eitaa logo
کانال نوای عاشقان
14.1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
341 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. (س) مدینه در کجا گم کرده ماهت اختر خود را چرا از اشک شستی دامن غم پرور خود را مدینه، رهنمائی کن به سادات بَنی الّزهرا که در خاک تو گم کردند قبر مادر خود را مدینه، هیچ بانوئی کنار خانه اش تنها نبیند بین دشمن دست بسته شوهر خود را مدینه، یاد کن از آن غروب درد آلودت که بیمار علی زد ناله های آخر خود را مدینه، کاش در اشک علی گم می شدی آن شب که پنهان کرد زیر گل، گُل نیلوفر خود را مدینه، روز محشر پیش پیغمبر گواهی ده علی شب در کفن پیچید جسم همسر خود را زبانحال حضرت زهرا س: به وقت مرگ پر کردم ز خون چشم تر خود را که تنها می گذارم بین دشمن رهبر خود را فتادم سخت در بستر الهی برندارم سر که سر بنهاده بر دیوار دیدم همسر خود را خدایا اولین مظلوم عالم را تو یاری کن که امشب می دهد از دست تنها یاور خود را دلم خواهد که برخیزم سرشک از دیده اش گیرم دل شب چون نهد بر قبر پنهانم سر خود را الهی تا جهان باشد نبیند دیدۀ طفلی کنار خانه زیر تازیانه مادر خود را اجل ای کاش در آن ماجرا می بست چشمم را نمی دیدم نگاه دردناک دختر خود را گواهی میدهد فردای محشر عضو عضو من که کشتند این جماعت دختر پیغمبر خود را علی جان گریه کن تا عقده ای از سینه بگشائی مکن حبس این قدر آه دل غم پرور خود را از آن ترسم تو را فردا فلک از پا دراندازد که امشب می دهی از دست رکن دیگر خود را حلالم کن حلالم کن حلالم کن حلالم کن خداحافظ که گفتم با تو حرف آخر خود را. 👇
. گل در آتش خانه شد ویرانه و گلخانه ام آتش گرفت شمع چشمم سوخت و پروانه ام آتش گرفت بوی عطر سیب آمد از میان شعله ها بر زمین افتاد گل ، ریحانه ام آتش گرفت تا به روی شانه ام زینب سر خود را گذاشت ناگهان احساس کردم شانه ام آتش گرفت در عزای فاطمه ویرانه شد کاشانه ام قبل ویران گشتنش کاشانه ام آتش گرفت از لسان فاطمه بنویس روی برگ گل شاخ و برگم سوخت و دُردانه ام آتش گرفت خانه ی بی فاطمه ویرانسرایی بیش نیست در فراق روی او ویرانه ام آتش گرفت از دل آئينه ام خون می چکد «یاسر» ببین جام دل بشکسته و پیمانه ام آتش گرفت ** محمود تاری «یاسر»✍ @navaye_asheghaan
. باید نشست و از برکاتى چنین نوشت تاروز حشر از حسناتى چنین نوشت از کشتى وسیع نجاتى چنین نوشت از شور بهتر از عرفاتى چنین نوشت بر گردن جهان تشیع چه دینى است این شور بى مقایسه حج حسینى است کى دیده است جمعیتى اینچنین بگو شور وشعور و تربیتى اینچنین بگو یک مکتب و اهمیتى اینچنین بگو کى دیده است تسلیتى اینچنین بگو پاى پیاده در دل صحرا به شوق کیست؟ گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست این رستخیز عام که درسى حماسى است یک مکتب مجرب انسان شناسى است رزمایش بزرگ عبادى سیاسى است این کار ریشه ایست پیامش اساسى است بى سابقه ترین تجمع روى زمین شده است حالا مدال وحدت ما اربعین شده است این اربعین هنایشى از اتحاد ماست یک پرده از نمایش یوم الجهاد ماست مقیاسى از تلاطم مردم نهاد ماست این اربعین نشانه اى از اعتقاد ماست ما سالهاست عاشق یک بى کفن شدیم تاثیر عاشقى است که دور از وطن شدیم اول نجف مقابل میخانه على جامى بزن ز باده مستانه على اذن