eitaa logo
کانال نوای عاشقان
13.3هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
310 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. بر گرفته ، به اندوه و حسرت تا که کمتر ، شود دردِ غربت از عمویش ، کُند او حمایت : میدود از حرم ، در هوایِ حسین یادگارِ حسن ، شد فدای حسین (یا حسین ، یا حسین ) تکرار بینِ گودال ، شده قحطِ احساس شد پراز خون ، تنِ غنچه ی یاس دستِ او شد ، جدا مثل عباس : بینِ مقتل شده ، این نوای حسین یادگارِ حسن ، شد فدای حسین (یا حسین ، یا حسین ) تکرار میدود تا ، رود در پناهش در غریبی ، شده او سپاهش روی جسم ، عمو قتلگاهش : جان خود را دهد ، او برای حسین یادگارِ حسن ، شد فدای حسین 👇
.. ◾نذر طفلان علیامخدره دلم از غربتت شد پاره پاره گلانم پیشمرگ شیرخواره حسینجان کن قبول این هدیه‌ام را به جان مادرم قابل نداره . نخواه خیمه بمانم دلم شکسته شود ازاینهمه غم واندوه بی توخسته شود چگونه دق نکنم؟! وقت رفتن از اینجا جلوی چشم ترم دست عمه بسته شود .
• ﷽ • متن:رها کن دستمو عمه... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 رها کن دستمو عمه دل زارم پریشونه میبینم که عمو جونم غریبه توی میدونه بزار من برم تا که کاری کنم عموی غریبم رو یاری کنم باید مثل قاسم تو راه خدا منم خون قلبم رو جاری کنم نمیتونم ببینم که تن پاکش روی خاکه الهی من نمیدیدم تنش زخمی و صد چاکه عمو جانم حسین جانم ☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ عمو جون اومدم تا که برای تو سپر باشم برام عمری پدر بودی باید من هم سپر باشم نگاهم تا افتاد به اشک چشات زدم از دل بمیرم برات مگه آب نبود مهر زهرا تورو میکشن تشنه پای فرات باید یاریت کنم حالا کنار تو باشم حالا ببینم نیزه رو سینه ات میاد پایین میره بالا عمو جانم حسین جانم ☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ خدا رو شکر که تقدیرم کنار تو رقم خورده با عشقت از گلویم تیر سه شعبه سر در آورده بازم شکر حق که وجودم عمو برای نفس های تو شد فدا به جای کریم مدینه شدم شهید تو ای شاه کرببلا بابام اومد به استقبال نشسته گوشه‌ی گودال ولی یک مادر و دیدم با قد خم میره از حال کانال متن اشعار کربلایی وحید شکری https://eitaa.com/emame3vom/28973 👇
. بر گرفته ، به اندوه و حسرت تا که کمتر ، شود دردِ غربت از عمویش ، کُند او حمایت : میدود از حرم ، در هوایِ حسین یادگارِ حسن ، شد فدای حسین (یا حسین ، یا حسین ) تکرار بینِ گودال ، شده قحطِ احساس شد پراز خون ، تنِ غنچه ی یاس دستِ او شد ، جدا مثل عباس : بینِ مقتل شده ، این نوای حسین یادگارِ حسن ، شد فدای حسین (یا حسین ، یا حسین ) تکرار میدود تا ، رود در پناهش در غریبی ، شده او سپاهش روی جسم ، عمو قتلگاهش : جان خود را دهد ، او برای حسین یادگارِ حسن ، شد فدای حسین 👇
. متن امشب شبیِ که هنوز عاشورا نیومده روضه ی قتلگاه رو می خونیم شب یه نوجوان ۱۱ ساله ست که مردانه از امامش دفاع کرد... آیا منو شما هم اینجوری پای امام زمانمون میمونیم.... 🔸ای عمو تا نالۀ هَل مِن مُعینت را شنیدم زبانحال باب الحوائج عبدالله بن الحسنِ ... 🔸ای عمو تا نالۀ هَل مِن مُعینت را شنیدم 🔸از حرم تا قتلگه با شور جانبازی دویدم قربون غریبیش برم... مثل باباش امام حسن خیلی غریب بوده... روضه ی جانسوزی داره، عبدالله... دل هر شیعه ای رو آتیش میزنه... آخه روضه ی این آقازاده، گره خورده به روضه ی اربابمون حسین... 🔸آنچنان دل بُرد از من بانگ هَل مِن ناصِر تو عموی غریبم حسین... 🔸کآستینم را ز دست عمّه‌ام زینب کشیدم ابی عبدالله یتیمان برادر رو خیلی دوست داشت... خیلی مواظبشون بود... مخصوصا عبدالله رو ... صدا زد خواهرم... زینبم ... مواظب عبدالله ام باش... خواهرم مواظب یادگار برادرمون باش... زینب جان این نانجیبها رحم ندارن... دیدی قاسمم شهید کردن... علی اکبرمو قطعه قطعه کردن... ‌روی دستام علی اصغرم رو پرپر کردن... خواهرم اینا رحم ندارن... ‌مواظب یادگار حسنم باش... دستهاش رو گذاشت توی دست عمه... اما عبدالله به عمه جانش یه چیزی گفت که دیگه زینب نتونست این بچه رو نگه داره... گفت عمه: (وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّي) 🔸دست او در دست های عمّه بود 🔸گوش او پر از صدای عمّه بود اما... 🔸شیوَن زن ها دلش را پاره کرد 🔸دید شه تنهاست فکر چاره کرد دستش به دست عمه جانش زینبه... بالای تل زینبیه... یکدفعه نگاه کرد، دید عمو جانش حسین داخل گودی قتلگاه است... دور تا دور عمو رو گرفتن... شمشیرها بالا میره پایین میاد... دیگه طاقت نیاورد... دوان دوان... به سمت گودی قتلگاه 🔸دست او از دست عمّه شد جدا 🔸می دوید و بر لبش واویلتا هی صدا میزد ای وای... آقای غریبم حسین... 