه دردها که خدا با دل تو درمان کرد شرابِ خون تو جوشید و جان «حافظ» را به جرعه‌ای غزل از جام غیب مهمان کرد و گنبد تو برای دل کبوترها چه مهربان شد و پرواز را چه آسان کرد سفر اگرچه چنین ناتمام ماند، ولی صدای پای تو «شیراز» را «خراسان» کرد ✍ . @navaye_asheghaan
. السَّلَامُ عَلَى الْإِمَامِ الرَّئوفِ الَّذِی هَیجَ أَحْزَانَ یوْمِ الطُّفُوفِ احساس می کنم که همین‌جاست جنتم هر وقت در حریم تو گرم زیارتم هرگز به جز تو از تو نمی خواهم ای رئوف این است آرزوی من این است حاجتم آهو شدم فقط که نوازش کنی مرا من صید مبتلا‌شده ی این ضمانتم یک سال می شود که به مشهد نیامدم یک سال می شود که فقط آهِ حسرتم خلوت‌گُزین صحنِ گوهرشاد تو..،منم یک شب سری بزن به من و کنج‌عزلتم در شهر شُهرتم شده دیوانه ی رضا در ماجرای عاشقی‌ات درس عبرتم گندم‌به‌دست..،گوشه ای از بارگاه تو با جبرئیل های حرم گرم صحبتم گاهی هوای مشهد و گاهی هوای قم... شکر خدا کبوتر بام کرامتم وقتی که شاه مملکت ماست شاه طوس پس خوش‌به‌حال من که در این مُلک،رعیتم جاروکش حریم تواَم..،نوکر تواَم گرد و غبار صحن تو شد تاج عزتم خورشید عالمِین،همین گنبد‌ِ طلاست بر بام تو دمیده شود صبح دولتم من در جوار غیرِ تو جا خوش نمی کنم من سالیان سال کنار تو راحتم کُلِّ عشیره..،نان‌خور موسی بن جعفریم قربان این گداشدنِ با‌اصالتم ای مهربان‌تر‌ از پدرم! دوست‌دارمت... از کودکی همیشه تو کردی حمایتم مُهر تو مُهر نیست..،مسیحایِ طوس ماست صد مُرده زنده می شود از عطر تربتم صد جرعه از شراب بهشتی اگر دهند با چای حضرتی‌ست فقط اوج لذتم محشر، شفیعِ گریه‌کنانِ تو فاطمه است زهرا به یُمن اشکِ تو کرده شفاعتم کامل‌ترین عبادت من نام حیدر است ذکر علی علی شده کُلِّ دیانتم سرباز حیدریم،نجف پادگان ماست... در لشگر امیرِ عرب گرمِ خدمتم صحن رضاست آینه ی صحن مرتضی... من محو در تجلیِ این بی نهایتم سلمانِ سرسپرده ی سَلمانیِ تواَم لطفاً بیا به دیدن من وقت رحلتم بابُ الجواد؛ بابِ مُرادِ دل من است عمریست داده ای به همین راه عادتم نُطقم کنار پنجره‌فولاد باز شد با ذکر یا رقیه بهم ریخت لُکنتم ای عُهده‌دار مجلس عطشان کربلا! من آن حسین‌گویِ دمِ دربِ هیئتم تو روضه‌خوان آن لب سرنیزه‌خورده ای من سینه‌چاکِ لطمه‌ی ذکر مصیبتم یَابْن‌َالشَّبیب‌گُفتنِ تو می کُشد مرا... گفتی:که زخم خورده‌ی آن هتک حرمتم ▪️ یابن الشبیب جد مرا بی هوا زدند یابن الشبیب جد مرا با عصا زدند ✍ . @navaye_asheghaan