eitaa logo
کانال نوای عاشقان
16.9هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.5هزار ویدیو
388 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
بند اول: مادر میان شعله ها /مهدی بیا وای در پشت در میزد صدا / مهدی بیا وای بیا بیا و مرهم به زخم مادر بگذار بیا بیا و در را از روی مادر بردار بیا امید مادر ۴ بند دوم: بیا و برپا کن عزا / مهدی بیا وای شد بسته دست مرتضا /مهدی بیا وای ببین ز داغ زهرا / دلش شکسته حیدر بیا طناب کینه / وا کن ز دست حیدر بند سوم: در کوچه محشر شد به پا / مهدی بیا وای زهرا به زیر دست و پا/ مهدی بیا وای از ضرب دست قنفذ/ کرده ورم بازویش ببین که خون می ریزد / از سینه و پهلویش بیا امید مادر ۴ بند چهارم: شکسته پهلویش چرا؟ / مهدی بیا وای نیلی شده رویش چرا؟ / مهدی بیا وای حسن به ناله گوید /نفرین به دست ثانی با ضرب پا پهلوی/ مادر شکسته ثانی بیا امید مادر ۴
‍ . با عج و گریز به روضه ی رو به پیری می رود هر روز نوکر بیشتر گرد پیری می نشیند روی این سر بیشتر همت حی علی خیر العمل کمرنگ شد خیر در پرونده ام دارم ولی شر بیشتر آی آقای عزیز ما بیا برگرد که... دور از تو می شوم هر روز بدتر بیشتر از من این من را بگیر و چشم گریانم بده چون مقرب می شوم با دیده ی تر بیشتر دیرتر در وا کنی، بر من تفضّل کرده ای دوست دارم که بمانم پشت این در بیشتر یا عزیز الله ما را هم به زهرا وصل کن وصل کن ما را به قدر و نور و کوثر بیشتر هر کسی دارد ارادت به علیِ مرتضی پشت او بوده دعای خیر مادر بیشتر قدر زهرا را کسی نشناخت غیر از مرتضی قدر او معلوم می گردد به محشر بیشتر دلخوریم از اهل یثرب، از علی نشناس ها دلخوریم این روزها از کوچه،... از در بیشتر آتش اول چوب را سوزاند، اما فکر کن: عمدتا آتش اثر دارد به معجر بیشتر ✍ ۱۳ آبان ۱۴٠۱ ......................... سه‌شنبه۲۴آبان‌ماه۱۴۰۱|۲۰ربیع‌الثانی۱۴۴۴ مداح : کربلایی .┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═
نمی خواهد مرا آن‌ یار که دنیاست خواهانش همان که کشته ما را ماجرای وصل و هجرانش از آن روزی که فهمیدیم..،صحرا خیمه‌گاهِ توست همیشه غبطه میخوردیم بر ریگ بیابانش دل مجنون شکست و قصه ی لیلی زبانزد شد همیشه رسم عشق این بوده..؛عاشق داده تاوانش قفس یا قصر؟! فرقش چیست وقتی یار آنجا نیست زلیخا هرکجا یوسف نبوده..، بوده زندانش همین آشفته‌حالی‌ ها نیازِ وصل معشوق است پشیمان می شود هرکس نمی گردد پریشانش برای رزق گریه..،چشم‌پوشی کن ز مالِ غِیر که ابری این چنین پایان نخواهد یافت بارانش حضور تو میان شهرِ ما حاشا نمی گردد کدامین سنگ‌فرشِ کوچه خواهد کرد کتمانش؟! کمال عقل یعنی فقر..،یعنی سائلت‌بودن که ما هر کس گدایت نیست میخوانیم نادانَش غریبِ بی محلّی‌ها! تو هم مثل حسن هستی همان مردِ کریم کوچه ها..،جانم به قربانش امیدِ آخر هر بچّه‌شیعه،چادر زهراست برای اینکه برگردی گره خوردم به دامانش تو را جان همان پهلو‌شکسته..،زودتر برگرد همان خانم که میخِ داغِ در افتاد بر جانش .... فقط ای کاش آتش صورت او را نمی سوزاند... میان آن ‌همه شعله گمانم نیست امکانش