🔸می دوید و گاه می افتاد او 🔸از جگر فریاد می زد ای عمو (وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّي) به خدا از عموم جدا نمیشم. ‌تا رسید کنار ابی عبدلله ، دید عمو خونین افتاده و یه نانجیبی هم شمشیر به دست...داره نزدیک میشه... خودش رو انداخت روی عمو جانش حسین... صدا زد : نمیذارم آقام رو به شهادت برسونی... جوونا... دفاعه از امام هزینه داره .. عبدالله هزینه شو پرداخت کرد... تا اون نانجیب شمشیر رو بلند کرد ... یاصاحب الزمان... 💧غریب گیر آوردنت 💧با هر چی داشتن زدنت ... 💧روی خاکا کشیدنت .... 💧غریب گیر آوردنت .... 💧وای بمیره خواهرت ... 💧لشکری ریخت روی سرت .... 💧وای بمیره مادرت ... . تا شمشیر رو بلند کرد ... عبدالله.. دست رو جلو آورد ... ‌مبادا شمشیر به بدن عمو اصابت کنه.... نانجیب آنچنان با شمشیر بر دست عبدالله زد... ‌‌دیدن دست به پوست آویزان شد... صدای ناله اش بلند شد... يَا عَمَّاه عموجان حسین به ‌دادم برس... 🔸ضربۀ محکم یک تیغ که پایین آمد 🔸نذر لبخند عمو کرد یتیمی ‌پَرِ خویش خدا...حالا ابی عبدالله چکار کنه... لحظات آخره... امام بی رمق افتاده عبدالله رو در آغوش گرفت... به سینه چسباند... 🔸حرامیان بی حیا 🔸چند نفر به یک نفر ؟ عمو فتاده از نوا چند نفر به یک نفر اما حرمله ملعون هم کمین کرده بود... چندتا تیر حساس زده.. حلق اصغر ...چشم اباالفضل ...قلبِ حسین اما ول کن نیست.... یاصاحب الزمان.... نانجیب تیر رو از کمان رها کرد... (فَرَمَاهُ حَرْمَلَةُ فَذَبَحَهُ) سادات منو ببخشید... دونفر تو کربلا رو سینه ی حسین... جان دادن... یکی ششماهه اش علی اصغر بود... یکی هم عبدالله بن الحسن... علی اصغر که سندِ مظلومیتِ اباعبدالله و عبدالله هم ذخیرهء امام حسن برا کربلا بوده... دیدن عبدالله... داره روی سینهء حسین دست و پا میزنه... هر کجا نشستی صدا بزن یا حسین... 🔸آخرین تیر خودش را به کمان حرمله برد 🔸گردنش شد سپرش باهمۀ حنجر خویش الا لعنت الله علی القوم الظالمین 🌷مادری در خیمه ها میداد دلداری به خویش 🌷بچه های من که رعنا تر ز اکبر نیستند .
... طاقت ندارم من. تو خیمه بمونم٣ می‌خوام برم میدون. بزار عمه جونم٣ عمو تنها مونده بین یک لشکر رها کن دستم رو که شده پرپر دلم خون شد دلم خون شد دست نذار روی دلم. شدم خون‌جگر٢ عمه لشکر رو ببین. شدن حمله‌ور٢ تنها تو میدونِ. تمومِ امیدم٣ اونقد دلم خونه. که دیگه بریدم٣ عموم و تنها دیدن توی میدون تنش رو کردن با نیزه‌ها پرخون دلم خون شد دلم خون شد پیکرش روی زمین. زیر دست و پاست٢ نیزه‌ی شمر و سنان. چقد بی حیاست٢ تو دستای قاتل. موهای عمومه٣ باید برم من هم. پای آبرومه٣ نشسته رو سینش شمر و خوشحاله عمو جونم تو گوداله بد حاله دلم خون شد دلم خون شد دارن از تن می‌بُرن. سر هستم و٢ هر جوری هست میرم و. میدم دستم و٢
سخنران حجه الاسلام دکتر رفیعی سبک زندگی حسینی 🔰 عنوان ما در این شبها سبک زندگی امام حسین علیه السلام بود عرض کردیم اینکه زندگی ائمه در زندگی ما ملموس و الگو باشد و کار آمد باشه باید سعی کنیم حضور امام رو در زندگیمون احساس کنیم،همین قدر که ادعا کنیم امام رو دوست داریم کافی نیست ببینید الان محرم هست شما محرم رو احساس حضور کردید چون لباس مشکی پوشیدید داخل مجلس میایید این قدر آدم در همین کشور و جاهای دیگه هست شما بهش بگی محرم و عاشورا میگه یعنی چی؟چون حضور محرم رو احساس نکرده توجه نکرده،ما اگر صرفا اعلام محبت کنیم کافی نیست باید عملکرد ائمه و زندگی ائمه در زندگی ما خودشو نشون بده اونوقت میشه کونوا مع الصادقین اینی که قرآن میفرماید کونوا مع الصادقین با اینها باشید کسی خدمت امام صادق عرض کرد ما یه رفقایی داریم خیلی شما رو دوست دارند ،محبت دارند ،ارادت دارند ولی خب اعمالشون هم مثل شما نیست شما دروغ نمیگید اینا دروغ میگن اعمالشون نمازشون مثل شما نیست،شما رو دوست دارند ولی عملشون منطبق بر عمل شما نیست خوب دقت بفرمایید امام صادق فرمود : والله ما انا بامامهم بخدا قسم من امام اینها نیستم امام یعنی یه کسی که مامومش هست بعد فرمود :انا امام من اطاعنی من امام اونهایی هستم که من رو اطاعت کنند و از من پیروی کنند یه جمله ایی دارد حضرت زهرا خیلی جمله عجیب هست این جمله واقعا باید ساعتها روش بحث بشه وقتی محمود بن لبید به حضرت زهرا عرض کرد بانوی بزرگوار من یه سوالی از شما دارم دید حضرت کنار قبر حمزه نشسته و اشک میریزه ،عرض کرد من یه سوالی از شما دارم ما غدیر رو قبول داریم و ولایت حضرت رو قبول داریم سوال من اینه چرا امیرالمومنین سکوت کرد ؟چرا حضرت بلند نشد شمشیر برداره و قیام بکنه و وظیفه امامت خودش رو انجام بده؟