.
#نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها
حدیث درد و غربتِ تو
قاتلِ جونِ حسنه
مرو مرو که رفتن تو
آتیش به جونم میزنه
شبیهِ پیرا راه میری
اگر چه تو هستی جوون
کی دیده گل توی بهار
بشه خزون تر از خزون
صورت نیلی؛ زِ سیلی ؛ می کُشه ما رو آخر
رِزق دل ما؛زِ داغت؛ ناله و سوز و شرر
ببین که عمر زینبت؛ دیگه بهاری نداره
اشکای آلاله ای اَم ؛ شبیه بارون می باره
@emame3vom
وای..... مرو مادر....
دعا برای شفایِ
تو می کنه بینِ سجود
تمام غصّه های فلک
توی نگاهِ بابا بود
شبِ غم و دردِ بابا
نداره انگار سحری
خجالت از تو می کشه
به اشک و سوز و جگری
شکسته پهلو ؛ شدی تو؛ به راه حفظ ولی
نوایِ عشقت؛ به پشتِ درِ خونه یا علی
شریعت و مُصحَف و دین؛همیشه مدیون تواِ
قسم به اشک تو بابا ؛ خراب و دلخون تواِ
وای..... مرو مادر....
نمی دونم که دلیلِ
گریه های حسن چیه
بگو بگو که ماجرای
پیراهن و کفن چیه
مادر قد خمیده ام
ای به نبی نور دو عین
بگو بگو چرا زیر لب
فقط می گی حسین حسین
انگار می بینی؛ که میشه؛ به پسر تو جفا
سرِ حسینِ ، تو میشه؛ جدا ولی زِ قفا
میشه تو راهِ کوفه و شام؛ بلای دشمنان
همسفرِ زینب تو؛ عمر سعد، شمر و سنان
وای..... غریب آقا....
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
#شب_امام_حسن
#زمینه_حضرت_زهرا
#حاج_امیر_عباسی
https://eitaa.com/emame3vom/32324
👇
.
#دکلمه
#فاطمیه
#شب_امام_حسن
#گفتگوی_مادر_و_فرزند
ناراحتی انگار ز دستم، نه حسن ؟
پنداشتی از تو هم گسستم، نه حسن ؟
هر کس که نداند تو که بهتر دانی
در خانه چرا نقاب بستم، نه حسن؟
زانروز که از کوچه بلندم کردی
کم کم دگر از پای نشستم، نه حسن؟
با پنج چروکی که به رویم پیداست
بیش از پدرت علی شکستم، نه حسن؟
ترسم شود افشا خبر کوچه تنگ...
با تنگی چشم تار و خستم، نه حسن؟
امروز چه ساکتی حسن جان، چه شده؟
مادر بخدا حسین هستم ،نه حسن (ع)😭
.👇
.
بسم الله النور
__________________
#زمینه
#فاطمیه ۹۹
#خواب_شبهای_حسن
#امیر_حسین_الفت ✍
__________________
تحمل روضهء
فاطمیه سنگینه
تو روضه رو می شنوی
امام حسن می بینه
داره می بینه حیدر
با دستای بسته غربت حاکی
داره می بینه مادر
نقشه زمینه با چادر خاکی
خواب شبهای حسن
وای مادرم ۲
ذکر لبهای حسن
وای مادرم ۲
__________________
شنیدن روضهء
فاطمیه دشواره
مادر ما مقتلش
بین در و دیواره
داره می بینه زینب
که پهلوی مادر غرق خونه
مسمار داره با اتیش
سینه مادر رو میسوزونه
میگه با غصه و غم
وای مادرم ۲
وای چی اومد به سرم
وای مادرم ۲
__________________
چهل نفر یکطرف
یه مادر بی گناه
روضه مادر منو
میبره تا قتلگاه
داره می بینه زینب
نیزه و شمشیرا بالا میره
روی مصحف قرآن
یه بی حیایی داره با پا میره
میگه خواهر بفدات
حسین من حسین من
تشنهء آب فرات
حسین من حسین
__________________
#شب_امام_حسن #امام_حسن
https://eitaa.com/emame3vom/36318
.👇
.
