.
#زمزمه
#وفات_حضرت_زینب
#حضرت_زینب سلام الله علیها
دلبر بی سر ببین چه آمده بر سرم
بر من و تنهایی ام گریه کند بسترم
وای حسین وای حسین (۲)
★★★★★★★★
به مثل گیسوی تو در هم و آشفته ام
منم که شب تاسحرحسین حسین گفته ام
وای حسین وای حسین (۲)
★★★★★★★★
دوباره راضی مشو غم به دلم جا کنند
دوباره راضی مشو مرا تماشا کنند
وای حسین وای حسین (۲)
★★★★★★★★
یادم نمیره مرا خارجی ام خوانده اند
یادم نمیره مرا تو کوچه گردانده اند
وای حسین وای حسین (۲)
★★★★★★★★
یادم نمیره حسین بردن پیراهنت
یادم نمیره حسین لحظه برگشتنت
وای حسین وای حسین (۲)
★★★★★★★★
یادم نمیره فقط آب و صدا میزدی
یادم که نصف روز تو دست و پا میزدی
وای حسین وای حسین(۲)
★★★★★★★★
یادم نمیره چه بد کشتنت ای هست من
یادم نمیره که تو میریختی از دست من
وای حسین وای حسین (۲)
★★★★★★★★
حاج #سید_محسن_حسینی
پانزده رجب ۱۴۴۵ه. ق ۱۴۰۲ه. ش
..........
#سبک_میگذرد_کاروان
👇
@navaye_asheghaan
.
#زمزمه
#وفات_حضرت_زینب
#حضرت_زینب سلام الله علیها
چی آوردی به سرم ای بی سرم
به کجایی ای عزیز مادرم
به خدا خیلی برات تنگ دلم
بیا امشب تو کنار بسترم
یا حسین یا حسین یا حسین
★★★★★★★★
من که بر حلقه مویت اسیرم
حاجتم رو از خدا من میگیرم
خیلی خوشحالم که دارم میمیرم
چون دیگه بر سر بازار نمیرم
یا حسین یا حسین یا حسین
★★★★★★★★
مگه من چشم پر آب یادم میره
مگه من شام خراب یادم میره
مگه دست به طناب یادم میره
مگه من بزم شراب یادم میره
یا حسین یا حسین یا حسین
★★★★★★★★
عاقبت گره ز کارم وا نشد
هیچ کسی به مثل زینب تا نشد
دیدی آخر خستگی موند به تنم
هر چه گشتم تن تو پیدا نشد
یا حسین یا حسین یا حسین
★★★★★★★★
صد گره افتاده بر کارم حسین
غم تو کرده گرفتارم حسین
به خدا خیلی ازت شرمنده ام
نتونستم تو رو بشمارم حسین
یا حسین یا حسین یا حسین
★★★★★★★★
ماجرای شمر مگه یادم میره
خنده های شمر مگه یادم میره
چکمه های شمر مگه یادم میره
جای پای شمر مگه یادم میره
یا حسین یا حسین یا حسین
★★★★★★★★
بی عدد رقیه رو کشتن حسین
خیلی بد رقیه رو کشتن حسین
تو شنیدی ولیکن من میدیدم
با لگد رقیه رو کشتن حسین
یا حسین یا حسین یا حسین
★★★★★★★★
روی دامن رباب میزدنش
وسط بزم شراب میزدنش
کسی دخترو تو خواب نمیزنه
اون و حتی توی خواب میزدنش
یا حسین یا حسین یا حسین
★★★★★★★★
حاج #سید_محسن_حسینی
پانزده رجب ۱۴۴۵ه. ق ۱۴۰۲ ه. ش
.👇
@navaye_asheghaan
.
#نوحه_سنتی
#وفات_حضرت_زینب
نوحه حضرت زینب سلام الله علیها
حسین جان حسین جان
بار سفر را بستم ــ چشم انتظارت هستم
چرا نمی آیی حسین جان
مردم ز تنهایی حسین جان
******
حسین جان حسین جان
جانم رسیده برلب ــ می میرد امشب زینب
یاد من دور از وطن کن
ای بی کفن مرا کفن کن
******
حسین جان حسین جان
هستم میان بستر ــ شد لحظه های آخر
حسین بی سرم کجایی
عزیز مادرم کجایی
******
حسین جان حسین جان
مانند گل می خندم ــ بار سفر می بندم
چون آفتاب روی بامم
بوی تو آید بر مشامم
******
حسین جان حسین جان
داغ تو کرده پیرم ــ می خندم و می میرم
دگر به اشک من نخندند
دگر دو دستم را نبندند
******
حسین جان حسین جان
افتاده ام از ناله ــ دلخون شدم چون لاله
داغت حسین جان کرده آبم
بیا ببین در آفتابم
******
حاج #سید_محسن_حسینی
👇
@navaye_asheghaan
.