حضرت فرمود مثل الامام مثل الکعبه توتی ولا تاتی (حضرت فرمود مثل امام مثل کعبه هست شما اگر بخواید حاجی بشید مینشینید داخل خونه تا اینک کعبه بیاد دور شما بچرخه )خب مردم نرفتند سراغ امیرالمومنین ۲۵ سال رفت تو خونه نشست نرفتند سراغ امام حست رفت داخل خانه نشست اومدن سراغ امیرالمومنین بلند شد و ۵سال حکومت کرد پس محب واقعی باشیم نه محب ادعایی . شیخ عباس قمی در کتاب سفینه البحار یه قصه ایی نقل میکند بنام عصفور(گنجشک)میگه حضرت سلیمان رد میشد دید یه گنجشک نری اومده خواستگاری یه گنجشک ماده ایی (خب زبان حیوانات رو متوجه میشد زبان گیاهان رو هم میدونست بالای سر گیاه میاستاد میگفت تو به چه دردی میخوری و لذا میگن طب گیاهی زمان سلیمان خیلی پیشرفت کرد ) دید هی داره التماس میکنه خالی هم میبنده مثل بعضی ها که خواستگاری میرن اولش فوق لیسانس هست بعد عروسی فوق دیپلم هم نداره،اولش خانه داره کار داره بعد میبینی هیچی نداره،اولش میبینی مظهر خلق عظیم هست بعد میبینی با چند کیلو عسل هم نمیشه خوردش ،گنجشکه گفت تو زن من بشو من با این منقارم تخت سلیمان رو بلند میکنم میندازم داخل دریا ،حالا سلیمان هم داره گوش میکنه چه ادعایی،غلو هم داریم تا غلو،گاهی بعضی غلو ها نشدنی هست تو منقارت یه پای ملخ رو هم نمیتونه بلند بکنه میخوای تخت سلیمان رو بلند کنی سلیمان خندش گرفت و جفتشون رو خواستفگفتند عجب تو کجا بودی ،سلیمان گفت من این پشت داشتم گوش میکردم چی چی گفتی این چه حرفی بود زدی تو با منقارت نمیتونی ملخ بلند کنی بعد تخت منو بلند میکنی؟گفت یا نبی الله عاشق رو ملامت نمیکنند بر چیزی که میگه،من عاشقم،من یه چیزی گفتم تو گیر نده،شما در اشعار عاشقی هم ببینید غلو زیاد هست،سلیمان از این گذشت و اومد سراغ گنجشک ماده گفت چرا جواب اینو نمیدی؟دقت کنید،این داره اینطور به تو التماس میکنه اصرار میکنه،دقت بفرمایید ،حرفی زد که تا چهل روز سلیمان پیغمبر گریه کرد حرف یه گنجشک سلیمان پیغمبر چهل روز تخت سلطنت رو گذاشت کنار و کسی نفهمید کجا رفته و نشست گریه کردن ،گفت یا نبی الله دروغ یگه لیس بصادق لایحبنی منو دوست نداره این فقط ادعا میکنه این فقط ادعاست محبت نیست گفت خودم شنیدم عین همین حرفها رو به گنجشکهای دیگه هم میزنه دروغ میگه الان اومده سراغ من فردا در لونه یه گنجشک دیگه هست،فبکی سلیمان بکاء شدیدا اینها رو رها کرد گفت برید خودتون مشکلتون رو حل کنید شروع کرد اشک ریختن گفت نکنه ما هم میگیم خدایا دوستت داریم دروغ میگیم(گاهی حیوانات به انسان درس میدند مثل اینکه روایات میفرماید از سگ وفا رو یاد بگیرید از خروس سحر خیزی رو یاد بگیرید)چهل روز اشک ریخت گفت خدا نکنه من مدعی باشم محب واقعی نباشم ، 👇👇
. اون اربابی که میشناسم مارو سرانجام میخره فهمیدم از شهیدا که فاطمه گمنام میخره بچم عاشقت باشه خوبه نوکر باشه بهتر هم میشه اینکه فکرم شده زندونیت یعنی آزادی اندیشه همین که اینجام الآن از سرم زیاده اَللّهم الرزقنا حرم پیاده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ این اشک و شورمو حتی فیضشو بابام میبره تُعِزُ مَن تَشاء اما فاطمه گمنام میخره آقا ما سر روی هیچ خاکی غیر تربتت نمیذاریم هر چی اربابم بگه یعنی ما آزادی بیان داریم با اونی که سینه زدن یادم داده اَللّهم الرزقنا حرم پیاده شاعر : .👇
. این دل زارم خوش به هواته زندگی من نذر عزاته خاک بهشت هم گرد عباته عرش معلی کرب و بلاته میخوام بیام حرم اگه امشب به سرم بزنه چه خوبه عشق تو شعله باشه آذرم بزنه به مادرت بگو یه سری به مادرم بزنه منم همون که از عشق تو یه عمریه هلاکم هلاک بازم میگم حسین یا حسین یاد همه اسیران خاک ... سیدنا حسین یا حسین ، سیدنا حسین یا حسین ... خسته نشستم بین دو راهی بنده مطیعم هر چه تو خواهی ای کرم تو لا یتناهی باز ببخشا کوه به کاهی همینه آرزوم که غلام تو بمونم و بس میون روضه ها تورو میزنم صدا یه نفس عزیز فاطمه مهربون تر از تو هم مگه هست گریه کن تواَم یا حسین نذاری دست خالی برم میخوام یه بار بیام کربلا به نیت پدر مادرم ... سیدنا حسین یا حسین ، سیدنا حسین یا حسین ... حضرت جانان ، قبله ی عالم دور شَم از تو وای به حالم پای تو جاری اشک زلالم زنده به شوق روز وصالم کجا برم حسین که یه عمره جلد بام تواَم هوامو داری و کشته مُرده ی مرام تواَم تموم عزتم به همینه که غلام تواَم نگی برو که دق میکنم ، منم مثه خودت بی کسم دست دلم رو از دامنت نمکیشم به مولا قسم دلم خوشه که اربابمی ، خوشم که با تو هم صحبتم میخوام یه روز بمیرم برات آقا فقط پی فرصتم ... سیدنا حسین یا حسین ، سیدنا حسین یا حسین ... شاعر : .👇
99060308.mp3
15.11M
رجز | یا رب الحسن الحرام ۱۴۴۲ دوشنبه۳شهریور ۹۹|۴محرم‌الحرام ۱۴۴۲ مداح : کربلایی حسین طاهری
. ((شعر15)) مرثیۀ بن حسن(علیه السلام) وزن عروضی:مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن و 🎤 ببین ای سلسله گیسو به گیسوی تو دل بستم اگر چه قطره ام اما به اقیانوس پیوستم محال است آن که من دست از عموی خویش بردارم تو در دامان خاک و من به دامان تو بنشستم سراپا بوی بابا می دهی قربان بوی تو گل زهرای اطهر من ز عطر و بوی تو مستم عصا شد دست بابایم برای مادرت زهرا منم فرزند آن بابایم و کردم سپر دستم مکن با آستین پنهان ز چشمم تیر دشمن را خیالت جمع من با تیر باران آشنا هستم شاعر:سیدمحسن حسینی گوشواره:حسین جانم حسین جانم 👇