#زمزمه
#فاطمیه
#شب_امام_حسن
تو کوچهها خدا خدا کردم
من التماسِ بیحیا کردم
مادر من زیر کتکهاش بود
مادرمو ازش جدا کردم
نشد نذارم بزنه بد زد
وقتی شنید علی ، مجدد زد
خودم رو روی مادر انداختم
با گریه بابا رو صدا کردم
چشاش سیاهی رفت و اُفتادش
چشام سیاهی رفت و اُفتادم
میون گرد و خاکای کوچه
تا نفسش بیاد دعا کردم
فایده نداشت که قد کشیدم آه
چه حرفایی نگم شنیدم آخ
چادرشو از زیر پاهای
مغیره وقتی که رها کردم
چشام دیگه دو کاسهی خونه
دلم خوشه بابا نمیدونه
داغی نشسته روی این شونه
شونمو تا براش عصا کردم
روضهی کوچه درد ِسر داره
کی از دل حسن خبرداره
مادر دلش خوشه پسر داره
روضهمو تو سینه به پا کردم
@navaye_asheghaan
.
#زمینه #فاطمیه
#نوحه #واحد
آرامش من ، ای ماه جوون
میتونی یه شب دیگه ، پیش ما بمون
گریه های حیدر و زینبو ببین
باز بلندشو جون من روبروم بشین
من دلم برا صدات،واسه شوق خنده هات،تنگ شده همین
فاطمه فاطمه فاطمه جان۴
بارونی شده ابر دیده هام
این زندگی و هرگز بی تو نمیخوام
با رفتن تو قلبم زیر و رو شده
واسه حیدرت مردن آرزو شده
بافراق تو حیدر سوز و داغ تو حیدر روبه رو شده
فاطمه فاطمه فاطمه جان
قاتل علی زخم پهلوته
این چه زخمیه زهرا روی بازوته
هق هق میکنه زینب خیلی دلگیره
پاشو کاری کن زهرا داره می میره
میدونی که هر دختر توی آغوش مادر آروم میگیره
فاطمه فاطمه فاطمه جان
#ابوذر_رئیس_میرزایی ✍
...............
.
#نوحه
#شب_امام_حسن
#کوچه_بنی_هاشم
کار مجتبی آه و افسوسه
خاطرات اون کوچه مثل کابوسه
دیده سرو حیدری قدکمون شده
مادرش روی خاکا نیمه جوون شده
پرشکسته مادرش زار و خسته مادرش
ناتوون شده
مادرم مادرم فاطمه جان
اشکای چشاش بی امون شده
مجتبی برا مادر روضه خون شده
وقتی توی اون کوچه راه مارو بست
بی حیا غرورم رو اون لحظه شکست
بی هوا زد اون پلید مادرم چیا کشید
رو زمین نشست
مادرم مادرم فاطمه جان
توی مدینه مادرو زدند
کربلا همین مردم دخترو زدند
از کرببلا زینب تا کوفه وشام
میدونی چیا دیده جای احترام
طعنه ها و نیرنگ و دود و آتیش و سنگ و
از رولب بام
یاحسین یاحسین یاحسین جان
ابوذر رئیس میرزایی ✍
..................
.
#بستر_بیماری
#شب_شهادت_حضرت_زهرا
این روزا علی غرق خواهشه
بیش از این نذار ازتو شرمنده بشه
از میخ در و از دیوار خونمون
یادگاری مونده روی تنت نشون
آخ شکسته شد بالت.کشته منو احوالت.از چشام بخون
فاطمه فاطمه فاطمه جان
دیگه حرفی از رفتنت نزن
ای تموم دنیا و دلخوشی من
قول دادی از اون اول پیشم بمونی
سنی نداری زهرا خیلی جوونی
حیدرت سیاه بخته.فاطمه برام سخته.بی هم زبونی
فاطمه فاطمه فاطمه جان
میری و منو تنها میزاری
زهرا روی قلب حیدر پا میزاری
میخای بپری دیگه از این آشیون
پرشکسته ی زخمی سوی آسمون
جون پسرات زهرا.جون دخترات زهرا.پیش مابمون
فاطمه فاطمه فاطمه جان
#ابوذر_رئیس_میرزایی ✍
👇
@navaye_asheghaan
.
