. |⇦•برسانید نگار.... #مناجات_با_امام_رضا علیه ااسلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی ●━━━━━━─────── برسانید نگار و سر و سامان مرا بگذارید سر راه حرم، جان مرا کعبه یک سنگ نشان است، خدا کم نکند لطف پی در پی سلطان خراسان مرا گر جدا ماندم از آن ماه، ملامت نکنید چه کنم؟ چرخ فلک سرزده فرمان مرا چند وقت است نخورده به ضریحش دستم بفرستید به مشهد، غمِ تهران مرا آی مردم همه آبرویم دست رضاست من گنه کردم و داده همه تاوان مرا گریه ام خنده ندارد، دل من تنگ شده باز کن گوشه ای از خلوت ایوان مرا حال شبهای گدا را چه کسی می داند صبح کن جان جوادت شب هجران مرا از همین فاصله دور، سلام آقا جان مهربان! دست بکش موی پریشان مرا تن بیمار مرا باز در آغوش بگیر اینقدر طول نده مهلت درمان مرا قبرم از شوق وصال تو به هم می ریزد قدمی رنجه کن آن لحظه پایان مرا نمک سفره ما چیست؟ اباعبدالله می دهند از سر این سفره فقط نان مرا گفت گودال برای بدنم تنگ شده با نوک پا نشکن سنگ سلیمان مرا ازلب خشک وترک خورده من دست بکش با ته نیزه نزن اینهمه دندان مرا #شاعر: #رضا_دین_پرور ایام #شهادت_امام_رضا .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... #امام_رضا #روضه_امام_رضا_علیه_السلام #حاج_عباس_واعظی #چهارشنبه_های_امام_رضایی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇

#سرود #میلاد_امام_زمان عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف #حاج_عباس_واعظی #سبک_باز_هوای_نجفم_آرزوست از گل نرگس همه جا همه جا گلشن است دیده زهرا به گلش به گلش روشن است ای گل نرگس مددی مددی مهدیا خیز زجا به یاد او ساقیا از قد سرو او بگو ساقیا باده بده سبوسبو ساقیا که موسم شادی مرد و زن است ای گل نرگس مددی خیل ملک آمده صف می‌زنند نعره و بانگ لاتخف می‌زنند اهل زمین ز شوق کف می‌زنند که موسم شادی مرد و زن است ای گل نرگس مددی اختر آسمان جان آمده مهر فروزان جهان آمده مهدی صاحب الزمان آمده که موسم شادی مرد و زن است ای گل نرگس مددی شاد دل حضرت زهرا شده یازدهم گلش شکوفا شده ببین که گل از گل او وا شده که موسم شادی مرد و زن است ای گل نرگس مددی تا گل لبخند شکوفا کند بهار را به خنده احیا کند دیده خود را به جهان وا کند که موسم شادی مرد و زن است ای گل نرگس مددی

#امیرالمؤمنین دلبسته مرام کسی جز علی نباش در زندگی غلام کسی جز علی نباش #حـــاج_عباس_واعظـــی #مدح_امیرالمؤمنین دلبسته ی مرام کسی جز علی نباش در زندگی غلام کسی جز علی نباش گفتم به دل:اگر پیِ مستیِ دائمی ِمنْ بعد مست جام کسی جز علی نباش حتی به وقتِ نامگذاریِ طفل خود اصلا به فکر نام کسی جز علی نباش دنیا پدید آمد و پروردگار گفت: دنیا!مطیع و رام کسی جز علی نباش تنها نصیحت پدرم این کلام بود: در زندگی غلام کسی جز علی نباش ✍️#احسان_نرگسی . @navaye_asheghaan

#شب_اول_محرم #نوحه_امام_حسین_علیه_السلام #حاج_عباس_واعظی سفره‌ی ماه عزا، خوان اباعبدالله باز عالم شده مهمان اباعبدالله لک لبیک حسین از همه‌سو می‌شنوم فاطمه داده فراخوانِ اباعبدالله یا اباعبدالله،یا اباعبدالله... آمده بزم پسر را سر و سامان بدهد مادری بی سر‌و‌سامانِ اباعبدالله خیمه برپاست، عزادار چقدر آمده‌است ای بنازم به محبانِ اباعبدالله یا اباعبدالله،یا اباعبدالله... همگی سر به گریبانِ غم غربت او همگی سائل احسانِ اباعبدالله این جوانان که همه گریه‌کن و سینه‌زنند همه قربان جوانانِ اباعبدالله یا اباعبدالله،یا اباعبدالله... <بوی پیراهن خونین کسی می‌آید> عرش را کرده پریشانِ اباعبدالله با لبِ تشنه، لبِ بام سفیرش می‌گفت به فدای لب عطشانِ اباعبدالله یا اباعبدالله،یا اباعبدالله... تن‌مسلم که زمین خورد، صدا کرد:  «حسین» سرش افتاد به دامانِ اباعبدالله یا اباعبدالله،یا اباعبدالله... شاعر:امیر_عظیمی @navaye_asheghaan