#وفات_حضرت_زینب
#غزل_مرثیه
#حضرت_زینب سلام الله علیها
اسیر کرده مرا گیسوی شکن شکنت
هزار بار بمیرم به یاد هر محنت
ز دست رفتم و دل از تو بر نمی دارم
ندیده هیچ کسی عاشقی به مثل منت
تو قبله هستی و من روم به قبله ام امشب
بیا ببین که شده آب شمع انجمنت
نفس به سینه من در شماره افتاده
بروی سینه من هست کهنه پیرهنت
گرفته پیرهنت بوی سم اسب حسین
اگر که پیرهن این است وای بر بدنت
مرا به کوچه و بازار خارجی خواندند
اگر چه آیه قران شنیدن از دهنت
هرآنکه بود به کوچه مرا تماشا کرد
تمام حرمله ها بر رباب خندیدن
که یاد کودک بی شیر بود شیرزنت
چه صحنه ها که در آن سرزمین ندیدم من
به پیش چشم من آتش زدند بر چمنت
چه شد که در کف گودال کف زدند همه
گمان کنم همه دیدند زیر و رو شدنت
غروب بود سرت را بریدن و بردن
بروی دامن من بود پاره های تنت
ز گودتر شدن قتلگاه دانستم
زیاد طول کشیده است دست و پا زدنت
حاج #سید_محسن_حسینی ✍
.
@navaye_asheghaan
.
#شور
ایام #وفات_حضرت_زینب سلام الله علیها
اقتداره علیمو.. افتخاره علیمو..
اُسکُتوا..که بانفسم ذوالفقاره علیمو..
من زینبم...این صدایِ حیدره..
من زینبم.. دخترِ شیره خدا..
من زینبم..خطبه هام زهراییه..
من زینبم..فاتحِ شامه بلا..
کوفه و شامو..میکنم ویرونه
دشمن ما هم..تا ابد ملعونه..
راه من حقه..پس بدونید مردم
نام زینب رو..قله ها می مونه
یا عقیلة العرب...زينب زينب زينب..
کوهِ عزم و شَرفمو.. فتحِ کوفه س هدفمو..
نورِ چشمِ حسنمو.. دُختِ شاهِ نجفمو..
من زینبم...از تبارِ فاطمه..
من زینبم...معرکه گردانمو..
من زینبم... شِبه شاهِ علقمه..
من زینبم..یک تنه توفانمو..
ابن مرجانه.. میشود سرگردان
از تشر هایم..شد تن او لرزان..
با نگاه خود.. مثل شیرِ خیبر
کاخِ دشمن را..میکنم من ویران
یا عقیلة العرب...زينب زينب زينب..
اومده شیرِ عربی دَستِشه پرچمِ نبی
داره میخونه رَجزو.. بَه چهنام و چهنَسبی
من حیدرم..دستمه دستِ خدا
من حیدرم..کعبه زایشگاهمه
من حیدرم..پادشاهِ عالمو..
من حیدرم..غزوه تفریگاهمه
هر کسی اومد..به مصافم فهمید
چرخشه تیغه..ذوالفقار و تا دید..
هی عقب رفت و..داد و فریاد میزد
اسداللهه.. از تو راهش دَرید..
یا امیرالمومنین...حیدر حیدر حیدر..
#مجتبی_دسترنج_ملتمس✍
#شور_حضرت_زینب
#شهادت_حضرت_زینب
#حضرت_زینب
.
@navaye_asheghaan
.
🏴 #زمزمه #زمینه یا #شور شهادت ام المصائب #حضرت_زینب کبری سلام الله علیها
#زمزمه_حضرت_زینب
#زمینه_حضرت_زینب
#شور_حضرت_زینب
#آه_و_واویلا
🏴بند اول
آه و واویلا
میره زینب از دنیا
شده چشماشم دریا
یاد روز عاشورا
آه و واویلا
اومده جونم رو لب
که داره میاد امشب
برادر پیشت زینب
برام از تو یه یادگار،مونده اونم پیرهنته
میبوسم بو میکنمش،آخه بوی تورو میده
مثل من هیچکی اینقدر،رنج و مصیبت ندیده
مثل من هیچکی اینقدر،توی دنیا داغ ندیده
دیدم حسین جان
داغتو من یه نیمه روز
تو که رفتی من آب شدم
برادر بی تو روز به روز
دیدم حسین جان
شمر نامرد و که رسید
خنجرو رو گلوت گذاشت
سرتو از قفا برید
مظلوم حسین جان ای عزیزم برادرم
🏴بند دوم
آه و واویلا
دم آخر بی تابم
یاد جسمت افتادم
مثل تو زیر آفتابم
آه و واویلا
کجایی نور عینم
ببینی رو به قبلم
بیا پیشم حسینم
داره جون میده خواهرت،بیا بالا سرم حسین
یه سال و نیم دوری ازم،نمیشه باورم حسین
آرزوم این بود که یه بار،ببینم تو کنارمی
بیا رو پات باشه سرم،غریب مادرم حسین
سالار زینب
تشنه لب ای برادرم
میشه آروم دلم اگه
بکشی دست روی سرم
سالار زینب
بی کفن ای برادرم
میگه حسم کنارمی
میکشی دست روی سرم
مظلوم حسین جان ای عزیزم برادرم
🏴بند سوم
آه و واویلا
میونه دریای خون
افتاده بودی و شمر
اومد از مقتل بیرون
آه و واویلا
سرت از تن جدا شد
پیکرت رو خاکا موند
نوبت مرکب ها شد
جلو چشمای من زدن،سرتو روی نیزه ها
جلو چشمای من بودی،روی نی تا شام بلا
بمیرم واست که تنت،شده پامال مرکبا
بمیرم واست که شده،کفنت قطعه بوریا
سالار زینب
تشنه لب ای برادرم
میشه آروم دلم اگه
بکشی دست روی سرم
سالار زینب
بی کفن ای برادرم
میگه حسم کنارمی
میکشی دست روی سرم
مظلوم حسین جان ای عزیزم برادرم
۱۴۰۲/۱۱/۰۵
#وفات_حضرت_زینب
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
.
