.
#میلاد_امام_رضا
#جواد_مقدم
داره میریزه گله که از آسمون
داره میریزه رو سر زمین و زمون
میریزه ، داره میریزه
داره میریزه از آسمون ستاره ملک میریزه
باز خدا رو سفره ها نمک میریزه
میریزه ، داره میریزه
خبر اومده سرزده سپیده
مبارکه قدم نو رسیده
مهمونیه ، چراغونیه
امشب دل همه شیعه ها خراسونیه
اومده شمس الشموس امکان
تو کف چشماش یوسف کنعان
ملائکه دارن زبون میگیرن
ضامن آهو حضرت سلطان
اومده ، آره اومده
... اَلسلطان اَباالحسن ، اَلسلطان اَباالحسن ...
داره میزنه همین که خنده رو لبش گل میزنه
رو دست یوسفو زِ کل میزنه
میزنه ، آره میزنه
داره میزنه برق نگاش یه سره
داره جبرئیل پَرشو به قنداقه گره میزنه
میزنه ، آره میزنه
همون آقایی که کسی نیست بدیلش
همه عالم و آدمه دخیلش
نِمونش ، سقاخونش
همه دلایی که جیره میگیرن از آب و دونش
یه عالمین و یه گوهرشادش
بهشت یه گوشه از باب الجوادش
دم مسیحا که همه میگن
همون دم پنجره فولادش
... اَلسلطان اَباالحسن ، اَلسلطان اَباالحسن ...
آقا یه دفعه جبرئیل آرزوشه
لباس خادمای حرمتو بپوشه
یه دفعه ، آقا یه دفعه
هر کی یه دفعه اومده زیارتت
میگن سر میزنی بهش آقا خودت هم
یه دفعه ، نَه سه دفعه
میگن هر کی کار کربلاش گیره
براتشو از این آقا میگیره
میبَره ، آره میبَره
هر کی میده قسم جون جوادشو
میبَره ، کربلا میبَره
منم یه نوکر اومدم آقا
بدم قسم تا بکنی امضا
پای پیاده قسمت شِه امسال
اربعینو باشم حرم مولا
... اَلسلطان اَباالحسن ، اَلسلطان اَباالحسن ...
شاعر : #محمد_جواد_حیدری
#امام_رضا
#میلاد_امام_رضا
#سرود
https://eitaa.com/emame3vom/25337
👇
.
#شور
#جواد_مقدم
شرح دیوانگی ام رد شده از هر سخنی
هر که در دهر پِی نام و نشان است علنی
شهره ی شهر شده سینه زنت از بس تا
اهل عالم به خدا من حسنی ام حسنی
جانم حسن ، جانانم حسن
روح من و ریحانم حسن
نوکر دربار تو هستم
سنه قوربانم حسن
... سنه قوربانم حسن ، سنه قوربانم حسن ...
من اگر بهر حسین بن علی سینه زنم
گریه گر میکند این پیرهنم روی تنم
به روی سینه ی من حک شده با خط درشت
من حسینی شده ی دست امام حسنم
شاهم حسن ، دلخواهم حسن
ای قمر و ای ماهم حسن
نوکرم و کرب و بلامو
زِ تو میخواهم حسن
... سنه قوربانم حسن ، سنه قوربانم حسن ...
عرش را خم به دو ابرو زدنش ریخت بهم
لشکری را سر زین پا شدنش ریخت بهم
خیبر و بدر و حنین ، فتح و فتوح علی و
در جمل عایشه ها را حسنش ریخت بهم
شیر جمل ، ای حضرت یل
ای غضب شمشیر جمل
ای به دم تیغ تو مُردن
حسن اَحلی من عسل
... سنه قوربانم حسن ، سنه قوربانم حسن ...
با کرامات حسن مور سلیمان بشود
آخرین شام خزان صبح بهاران بشود
به ید حضرت قائم نگرد آخر سر
اهل عالم عربستان حسنستان بشود
تاج سرم ، ای بال و پرم
سائلتم ای جان کرم
آخر سر شیعه براتون
آقا میسازه حرم
... سنه قوربانم حسن ، سنه قوربانم حسن ...
شاعر : #محمد_جواد_حیدری
#امام_حسن
#شهادت_امام_حسن
#شور
.👇
#فاطمیه
#جواد_مقدم
میم مثه مادر
یه مادری که وسعتش یه آسمونه
یه مادری که رحمتش تا بیکرونه
یه مادری که مادر فصل خزونه
میم مثه مادر
یه مادری که غربتش غم زمونه
یه مادری که آه سردش نیمه جونه
یه مادری که قامتش خیلی کمونه
میم مثه مادر یه مادری که سایه ی لطفش رو سر ابراست
یه مادری که ساحل قلبش پشت و پناه خروش دریاست
میم مثه مادر یه مادری که مادر کل غمای دنیاست
یه مادری که قدش کمونه ولی ستون عرش معلاست
میم مثه مادر ، مادر مهتاب
مادر زینب ، مادر ارباب
... آه و واویلا ، آه و واویلا ...
میم مثه مردم
یه مردمی که خیلی بی حیا و پستن
یه مردمی که ریشه ی عدلو گسستن
یه مردمی که دست یه امیرو بستن
میم مثه مردم
مردمی که فقط تو کینه ها یه دستن
دیدن چی شد ولی سر جاشون نشستن
اونایی که حُرمت حیدرو شکستن
میم مثه مردم ، مردمی شهری که حُرمت یاسو دریدن
میون کوچه با دست بسته نور چشاشو هی میکِشیدن
میم مثه میخ و میم مثه مرگِ یه مادر و یه بچشو دیدن
میم مثه مردی که پیش چشماش خونشو به آتیش کشیدن
میم مثه ماه کبود حیدر
عروج بود و نبود حیدر
... آه و واویلا ، آه و واویلا ...
میم مثه مرهم
مرهم زخم سینه ای که خون میباره
زخمی که جز تحملش نداره چاره
زخمی که مرهمی به روش اثر نداره
میم مثه مَحرَم
مَحرَم راز سینه ای که بی پناهه
مَحرَم اون که مَحرَمش فقط یه چاهه
اون که به غربتش در و کوچه گواهه
میم مثه مردی که تو مدینه میدن نشونش هِی با اشاره
حتی برا جواب سلامش مردم میگیرن هِی استخاره
میم مثه مردی که داغ یارش کرده چشاشو پُر از ستاره
کسی نمونده نَه اینکه مرهم اینکه رو زخماش نمک نذاره
میم مثه مُشک چشای مادر
میم مثه مسمار کابوس حیدر
شاعر :#محمد_جواد_حیدری
... آه و واویلا ، آه و واویلا ...
#حضرت_زهرا
#سنگین