. 📝 🖊 🖊 🖊 "ع" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ لحظۀ آخره، عمو داره میره عمه یه کاری کن، منو نمی بره کجا می خوای بری، چرا منو نمی بری؟ عمو این دم آخری، منو به عمه می سپاری " نمیشه باورم، که وقت رفتنه تموم این سفر، بارش، رو شونۀ منه کجا داری میری، چرا منو نمی بری حسین، این دم آخری، چقدر، شبیه مادری " نفس میره پایین، با گریه هام میاد از توی قتلگاه، گوش کن، صدا بابام میاد عمه بذار برم، داره، می لرزه پیکرم عمو، تنها تو میدونه، برم، بیارمش حرم زندگی بی حسین، نمیشه باورم بدون که می میرم، عمه، تو غارت حرم زنده بمونم و، یکی، بگه گل سرم یکی، میون قافله، بگه، کو علی اصغرم عمه بذار برم، نزدیکه دیر بشه من می میرم اگه، عمه اسیر بشه ای وای اگه شما، برید، همراه نیزه ها باشه، رو نیزه ها سرا، بشه، غارت معجرها عمو من اومدم، که یاورت بشم بی شمشیر اومدم، جونم، تا سپرت بشم خاکی شده موهات، چرا، خونی شده لبات عمو، الهی کور بشن، کی زد، نیزه به پهلوهات ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. . روح والای عبادت به ظهور آمده بود یا که عبداللَه در جبههٔ نور آمده بود؟ کربلا بود تماشاگر ماهی کز مهر یازده لیلهٔ قدرش به حضور آمده بود یازده برگ، گل یاسِ حسن بیش نداشت که به گلزار شهادت به ظهور آمده بود یوسف دیگری از آل علی، کز رخ او چشم یعقوب زمان باز به نور آمده بود باغبان در ورق چهرهٔ گرمازده‌اش گلشن حُسن حَسن را به مرور آمده بود صورتش صفحهٔ برجستهٔ قرآن کریم صحبتش ناسخ تورات و زبور آمده بود بی‌کلاه و کمر از خیمه چو قاسم بشتافت بس‌که از تاب تجلّی به سرور آمده بود قتلگه طور و حسین بن علی، چون موسی به تماشای کلیم اللَه و طور آمده بود به طواف حرم عشق ز آغوش حرم دل ز جان شُسته به شیدایی و شور آمده بود عجب از این همه مستی چو برادر را دید که چه‌ها بر سرش از سمِّ ستور آمده بود طفل نوخاسته برخاسته از جان و جهان آسمان زین همه غیرت به غرور آمده بود بر دل و پهلوی این عاشق و معشوق، دریغ نیزه و تیر ز نزدیک و ز دور آمده بود دست شد قطع ولی دل ز عمو، قطع نکرد طفل این طایفه یا رب چه صبور آمده بود گرچه لب‌تشنه به دامان امامت جان داد بر سرش فاطمه با ماء طهور آمده بود...
گریه کن های حسینیم و گدای حسنیم خاک پاهای حسینیم و برای حسنیم جمع ما را حسن آورد سوی کرببلا کربلایی شده ی خیر دعای حسنیم صور این الحسنیون  که قیامت بزنند با حسین بین صفوف رفقای حسنیم کوری چشم همانها که رهایش کردند.. تا خدایی خدا هست به پای حسنیم  نوکر آن است که قربانی یارش باشد هم فدایی حسینیم و فدای حسنیم ما به این کرببلا شهر حسن میگوییم که در آن خیره به شش گوش طلای حسنیم.. کربلا آمده ای خرجی تو با حسن است اربعین ما همه مهمان عطای حسنیم به حسن بوده اگر حاجت مارا دادند زیر این قبه همه زیر عبای حسنیم عطر سیب حرمش را ز بقیع آوردند بخدا پیش حسین مست هوای حسنیم. هیچکس نیست زیارت کند اورا امروز داغداران غم صحن و سرای حسنیم تشت خونین حسن مقتل خونین حسین هم عزادار حسین هم به عزای حسنیم
363.4K
🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی صادق گل محمدی @navaye_asheghaan
. دوباره مرغ دل هوایی حریم کربلای تو شده دل من از ازل اسیر و مستمند و مبتلای تو شده 2 بیا نظاره کن به دیده ترم دلم می خواد بیام دوباره به حرم آقام آقم حسین شرار غربتت زد از ازل یه سینه پر آه من شرر یه آرزو دارم بیا یه بار دیگه من و به کربلا ببر 2 بیا ردم مکن تو ای شه کرم دلم میخواد بیام دوباره به حرم آقام... اسیر نفسم و خودت باید بیای دل من و رها کنی کبوتر دل و برا همیشه جلد گنبد طلا کنی 2 آقا بدون که آب گذشته از سرم دلم می خواد بیام دوباره به حرم آقام..... میون روضه هات بی خود میشم با روضه علی اکبرت اونجایی که میای کنار لاله شده به خون شناورت به حق اکبرت بگو کجا برم دلم میخواد بیام دوباره به حرم آقام..... +++++++++++++++++++++ کوفه میا حسین در کوفه تنها هستم و بی یار و بی شکیب دستم به دامنت زینجا حذر کن می شوی چون پیک خود غریب 2 دارالعماره شد پایان راه من بنگر حسین من بر اشک و آه من کوفه میا حسین با دست بسته ام ای کاش و میشد می نوشتم روی نامه ها یا سیدی حسین جان سه ساله دخترت کوفه میا میا 2 در چنگ ظلمتم خورشید و ماه من بنگر حسین من بر اشک و آه من کوفه ...... بر روی دارم و گویم سلامت یا حسین با اشک و شورو شین دلواپس توام دلواپس روز ورود خواهرت حسین این شهر بی وفا شد قتلگاه من بنگر حسین من بر اشک و آه من کوفه میا حسین م.