#زمینه
#حضرت_زینب
مجتبی کریمی و خانم مرضیه عاطفی
➖➖➖
چه دنیای سختی بود
دنیای بدون تو
تو آغوشمه حالا
یه تیکه نشون تو
هنوز غمت سنگینه
چشمای من کربلاتو میبینه
غمای تو یادم هست
تشنگی لبای تو یادم هست
با داغ تو، منم شدم شهیده
من زینبم، زینب قد خمیده
---
رفتی و قرارم رفت
تو بودی قرار من
باغ گل که میبینم
گریه میشه کار من
گلای من پرپر شد
پیش نگام برادرم بی سر شد
دل نگرون بودم من
وقتی که حرف غارت پیکر شد
با بودنت، تو حرم احترام بود
کی صحبت از، آتیش و ازدحام بود
با داغ تو منم شدم شهیده...
---
گرفتم توو آغوشم
سردش شد و می لرزید
شبا که بدونِ تو
رقیه(س) نمی خوابید
محل نمیداد انگار
دخترِ شامی با لباس ِگلدار
جاری شد اشکِ چشمام
میگفت برام عیدی خریده بابام
دلتنگِ تو، رقیه(س) رفت حسین(ع)جان
داغش نرفت، از دلِ من به قرآن
با داغ تو منم شدم شهیده...
➖➖➖
#وفات_حضرت_زینب
👇
@navaye_asheghaan
.
🏴سبک #زمزمه یا #واحد_سنگین روضه ای شهادت #حضرت_زینب کبری سلام الله علیها
#زمزمه_حضرت_زینب
#واحد_حضرت_زینب
#ام_المصائب_زینبم
،
🏴بند اول
ام المصائب زینبم
اونکه بلا دیده منم
اونکه به غم اسیره و
کرب و بلا دیده منم
ام المصائب زینبم
مادر رنج و غصه هام
یه سال و نیمه میگذره
که غصه داره کربلام
یه سال و نیمه
که گریه میکنن با من اهل مدینه
یه سال و نیمه
که بی قراری میکنه دلم تو سینه
بگم من از کدوم غمام
که گفتنش سخته برام
ظاهر من نشون میده
که پیر دشت کربلام
(ام المصائب زینبم)
🏴بند دوم
من دیدم از روی جفا
هجده سرو رو نیزه ها
با دسته بسته رفتم از
کربلا تا شام بلا
با تازیونه و به زور
رد شدم از محله ها
زخم زبون شنیدم از
اون شامیای بی حیا
یه سال و نیمه
که میگذره از اون روزای تلخ برا من
یه سال و نیمه
که مونده آثار کبودی روی این تن
چی بگم از شام بلا
چی بگم از نامحرما
بزم یزید بی حیا
چشای هرزه ی اونا
(ام المصائب زینبم)
#وفات_حضرت_زینب
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
@navaye_asheghaan
.
#حضرت_زینب
#نوحه
یا امام زمان سیدی سرت سلامت
گریه کن در غم زینب و رنج اسارت
کمر آسمان از غم خمیده
همچو زینب کسی ماتم ندیده
سیدی سیدی آجرک الله......
یا امام زمان قلب آسمان شکسته
عمه ات رفته در شام و کوفه دست بسته
تا ابد چشم ما گردیده خونبار
عصمت حق کجا و کوچه بازار
سیدی..... .......
یا امام زمان الامان از قاضریه
چه کشید عمه ات روی تل زینبیه
هستی اش همچو بسمل زد پرو بال
فاطمه آمده میان گودال
سیدی........
#میثم_مومنی_نژاد ✍
#وفات_حضرت_زینب
👇
@navaye_asheghaan
.
🏴نوحه #زمینه شهادت ام المصائب #حضرت_زینب کبری سلام الله علیها
#نوحه_حضرت_زینب
#زمینه_حضرت_زینب
#ای_یار_بی_سرم
🏴بند اول
ای یار بی سرم
ای گلگون پیکرم
خونین پیراهنت
میگیرم در برم
حسین
جانم به لب رسید
در نیمهٔ رجب
حسین
مرگش را از خدا
دارد زینب طلب
(حسین حسین حسین مظلوم)۲
🏴بند دوم
می آیم سوی تو
دل تنگه روی تو
می آید بر مشام
عطر خوشبوی تو
حسین
یک سال و نیمه که
دور از تو مانده ام
حسین
با خاطراته تو
دل را کشانده ام
(حسین حسین حسین مظلوم)۲
🏴بند سوم
دیدم سویت دوید
ناگه خنجر کشید
بر سینه ات نشست
رأس تو را برید
حسین
پیش چشمان من
تو دست و پا زدی
حسین
مُردم آن لحظه که
من را صدا زدی
(حسین حسین حسین مظلوم)۲
#وفات_حضرت_زینب
✍کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
@navaye_asheghaan
.
