#زمینه
#ایام_فاطمیه98
#حضرت_زهرا_س
بنداول👇
رو بستری و روز من تاریک و تاره
چشمم یه کاسه خونه و بارون میباره
غصه و غربت سهمم از این روزگاره
بغضی عجیب تو گلومه
خنده ی تو آرزومه
بیش از همیشه
میسوزی در بین بستر
بی حالی و قلب حیدر
آروم نمیشه
پاشو ببین که من دریایی از غمم
از پیش من نرو ای یار و همدمم
زهرای من نرو
بنددوم👇
معجرتو میگیری روی زخم ابروت
شب ها نمیذاره بخوابی درد پهلوت
حیدر بمیره که کبوده دست و بازوت
دو ماه و نیمه شکستی
چشماتو راحت نبستی
رنگت پریده
عجل وفاتی میخونی
تو اوج شور و جوونی
موهات سفیده
درد داری اما از تابوتت حرف نزن
زوده بری سفر ای تکیه گاه من
زهرای من نرو
بندسوم👇
فصل بهار عمر تو رو به خزونه
پیچیده بوی رفتنت هر جای خونه
همراه بچه های تو اشکم روونه
میسوزم از داغ مسمار
از خون مونده رو دیوار
از خشم چهل مرد
از رده سیلی به رخسار
از قصه ی گوش و گوشوار
در کوچه ای سرد
خوشبختی منو از نو رقم بزن
پاشو جلو چشام بازم قدم بزن
زهرای من نرو
#علیرضا_پناهیان
#فاطمیه
.
#زمینه
#ایام_فاطمیه98
#حضرت_زهرا_س
بنداول👇
چهل تا بی مروّت غرورمو شکستن
جلو چشای مردم دستای من رو بستن
اینقدر زدن با مشت و لگد به پهلوی تو
که با صدای ناله ات شیرازمو گسستن
زهرا
با سیلی زدن تو دهنت
زیر دست و پا رفت بدنت
آتیش گرفت اعضای تنت
ای وای زهرا
بنددوم👇
گاهی میلرزی اما گاهی میسوزی از تب
نمیتونی بخوابی از درد سینه هر شب
بی حال رو بستری و دستات رمق ندارن
تا بزنی دوباره شونه به موی زینب
زهرا
تیره و تار میبینن چشات
بند نمیاد خون پهلوهات
شکسته چند تا از دنده هات
ای وای زهرا
بندسوم👇
داری میری و بی تو علی میمونه تنها
وعده ی بعدی ما تنگ غروب تو صحرا
همونجا که حسینت زخمی تیغ و نیزه
تنش میشه لگدمال به زیر سم اسبا
زهرا
سرو میزنن به نیزه ها
هلهله ها میکنن به پا
میسوزه تو شعله خیمه ها
ای وای (زهرا/حسین)
@emame3vom
#علیرضا_پناهیان
#فاطمیه
.
#واحد
#ایام_فاطمیه98
#واحد_حضرت_زهرا_س
بنداول👇
فاطمه ام ابیها، بهترین مادر دنیا
الگوی زینبی و صد هاجر و مریم و حوّا
تو ام الشهدایی
شفیعه ی جزایی
و بانی بهشت
آه
خدا اسمتو با زر
کناره اسم حیدر
به هر سینه نوشت
تحت فرمان تو ارض و فلک هستن بی بی جانم
آستان بوس تو جن و ملک هستن بی بی جانم
فاطمه ام ابیها
بنددوم👇
فاطمه نور دو عالم، رازق هر ماه و سالم
دستمو گرفتی مادر پس نده به کس حوالم
الا ای گل نازم
به عشق تو مینازم
بواللّٰهه قسم
آه
دلم پیش تو گیره
بدون تو میگیره
بی بی جان نفسم
مرغ دل هر شب و روز از غم عشق تو میخونه
یک دعا کن تو در حق من مجنون و دیوونه
فاطمه ام ابیها
بند سوم👇
فاطمه قبلهٔ حاجات، منشأ و چشمه ی خیرات
زندگیمون به فدای روضه هات جدّه ی سادات
میسازیم ما بزودی
به کوری سعودی
حریمی با صفا
آه
روی قبر تو مادر
به اذن شاه خیبر
مث کرب و بلا
میپیچه عطر و بوی یاس تو هر صحن و رواق اون
دسته دسته میاد زائر میشن مجنون، زیر بارون
فاطمه ام ابیها
#علیرضا_پناهیان
#فاطمیه
.
