eitaa logo
کانال نوای عاشقان
23.4هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.1هزار ویدیو
604 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات مدیر کانال نوای عاشقان کربلایی هادی صالحی @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6007841794568487729.mp3
زمان: حجم: 3.81M
🎼 ✅بنداول امشب دل سینه زنا از غم وغصه حزینه روضه می خونه روضه خون روضه ی بی بی سکینه(س) شبیه عمه زینبش دلش یه عمره مضطره روضه های بنت الحسین سنگینه و زجر آوره شبیه عمه زینبش رفته به دشت کربلا دیده سرای بریده رُو به روی سر نیزه ها واویلتا واویلتا ::::::::::ا:::::::::::: ✅بنددوم شبیه عمه زینبش طعم اسیری چشیده پابه پای رقیه رو خارای صحرا دویده شبیه عمه زینبش بوده اسیرسلسله شبیه به رقیه بود کف پاهاش پرآبله شبیه عمه زینبش سنگ خورده از بالای بام ریختن خاکستر روسرش توی محله های شام واویلتا واویلتا ::::::::::::ا::::::::::::: ✅بندسوم از سیلی وتازیونه کل تنش شده کبود خون بود دلش از شامیا ازقوم بدتر از یهود شبیه عمه زینبش خیلی شنید حرفای بد از خولی و شمرو سنان خورد تازیونه و لگد شبیه عمه زینبش با مادرش بی بی رباب سرباباش و دیده تو تشت تومجلسِ شراب واویلتا واویلتا :::::::::::::ا::::::::::::: @navaye_asheghaan
🎼 🔘🔘🔘🔘 ✅بنداول امشب دل سینه زنا از غم وغصه حزینه روضه می خونه روضه خون روضه ی بی بی سکینه(س) شبیه عمه زینبش دلش یه عمره مضطره روضه های بنت الحسین سنگینه و زجر آوره شبیه عمه زینبش رفته به دشت کربلا دیده سرای بریده رُو به روی سر نیزه ها واویلتا واویلتا 🌹:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::🌹 ✅بنددوم شبیه عمه زینبش طعم اسیری چشیده پابه پای رقیه رو خارای صحرا دویده شبیه عمه زینبش بوده اسیرسلسله شبیه به رقیه بود کف پاهاش پرآبله شبیه عمه زینبش سنگ خورده از بالای بام ریختن خاکستر روسرش توی محله های شام واویلتا واویلتا 🌹:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::🌹 ✅بندسوم از سیلی وتازیونه کل تنش شده کبود خون بود دلش از شامیا ازقوم بدتر از یهود شبیه عمه زینبش خیلی شنید حرفای بد از خولی و شمرو سنان خورد تازیونه و لگد شبیه عمه زینبش با مادرش بی بی رباب سرباباش و دیده تو تشت تومجلسِ شراب واویلتا واویلتا 💠💠5⃣2⃣2⃣💠💠 🌹:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::🌹 ⛈ 🦋
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ عمه جان دیشب به لب آوای دیگرداشتیم ســایه مهـر پـدر پیوستـه بـر سـر داشتیم تا که بابا بود از دشـمـن به دل بیـمی نبود گرچه از سوز عطـش ما دیده تر داشـتیم خیمه هاراهی برای یورش دشـمن نداشت تا عموئـی همچـــو عــباس دلاور داشـتیم گیسوی ما را خبـــر از این پریشانی نـبود تا که دل ما را درکمند زلف اکبر داشــتیم تا که قاسم بود ما را خاطری آســوده بود هم عنانی همچو عبدالله و جعفــر داشتیم در کـنـار گاهــواره ذبا وجـــــود تشــــنگی ذکر با قنداقــه شـش ماهه اصغر داشتیم تا کـه بابا بــود ما را صـــورت نیـلی نـبود گرچه داغ سیلی و رخ ســـر مادر داشتیم قـصـــه میـــخ در و گنجـــیــنه اســرار را نقـــش لـوح ســـینـــه گلهای پرپر داشتیم تازیانه خـوردن ما را کـســی باور نداشت گرچه بر بازوی مادر نقــش یاور داشـتیـم  شعر:مرحوم حسن فرح بخشییان ژولیده @navaye_asheghaan