#حضرت_زینب
#شور #زمینه
وای از فراق و امان از اسیری
واسم نمونده کسی وقت پیری
ای نور چشمم بیا چشم به راتم
تا زیر تابوت من رو بگیری
آه ، شده موقع احتضارم
آه ، بیا با ابالفضل کنارم
آه ، حسینم حسینم حسینم
عاشق ز معشوق داره یک نشونی
حالا که دارم میشم آسمونی
گفتم تنم رو تو آفتاب بزارن
آخه تن تو نداشت سایه بونی
آه ، غمت بر دلم آتش افروخت
آه ، تو آفتاب همه پیکرت سوخت
آه حسینم حسینم حسینم
یکسال و نیمه شده گریه کارم
جز آه حسرت تو سینه ندارم
یاد همون سینه ای که شکستن
پیراهنت رو ، رو سینه م میزارم
آه ، به خون پیکرت شستشو شد
آه ، بمیرم تنت زیر و رو شد
آه ، حسین حسینم حسینم
سایه ت از اون روز که از رو سرم رفت
انگار که روح من از پیکرم رفت
آهسته میگم نگو با اباالفضل
دست حرومی سوی معجرم رفت
آه ، مثه مادرم تو مدینه
آه ، زدن من رو پیش سکینه
آه حسین حسینم حسینم
وای از عزا و فراق رقیه
برده امونم رو داغ رقیه
یادم نمیره خرابه دل شب
با سر گرفتی سراغ رقیه
آه ، دلش پر ز درد و محن بود
آه ، شبیه خودت بی کفن بود
آه ، حسینم حسینم حسینم
دیدم از اون روز که بزم شراب و
چشمام ندیده دیگه رنگ خواب و
رأس تو و رأس شير خواره درطشت
یادم نمیره نگاه رباب و
آه ، تا می کرد به ماهش نظاره
آه ، می ریخت از دو چشمش ستاره
آه حسینم حسینم حسینم
#علی_سلطانی ✍
#وفات_حضرت_زینب
👇
@navaye_asheghaan
.
🏴سبک #شور #حضرت_زینب کبری سلام الله علیها
#شور_حضرت_زینب
#عالمه_غیر_معلمه
🏴بند اول
عالمه غیر معلمه
فهمه غیر مفهمه
زینب کبری گل فاطمه
هر چی ازت بگم بازم کمه
شایسته ی مدح و ثنا زینب
ماده شیر شیر خدا زینب
صبور دشت کربلا زینب
فاتح امواج بلا زینب
ذکر طوفانی
ماه نورانی
دختر حیدر
زهرا نیشانی
بی بی جان زینب
🏴بند دوم
کلامته شمشیر برنده
کربلا با نطق تو پاینده
خطبه ای که خوندی تو باعث شد
یزید بشه خار و سراکفنده
زنی به شکل مرتضی زینب
عقیله ی هاشمی یا زینب
آبروی اهل کسا زینب
ای نور چشم اولیا زینب
قهرمان زینب
جاودان زینب
خواهر ارباب
بی بی جان زینب
بی بی جان زینب
#وفات_حضرت_زینب
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
@navaye_asheghaan
.
🏴 #شور شهادت #حضرت_زینب کبری سلام الله علیها
#شور_حضرت_زینب
#فخرالمخدرات
🏴بند اول
فخر المخدرات
ای عالی درجات
نوح کشتی نجات۲
ای ناخدای عشق
عشق خدای عشق
بر ما کن التفات۲
زینب،دختر شیر مرتضی
زینب،اسوه ی عفت و حیا
زینب،صبور دشت کربلا
زینب،معجزه ی خدا تویی
زینب،الگوی عاشقا تویی
زینب،شیر زن کربلا تویی
یازینب،یازینب
🏴بند دوم
استاد مریم و
ساره و هاجر و
آسیه،زینبه۲
اونکه کلامشه
شمشیر ذوالفقار
اون کیه؟ زینبه۲
زینب،آبروی اهل کسا
زینب،فاتح دریای بلا
زینب،رمز رسیدن بخدا
زینب،کنیز تو مادرمه
زینب،سایهٔ تو رو سرمه
زینب،کلید قفل حرمه
یازینب،یازینب
#وفات_حضرت_زینب
🎤 کربلایی مصطفی بابایی
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
@navaye_asheghaan
.
#حضرت_زینب
#زمینه
یه سال و نیمه نورعینم و ندیدم
یه سال و نیمه که حسینم و ندیدم
ای بی کفن برادر ؛ بیا کنار خواهر
جای کفن برایم ؛ یک بوریا بیاور
مظلوم حسینم ؛ مظلوم حسینم
......
پیراهنت را بو کنم با آه و زاری
که غیر از این ندارم از تو یادگاری
ببین چشام پر آبه ؛ ببین دلم پرآهه
هنوز دلم میونِ ؛ گودی قتلگاهه
مظلوم حسینم ؛ مظلوم حسینم
....
حسین من رو زنده زنده سر بریدن
پیراهنش رو از تنش بیرون کشیدن
تا لحظه های آخر ؛ نگاش به خیمه ها بود
به فکر بی کسی ؛ زنا و بچه ها بود
مظلوم حسینم ؛ مظلوم حسینم
......
بین همه درد و غما وای از اسیری
زینب کجا نامحرما وای از اسیری
جای تو همره من ؛ حرمله و سنان بود
مهار ناقه من ؛ به دست ساربان بود
مظلوم حسینم ؛ مظلوم حسینم
#عبدالحسین ✍
#وفات_حضرت_زینب
👇
@navaye_asheghaan
.