رجبی ++++++++++++ آهسته می رسد یک کاروان با ناله و با آه و زمزمه ای خاک کربلا جان تو و جان همه گلهای فاطمه س 2 فصل غریبی و فصل غم و عزاست این خاک پر بلا صحرای کربلاست واویلتا حسین دل پر شراره شد از آه زینب شرر افتاده به سینه ها گوید برادرم اینجا کجاست دلم شده به غصه مبتلا 2 گر خون بریزد از چشم همه رواست این خاک پر بلا صحرای کربلاست واویلتا... این وعده گاه ماست کمتر بکش ناله ز دل ای نوردیده ام ای خواهرم بدان باید ببینی روی نی راس بریده ام جسم برادرت آماج نیزه هاست این خاک پر بلا صحرای کربلاست واویلتا.... ++++++++ شب فراق من رسیده گوییا به سر سحر رسیده است شب جدایی و فراق و دوری ام دگر به سر رسیده است2 حدیث غربتم شنو زمن پدر حالا که اومدی رقیه رو ببر بابا حسین من با خوش آمدی ویرانه گشته روشن از نور وجود تو چشماتو واکن و بنما نظاره صورت یاس کبودت و رخسار نیلی است سوغات این سفر حالا که اومدی رقیه رو ببر بابا حسین من بابا بیا بیا تا با سر تو خاطراتم را کنم مرور با اشک دیده ام می شویم از رخسار تو خاکستر تنور زخم لبت زده بر جان من شرر حالا که اومدی رقیه رو ببر بابا حسین من م.رجبی +++++++++++ ابنا الزینب س عزیز مادرم تنهای تنها مانده ای ای شاه بی سپاه ای سایه سرم بنگر ز غربتت کشم از سینه خود آه تنهایی ات شده تمام مشکلم غم غریبی ات گردیده قاتلم ای وای حسین من پیش نگاه من حرف از غریبی و غم تنهایی ات مزن این است سپاه من بر سینه این فدایی دست رد نزن هل من معین تو زد شعله بر دلم غم غریبی ات گردیده قاتلم ای وای.... مرا چه غم اخا گر پاره پاره بنگرم جسم دو لاله ام اما یقین بدان هرگز زخیمه نشنوی آوای ناله ام فدای راه تو تمام حاصلم غم غریبی ات گردیده قاتلم ای وای .... م.رجبی ++++++++++ خون گرید آسمان مانند چشمان حرم بر حالت ای عمو ای شاه بی سپاه تو مانده ای تنها و آن سو لشگر عدو 2 در سینه میطپد قلبم برای تو دلبند مجتبی گردد فدای تو عمو حسین من دیدم به چشم خود گرد تن مجروح تو غوغا به پا شده دیدم تن تو را از هر طرف آماج تیر و نیزه ها شده از بین نیزه ها آید صدای تو دلبند مجتبی گردد فدای تو عمو حسین من دستم به دامنت عمه ببین پیشانی عمو شکسته است مرا رها نما قاتل به روی سینه عمو نشسته است دستم شود عمو سپر برای تو دلبند مجتبی گردد فدای تو عمو حسین من م.رجبی ++++++++++ گر خون روان شود جای سرشک از دیده اهل حرم رواست محشر به پا شده وقت به میدان رفتن یتیم مجتباست 2 ای لاله حرم کردی به تن کفن ای یادگاری برادرم حسن آه و واویلتا ای ماه هاشمی میدان شده روشن ز چهره خداییت عمو فدای تو دشمن شده مبهوت رزم مجتباییت 2 جای زره به تن داری تو پیرهن ای یادگاری برادرم حسن آه... دیدم ز صدر زین روی زمین افتادی ای سرو تناورم پا بر زمین مکش ناله مزن ای نور دیده در برابرم پر پر شدی چرا ای لاله چمن ای یادگاری برادرم حسن آه ..... م.رجبی ++++++ 👇 @navaye_asheghaan
. دل اسیر و مبتلای من بازم میون سینه بی تابه ماه غم و ماه عزا اومد محرمه، عزای اربابه دوباره با اجازه زهرا بزم عزا قسمت من میشه اگه بی بی بخواد پیرهن مشکیم یه روز برای من کفن میشه دلم امشب پریشونه دوباره نوکر تو دیده گریونه حسین من بازم با اذن مادرت زهرا س برای ماتمت عزادارم نگاه تو ازم نگیر آقا زندگیمو به تو بدهکارم بدون تو دنیا برام هیچه بدون تو ز زندگی سیرم مجلس روضتو نگیر از من بدون بدون روضه میمیرم دلم غرق تمناته سر نوکر تو خاک کف پاته حسین من چو طایری شکسته پر اینجا به جرم عشق تو گرفتارم عزیز فاطمه میا کوفه که بین کوفه بی کس و کارم ببین پیکت پریشونه برای غربت تو نوحه میخونه عزیز فاطمه حسین من اینجا ندیدم غیر نامردی ای کاش می نوشتم از خونم به روی نامه ها که برگردی ببین پیکت پریشونه برای غربت تو نوحه میخونه حسین من اینجا کجاست برادر زینب که قلبمو تو سینه آزرده از وقتی اومدم تو این صحرا شیشه صبر من ترک خورده تمنای دل زارم بیا برگرد مدینه ای کس و کارم سرشک دیده شده جاری جون من از غم اومده بر لب قلبم گواهی می‌ده که این خاک آخر تورو میگیره از زینب تمنای دل زارم بیا برگرد مدینه ای کس و کارم حسین من خرابه ی تاریکم و روشن ... می کنه باز برق نگاه تو بابا فدای مقدمت جان دختر بی جرم و گناه تو همه بود و نبود من بیا بابا ببین روی کبود من چشم انتظارم قدمت بودم چشم انتظاری ام به سر آمد عمه ببین حاجت روا گشتم با سر به دیدنم پدر آمد همه بود و نبود من بیا بابا ببین روی کبود من ابتا ای حسین جانم شرمنده هستم ای گل زهرا نظاره کن به اشک و آه من آقا به حق مادرت زهرا س بیا و بگذر از گناه من پشیمونم پشیمونم ولی تا آخرش پای تو میمونم آقا میدونم که گناه من قلب تو رو تو سینه آزرده ردم مکن که این گدا امشب پناه به درگاه تو آورده پشیمونم پشیمونم ولی تا آخرش پای تو میمونم حسین من بن حسن میان قتلگه