eitaa logo
کانال نوای عاشقان
14.4هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
350 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ انتظار یعنی چه؟ سلام یوسف زهرا سلام حضرت عشق سلام صبح قشنگ بهار و فرصت عشق سلام ای پسر هر چه نور و زیبایی سلام آینه در آِینه شکوفایی دلم برای نگاهت بهانه می‌گیرد به هر که می‌رسد از تو نشانه می‌گیرد بیا که آمدنت مژده بهاران است ظهور دولت تو عید بیقراران است بیا که با تو دل من قرار می‌گیرد درخت صبر ز تو برگ و بار می‌گیرد شکوفه می‌دهد این باغ اگر بیایی تو چه می‌شود که از این زودتر بیایی تو بیا که آینه‌ها را جلا دهی مولا به هر چه قلب شکسته صفا دهی مولا بیا که خسته شدیم از غم جدایی‌تان تمام دار و ندارم شود فدایی‌تان بیا که زندگی‌ام اشک و ندبه و آه است همیشه ز زمزمه‌ام یا بقیه‌الله است در التهاب غم بی کسی بگو چکنم ؟ بس است این همه دلواپسی بگو چکنم ؟ شنیده‌ام چو بیایی بهار می‌آید به جان خسته عالم قرار می‌آید شنیده‌ام چو بیایی برای یاری تو حسین فاطمه با ذوالفقار می‌آید شنیده‌ام چو بیایی به دولت توحید به یمن آمدنت اعتبار می‌آید شنیده‌ام چو بیایی شکوه ظلمت و ظلم به چشم اهل یقین پست و خار می‌آید شنیده‌ام چو بیایی مسیح هم با توست به خاک بوسی تو جانثار می‌آید دلم خوش است به این مژده‌های آمدنت بیا بیا که بمیرم برای آمدنت برای صبح ظهور تو انتظار خوش است که انتظار برای وصال یار خوش است اگر چه روز دلم در فراق تاریک است رسیده است خبر که ظهور نزدیک است رسید مژده ی دیدار تو به ما مولا خدا به وعده ی خود می‌کند وفا مولا به عهد عشق و محبت چه سخت پابندم خدا گواه به‌غیر از تو دل نمی‌بندم رقیه گفت به ما انتظار یعنی چه تحمل غم و هجران یار یعنی چه اسیر آن همه اندوه و درد شیدا بود ولی کنار خرابه به یاد بابا بود چه انتظار عجیبی کشید این کودک هزار زخم زبان می‌شنید این کودک به دل امید پدر داشت کربلا تا شام و خیره بود نگاهش به سوی در تا شام به سر رسید جدایی پدر ز راه آمد ولی چگونه به پا نه به سر ز راه آمد نهاد در بغل خسته چون‌که سر با اشک گرفت لخته‌ی خون از سر پدر با اشک خرابه بود و سکوتی عجیب در دل شب و بیقرار‌تر از دختر ، عمه‌اش زینب به گریه گفت که ای عمه‌جان پدر آمد ببین که شام جدایی من به سر آمد تو را به جان سه‌ساله بیا ابا‌صالح به حق زمزمه ی ذکر یا اباصالح شعر:کمیل کاشانی ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ @navaye_asheghaan