#حضرت_زینب_زمینه
#زمینه
یه سال و نیمه که ، دلم پریشونه
برای من هر شب ، شام غریبونه
یادم نمیره اشک آسمون و
غارت انگشتر و ساربون و
یادم نمیره تو دل بیابون
فرار بچه های نیمه جون و
واویلا واویلا واویلا
گریه شده قوت ، هر شب و هر روزم
هنوز دارم یاد ، تن تو میسوزم
برات بمیرم که کفن نداشتی
حتی یه کهنه پیرهن نداشتی
به حنجر تو بوسه دادم آخه
یه جای سالم تو بدن نداشتی
واویلا واویلا واویلا
نرفته از یادم ، ای پسر زهرا
میگفتی اسقونی ، شربة من الماء
مرهمی بر دل کباب ندادن
به بی کسی تو جواب ندادن
فرات مهریه مادرت بود
ولی بهت یه قطره آب ندادن
واویلا واویلا واویلا
از کربلا تا شام ، با دل پر دردم
چقدر من یاد ، مادرمون کردم
کربلا وقتی پیکرت زمین خورد
وقتی ز ناقه دخترت زمین خورد
وقتی تو شام پیرزن یهودی
سنگ زد از نیزه سرت زمین خورد
واویلا واویلا واویلا
بعد تو خاک غم ، ریخت سر زینب
شمر ستمگر شد ، همسفر زینب
کوفه و شام شد بلای زینب
می خندیدن به گریه های زینب
عقیلة العرب به روی ناقه
می رقصیدن جلو چشای زینب
واویلا واویلا واویلا
#علی_سلطانی✍
#وفات_حضرت_زینب
.
@navaye_asheghaan
1. همه رفتند 1394 دشتی.mp3
9.06M
#روضه_حضرت_زینب
( سلام الله علیها )
حاج #سید_مهدی_میرداماد🎤
#آواز_دشتی
همه رفتند و من
جا ماندم ای دوست
ز بخت بد به دنیا
ماندم ای دوست
چرا رفتی
مرا با خود نبردی
ببین بعد تو
تنها ماندم ای دوست
بیا این ساعت آخر كنارم
كه روی زانوی تو سر گذارم
دعا كن زودتر جان بر لب آید
كه دیگر طاقت ماندن ندارم
ببین از داغ تو خیلی شكستم
شكستم گر چنین از پا نشستم
شكسته دشمنت
از بس دلم را
چنان گشتم
كه نشناسی كه هستم
به یادت
در نوای آب آبم
چنان تو زیر تیغ آفتابم
تو راحت خفته ای
در خانه ی قبر
ولی من از غمت خانه خرابم
لباس تو در آغوشم برادر
صدایت مانده در گوشم برادر
تو ماندی بی كفن
در خاكِ صحرا
چگونه من كفن پوشم برادر
مرا كابوس شمشیر و تن تو
تماشای به غارت بردن تو
تورا سر نیزه ها بردند و مانده
برای من فقط پیراهن تو
سراسر نیزه میبینم به خوابم
سر و سرنیزه میبینم به خوابم
نمیخوابم اگر یك دم برادر
تورا بر نیزه میبینم به خوابم
دلم هر روز پای نیزه میرفت
كه خونت در گلوی نیزه میرفت
چه میشد مثل سرهای شهیدان
سر من هم به روی نیزه میرفت
#وفات_حضرت_زینب
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
167.2K
(حضرت زینب س)
گل زهرا از این دنیا دارم می رم
به یاد سوز و غم های تو می میرم
حسین جانم۲
دم آخر به یاد غربتت سوزم
به عالم با نوایم شعله افروزم
حسین جانم۲
درون سینه ام رنج و محن دارم
ز تو من یادگاری پیرهن دارم
حسین جانم۲
عزیز فاطمه من خواهرت هستم
به یاد آن وداع آخرت هستم
حسین جانم۲
میان گودی مقتل چه ها کردند
سر پاک تو را از کین جدا کردند
حسین جانم۲
غریبی تو را مردم همه دیدند
کنار پیکر پاک تو خندیدند
حسین جانم۲
پس از تو زد عدو آتش به هر خیمه
سرت را زد ز ظلم و کین روی نیزه
حسین جانم۲
بمیرم یا حسین عریان بدن بودی
به روی خاک غم تو بی کفن بودی
حسین جانم۲
تو بودی در همه عمرم قرار من
که رفتی با تن صد چاک از کنار من
حسین جانم۲
پس از تو من سفیر کربلا بودم
به یاد تو سر بر نیزه ها بودم
حسین جانم۲
حسین من پس از تو خونجگر گشتم
به محمل با سر تو همسفر گشتم
حسین جانم۲
سفر را با سر پاک تو طی کردم
به گریه من نگاهی روی نی کردم
حسین جانم۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_سلام_آقا
#سبک_حسین_مولا
#حضرت_زینب_س
#وفات_حضرت_زینب.
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
.
#شور
#حضرت_زینب
سلام بر آینه ی حضرت زهرای علی
عقیله هاشمیون ، زینب کبرای علی
اصالت زینب
شجاعت زینب
بصیرت زینب
کرامت زینب
با دستای بسته ، کرده قیامت زینب
چه همتی داره ، کار محال کرد
خطبه ی طوفانیش ،کوفه رو لال کرده
سیدتی زینب ......
.......
سلام بر مفسره ، آیه به آیه ی وفا
جان و دل شیر خدا ، شیر زن کرببلا
نجابت زینب
رشادت زینب
صلابت زینب
ابهت زینب
به هفتاد و دو تن داره ولایت زینب
به ابن مرجانه ،خواب و حروم کرده
نایبه الزهرا ، کارو تموم کرده
سیدتی زینب .....
.......