شده غوغا عموی من مانده و یه لشکر قاتل نشسته بر روی سینه بالای تل عمه زند بر سر شناور در یم خونم فدایت جان عبدالله عموجونم دستم و از عمه رها کردم آسیمه سر رفتم سوی گودال دستم سپر شد در بر تیغ و شد پیکر چون پیکرش پامال شناور در یم خونم فدایت جان عبدالله عموجونم عمو جانم حسین من در یم خون کشم ز دل ناله عمو بیا برس به فریادم بیا عمو که قاسمت جان داد بیا که من از فرس افتادم ببین در خون شدم بی تاب بیا و قاسمت را لحظه ای دریاب پیراهنم چون کفن بابا ز تیر و نیزه می شود گلگون عمو حسین بیا به بالینم که دست و پا زنم میان خون ببین در خون شدم بی تاب بیا و قاسمت را لحظه ای دریاب عمو جانم حسین من . لالایی ای کودک دلبندم لالایی ای غنچه شش ماهه یه کم دیگه دووم بیار مادر ساقی خیمه ها توی راهه ترک خورده لبت مادر فدای خشکی لبات علی اصغر لالا لالا. علی اصغر 2 سرباز شش ماهه این لشکر برگشتی بی سر از توی میدون تیر شه شعبه چی سرت آورد بابا شده از غم تو حیرون بخواب ای غنچه پرپر ذبیح کوچکم لالا علی اصغر لالا لالا علی‌اصغر در خیمه ها محشر شده بر پا رود به میدان شبه پیغمبر واغربتا واغربتا گشته بدرقه راه علی اکبر جوون خوش قد و بالا کمی آهسته تر ای لاله لیلا علی اکبر ازمن میگیره لشکر کوفه دارو ندار و همه هستم رو با تیغ و تیر و نیزه و شمشیر تو کربلا عصای دستم رو تنش می پاشه تو صحرا پس از علی اکبر اف بر این دنیا علی اکبر @navaye_asheghaan
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ای منتقم‌ که جان تو بر لب رسیده است در روضه ها ز دیده ی تو خون چکیده است یک دم خودت برای ظهورت دعا نما بنگر ستم به حدّ نهایت رسیده است بنگر که شیعه منتظرت مانده روز وشب در زیر بار هجر تو قامت خمیده است از بس که غیبتت شده طولانی ای دریغ شیعه ز منکران تو طعنه شنیده است در پشت پرده های گناهان، نگاه من شرمنده شد که ماه رخت را ندیده است آقا بیا به بزم عزای مه حسن ماهی که روح بر تن هیئت دمیده است دستان عمّه زینب خود را رها نمود تا قتلگاه نزد عمویش دویده است او دیده داغ قاسم و صدپاره پیکرش حق می دهم دگر ز جهان، دل بریده است عشق حسین را وسط بغض خارها یاس حسن،به قیمت جانش خریده است دستش سپر شده جلوی تیغ دشمنان با تیر حرمله ،به مرادش رسیده است شد آخرین فدایی راه عموی خود حالا به روی سینه ی او آرمیده است او هم شبیه قاسم ِ گلگون بدن ز بغض در زیر نعل اسب عدو قد کشیده است هر نعل تازه ای که رسیده، به همرهش او را به نقطه نقطه ی میدان کشیده است ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) @navaye_asheghaan
عمرم گذشت در عطش همجواری ات باشم قرار روز و شب ِبی قراری ات عمریست دیده های زمستانی ام هنوز مانده به شوق دیدن روی بهاری ات از بابت سعادت من یک دعا بس است بین قنوت وسجده ی شب زنده داری ات تا زنده ام برای ظهورت دعا کنم چون بهترین عمل شده چشم انتظاری ات امشب برای ماه حسن گریه می کنیم آقا فدای اشک تو و سوگواری ات شاید که این دوشب به مدینه سفر کنی خاک بقیع گِل شود از اشک جاری ات آمد به قتلگاه گل مجتبی و گفت ای شاه بی کس آمده ام بهر یاری ات تنها میان این همه لشکر چه میکنی شعله به جان من زده هر زخم کاری ات دستم جدا شده به فدای سرت حسین خواهم شوم شریک در این رستگاری ات جان را گرفته ام کف دستم برای تو دار و ندار تو شده ام در نداری ات تیری فقط به سینه ی من لاله کاشته قلبم شکسته از بدن لاله کاری ات شکر خدا که کشته شوم، برده صبر من در زیر تیر و سنگ و سنان، بردباری ات ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) @navaye_asheghaan
4_5922617523018137914.mp3
1.18M
مناجات 1 🔸سوختم ز آتش هجران تو ای یار بیا اقای من ...یابن الحسن ... 🔸سوختم ز آتش هجران تو ای یار بیا 🔸تا نکشته است مرا طعنه اغیار بیا امام زمان اقای خوبم ... دشمناتون به ما طعنه میزنن... میگن اگه شما امام زمان دارید چرا اقاتون نمیاد... چرا امام زمانتون نمیاد... چرا اقاتون جوابتون رو نمیده... یابن الحسن... 🔸تا نکشته است مرا طعنه ی اغیار بیا تا از طعنه های دشمناتون نمردم بیا اقا جانم 🔸یوسف فاطمه عالم همه مشتاق تو اند آقا ببین صدای مظلومان عالم بلنده... از سرتا سر جهان هرکس به یک نامی شمارو صدا میزنن ... ای منجی عالم کجایی... 🔸یوسف فاطمه عالم همه مشتاق تو اند 🔸رخ بر افروز دمی بر سر بازار بیا داریم به عاشورا نزدیک میشیم این شبها باید بهتر امام زمانت رو صدا بزنی.... یابن الحسن... @navaye_asheghaan