. تویی تویی تنها / پناه من آقا یابن الحسن آقا / یابن الحسن آقا به مجلس ما هم / سری بزن آقا یابن الحسن آقا / یابن الحسن آقا صاحب عزای فاطمه کجایی شفای زخم سینه کی می‌آیی یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن ...... وقتی لگد بر در / آن بی حیا میزد مادر به پشت در / تو را صدا میزد محسن شش ماهه / که دست و پا میزد مادر دل خونش / تو را صدا میزد محسن شش ماهه شده فدایی منتقم فاطمه کی می‌آیی یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن ...... ببین داره مادر / از درد میمیره جوونه و اما / از زندگی سیره چی شده دستش رو / به پهلو میگیره رو بازوهاش جای / غلاف شمشیره نداره جز تو درد او دوایی منتقم فاطمه کی می‌آیی یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن .... حسین در مقتل / که دست و پا میزد زینب به روی تل / تو را صدا میزد سنان به پهلویش / که بی هوا میزد عمه به سر میزد / تو را صدا میزد تو وارث کشته سر جدایی منتقم حسین کی می‌آیی یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن 👇
به لحظه ای که در آن شعله ها نوا کرده برای آمدنت مادرت دعا کرده برای اینکه بگیری تو انتقامش را میان نافله هایش چه ناله ها کرده اگر که شیعه شدیم اعتقاد ما این است به یمن توست به ما هم گر اعتنا کرده  تو گفته ای که بود الگوی تو مادر تو همان که شیر خدا بر وی اقتدا کرده هزار سال گذشته هنوز عزاداری تمام عمر تو را غصه اش عزا کرده شنیده ام که بدست شماست پیرهنش نگه به پیرهنش بادلت چها کرده  برای زخم کبودش بیار دارویی همان که بهر ظهورت خدا خدا کرده @navaye_asheghaan
فراق تو بر دل شرر مي گذارد شب غصه را بي سحر مي گذارد به سوداي روي تو اي ماه زهرا دلم در شب خود قمر مي گذارد اگر تو بيايي ولي من نباشم چه داغي به روي جگر مي گذارد من آن طفل نامهربانم كه سر را به دامان لطف پدر مي گذارد كنار تو در روضه ها گريه كردن روي اشك هايم اثر مي گذارد عزادار زهرا دل غصه دارت شبي تلخ را پشت سر مي گذارد صداي نفس هاي مردي ميايد كه دارد به ديوار سر مي گذارد @navaye_asheghaan
درفاطمیه به سینه غوغا باشد دیده زغم فاطمه دریا باشد (هرقطره اشک ما زداغ زهرا) نذر فرج یوسف زهرا باشد @navaye_asheghaan
. صاحب عزا یابن‌الحسن خیر الوری یابن‌الحسن در پشت در، خیر النسا میزد صدا یابن‌الحسن مهدی مادر بیا کمک! به زخم ما زدن نمک تا پاره کرد قباله را پژمرده شد باغ فدک عَظَّمَ اللهُ لک الأجر یا سیدنا صاحب‌الزمان صاحب‌الزمان عَجّلَ اللهُ تعالی فرَجَک منجی‌جهان منجی‌جهان به عجل وفاتی زهرا عجل لولیک الفرج ای هستی و، دنیای من! إنسیّةَ الحَوراي من! حرفی بزن، جان علی من حیدرم، زهرای من! من همان شیر بیشه ام آتش خورده به ریشه ام بی‌پاسخ شد سلام من تنها تر از همیشه ام بخدا که شده بیتاب ایوب نبی از صبر علی، از صبر علی اینکه نامش شده تابوت حالا بنگر شد قبر علی، شد قبر علی به حال پریشان مولا عجل لولیک الفرج ای جان من، بر لب بیا آه ای اجل، امشب بیا قلب مرا آتش مزن ای دخترم زینب بیا جان بابا گریه نکن سخت‌‌ست اما گریه نکن صبر کن تو هم شبیه من تا عاشورا گریه نکن وای از آن لحظه‌ی جانسوز، شیون زنان وا محمداه وا محمداه روی تل عمه‌ی سادات فریاد زنان وا محمداه وا محمداه 👇 @navaye_asheghaan