سلام بر تجلیه ، فاطمه و ابوتراب
عشق دل رقیه و ، قبله ی حضرت رباب
قیامت زینب
شفاعت زینب
سعادت زینب
هدایت زینب
بلای جون ظلم و جنایت زینب
قیامتی مثله ، حضرت ِ زهرا کرد
با چادر خاکی ، یزید و رسوا کرد
#محمد_حسین_رحیمیان ✍
ایام #وفات_حضرت_زینب
.👇
@navaye_asheghaan
.
#وفات_حضرت_زینب
#حضرت_زینب
#زمینه
هرکسی حال روز تو
بدونه گریه میکنه
مرد همونه که برات
زنونه گریه می کنه
یه سال و نیمه زینبت
شبونه گریه می کنه
تا می بینه لباستو
تو خونه گریه می کنه
هر دفه که دلم برات می گیره حسین
می شینمو و نگاه به این لباس می کنم
یه سال و نیمه واسه ی لب خشک تو
خواب می بینم به شمر التماس می کنم
اباعبدالله
هنوز تن زخمی توست
جلوی چشای خواهرت
نمیرم یادم که چجور
اسب اومد رو پیکرت
طاقت کهنه خنجرو
رگ حنجره نداشت
صدام می زدی ولی
صدات جوهره نداشت
به جای مادر روضه برات خوندم و
لالایی واسه ی بچه هات خوندم و
نیزه گرفته بود راه حلق تو رو
حرفتو از اشاره ی چشات خوندم و
ابا عبدالله
نشد به جای مادرم
برا تو مادری کنم
حسین من نزاشت شمر
براتو خواهری کنم
تو رفتی و مسیر من
به کوچه های شام خورد
زینب تو چه طعنه ها
تو مجلس حرام خورد
نمیدونی چه دردی کشیدم حسین
چه شبها که از خواب پریدم حسین
اسارت نرفتم؛ که رفتم حسین
شراب ندیده بودم،که دیدم حسین
ابا عبدالله
#امیرحسین_ثابتی
.👇
@navaye_asheghaan
.
#شور
#حضرت_زینب
لحظه های آخره ، زینب زار و مضطره
نزدیکه دو ساله که ، با گریه چشام تره
از یادم نمی ره اون ، گودال و مصیبتام
بین قتلگاه حسین ، پرپر شد جلو چشام
ای وای ای وای حسین...
وای از اون دمی که شمر ، سمت پیکرش دوید
توی اون شلوغیا ، جونم روی لب رسید
شمر و خولی و سنان ، با هم متحد شدن
توو جنجاله قتلگاه ، تنها موند حسین من
ای وای ای وای حسین...
احکام بریدن ، سر ازپیکر این نبود
لب تشنه سر و برید ، رسمش این چنین نبود
روو در روی چشم من ، غارت شد تن حسین
نامردا شدن سهیم ، توی کشتن حسین
ای وای ای وای حسین...
واسه غارت عده ای ، آوردن هجوم سرش
توی اون برو بیا ، ریختن روی پیکرش
بعد از رفتنت حسین ، خندیدن به غربتم
روز خوش ندیدم و ، شکسته شد حرمتم
ای وای ای وای حسین...
توی شعله گُر گرفت ، خیمهی مخدرات
می دیدم که سوخت سر و ، دست و پای دخترات
خیلی سخت گذشت حسین ، بعد از تو به خواهرات
ای نیزه نشین من ، مُردم صد دفه برات
ای وای ای وای حسین...
وای از دست شامیا ، حرمتها شکست حسین
پیشونیه زینبت ، با سنگا شکست حسین
از یادم نمی ره اون ، حرفای یهودیا
وای از طعنه ها حسین ، گفتن خارجی به ما
ای وای ای وای حسین...
#عباس_قلعه✍
#وفات_حضرت_زینب
.👇
@navaye_asheghaan
.
#وفات_حضرت_زینب
#حضرت_زینب
#زمینه
همش غمت روی دل شکستمه
ببین که پیرهنت هنوز تو دستمه
نشد به پیکر تو سایبون بدم
نمی تونم منم تو سایه جون بدم
منو می کشه یاد پیکرت
منو می کشه داغ حنجرت
منو می کشه خشکی لبت
منو می کشه جسم بی سرت
یه سال و نیمه کار خواهر تو گریس
یه سال و نیمه فکر حنجر بریدم
یادم نمی ره دیدمت میون گودال
یادم نمی ره نیزه از تنت کشیدم
……
یه سال و نیمه که باهامه این عذاب
دیدم سر تورو. تو مجلس شراب
دل رقیه تو پر از شراره کرد
باچوب خیزرون لبت رو پاره کرد
منو میکشع مجلس شراب
منو می کشه گریه رباب
منو می کشه کار حرمله
که ریخت رو زمین پیش چشمم اب
برای دست بچه ها طناب اوردن
شبیه پیرهن تو معجرم رو بردن
سکینه و رقیه و رباب تو بازار
به جا تموم بچه ها کتک می خوردن
#علی_زمانیان
.👇
@navaye_asheghaan
.