. ۱۴۰۳ یار بی پناها فقط امام حسینه چاره گناها فقط امام حسینه اونکه عمری مونده ،  فقط برام حسینه بهترین رفیق عالم امام حسینه وقتی بی قرارم ، ندارم ، من هم دمی الا حسین بوده تکیه گاهم ، پناهم ، توو زندگی تنها حسین بهترین چاره ساز حضرت دل نواز شاه کربلا حسین جان یا حسین یا حسین ... ........ هیچ غمی توو عالم ، غم حسین نمیشه کعبه هست سیاه پوش ، ازین عزا همیشه آسمون پریشون ، از غربت حسینه اعظم مصیبتات ، مصیبت حسینه ای غریب مادر،  تو بی سر ، موندی روو خاک قتلگاه ای عزیز حیدر ، یه لشکر،  کشتن تو  رو از کینه آه روی نیزه سرت زیر پا پیکرت وای حسین غریب مادر یا حسین یا حسین ... ♦️♦️ واحد خیلی بی قرارم  ، قلبم به خون نشسته غصه جدایی  ، دل من و شکسته آروم آروم از هم ، باید دیگه جدا شیم قسمت ما اینه ، کنار هم نباشیم تا اعوذبالله ،تو گفتی ، فهمیدم این صحرا کجاست شد ازین بیابون ، دلم خون ، دردم حسین جان بی دواست دل پریشون منم ابر بارون منم وای ازین غم جدایی آه و واویلتا ♦️♦️ وای ازون غروبی ، که بین ِ این بیابون زینبت می بینه ، جسمت رو غرق ِ در خون وای ازون غروبی  ، که خیمه میشه غوغا زنده میشه اینجا ، مصیبتای زهرا وای ازون غروبی ، که هستی ، بی سر به زیر دست و پا وای ازون غروبی ، که هستم ، بی تو میون شعله ها رفته از دل قرار وای ازین روزگار زینبت دلش شکسته آه و واویلتا ♦️♦️ ✅ واحد یا رقیه خاتون ، منم فدایی تو تا همیشه کارم ، شده گدایی تو یا رقیه خاتون،  عمریه بی نواتم عاقبت بخیره ، گریه توو روضه هاتم دلخوشیم همینه ، که خانوم ، روی سرم هس پرچمت جونم و میگیره،  یه روزی ، آخر غم عمر کَمِت ای عزیز حسین بانوی عالمین جون من فدات رقیه آه و واویلتا ......... ای سه ساله ای که ،دیدی یه عمر مصیبت گریه می کنم از ، غم قد خمیدت خوردی تازیونه ، به جرم بی گناهی تا میدیدی زجر و ، چشمات میرفت سیاهی روی ارغوانی ، قد خم ، تو فاطمه نشونه ای من برات بمیرم ، که خوردی ، کتک به هر بهونه ای طعنه ی شامیا تهمت و ناسزا خیلی قلب تو شکسته آه و واویلتا ♦️♦️ ✅ واحد ای عزیز عالم ، آروم جون زینب نذر تو حسین جان ، دو نوجوون زینب کاشکی مثل اکبر ، به عشق تو فداشن کاش بلای جون ، تموم کوفیا شن ای همه امیده ، دو عالم ، نذار که نا امید بشم رخصتی بده ای ، حسین جان ، من نادر شهید بشم به فدای سرت هستی خواهرت ای برادرم حسین جان آه و واویلتا ........ وای اگه ببینن ، شدی تو سر بریده وای اگه ببینن ، زینب قدش خمیده وای اگه ببینن ، حرم شده قیامت وای اگه ببینن ،  چل روز و شب اسارت وای اگر که امشب ، ببینن ، زینب میون شعله هاست وای اگر که امشب ، ببینن ، رقیه زیر دست و پاست من و دلواپسی وای ازین بی کسی ای برادرم حسین جان ♦️♦️ ✅ واحد وای من قیامت ، میون قتلگاهه غرق خون و تنها،  عمو توو این سپاهه اومدم تقاص مدینه رو بگیرم اومدم توو گودال ، برا عمو بمیرم وای ازین مصیبت ، جسارت، پشت جسارت میکنن با تموم قدرت ، یه لشکر ، عمو رو غارت می کنن ماه خیر النسا پیکرش زیر پا وای حسین غریب مادر آه و واویلتا ‌........ وقتشه تلافی ، کنم محبتاش و کم کنم یه ذره ، کوه مصیبتاش و وقتشه فدا شم ، منم به جای بابا دستم و بدم من ، مثل عموی سقا من چه جور بمونم ، ببینم ، سرِ عمو روو نیزه هاست من چه جور بمونم ، ببینم ، حرم پر از نامحرماست حاجتم شد روا درد من شد دوا ای عمو خدا نگهدار ♦️♦️ ✅ واحد شد یکی تن تو ، با خاک این بیابون رنگ ارغوانی ، ای یاس نجمه خاتون خیلی از زمونه ، خون شد دل تو ای وای کینه از حسن جان ، شد قاتل تو ای وای سنگ بی هوا آه ، عزیزم ، برده رمق از پیکرت پا نکش روو خاکا ، رسیده ، جونم به لب بالا سرت ای یتیم حسن صید صدپاره تن مردم از خجالت تو آه و واویلتا ... با تو زنده بازم ، حماسه ی جمل شد آخرش نصیبت ، احلی من العسل شد موندی پای حرفت ، به تن تا جون تو داشتی واسه ما عزیزم ، سنگ تموم گذاشتی مرکبای کوفه ، گذاشتن ، پا روو گل یاسم چرا باورم نمیشه ، شدی تو ، هم قد عباسم چرا تازه داماد من شاخه شمشاد من مردر از خجالت تو - محرم ۱۴۰۳ @navaye_asheghaan
6_144227340189470057.mp3
7.03M
🏴 🎤•| |• از رو زمین پاشو عمو پاشو بریم حرم خشکه لبات چیزی نگو پاشو بریم حرم تا نشدی تو زیر و رو پاشو بریم حرم یکی شده دیگه پیکر و پیرهنت نفس که میکشی عمو خون میره از تنت سنان میخواهد سرو به نیزه بند کنه کاش عمو عباس بود الآن شمرو بلند کنه کنار زخمای تو زخمای من ناچیزن تو تشنه ای با خنده دور تو آب میریزن چی میبینه چشم ترم خدا به خیر کنه عمو نمیشه باورم خدا به خیر کنه دارن میرن سمت حرم خدا به خیر کنه اهل حرم حالا باید چی کار کنن از همه جا محاصره اند کجا فرار کنن آخ که قراره خون به دل خیمه شه نامحرم اولی که داخل خیمه شه عزیزانی که سخته نوحه سنگین میتونن به عنوان زمزمه وسط روضه استفاده کنند ❌❌❌❌❌❌