#واحد
#ایام_فاطمیه98
#واحد_حضرت_زهرا_س
بنداول👇
من روضه خوان یاس قد کمانم
رفته ز دستم مادر جوانم
(گریه شده کارم ،از دیده خون بارم
زینب منم دائم عزادارم)
بنددوم👇
ای پدر دل خستهام
بال و پر بشکستهام
پای بستر دل غمین
من روز و شب بنشستهام
شد شروع محنتم
ابتدای غرببتم
من به اشک حسرتم
هر زخم مادر شستهام
میکشد آه از درون
شد نفسها غرق خون
آه مادر لاله گون
از نالههای خسته ام
من روضه خوان یاس قد کمانم
رفته ز دستم مادر جوانم
(گریه شده کارم ،از دیده خون بارم
زینب منم دائم عزادارم)
بندسوم👇
دریای خون گردیده چشمم امشب
بابا بگو از بیکسیه زینب
شد رفتنی مادر
با ضربهی آن در
زینب منم دائم عزادارم
(گریه شده کارم ،از دیده خون بارم
زینب منم دائم عزادارم)
بند چهارم👇
پیشم بمان ای بانوی مدینه
چه کرده با تو زخم روی سینه
اشکم شده جاری
با ناله و زاری
گرچه جوانی دست به دیواری
(گریه شده کارم ،از دیده خون بارم
زینب منم دائم عزادارم)
بندپنجم👇
دیدن روی کبود
شعله زد بر تار و پود
مادرم جرمش چه بود
اینگونه شد نقش زمین
بشکند دستی که زد
غُربت ما را سند
مادر ما شِکوِه کرد
پس کو امیرالمومنین
من روضه خوان یاس قد کمانم
رفته ز دستم مادر جوانم
(گریه شده کارم ،از دیده خون بارم
زینب منم دائم عزادارم)
بند ششم👇
کنج خانه بسترت
نالههای آخرت
ای فدای پیکرت
خورده به در بال و پرت
لرزش زانوی تو
گشته نیلی روی تو
زخمِ بر بازوی تو
گیسو پریشان دخترت
ای امان از میخِ در
روی تو افتاده در
دستهایم بسته بود
شرمندهی تو حیدرم
من روضه خوان یاس قد کمانم
رفته ز دستم مادر جوانم
(گریه شده کارم ،از دیده خون بارم
زینب منم دائم عزادارم)
.
#واحد
#ایام_فاطمیه98
#واحد_حضرت_زهرا_س
بنداول👇
من روضه خوان یاس قد کمانم
رفته ز دستم مادر جوانم
(گریه شده کارم ،از دیده خون بارم
زینب منم دائم عزادارم)
بنددوم👇
ای پدر دل خستهام
بال و پر بشکستهام
پای بستر دل غمین
من روز و شب بنشستهام
شد شروع محنتم
ابتدای غرببتم
من به اشک حسرتم
هر زخم مادر شستهام
میکشد آه از درون
شد نفسها غرق خون
آه مادر لاله گون
از نالههای خسته ام
من روضه خوان یاس قد کمانم
رفته ز دستم مادر جوانم
(گریه شده کارم ،از دیده خون بارم
زینب منم دائم عزادارم)
بندسوم👇
دریای خون گردیده چشمم امشب
بابا بگو از بیکسیه زینب
شد رفتنی مادر
با ضربهی آن در
زینب منم دائم عزادارم
(گریه شده کارم ،از دیده خون بارم
زینب منم دائم عزادارم)
بند چهارم👇
پیشم بمان ای بانوی مدینه
چه کرده با تو زخم روی سینه
اشکم شده جاری
با ناله و زاری
گرچه جوانی دست به دیواری
(گریه شده کارم ،از دیده خون بارم
زینب منم دائم عزادارم)
بندپنجم👇
دیدن روی کبود
شعله زد بر تار و پود
مادرم جرمش چه بود
اینگونه شد نقش زمین
بشکند دستی که زد
غُربت ما را سند
مادر ما شِکوِه کرد
پس کو امیرالمومنین
من روضه خوان یاس قد کمانم
رفته ز دستم مادر جوانم
(گریه شده کارم ،از دیده خون بارم
زینب منم دائم عزادارم)
بند ششم👇
کنج خانه بسترت
نالههای آخرت
ای فدای پیکرت
خورده به در بال و پرت
لرزش زانوی تو
گشته نیلی روی تو
زخمِ بر بازوی تو
گیسو پریشان دخترت
ای امان از میخِ در
روی تو افتاده در
دستهایم بسته بود
شرمندهی تو حیدرم
من روضه خوان یاس قد کمانم
رفته ز دستم مادر جوانم
(گریه شده کارم ،از دیده خون بارم
زینب منم دائم عزادارم)
.