.
#حضرت_عباس
#جواد_مقدم
کاش مثه دریا نبودی
این قَدَر زیبا نبودی
تا کسی چشمت نمیزد
کاشکی این قَدَر اباالفضل
خوش قد و بالا نبودی
تا کسی چشمت نمیزد
کاش نمیرفتی دم آب
کاشکی تو سقا نبودی
تا کسی چشمت نمیزد
وقتی رفتی آروم آروم
من شدم غریب و مظلوم
غم میبارید از سر و روم
دخترم گفت برمیگردی
من به زیر لب میگفتم
بیچاره ای طفل معصوم
وقتی دستاتو بُریدن
صدای مادرم اومد
هی میگفت آخ زخم بازوم
عباس از بعد تو ای قُوت بازوی من
حاجت به استخاره نداره گلوی من
عباس پامو که بیرون بذارم از علقمه
عباس تو دشمنا حرف از سر و بُریدنه
عباس پاشو داداش، داداش جان داداشم پاشو، ببین لشکر دارن به بی کسی حسین میخندن. صدای الله اکبر الله اکبر گفتن عباس قطع شد، یه وقت دید حسین صدایی شنید، یه صدایی از کنار نهر علقمه میاد، اَخا اَدرک اَخا، داداش دیگه داداشتو دریاب. ابی عبدالله با شتاب و عجله اومد کنار نهر علقمه. راوی میگه دیدیم حسین یه چیزایی رو از رو زمین برمیداره میبسوه رو چشم میذاره تو بغل میگیره. میگه از دور متوجه نشدیم چیه، گفتیم شاید پاره های قرآنه، صفحات قرآنه حسین داره به صورت. میگه جلوتر اومدیم دیدیم دستای قلم شده ی عباسه. ابی عبدالله دستای اباالفضلو بغل میگرفت هی صدا میزد داداشم اباالفضلم. اون داداشی که تا لحظاتی قبل به بغل گرفته بود راهی میدونش کرده بود، چی دید حسین. دید اینقدر تیر به این بدن زدن نگاه کرد دید تیر تو چشم نازنینش زدن، ابی عبدالله نگاه کرد دید دستاشو از بدن جدا کردن. از اونور برات بگم، اباالفضل العباس نگاه کرد، چشمش جایی رو نمیبینه، یه وقت دید صدای قدم هایی میاد کنار نهر علقمه. صدا زد آی کسی که داری میای سر از بدنم جدا کنی، من چشمام جایی رو نمیبینه نمیتونم نمیبینم کی هستی اما ازت یه خواهش دارم، اگر میخوای سر از بدن عباس جدا کنی مانعی نداره جدا کن. اما یه چند لحظه صبر کن. صدا زد داداشم حسین الآن میاد، قدری تحمل کن سر از بدنم جدا نکن. میخوام یه بار دیگه صورت داداشمو ... یه وقت دید یه صدایی بلند شد عباس من حسینم. اومدم سرتو به دامن بگیرم، چیکار کردی با خودت، گفت داداش من نگران مشک آب بودم حواسم از خودم پرت شد، داداش الآن کی آب به خیمه ها میبره، داداش الآن کی آب میبره برا علی اصغر، داداش وقتی داشتم از رو اسب رو زمین می افتادم دیدم رقیه کنار خیمه ها ایستاده. عباس شنیدم مادرم فاطمه اومده کنار بدنت، نهر علقمه بوی یاس گرفته داداش چیکار کردی. گفت داداش وقتی داشتم رو زمین می افتادم دیدم یه خانمی صدا میزنه عباسم پسرم. من صدای مادرمو میشناسم، مادرم اُم البنینه، صداش با این خانم فرق میکرد، یه پسر صدای مادرشو خوب میشناسه. گفتم خانم جان مادر من اُم البنینه نیومده کربلا، شما کی هستی به من میگی پسرم. صدا زد عباس من مادرت فاطمه ام. عباس من مادر حسینم. صدا زد داداش آیا صورتشو دیدی یا نه؟ صدا زد یه عمر میخواستم صورت فاطمه رو ببینم اما هر چه کردم دیدم چادر رو صورتشه. با چادر خاکی سرمو به دامن گرفت.
مادر حلال کن که میسر نشد دگر
این مشک آب را برسانم به اصغرت
از تو دو دست بر کمر و از تو بر زمین
خاکی شده است چادرت ای خاک بر سرم
#حضرت_اباالفضل
#شب_تاسوعا_محرم_1399
#روضه
👇
.
#زمینه
#جواد_مقدم
پشت و پناه حرم ، ساقی طفلان من
دلبر اُم البنین ، قوت دستان من
با وفا تنهام نگذار
با وفا موندم بی یار
با وفا دادی بر بادم
کار من بی تو زاره
بی تو میشن آواره
ای برادر خونوادم
ای حیدرم وای ، دلاورم وای
برادرم وای ، برادرم وای
... برادرم وای ، برادرم وای ...
دیده به راه توئه بین حرم دخترم
اما شدی غرق خون نَه نمیشه باورم
غرق خون چشمای تو
رو زمین دستای تو
مشک تو شد پاره پاره
ترسه تو چشم زینب
جون من اومد بر لب
خالی شد پشتم یکباره
صاحب لوا نرو ، ای با وفا نرو
مشکل گشا نرو ، برادرم نرو
... برادرم وای ، برادرم وای ...
بی تو برادر شکست حیثیت لشکرم
ای کس و کارم بگو چی میشه وضع حرم
قامتم خم شد آخر
فرق تو مثل حیدر
وا شده ای وای از این غم
ای تموم احساسم
نیزه زاری عباسم
جون میدم پیش تو کم کم
شدم حزین وای ، خوردم زمین وای
از روز زین وای ، برادرم وای
... برادرم وای ، برادرم وای ...
#حضرت_اباالفضل
#شب_تاسوعا_محرم_1399
#زمینه
👇
.
#واحد
#شب_نهم_محرم
#جواد_مقدم
عشقم از قدیم الایامه اباالفضل
بازوبند دست بابامه اباالفضل
منه دیوونه از این دنیا و اهلش
چی میخوام وقتی که دنیامه اباالفضل
آخ چقدر این عاشقانه ست
توی کهکشون من یه تک ستاره ست
باز چقدر این فوق العاده ست
وقتی که دست تو تو دست رقیه ست
وصفت از زبون من محال محضه
نیم نگاهت به همه دنیا می ارزه
... یا اباالفضل ، یا اباالفضل ...
واسم اثباته که رو دستی نداری
بهترین صف شکنی تا باشه دنیا
باید از تو معرفت رو یاد گرفت چون
هستی آقا بهترین داداش دنیا
باز توی میدون شده محشر
رزم استادو میبینه علی اکبر
مالک اشتر مات و مبهوت
میشه وقتی که میگی أنا بن الحیدر
وصف جنگیدن تو محال محضه
نیم نگاهت به همه دنیا می ارزه
... یا اباالفضل ، یا اباالفضل ...
ارتش یک نفره یعنی اباالفضل
داره چه سخاوت و شأنی اباالفضل
نظر شخص منه که داره ایهام
واژه عشقه ولی خب معنی اباالفضل
دیگه مستی شده کامل
رحمت واسعه بر ما شده نازل
آخه مهدی پیشمونه
با ما داره میخونه یا ابوفاضل
دست مارو ول نکن حتی یه لحظه
نیم نگاهت به همه دنیا می ارزه
... یا اباالفضل ، یا اباالفضل ...
#حضرت_اباالفضل
#شب_تاسوعا_محرم_1399
#واحد
.👇