#حضرت_زینب
ای نور دیده من و تاج سرم حسین
یک دم قدم گذار به چشم ترم حسین
بنگر چه آمد از غم تو بر سرم حسین
در زیر آفتاب ببین بسترم حسین
نام تو گشته زمزمه آخرم حسین
بالاسر همه تو دم آخر آمدی
بالین هر شهید به چشم تر آمدی
با زانو در کنار علی اکبر آمدی
بر دیدن سه ساله خود با سر آمدی
من خواهر توام بیا در برم حسین
یادش به خیر آن تب و تابی که داشتم
در طول آن مسیر رکابی که داشتم
در زیر سایه تو حجابی که داشتم
دیدی چه شد حسین نقابی که داشتم
دیدی چه شد مقنعه و معجرم حسین
یک نیمه روز موی سیاهم سفید شد
یک نیمه روز امید دلم ناامید شد
هجده گلم مقابل چشمم شهید شد
از مادر تو خواهرت هر چه شنید...،شد
داغت هنوز هم نبود باورم حسین
هر دم به یاد حنجر تو گریه میکنم
بر زخم های پیکر تو گریه میکنم
دارم به جای مادر تو گریه میکنم
یاد وداع آخر تو گریه میکنم
گفتی به خواهرت که بمان در حرم حسین
گفتی به خیمه گاه بمانم ولی نشد
گفتم کنم فدای تو جانم ولی نشد
یک جرعه آب بر تو رسانم ولی نشد
پایت به سوی قبله کشانم ولی نشد
تو دست و پا زدی و زدم بر سرم حسین
منکه به جز تو پشت و پناهی نداشتم
دیدم تو را غریب و سپاهی نداشتم
تو زیر پا و تاب نگاهی نداشتم
جز رو زدن به شمر که راهی نداشتم
شرمنده توام چه کنم خواهرم حسین
هر کس رسید راه نفس بر تو بست و رفت
بر پیکر تو نیزه خود را شکست و رفت
شمر آمد و به سینه تنگت نشست و رفت
با دست خالی آمد و پر کرد دست و رفت
ای کاش کور بود دو چشم ترم حسین
دیدم تو را به سجده ولی سر نداشتی
ای سر بریده کاش که خواهر نداشتی
(ای تشنه لب تو طاقت خنجر نداشتی
گویا غربب بودی و مادر نداشتی)
قربان غربتت پسر مادرم حسین
نگذاشتند گریه بر آن پاره تن کنم
نگذاشتند سایه ای بر آن بدن پکنم
نگذاشتند حسین خودم را کفن کنم
کاری برای یوسف بی پیرهن کنم
میخورد خاک پیکر تو در برم حسین
ما را پس از تو خار شمردند کوفیان
بر روی نیزه راس تو بردند کوفیان
نان علی مگر که نخوردند کوفیان
از من چه آبرو که نبردند کوفیان
دادند نان به ما صدقه ،دلبرم حسین
دیدی چگونه حرمت زینب به باد رفت
وقتی میان مجلس ابن زیاد رفت
صبر و قرار از دل زین العباد رفت
کاری رباب کرد ،که دردم زِ یاد رفت
چون جان بغل گرفت سر سرورم حسین
بر عکس کوفه هلهله کردند شامیان
خنده به اشک قافله کردند شامیان
ما را اسیر سلسله کردند شامیان
تحقیر پیش حرمله کردند شامیان
از هر که بگذرم از او نگذرم حسیم
بزم شراب و مجلس اغیار و خواهرت
چوب یزید و لعل لب خشک و اطهرت
بگذار بگذریم چه آورد بر سرت
خیلی دلم تنگ شده بهر دخترت
بعد از تو من صداش زدم دخترم ،حسین
✅عبدالحسین میرزایی ✍
#وفات_حضرت_زینب سلام_الله_علیها
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
.
@navaye_asheghaan
▪️◽️
روز «؏ــآشورٰاء۔۔❀»
هَراسآن بود دُشمَـــــن تٰا شِنید۔۔۔
بَعد "؏ــبآسِ ؏َــلے" پَرچَـــــم بِہ دوشِ ﴿زِینـــــب ۜ۔۔𔘓﴾أست..◇◇
#شهادت_حضرت_زینب
#وفات_حضرت_زینب
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
لرزه بر پیڪره ےشام میافتد وقتے
چادر فاطمه را بر سرخود می پوشد
بی سَبَب نیست عَدو ازسخنش میترسد
زینب است،خون علے در رگ او میجوشد
#أم_المصائب🥀
#وفات_حضرت_زینب(س)🥀
#تسلیت_باد🥀
@navaye_asheghaan
.
#وفات_حضرت_زینب(س)
#زمینه
السَّلامُ عَلَیکِ یا
بِنْتَ مَنْ صَلّی قِبْلَتَینِ
زینت شاه اولیا
دختر فاتح حنین
السلام علی، اِبنَةَ ،خَدیجَةَ الکُبرى
السلام علی، أبوها ،وَاُمُّها زهرا
سلام فهیمه عالِمه
عزیز فاطمه
یا زینب الصبور
سلام پیام کربلا
تمام کربلا
لِسانها الشکور
سلام یا زینب الصبور
یه سال و نیمه یا اخا
نمیره یادم اون روزا
چی اومد برسر توو
چی اومد بر سر ماها
سرتو رو نیزه ،می دیدی، بیچاره شد زینب
بدن تو رو خاک ،توو صحرا، آواره شد زینب
زدن تورو چه بی هوا
باسنگ و با عصا
ذبیح بالقفا
زدن به دخترت کتک
می گفت کمک کمک
کجایی ای بابا
سلام یازینب الصبور
چی کشیدیم تو شهرشام
سربازار و ازدحام
آتیش و سنگ بی هوا
میزدن از رو پشت بام
اینا به جای خود ،ای وای از ،اون مجلس یزید
خود تو بودی و،میدونی ،زینب چیا شنید
داداش توو مجلس شراب
دادن مارو عذاب
با اون چشای هیز
داداش یه بی خدایی گفت
با بی حیایی گفت
به دخترت کنیز
سلام یازینب الصبور
#ابوذر_رئیس_میرزایی✍
اجرا: مداح اهلبیت حاج حسن برخورداری
👇
@navaye_asheghaan
.
