❁﷽❁
✨
🔷 السَّلامُ عَلَیْكَ یا بَقِیَّةَ اللَّهِ فى اَرْضِهِ.. 🔷
باز آ قرار دل که به دلها قرار نیست
داغی به سینه سختتر از انتظار نیست
هر گلهای به صاحب خود دارد اعتبار
ما را بدون صاحب خود اعتبار نیست
در روزگار غیبت تو صبح ما به چشم
غیر از غروب غربت و جز شام تار نیست
هر چند در فراق تو یک چند زندهایم
دوران انتظار به جز احتضار نیست
گیرم ولایت دو جهان را به ما دهند
ما را به جز ولای شما افتخار نیست
بیاقتدار دولت حق تو شیعه را
با اقتدار ارض و سما اقتدار نیست
بر عاشقی که میکشدش درد انتظار
خوشتر ز اشک و سوز دل و حال زار نیست
از بس که بیتو تیره شده روزگار ما
فرقی میان مغرب و لیل و نهار نیست
بر بوستان وحی حکومت کند خزان
زاغان شدند مرغ هزار و هزار نیست
گیرم که لحظهها همه گردند صبح عید
دنیا برای منتظران جز مزار نیست
میثم برای عاشق مهدی در این زمان
بیلحظه ظهور به از اوج دار نیست
اصغر چرمی
#مناجاتـفراقـامامـزمان علیه السلام
🌴انتشار همراه با ذکرِ نامِ شاعر و ذکرِ یک صلوات هدیه به
حضرت حجه بن الحسن عج الله تعالی فرجه الشریف لطفاً
✨
گنجینه اشعار امام زمان (عج)
#تعجیل_در_امر_فرج ((صلوات))
#شعری که ایت الله بهجت(ره) در فراق امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، در اواخر عمرشان زمزمه می کردند
با کدام آبرو، روز شمارش باشیم؟
عصرها منتظر صبح بهارش باشیم؟
سال ها منتظر سیصد و اندی مرد است
آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم...
گیرم امروز به ما اذن ملاقاتی داد
مرکبی نیست که راهی دیارش باشیم
سال ها در پی کار دل ما افتاده
یادمان رفت کمی در پی کارش باشیم
ما چرا؟ خوبترین ها به فدای قدمش
حیف او نیست که ما میثم دارش باشیم؟
اگر آمد خبر رفتن ما را بدهید
به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
باذکر صلوات✅
#تعجیل_در_امر_فرج ((صلوات))
.
#امام_زمان
برلبم دارم سلامت یوسف زهرا سلام
چشم من بی آنکه بیند، آن رخ زیبا سلام
دل خوشم بر مستحبی که جوابش واجب است
آشنایی که غریبی می کنی با ما سلام
آل یاسین خوانِ ارکان ظهورت گشته ام
پا بنه بر دیده، پاسخ گو سلامم را سلام
بین مردم هر سلامی را سلامت در پی است
چشم بد دور از شما جانت سلامت با سلام
نه فقط جمعه که هر روزم شروعش با شماست
روبه قبله هر نمازم می شود آقا سلام
به عمویت رفته ای در قد و قامت ای عزیز
کی شود چشمم دهد بر آن قده رعنا سلام
در مدینه یا نجف یا جمکران یا مشهدی
یا عراقی در زیارت بر شما آنجا سلام
یاد ماهم باش وقتی می دهی در کربلا
بر شهید تشنه لب، بر زینب کبری سلام
یاد ما کن در زیارت خواندنِ ناحیه ات
می دهی وقتی برآن قربانی تنها سلام
در فرازی که سلامت می رسد بر جسم او
بی کفن افتاده پاره پاره در صحرا سلام
یا درآنجا که نشسته، قاتلش بر سینه اش
می دهی بر خواهرش بر مادرش زهرا سلام
رسول رشیدی راد ✍
#تعجیل_در_امر_فرج ((صلوات))
.