#توسل_امام_حسین_علیه_السلام #حاج_عباس_واعظی غرق بودم در لجن زار گناه نامه ی اعمال من یکسر سیاه روز من تا شب، شب من تا به صبح بی خبر از پرتو خورشید وماه نفس سرکش هم عنانم گشته بود عمر من در هرزگی می شد تباه تا که از لطف خدای عاصیان حضرت ارباب بنمودم نگاه زان نگاه رحمت آمیز حسین کم کمک گشتم ز لطفش سر به راه با سر ببریده دستم را گرفت ناله کردم سوختم باسوز و آه تا ابد گر که گذارم سر به مهر من چه سان آرم به جا،شکر اله ای سر و جانم فدایت یا حسین بی پناهان را تو هستی تکیه گاه کلب درگاه تو باشد واعظی ای همه عالم گدایند و تو شاه شاعر:حاج کاظم واعظی @navaye_asheghaan

#شب_اول_محرم #نوحه_مسلم_ابن_عقیل_علیه_السلام #حاج_عباس_واعظی من اولین سفیر سلطان عشقم سرباز سرفراز میدان عشقم در شهر کوفه تنهای تنها یاور ندارم گاهی به دیوار گاهی به زانو سر می گذارم مولا حسین جان۳ یک تن نکرده این جا همدردی من اشک غم است یار شبگردی من چون نخل ماتم غم ریشه کرده در تار و پودم یارب مگر من بر این جماعت مهمان نبودم مولا حسین جان۳ خنجر زدند زخم پنهانیم را با سنگ کین شکستند،پیشانیم را این بی وفایان کز عهد و پیمان پروا نکردند هر خانه ای را شب در زدم من در وا نکردند مولا حسین جان۳ مولا میا به کوفه ترک سفر کن وز دخترت رقیه رفع خطر کن کین دل سیاهان از هیچ ظلمی پروا ندارند یک ذره ای شرم از مادر تو زهرا ندارند مولا حسین جان۳ شاعر:. حاج احمد واعظی @navaye_asheghaan

#امام_حسین_علیه_السلام #مناجات_محرمی #شب_اول_محرم #ورود_به_ماه_محرم #حاج_عباس_واعظی ده روز دیگر گریه‌ی ما فرق دارد ده روز دیگر روضه اما فرق دارد ده روز دیگر ماجراها فرق کرده ده روز دیگر قصه‌ی ما فرق کرده ده روز دیگر نه حبیبی، نه زهیری ده روز دیگر نه سعید و نه بریری ده روز دیگر خواهرش در اضطراب است ده روز دیگر در حرم قحطی آب است ده روز دیگر در تب و تاب است زینب ده روز دیگر، دور از ارباب است زینب ده روز دیگر این حرم سقا ندارد ده روز دیگر دختری بابا ندارد ده روز دیگر اکبرِ لیلا نمانده ده روز دیگر قاسمِ زیبا نمانده ده روز دیگر مادری در التهاب است خیمه به خیمه در پی یک جرعه آب است ده روز دیگر زینِ اسبی واژگون است سالار زینب پیکرش در خاک و خون است ده روز دیگر راهی گودال گشته ده روز دیگر پیکرش پامال گشته ده روز دیگر روی سینه می‌نشیند از روی تل هم خواهرش زینب ببیند ده روز دیگر صورتش بر خاک صحراست ده روز دیگر رأس او بالای نی‌هاست ده روز دیگر خواهرش ماتم گرفته ده روز دیگر زیر نعل تازه رفته ده روز دیگر روی پیکر سر ندارد ای وای من ... انگشت و انگشتر ندارد شاعر:وحید_محمدی @navaye_asheghaan

#امام_حسین_علیه_السلام #مناجات_محرمی #حاج_عباس_واعظی عاشق شدن، شاید... اگر... اما... نمی‌خواهد مجنون نمی‌گوید مرا لیلا نمی‌خواهد من آمدم دورت بگردم، برنگردانم شمعِ نگاهت گِردِ خود پروانه می‌خواهد دنیا برای اهل دنیا؛ من تو را دارم آن‌که تو را دارد دگر دنیا نمی‌خواهد امروز جایی نوکری کردم که اربابش هرچه شود، عذر مرا فردا نمی‌خواهد عاشق میان سینه دارد یک حُسینیه عاشق برای گریه کردن جا نمی‌خواهد هرکس که چای روضه را پَس می‌زند انگار در جنّت است و آب کوثر را نمی‌خواهد گریه کنت با دست، بر سر می‌زند یعنی از غصه‌ی ذبح سرت، سر را نمی‌خواهد رو می‌زند خیمه‌به‌خیمه پیش اصحابت تنهایی‌ات را زینب کبری نمی‌خواهد داغ علی اکبر به جانت آتش افکنده جسم تو دیگر تابش گرما نمی‌خواهد حداقل یک پارچه رویت بیندازند پوشاندن پیکر دگر فتوا نمی‌خواهد از کربلا تا کوفه و از کوفه تا به شام راهب فقط فهمید مویت شانه میخواهد سروده گروه ادبی یامظلوم @navaye_asheghaan