. ما کسی رو از تو بهتر نداریم یه امام حسین که بیشتر نداریم مارو از درِ خونه‌ت جدا نکن جایی رو به غیر این در نداریم ای که به یک گوشه نگات آقا سنگ سیاه و مثل در کردی یه نیم نگاهی هم به ماها کن از اون نگاها که به حر کردی یا اباعبدالله     ،   نعم الارباب به علیِ اکبرت  ،   منو دریاب رحمت واسعه خدا حسین شاه با وفای کربلا حسین غرق در گنام دستمو بگیر  ای سفینه‌ النجات ما حسین راه تو رو اگرچه بستم من به جد اطهرت ببخش آقا دل رقیه رو شکستم من به جون مادرت ببخش آقا یا اباعبدالله --- ای حسین جان ...... حر از این به بعد دیگه بنده توست جنت و بهشت من خنده توست حتی دست دشمنت رو می‌گیری آقایی فقط برازنده توست صدات نکرده بودم و دیدم تو لحظه‌های آخرم آقا با علی اکبر اومدی پیشم منت گذاشتی به سرم آقا یا اباعبدالله --- ای حسین جان ....... کشتی تو از همه وسیع‌تره نور تو از همه پرفروغ‌تره محشرم ورودی باب‌الحسین از بقیه درا شلوغ‌ تره  من چی بگم از کرم و فضلش پهن همیشه سفره بذلش روز قیامت که میاد زهرا کارو میده دست اباالفضلش ✍ .................. هر کی میخواد کسب آبرو کنه نوکر ی رو از یه جا شروع کنه اصحابی از اصحاب  امام حسین هر کسی سراغ داره رو کنه جوونا مون فدا جوناشون پیر غلاما فدای پیراشون هم حسینیای این عالم فدای این اصحاب وآقا شون یا ابا عبدالله ---- ای حسین جان ....... درد و باید از طبیب سوال کنیم بی کسی رو از غریب سوال کنیم قیمت نوکری این خونه رو آره باید از حبیب سوال کنیم چه کار با قد کمونش کرد دخت علی دعا به جونش کرد جای عصا تیغ گرفت دستش عشق حسین تازه جوونش کرد یا ابا عبدالله --- ای حسین جان ...... به فدای جونو و عشق وادبش نوکریش بوده همه تاب و تبش رجزش بوده امیری یا حسین حسبش رو رخ کشید نه نسبش چیزی نداشت ولی حسین و داشت جون دیگه غلام زنگی نیست بوسید حسین صورتشو یعنی  بالاتر از سیاهی رنگی نیست یا ابا عبدالله --- ای حسین جان ................ اومدم میون تیغ و نیزه ها تا برای تو سپر باشم عمو تو برام مثل پدر بودی ، میخوام برا تو مثل پسر باشم عمو چقدر سنگ دور و برت ریخته چقدر نیزه رو پرت ریخته تو هم شبیه مادرت زهرا یه لشکری روی سرت ریخته یا ابا عبدالله ---- ای عمو جان ....... راضیم سرم جدا بشه ولی تو یه مو کم نشه از سرت عمو راضیم که دست من قلم بشه تو زیر پا نره پیکرت عمو تو مدینه مقابل بابام به مادرش زهرا جسارت شد سخته عمو باشم ببینم که دار و ندار عمه غارت شد یا ابا عبدالله ---- ای عمو جان ............. ای عمو مثل زره شده تنم جای سالمی نموند رو بدنم تا که فهمیدن یتیم حسنم همه با بغض حسن می‌زدنم گفتم به لشکر تازه دامادم هلهله کردن تا که افتادم مونده تنم به زیر دست و پا بیا عمو برس به فریادم یا اباعبدالله ____ ای عمو جان ...... مثل مادرت شده پهلوی من منو به خیمه نبر عموی من مادرم ببینه که دق می‌کنه جای این خنجر و رو گلوی من از بس زیر پا پیکرم مونده از پیکرم فقط سرم مونده از من فقط یه پیرهن پاره برا عروس مضطرم مونده یا اباعبدالله ____ ای عمو جان ........ میپاشم خونش و سمت آسمون ای خدا ببین چی اومد به سرم آخه از فرات چیزی کم نمیشد می دادن یه جرعه آب به اصغرم تو دست و پا زدی و من مُردم پر خون شدی و خون دل خوردم نمیدونی چها کشیدم تا این تیر و از گلوت در آوُردم وای علی اصغرم ____ ای علی جان ...... حرمله آخر من و بیچاره کرد بین میدون و حرم آواره کرد گلوی از برگ گل نازک ترو با تیر سه شعبه پاره پاره کره حرمله از غصه من و پیر کرد شیرخواره من و چه جور سیر کرد ببین چه کرد با گلوی طفلم تیری که عباس و زمینگیر کرد وای علی اصغرم ____ ای علی جان ....... زبانحال حضرت رباب عروس فاطمه ام که مثل اون داغ شش ماهه به روی دلمه اون ندید محسن‌ش و دیگه ولی سرتو مقابل محملمه تو رو زدن رو دستای بابا محسن و در بین در و دیوار نشون بده گلوت رو به محسن بگو که تیر بدتره یا مسمار وای علی اصغرم ____ ای علی جان ✍ ........... .👇 @navaye_asheghaan
. یه نگاهی کن عمه توو گودال عمو افتاده گوشه ای بی حال نفسش روی لب رسید عمه داره جون میده بین این جنجال اومدن سمتش ، همه با نیزه روی هر نقطه از تنش شده جا نیزه بخدا عمه ، داره دیر میشه زیر شمشیر و دشنه ها داره پیر میشه یا اباعبدالله عموی من ببین عمه چجوری  با کینه داره شمر روی سینه می شینه توی دستش گرفته موهاشو بی حیا حالشو نمی بینه میزنن ضربه ، همه با نیت میشن آماده عده ای واسه ی غارت شبس و خولی ، اومدن با هم چی میخان این دوتا از این بدن درهم یا اباعبدالله عموی من ببین عمه عموی تنهامو بخدا ول کن این دو دستامو باید عمه برم برا یاری تا کنم راضی دله بابامو نمیتونم من ، بشینم آروم بزنن عده ای عمو رو جلوی روم سپرش میشم، توو دله گودال نمی ذارم عمورو تنها توی جنجال یا اباعبدالله عموی من ✍ .👇 @navaye_asheghaan
نماهنگ فدایی اخر.mp3
2.55M
دیگه واسه چی بمونم حالا که تو بی سپاهی تو رگام میجوشه خونم حالا که تو قتلگاهی 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣ «لبیک یاحسین» ✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا🙏