دخول پشت در خانه على زآنجا سپس زیارت دردانه على باید ولى شناخت سپس جان به کف گذشت باید براى کرببلا از نجف گذشت وقت وصال مى طلبد دل به جاده زد موکب به موکب از لب پیمانه باده زد باید در این مسیر قدم بى اراده زد بوسه به روى تاول پاى پیاده زد عاشق شدن وسیله آواره بودن است آوارگى نتیجه بیچاره بودن است مردم دلى به سوى قرن مى برند آه جان هاى مست را سوى تن مى برند آه سر را براى کشته شدن مى برند آه دنبال خویش بچه و زن مى برند آه شکر خدا غذاى فراوان رسانده اند زوار شاه تشنه که تشنه نمانده اند پاى پر آبله غم مرهم نداشتند چیزى براى طى سفر کم نداشتند زنهاى این پیاده روى غم نداشتند یک لحظه ترس در دل خود هم نداشتند یک لحظه چادر از سر یک زن جدا نشد یک گوشواره دردسر گوش ها نشد بعد از حسین جوشش مکتب شروع شد خونش که ریخت گریه هرشب شروع شد در بین دختران حرم تب شروع شد یک اربعین رسالت زینب شروع شد گرچه به روى ناقه عریان سوار شد حیدر شد و همش سخنش ذوالفقار شد مرثیه را به وادى کوفه رساند و رفت او سنگ خورد ولى خطبه خواند و رفت در بین کوچه چادر خود را تکاند و رفت ابن زیاد را سر جایش نشاند و رفت کاخ یزید را به سر او خراب کرد ویک تنه به جاى همه انقلاب کرد شاعر:محمد جواد پرچمی✍ @navaye_asheghaan
واحد اربعین_حاج محمد فراهانی.mp3
4.18M
حاج محمد فراهانی دستگاه اﻭﻝ ﻧﺠﻒ ، ﻣﻘﺎﺑﻞِ ﻣﯿﺨﺎﻧﻪ ﯼ ﻋﻠﻰ... ﺟﺎﻣﻰ @navaye_asheghaan
. ای نور چشم فاطمه،دارم ولای تو جانم فدای تو هستم ز طفلی یا حسن،تحت لوای تو جانم فدای تو تو در سخاوت حیدری،جودت چو پیغمبر کرامتت مادر عالم بود شرمنده ی،جود و سخای تو جانم فدای تو تو روشنی بخش دل،اهل ولا هستی نور خدا هستی در قلب هر شیعه بود،نور و ضیای تو جانم فدای تو سبط پیمبر هستی و،کریم آل الله دوم ولی الله حلم تو و صبرت بود،رمز بقای تو جانم فدای تو بس مهربانی عالمی،همیشه مهمانت ریزه خور خوانت مهر تو در سینه بود،لطف خدای تو جانم فدای تو ای دومین مولای ما،هستی پناه ما بر تو نگاه ما رضایت خدا ز ما،باشد رضای تو جانم فدای تو کریم آل فاطمه،تویی همه هستم گرفته ای دستم دارم به لب بار دگر،شور و نوای تو جانم فدای تو از ظلم و کین همسر تو،شرر زده بر دل بر تو شده قاتل عمری بود خون جگر،قوت و غذای تو جانم فدای تو از ظلم همسر گشته ای،شهید زهر کین فدای راه دین از حجره می آید هنوز،مولی نوای تو جانم فدای تو کنار پیکرت حسن،محزون شده زینب دلخون شده زینب مدینه النبی حسن،شد کربلای تو جانم فدای تو شهر مدینه در عزاست،ماتمسرا گشته پر از نوا گشته خاموش گردیده ز کین،مولی صدای تو جانم فدای تو شد تیرباران پیکرت،کنار پیغمبر ای هستی حیدر ظلم و ستم مولای من،نبود سزای تو جانم فدای تو @navaye_asheghaan
. نوحه سنتی امام صادق علیه السلام مدینة النبی شده سیه پوش... در غم صادقش شد مولا مدهوش عالم غمین است زهرا حزین است بقیة الله آجرک الله... از ظلمِ دشمنِ زهرا و حیدر شیخ الائمه شد بی‌تاب و مضطر جان‌ها فدایش غرق عزایش بقیة الله آجرک الله... همچون علی شده داغِ گِرانَش آتش زده عدو بر آسِتانَش مانند زهراست بی یار و تنهاست بقیة الله آجرک الله... شکر خدا کفن شد پیکر او! کِی شد بر نیزه‌ها دیگر سر او؟ نوحه کُنان بود... حسین عطشان بود بقیة الله آجرک الله... .👇 @navaye_asheghaan