#شب_امام_حسن
#شور_امام_حسن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شاه مردان شیر یزدان
پسری دارد کریم
می کند بر ، سفره ی خود
نوکرانش را سهیم
ای کریم حسن جان
با تو می چرخه زندگیم حسن جان
آرزومونه که یه روزی آخر
وسط صحن تو بگیم حسن جان
هیبت داری و شهامت داری
غیرت داری و صلابت داری
عزت داری ، لطف بی حد داری
نزدیکه روزی که گنبد داری
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای دلاور ؛ بهر حیدر
پسر ارشد تویی
آنکه باید ، شیعه بر او
روو بیَندازد تویی
جان ، عجب وقاری
وارث حقِ تیغ ذوالفقاری
تو عوض کردی سرنوشت جنگو
چونکه کابوس اون شترسواری
رهبر هستی ، میر لشکر هستی
مرد جنگِ نابرابر هستی
لشکر می بازه خودش رو آقا
وقتی میگی ابنُ الحیدر هستی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شور_حضرت_عباس
#شب_نهم_محرم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شاه مردان ؛ شیر یزدان
پسری دارد دلیر
کاشف الکرب ، قاهر الحرب
حضرت ماهِ منیر
ای ، صفا ابلفضل
حیدر دشت کربلا ابلفضل
پرچمت تا محشر همیشه بالاست
ای علمدار با وفا ابلفضل
ای جان عباس، شیر غران عباس
جنگ صفین، کرده طوفان عباس
سلطان عباس، میده جولان عباس
حرفش حرفه ، مرد میدان عباس
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عمِّ سادات ؛ باب حاجات
ای یل ام البنین
با نگاه ؛ مادرت من
آمدم هر اربعین
جان ، عجب جلالی
با تو وا میشه هر قفل محالی
ما که جای خود ، از پیشت نمیره
ارمنی حتا با دستای خالی
آقا سقا ؛ عالم آرا سقا
محشر کردی ، حال ما را سقا
دریا سقا ، یابن زهرا سقا
خاطر خواتم قدّ دنیا سقا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#امیرحسین_ثابتی ✍
@navaye_asheghaan
Fatemieh Aval 1403 Ataie [Mohjat_Net] (1).mp3
2.19M
#زمینه_حضرت_زهرا
#امام_حسن
#حسن_عطایی 🎤
آه گرفت به ما راه گرفت
دستش که بالا رفت ماه گرفت
وقت و بی وقت به یادش میفتم
که اون روز تو کوچه با گریه میگفتم
به پرش نزن لااقل جلو پسرش نزن
بی هوا نزن بسه اِنقَدَر بی حیا نزن
یارالی ننه یارالی ننه یارالی ننه
****
پر شکست کبوتر شکست
دستش که بالا رفت سر شکست
اهل عالم نبینید صبورم
من اون روز تو کوچه شکسته غرورم
بمیرم براش حوریه تاب کتکو نداشت
بمیرم براش کاشکی مادرم فدکو نداشت
یارالی ننه یارالی ننه یارالی ننه
****
از خودم دیگه سیر شدم
دستش که بالا رفت پیر شدم
بعد کوچه نبود ازدحامی
نبود حرف بازار نه بزم حرامی
وا مصیبتا شهر شامه شهر بی غیرتا
وا مصیبتا مثل فاطمه است همه صورتا
#زمینه
#حضرت_زهرا
#شب_امام_حسن
فاطمیه اول 1403
.
@navaye_asheghaan
.
#واحد
پنج شب #فاطمیه
#زبانحال_حضرت_زینب با پنج تن آل عبا
...........