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ تو کیستی؟ چـراغ بهشــت مدینه ای آیینه دار حُسن حسیـــنی، سکینه ای باید به رتبه زیــنب ثانـی بخوانمـــت چون عمه ات به صبرنداری قرینه ای در آســـمان صبـــر فــــروزنده کوکبی بیـــــن تــــــمامی اُســـرار رکن زینبی دشمن ذلیل عزّو وقار سکــــینه است فریاد کربلای حســینی به سینه است در مکتب مجاهدت و صــــــبر و ابتلا ایثار و استقامت و ایمان گزینه است هر چند درد و رنج اسـارت کشیده ای تو خصم را به بند حـقارت کشیده ای روی تو آفتــــاب تمـاشـــــای باب بود آئینــــه تـمـــام نـــــــــمای ربــاب بود در منطق تو معجــــــزه نطق مرتضـی پیغام تو حیا و عـــفاف و حجـاب بود از سنگ و تازیانه که در شکـوه نیستی در قتلگـــــه ز بـردن چــــــادر گریستی در مجـــلس یــزیــد که قلبت کباب بود دیدی مــیان طشـــت طلا آفـــتاب بود نامحرمت به دور وغمت بی حساب بود بر چهره آستین و دو دستت حجاب بود فریادوآه واشک وغم ازگریه تو سوخت حتی دل یزید هم از گــــریه تو سوخت گاهی صدای گریه اصـــغـر شنـــیده ای گه ناله در شــــهادت اکبـــر کشـیده ای گاهی بـه روی خــار مغـیلان دویده ای گه حنجـــــر بریده به گــودال دیده ای در هر بلیّه حمــــد الاهـیت بر لب است الحق تو را مقاومت وصــبر زینب است ای یادگار فاطــمـــه ای دختــــر حسین همگام زینبـــینی و هـــم سنگــر حسین در راه شام راهنــــــمایــــت ســر پــدر منزل به منزلــــــی تو پــیام­ـآور حسین هرخانه ای که هست رباب وسکینه اش باشد صفای روضـه شهــــــر مدینه اش تومصحف حسین وبهشت است دامنت بر صفحــه جمال فــــــروزنده احـسنَت پامال حرمتت شــــــده از جور دشمنان با تازیانه آیـــــــه نوشـــــــــتند بر تنت تو راز ناشـــنیـده ز بابا شـنــــــــیـده ای تو قاصـد پیــــــــام گلــوی بریـــــده ای ای پاکی و عفـــــاف و حیــا شرمسار تو دشمـن حقیـــــر منزلت و اقتــــــــدار تو پیوســــــته باد باغ شــــــهادت بــهار تو تا روز حشــــــر گریه “میثــــــم” نثار تو قلب حسین و چشـــم و چراغ مدینه ای سرتا قـــــدم جلال و وقار و سکــینه ای  اثر:حاج غلامرضا سازگار @navaye_asheghaan
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ «گفتگوی حضرت سکینه سلام الله علیها با ذوالجناح» بر زمیــن کمتـر بزن پا از دلـم بُـردی قــرار اسب زیبــای پدر! حرفــی بـزن کمتـر ببـار سر به روی شانه ام بگذار و در گوشم بگو با پدر رفتی چرا برگشته ای بی شهسوار؟ (آمدی جانم به قربانت)بگو بابا کجاست؟ شهـرعشـق ما نگو دیگر شـده بی شهـریار در خضاب خون نشسته یال زیبـایت چرا؟ داغ سنگینی ست قطعاً علتِ این حالِ زار می خراشـد شیهــه ات روح تمام دشت را چشـم تو آلاله می پاشد به خاک این دیار آتشــی انگــار در زیر سُـمَـت پنهــان شده پا بکوب آتـش بزن بر قلب سنـگ روزگـار در نگاهت راه گم کرده ست حیرت حیرتا! در صـدایت آه می سـوزد نهـان در آشکـار سایــهٔ مـــژگانِ  رازآلـود  را  بـرهــم  بـزن تا بریزد  چکه چـکه  غربت از چشمان تار آمـدی تا طرح قابِ «عصرعاشورا» شوی تا که این غربت  بماند تا همیشـه ماندگار آمــدی درس وفـا معنــا شـود بر کوفیـان رو شــود دســت جفــای مردمـان نا بکـار تا کجاهــا با پدر بودی؟بگو ای ذوالجناح دیدی آیا پیــکرش را زیرِ سـُمّ  دَه سـوار؟ گرچه حق را در یَمِ خون سربریده دیده ای دیده خواهد شدحقیقت بر سرِ نِیْ آشکار نور مصبـاح الهُـدا هرگز نگردد بی فـروغ عالَـمـــی از او گرفتــه  آبِـرو  و اعتبــــار شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) @navaye_asheghaan