#نوحه_ورودیه #حاج_عباس_واعظی اینجا کجاست بی اختیار،اشک چشم میباره چرا داره رو قلب من،غصه و غم میباره پربلاست،تازه شروع غصه هاست پربلاست،توجهت به خیمه هاست پربلاست،میگن که اسمش کربلاست اشکم چکید به کربلا نیستش امید به کربلا فریاد وامحمدا حسین رسید به کربلا از وقتی اومدیم همش نشونتو میگیره رقیه بیشتر از همه بهونتو میگیره وابستته،رو لبش آه حسرته وابستته،فکر دل شکستته وابستته،میدونی که کم طاقته طاقت دوری نداره نباشی حق حق میکنه حتی برا یه ساعتم نبیندت دق میکنه @navaye_asheghaan

#مرثیه_حضرت_علی_أصغر_علیه_السلام #حاج_عباس_واعظی نشستم پیش ِ گهواره دلم آشوبه، پُر درده عزیزم رفته با، باباش بشه سیراب و برگرده علی لای لای،علی لای لای دلم رفته به دنبالش که وابسته م بهِش خیلی خدایا زود برگرده شدم دلواپسِش خیلی میاد خنده رویِ لبهاش صداش می پیچه توو گوشم صحیح و سالم و سیراب میاد الان توو آغوشم گلم روو دستایِ باباش شده سرحال و رفته خواب شده ساکت صدا-گریه ش بهش دادن گمونم آب نمیدونم چرا داره تو چشماش اشکِ لبریزی پریشونه چرا زینب(س)؟! بهم میخواد بگه چیزی میرم پایِ درِ خیمه عجب حالِ دلم زاره خدا رو شکر هستیم و حسینم(ع) داره میاره گمونم تویِ آغوشِش براش یه سایه بون ساخته نیفته تا بهش آفتاب عَباش و روو سر انداخته نمیدونم چرا پاهاش نداره قدرتِ رفتن تعلُّل میکنه داره حسینم(ع) واسه برگشتن شده نزدیکتر اما بمیرم! داده قربونی همه هستیم و می‌بینم تویِ قنداقهٔ خونی هنوزم تشنه و خشکه لبایِ شیرخوارِ من گلوش و بُرده ضربِ تیر سرش افتاده روو گردن به هم ریخته چقد موهاش چقد شعله وَرِه آهم دیگه بسته شده با خون چشایِ خیس ِ شیش-ماهه م دلم آتیشه! می بینم سرش روو نیزه رفته؛ وای حلالم کن...برو...مادر خداحافظ...علی(ع) لای لای! @navaye_asheghaan

#نوحه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیه #حاج_عباس_واعظی یه روز یه باغبون بود که خیلی مهربون بود یه باغی داشت که عشق زمین و آسمون بود یه روز یه عده گلچین گلخونشو سوزوندن به داغ اون همه گل یه چند تا غنچه موندن تو غنچه های لاله یه لاله بود سه ساله همیشه غرق شبنم همیشه غرق ناله یه عده می‌رسیدند دنبالش می‌دویدند من بمیرم اون گلو رو خارا می‌کشیدند من چی بگم چی کردند که قلبشو سوزوندن با غنچه‌های دیگه تو خرابه نشوندن یه شب توی خرابه خواب بود و خواب گل دید عطر گلاب اشکش به آسمونا رسید یه وقت تو گریه‌ها دید در خرابه وا شد سر گل و آوردن خرابه کربلا شد سر رو گذاشت رو زانوش زبون به شکوه وا کرد عزیز من گل من کی سر تو جدا کرد شاعر:حاج احمد واعظی @navaye_asheghaan

#نوحه_شب_نهم_محرم #نوحه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام #حاج_عباس_واعظی سقا و امیر کاروانم عباس برادر جوانم۲ ساقی حرم به خون نشستی تو پشت مرا زغم شکستی ای لاله سرخ بوستانم عباس برادر جوانم۲ تا فرق تو از ستم دو تا شد دستان تو از بدن جدا شد طاقت زکفم دگر رها شد بعد تو دگر چسان بمانم عباس برادر جوانم۲ بعد تو دگر رمق ندارم رفتی و خزان شده بهارم در پیش تو کاش جان سپارم هستی من ای قرار جانم عباس برادر جوانم۲ تا پیکر پاره تو دیدم از داغ غم تو من خمیدم افتاده ای از چه ای امیدم بعد تو دگر چسان بمانم عباس برادر جوانم۲ @navaye_asheghaan