#شب_اول : #کنار_قبر_پیامبر
#پیامبر_اکرم صلی الله علیه وآله
تو که بودی داشتیم عجب عزتی
تو رفتی و بی یارو یاور شدیم
تو رو کشتن و رو به روز بعد تو
غریبتر شدیم و غریبتر شدیم
نبودی ببینی/ که جون عزیزت رو بر لب رسوندن
نبودی ببینی/ دره خونه ی دخترت رو سوزوندن
نبودی ببینی/ که بابای ما رو تو کوچه کشوندن
نبودی ببینی / که حق علی رو به نامردی خوردن
نبودی ببینی/ بابامونو با دستای بسته بردن
نبودی ببینی / ما رو تو مدینه غریب گیر اوردن
چقد وحشیونه زدن مادرو
تو کوچه تو خونه زدن مادرو
نگفتن که این جان پیغمبره
که با تازیونه زدن مادرو
بند دوم:
همه اومدن مادرو میزدن
گرفتن ازش روح و ریحانشو
نذاشتن یه کم اه و زاری کنه
خراب کردن اون بیت الاحزانشو
زدن مادرم رو / و گقتن همین میشه مزد رسالت
زدن مادرم رو / به جرم دفاع از علی و ولایت
زدن مادرم رو/دیگه بعد از اونروز نداشت خواب راحت
زدن مادرم رو / یه جوری که از چشم مادر همه ش خون میباره
زدن مادرم رو/ که دنیا جلو چشم اون تاره تاره
زدن مادرم رو/ نگفتن یتیمه و بابا نداره
نبودی ببینی شدیم خونجگر
همه سمت خونه شدن حمله ور
یه جوری زدن مادر ما رو که
صدا زد که فضه شدم بی پسر
.....................
#شب_دوم:
#امام_علی
بند اول:
ازون روزیکه مادرم رو زدن
نیومد دیگه خنده روی لبت
بابا میدونی سخته بی مادری
برا ام کلثوم برا زینبت
براتو بمیرم/ سه ماهه دل تو به غصه اسیره
براتو بمیرم / سه ماهه که مادر ازت رو میگیره
براتو بمیرم/ میبینی داره پیش چشمات میمیره
براتو بمیرم/ دیدی وحشیونه زدن همسرت رو
براتو بمیرم/ همه بی بهونه زدن همسرت رو
براتو بمیرم / که با تازیونه زدن همسرت رو
شده قسمت تو غم بی حساب
به دستای تو بسته بودن طناب
الهی بمیرم که توو این روزا
سلام تو بابا شده بی جواب
بند دوم:
دل زینبت خیلی اتیش گرفت
بابا وقتی همسایه ها اومدن
برای عیادت نبود میدونم
اگه اون دوتا بی حیا اومدن
میگن رفتنیه / نمونده براش دیگه تاب و توونی
میگن رفتنیه / داره پر میگیره با قد کمونی
میگن رفتنیه / داره میمیره توی سن جوونی
میگن رفتنیه / نمیتونه دستش رو بالا بیاره
میگن رفتنیه/ که از زخم پهلوش هنوز خون میباره
میگن رفتنیه / همین روزا حیدر رو تنها میذاره
تموم امیدش علی بود و بس
که جرمش دفاع از ولی بود وبس
اگه دومی مادر مارو زد
به فرمان اون اولی بود وبس
#شب_سوم
#شب_امام_حسن مجتبی علیه السلام
بند اول:
چی اومد تو کوچه سر مادرم
همش رو میدونی داداش مجتبا
چرا زانوی غم بغل میگیری
چرا خواب راحت نداری شبا
نگفتی یه بارم/ که چشمای تو توی کوچه چی دیده
نگفتی یه بارم/ چرا مادر ما شده قد خمیده
نگفتی یه بارم/ چرا چادرش روی خاکا کشیده
نگفتی یه بارم / چرا از چش مادرم خون میباره
نگفتی یه بارم/ چرا دستشو روی پهلو میذاره
نگفتی یه بارم / تو از ضربه ی سیلی و گوشواره
به ماها نگفتی ازون ماجرا
ولی داری روی لبت این دعا
الهی دوتا دست اون بشکنه
که زد مادرو سیلیه بی هوا
بند دوم:
تو میدونی *عجل وفاتی* چرا
شده ذکر روز و شب مادرم
تابوتش رو تا دید ، بعد از سه ماه
یه لبخند اومد رو لب مادرم
میگه ای علی جان / حلالم کن ای سرور و نور عینم
میگه ای علی جان/ چقد بیقرارم برا زینبینم
میگه ای علی جان/ شبا آب بذاری برای حسینم
الهی بمیرم /میگه من رو تشییع کنید مخفیونه
الهی بمیرم/ بذارید که قبرم باشه بی نشونه
شبونه خاکم کن/ که شاید نبینی جای تازیونه
امانت سپرد مادرم دست من
کفن واسه بابا براتو حسن
الهی بمیرم برای حسین
بجای کفن داده یک پیرهن
#مزتضی_کربلایی
@navaye_asheghaan