Voice changer with effects (https://play.google.com/store/apps/details?id=com.baviux.voicechanger)4_5798480658787469062.mp3
زمان:
حجم:
1.95M
شاید این جمعه بیاید#شاید
👇👇
خبر آمد خبری در راه است
سرخوش آن دل که از آن آگاه است
شاید این جمعه بیاید … شاید
پرده از چهره گشاید … شاید
دست افشان … پای کوبان می روم
بر در سلطان خوبان می روم
می روم بار دگر مستم کند
بی سر و بی پا و بی دستم کند
می روم کز خویشتن بیرون شوم
در پی لیلا رخی مجنون شوم
هر که نشناسد امام خویش را
بر که بسپارد زمان خویش را
با همه لحظه خوش آواییم
در به در کوچه ی تنهاییم
ای دو سه تا کوچه ز ما دورتر
نغمه ی تو از همه پر شور تر
کاش که این فاصله را کم کنی
محنت این قافله را کم کنی
کاش که همسایه ی ما می شدی
مایه ی آسایه ی ما می شدی
هر که به دیدار تو نایل شود
یک شبه حلال مسائل شود
دوش مرا حال خوشی دست داد
سینه ی ما را عطشی دست داد
نام تو بردم لبم آتش گرفت
شعله به دامان سیاوش گرفت
نام تو آرامه ی جان من است
نامه ی تو خط اوان من است
ای نگهت خاست گه آفتاب
در من ظلمت زده یک شب بتاب
پرده برانداز ز چشم ترم
تا بتوانم به رخت بنگرم
ای نفست یارومدد کار ما
کی و کجا وعده ی دیدار ما
دل مستمندم ای جان به لبت نیاز دارد
به هوای دیدن تو هوس حجاز دارد
به مکه آمدم ای عشق تا تو را بینم
تویی که نقطه ی عطفی به اوج آیینم
کدام گوشه ی مشعر
کدام گوشه ی منا
به شوق وصل تو در انتظار بنشینم
ای زلیخا دست از دامان یوسف بازکش
تاصبا پیراهنش را سوی کنعان آورد
ببوسم خاک پاک جمکران را
تجلی خانه ی پیغمبران را
شعر از : مرحوم آقاسی
#تعجیل_در_امر_فرج ((صلوات))
@navaye_asheghaan
Voice changer with effects (https://play.google.com/store/apps/details?id=com.baviux.voicechanger)1_3194346336.mp3
زمان:
حجم:
1.95M
شاید این جمعه بیاید#شاید
خبر آمد خبری در راه است
سرخوش آن دل که از آن آگاه است
شاید این جمعه بیاید … شاید
پرده از چهره گشاید … شاید
دست افشان … پای کوبان می روم
بر در سلطان خوبان می روم
می روم بار دگر مستم کند
بی سر و بی پا و بی دستم کند
می روم کز خویشتن بیرون شوم
در پی لیلا رخی مجنون شوم
هر که نشناسد امام خویش را
بر که بسپارد زمان خویش را
با همه لحظه خوش آواییم
در به در کوچه ی تنهاییم
ای دو سه تا کوچه ز ما دورتر
نغمه ی تو از همه پر شور تر
کاش که این فاصله را کم کنی
محنت این قافله را کم کنی
کاش که همسایه ی ما می شدی
مایه ی آسایه ی ما می شدی
هر که به دیدار تو نایل شود
یک شبه حلال مسائل شود
دوش مرا حال خوشی دست داد
سینه ی ما را عطشی دست داد
نام تو بردم لبم آتش گرفت
شعله به دامان سیاوش گرفت
نام تو آرامه ی جان من است
نامه ی تو خط اوان من است
ای نگهت خاست گه آفتاب
در من ظلمت زده یک شب بتاب
پرده برانداز ز چشم ترم
تا بتوانم به رخت بنگرم
ای نفست یارومدد کار ما
کی و کجا وعده ی دیدار ما
دل مستمندم ای جان به لبت نیاز دارد
به هوای دیدن تو هوس حجاز دارد
به مکه آمدم ای عشق تا تو را بینم
تویی که نقطه ی عطفی به اوج آیینم
کدام گوشه ی مشعر
کدام گوشه ی منا
به شوق وصل تو در انتظار بنشینم
ای زلیخا دست از دامان یوسف بازکش
تاصبا پیراهنش را سوی کنعان آورد
ببوسم خاک پاک جمکران را
تجلی خانه ی پیغمبران را
شعر از : مرحوم آقاسی
#تعجیل_در_امر_فرج ((صلوات))
╔ ✾ ✾ ✾ ════════╗
@navaye_asheghaan
╚════════ ✾ ✾ ✾ ╝
شاید این جمعه بیاید#شاید
خبر آمد خبری در راه است
سرخوش آن دل که از آن آگاه است
شاید این جمعه بیاید … شاید
پرده از چهره گشاید … شاید
دست افشان … پای کوبان می روم
بر در سلطان خوبان می روم
می روم بار دگر مستم کند
بی سر و بی پا و بی دستم کند
می روم کز خویشتن بیرون شوم
در پی لیلا رخی مجنون شوم
هر که نشناسد امام خویش را
بر که بسپارد زمان خویش را
با همه لحظه خوش آواییم
در به در کوچه ی تنهاییم
ای دو سه تا کوچه ز ما دورتر
نغمه ی تو از همه پر شور تر
کاش که این فاصله را کم کنی
محنت این قافله را کم کنی
کاش که همسایه ی ما می شدی
مایه ی آسایه ی ما می شدی
هر که به دیدار تو نایل شود
یک شبه حلال مسائل شود
دوش مرا حال خوشی دست داد
سینه ی ما را عطشی دست داد
نام تو بردم لبم آتش گرفت
شعله به دامان سیاوش گرفت
نام تو آرامه ی جان من است
نامه ی تو خط اوان من است
ای نگهت خاست گه آفتاب
در من ظلمت زده یک شب بتاب
پرده برانداز ز چشم ترم
تا بتوانم به رخت بنگرم
ای نفست یارومدد کار ما
کی و کجا وعده ی دیدار ما
دل مستمندم ای جان به لبت نیاز دارد
به هوای دیدن تو هوس حجاز دارد
به مکه آمدم ای عشق تا تو را بینم
تویی که نقطه ی عطفی به اوج آیینم
کدام گوشه ی مشعر
کدام گوشه ی منا
به شوق وصل تو در انتظار بنشینم
ای زلیخا دست از دامان یوسف بازکش
تاصبا پیراهنش را سوی کنعان آورد
ببوسم خاک پاک جمکران را
تجلی خانه ی پیغمبران را
شعر از : مرحوم آقاسی
#تعجیل_در_امر_فرج ((صلوات))
@navaye_asheghaan