eitaa logo
کانال نوای عاشقان
13.7هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
316 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
AUD-20200722-WA0015.mp3
2.5M
🕋 تهلیلات دهه‌ی اول ماه ذی حجه «لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ عَدَدَ اللَّيَالِي وَ الدُّهُورِ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ عَدَدَ أَمْوَاجِ الْبُحُورِ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ رَحْمَتُهُ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ عَدَدَ الشَّوْكِ وَ الشَّجَرِ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ عَدَدَ الشَّعْرِ وَ الْوَبَرِ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ عَدَدَ الْحَجَرِ وَ الْمَدَرِ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ عَدَدَ لَمْحِ الْعُيُونِ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ فِي اللَّيْلِ إِذَا عَسْعَسَ وَ [فِي] الصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ عَدَدَ الرِّيَاحِ فِي الْبَرَارِي وَ الصُّخُورِ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ مِنَ الْيَوْمِ إِلَى يَوْمِ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ» (📍در هر روز اين دهه اين تهليلات را كه از امير المؤمنين عليه السّلام با ثواب بسيار روايت شده بخواند. و اگر روزى ده مرتبه بخواند بهتر است. 📚 مفاتیح الجنان)
. ((شعر75)) (علیه السلام) و وزن عروضی:مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن خوشا آن کس که امشب در کنار کعبه جا دارد به سر شور و به دل نور و به لب ذکر خدا دارد همه در مکّه جمع و کاروانی خارج از مکّه ره صحرا گرفته کیست این عزم کجا دارد ذبیح اکبر این کاروان باشد علی اصغر که حلقی تشنه اما تشنۀ تیر بلا دارد همه حجّاج موی سر دهند و حّج او را بین که موی شسته از خون و سرِ از تن جدا دارد چو حاجی می شود مُحرم بپوشد حلّه ای بر تن عزیز فاطمه بر تن لباس از بوریا دارد شاعر:غلامرضا سازگار گوشواره:حسین جانم حسین جانم 👇
. با عجل الله تعالی فرجه الشریف در بیا مهدی بیا ای حجّتُ الله که هر دم میکشم از هِجرِ تو آه بیا مهدی بیا ای یارِ تنها الا خیمه نشینِ دشت غَمها بیا مهدی بیا ای چاره سازم ببین که غرقِ دریایِ نیازم بیا مهدی ببین احوالِ زارم که غیر از تو کس و کاری ندارم گُلِ خوش رنگ و بویِ من تویی تو تمامِ آرزوی من تویی تو زنم ناله به هر لحظه به هر جای زِ پُشتِ پرده ی غیبت برون آی بیا ای زاده ی یاسین و طاها بیا ای یوسفِ زیبای زهرا بیا تا که شوم مهمانت ای دوست کنم هستیِ خود قربانت ای دوست الا که مَنصَبَت مولی الموالی است ببین دستِ منِ بیچاره خالی است به وادیِ غَمَت آواره ام من بِرانی گر مرا،بیچاره ام من الا ای حُبِّ تو دار و ندارم به غیر از کویِ تو جایی ندارم به شور و سوز و اشک و آه رفتند همه زوّار بیت الله رفتند به دورِ خانه ی کعبه چه غوغاست منا و مشعر و مروه چه غوغاست بیا ای تا ابد محزونِ زهرا بیا ای حاجیِ دلخونِ زهرا بیا ای جلوه یِ حجِّ خدایی بیا و کن تو ما را کربلایی الا ای آنکه نورِ عالمینی دلِ ما را حسینی کن حسینی کشَد دلها ز داغِ او شراره که حَجَّش ماند آخر نیمه کاره روان شد بینِ صحرای غریبی امان از موجِ دریای غریبی هُویدا از محبین سوزِ ناله است میانِ کاروان طفلی سه ساله است دلِ شیعه ز غُصه بی قرار است میان کاروان یک شیرخواره است میانِ قافله با اَمرِ سالار عَلَم باشد به دستانِ علمدار پریشان خاطر و محزون و خسته میانِ محملی زینب نشسته دمادم اشک او جاری ز عین است نوایش ذکرِ واویلا حسین است تو گویی با دوچشم دل ببیند که دلدارش به خاک و خون نشیند تو گویی ببیند آن نورِ دو دیده که گُل گردد دگر از شاخه چیده تو گویی بیند آن بانوی غمها جدا گردد سرِ فرزندِ زهرا