خبری می‌رسد از راه، خبر نزدیک است آب و آیینه بیارید سحرنزدیک است طبق آیات و روایات رسیده، ای قوم! جمعۀ آمدن او به نظر نزدیک است قطره چون رود شود راه به جایی ببرد به دعای فرج جمع، اثر نزدیک است راه دور دل ما تا به درخیمه او از درخانۀ زهرا چقدر نزدیک است آه گفتم که در خانه و یادم آمد غربت مادر و اندوه پدر نزدیک است گرچه از آتش در سوخته جانم اما بیشتر، روضۀ کوچه به جگر نزدیک است باز کابوس سراغ پسری آمده است باز می‌لرزد و انگار که شر نزدیک است تا که افتاد زمین زلزله درعرش افتاد هاتفی گفت: قیامت به نظر نزدیک است دو قدم رفته نرفته نفسش بند آمد پسرش گفت بیا، خانه دگر نزدیک است داغ مادر به جگر می‌رسد اما انگار اثر داغ برادر به کمر نزدیک است
. بیت وحی و شعله های نار أَینَ المُنتَقِم سوخت در آتش گل و گلزار أَینَ المُنتَقِم این صدای ناله زهراست می آید به گوش از میان آن در و دیوار أَینَ المُنتَقِم مادر و شش ماهه باهم پشت در افتاده اند کار شد بر خادمه دشوار أَینَ المُنتَقِم خون محسن می‌چکد از آن درِ آتش زده خون زهرا ریزد از مسمار أَینَ المُنتَقِم با چهل نامرد شد در کوچه زهرا رو به رو وایِ من از این همه آزار أَینَ المُنتَقِم در کنار قبر زهرا نیمه شبها تا به صبح ناله میزد حیدر کرار أَینَ المُنتَقِم دید تا طشت پر ازخونِ حسن را خواهرش گفت با چشمان گوهر بار أَینَ المُنتَقِم نیزه داران آنقدَر بر پیکر اکبر زدند شد تنش مانند نیزه زار أَینَ المُنتَقِم با عمود آهنین افتاد آخر بر زمین با سر آن سر لشکر و سردار أَینَ المُنتَقِم خون اصغر را که می پاشید سمت آسمان گفت جدّت با دل خونبار أَینَ المُنتَقِم کرد با خون دلش مویِ سفیدش را خضاب بین مقتل سیدالاحرار أَینَ المُنتَقِم در میان قتلگه که دست و پا میزد حسین در حرم شد کار زینب زار أَینَ المُنتَقِم از حرم تا قتلگه میزد صدا (أَینَ الحسین) تا تنش را دید میزد زار أَینَ المُنتَقِم زجر ملعون دختر از قافله جا مانده را می‌کشد با زجر روی خار أَینَ المُنتقم زینبی که سایه اش را چشم نامحرم ندید شد تماشایی سرِ بازار أَینَ المُنتَقِم .............. صدای گریه میاد، میون مجلسمون داره آتیش میزنه، به زمین و آسمون صدای مرد غریبی/ که تو روضه ها میشینه ولی هیچ کس این آقا رو/ نمیبینه نمیبینه چشاش خیس اشکه دلش غرق خونه عزادار مادر خودش روضه خونه فلک خون گرفته چشای ترم رو زدند توی کوچه همه مادرم رو امون از غریبی 4 آقا جون قربونتم، به فدای قدمت میدونم با گناهام، همه جوره زدمت اما امشب اومدم تا/ تو نظر کنی به حالم بگو جون مادرت که/ میکنی آقا حلالم؟ میخوام با تو امشب با این سوز سینه بیام بین روضه بریم تا مدینه میگن از مریضا عیادت ثوابه میگن حال مادر وخیمو خرابه امون از غریبی 4 فاطمه همدم من، نرو جون بچه‌هام لحظه لحظه آب میشم، به تو می افته چشام هیچ کی تا حالا ندیده/ اشکای فاتح خیبر بعد تو همه میخندن/ به زمین خوردن حیدر بیا زندگیمو دوباره عسل کن بیا بچه هارو دوباره بغل کن به دورت بگردم برای همیشه کی گفت زخم بازوت دیگه خوب نمیشه؟ امون از غریبی 4 ✍ ............. روایت امام صادق 👇 لحظات آخر ای مسیحای علی اعجاز کن  جان زینب چشم خود را باز کن  ای کتاب عشق من بسته مشو  مثل مردم از علی خسته نشو ........ ابکنی یا ابالحسن وبک للیتامی (علی برای من و بچه‌های یتیمم گریه کن) ..... گریه کردم عقده از دل وا شود اما نشد در مدینه گشتم و گم گشته ام پیدا نشد جستجو کردم بسی در بین مظلومان اگر از علی و فاطمه مظلوم تر پیدا نشد ............ ای آنکه تویی نتیجه‌ی صوم و صلاة هم مصحف توحیدی وهم حج و زکات اسلام بُوَد رهین خون تو حسین بر روح مقدست درود و صلوات .👇 @navaye_asheghaan