اشعارحج بدرقه زائران تو ای مسافرِ قبله خدا نگهدارت برو به کوی سعادت که دستِ حق یارت مدینه خانه ی عشق و امیدِ احمد بود محلِ وحیِ خداوندِ حیٌِ سرمد بود از این صفا وُ سعادت خوشا به احوالت فرشتگانِ خدا آمدند به دنبالت سفیرِ عرش خدایی به گلشنِ هستی رسیده ای به وصال و ز خاک و تن رستی اگر به شوقِ زیارت به آن مکان رفتی بدان، بدان که فراتر ز آسمان رفتی به آه و ناله ی زهرا وُ بیتُ الاَحزانش تو را به روی کبود و به قبرِ پنهانش اگر به روضه ی رضوان شدی تو مهمانش ز شوقِ سینه ادا کن تو عهد و پیمانش تو خود به سجده جمالِ خدای سرمد بین در آن فضای بهشتی رخِ محمّد (ص) بین نمازِ توبه بخوان تو به روضه ی رضوان بخوان خدای خودت را تو از دل و از جان خدا دهد به تو پیوسته برکت و ایمان اگر عمل بنمایی به سیرتِ قرآن تو ای مسافرِ مکه خدا نگهدارت برو به کوی سعادت که دستِ حق یارت! هستی_محرابی
اشعارحج دل طپد هر لحظه بهر کوی دوست طوف کعبه این دلم را آرزوست سرزمین مکه دارد افتخار بیت حق در آن مکان دارد قرار فخر کعبه هیچ میدانی زچیست زانکه زایشگاه مولایت علیست گر چه کعبه باشد از خشت وگلی نور حق گشته از آنجا منجلی دست حیدر، هست دست کردگار نور حیدر، جلوه ای از نور یار خانه حق شد به عشق او بنا گشته زایشگاه او زامر خدا سعی بنما دور از عصیان شوی پاک شو! تا بر درش مهمان شوی عقل کن قاضی ،کجا باشد روا؟ ظلم بنمایی روی بیت خدا خانه ی حق جای هر مکار نیست این سرا منزلگه اغیار نیست زائرش باید کند ترک ریا دور باشد از نزول و از ربا بر خلایق ظلم کی باشد روا خون مردم خوردن و بیت خدا؟ کرده مهمانت که تا آدم شوی روی آلام بشر مرحم شوی باید از خود کبر و مستی دور کرد چشم شیطان درون را کور کرد معنی حج یک شروع دیگر است ترک نفس ،این خود جهاد اکبر است دین که تسبیحی به دست و ریش نیست هرکه گوید یاعلی درویش نیست مومن آن باشد که با تقوا بود کارهایش مرضی مولا بود حاجی آن باشد که رحمانی شود پای تاسردر خدا فانی شود رحم و وجدانی اگر در او نبود رفتن حج بهر اوجانا چه سود رخت احرامش چو می پوشد به تن یادی از محشر نماید هم کفن در صفا ومروه با آه و خروش یاد محشر افتد و آن جنب جوش حج اگر باشد خدایی ، مرحبا گر پی نام و ریایی, کن حیا شاعر قاسم جناتیان قادیکلایی
برای ، ، بـه کعبـه روی نهـادم کـه دور یـار بگردم کجـای خانـه بـه دنبـال آن نگـار بگـردم میان این همه حاجی کجاست حاجی زهرا کـه هـر نـفس بـه فدایش هزار بار بگردم مقام و زمزم و رکن و حطیم را همه گشتم کنـار حجـر روم، یـا بـه مستجـار بگردم؟ میـان خلـق دویـدم که در کنار تو باشم بگـو چقـدر بـه هر گوشه و کنار بگردم دلم گرفته بگـو ای عزیـز فاطمـه تا کی... تو را نبینم و بر گِرد ایـن جـدار بگردم؟ به شوق این که فقط زیر سایۀ تو بمیرم چو آفتاب به هر کوه و کوهسار بگردم اگر چـه گَردِ رهم، با نسیم در به درم کن که در هوات به هر شهر و هر دیار بگردم خدا گـواست که نـومید نیستم ز وصالت اگر چـه دور تو تـا دور روزگار بگردم بـه انتظار قسـم بـا خـود این قرار نهادم که در هـوای تـو تـا وقت انتظار بگردم عنـایتی کـه همـه عمـر «میثم» تو بمانم بسـانِ میثـمِ تـو دور چـوبِ دار بگردم ✍ استاد
310.1K
چاووشی مکه و مدینه سلام من به مدینه، به آستان رفیعش به مسجد نبوی ، به لاله های بقیعش سلام من به علی و ، به حلم و صبر عجیبش سلام من به بقیع و چهار قبر غریبش نشسته باز دلم پشت درب بسته آنجا گرفته باز دلم بهر قبر مخفی زهرا تو ای مسافر شهر مدینه در دل شب ها نبود هرچه که گشتم نشان ز مرقد زهرا سلام من به تو ای بانویی که مرد نبردی ز غیر هرچه که دیدی به یار شکوه نکردی سلام من به بازو ، کبودی رویت به سرخ فامی اشک تو و سپیدی مویت مدینه منزل قرآن ، مدینه محفل قرآن درون دل خبر داری ، تو از درد دل قرآن مدینه شهر پیغمبر، مدینه شهر پیغمبر خدا بر تو نظر دارد ، که هستی شهر پیغمبر مدینه شهر گلهایی چه گلهایی همه پر پر مدینه شهر پیغمبر، مدینه شهر پیغمبر بود کعبه گرفتارت ، که هستی تربت زهرا چرا با ما نمی گویی ، حدیث غربت زهرا مدینه شهر پیغمبر، مدینه شهر پیغمبر چرا خاموش و دلگیری ، مدینه شور و شینت کو امام مجتبایت کو ، حسینت کو حسینت کو ! به بالای سر محبوبه ی حق آه و واویلا نشسته ساقی کوثر ، شکسته آه و واویلا مدینه شهر پیغمبر، مدینه شهر پیغمبر @navaye_asheghaan