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شور
۱۳۵
می میرم و بخدا که ازغم تو پیرم و
می میرم و پیرهنت رو در بغل می گیرم و
می میرم و من به تار موی تو اسیرم و
بیا ببین مثل تو دارم تو گرما جون میدم
بیا ببین ولی کٍی دیگه تو صحرا جون میدم
بیا ببین کٍی دیگه شبیه زهرا جون میدم
حسین من وای من حسین من حسین
دیده تر و دیدم از کوچیکی داغ مادرو
دیده تر و دوخته با سینه دیدم میخ درو
دیده تر و روی در دیدم داداش چل نفرو
فدا سرت بیا یک لحظه کنار خواهرت
فدا سرت ای داداش دیدم چی اومد به سرت
فدا سرت بالا پایین شد رو نیزه پیکرت
حسین من وای من حسین من حسین
خودم دیدم خنجرو کشید و فریاد کشیدم
خودم دیدم سرتو بد می برید و بریدم
خودم دیدم دست به دست بازیچه شد تا خمیدم
چرا می زد شمر دون آتیش به ماسوا می زد
چرا می زد بی حیا منو به اسم صدا می زد
چرا می زد خواهرت مثل تو دست و پا می زد
حسین من وای من حسین من حسین
حسین من بعد از اون که همگی تورو زدن
حسین من آخ دیدم به نعلا گیر کرده بدن
حسین من بدن و استخونات یکی شدن
(صلوات الله علیه)
خونه چشام ما رو بردن توی کوچه های شام
خونه چشام به ما سنگ می زدن از بالای بام
خونه چشام بدتر از همه داداش بزم حرام
حسین من وایِ من حسین من حسین
#محمود_اسدی_شائق✍
#وفات_حضرت_زینب
.👇
@navaye_asheghaan
.
#غزل_مرثیه
#حضرت_زینب
سید محمد حسین آل مجتبی ✍
➖➖➖
خط به خط تشریح کردی عشق را در کربلا
خطبه خواندی تا نماند کربلا در کربلا
عطر یاس از چادرت میریخت هنگام وداع
خواستی خالی نباشد جای مادر کربلا
در دل گودال روی خون تیمم کردهای
یک نمازت هم نشد اصلا قضا در کربلا
«هیبت فرعونیان را بشکن و اعجاز کن»
حرفها گفتند با تو شعلهها در کربلا
جسم تو محصور بین سلسله در راه شام
روح تو مجروح بین بوریا در کربلا
در زلال اشک تو عکس خدا افتاده است
غیر زیبایی نمیبینی چرا در کربلا؟
➖➖➖
ایام #وفات_حضرت_زینب
.
@navaye_asheghaan
.
نیمه ی ماه رجب هم بوی عاشورا گرفت
#حضرت_زینب سلام_الله_علیها
تا که کهنه پیرهن در دستهایم جا گرفت
نیمه ی ماه رجب هم بوی عاشورا گرفت
روضه خوانت بوده ام یک سال و نیم ای بی کفن
از صدای ناله ی زینب دل دنیا گرفت
گودیِ زیر دو چشمم! یادگار گودی است
تا که شمر آمد به مقتل کار دل بالا گرفت
جای سالم در تنت پیدا نکردم، لا جرم
خواهر غمدیده ی تو بوسه از رگ ها گرفت
هر کسی در کربلا از هر کجایی کینه داشت
انتقام خویش را از ما بنی الزهرا گرفت
دست نامحرم به روی خواهرت تا شد بلند
بر فراز نیزه خون چشمان سقا را گرفت
تا که بر گهواره ی نیزه بخوابد اصغرت
مادر بی شیرخواره نغمه لالا گرفت…
#محمدحسین_مهدی_پناه✍
#وفات_حضرت_زینب سلام_الله_علیها
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
@navaye_asheghaan
.
#حضرت_زینب
#غزل_مدح_و_مرثيه
#حضرت_زينب_كبري
دختر غيرت و شجاعت بود
گوهری پاک و با اصالت بود
گرچه زن بود ،مثل شير خدا
همچنان كوه ، با صلابت بود
مادرش عصمتآفرين بود و
او خودشبيكرانعصمتبود
طبق درخواستش مُحافظتش
همه جا با جناب غيرت بود
فهم شأنيّتش ميسّر نيست
آنكـه زِيْـنِ اميـر خلقت بود
این سـراپا خدیجـهی کُـبری
ارثـش از فاطمه نجابت بود
شـد مقـامش وليَّــةُ اللّهـي
بسكه اين زن بلندهمّت بود
بعد عبّاس چند ماهي هم
حامـل پرچـم ولايـت بود
داشت تأييـديه فَتـاوايش
چون خودش صاحب شريعت بود
همه ديدند كربلا تا شام
چادرش حافظ امامت بود
آه، پنجاه سال زندگي اش
سر به سر ماتم و مصيبت بود
كمرش را شكست غربت شاه
گرچه در صبر بي نهايت بود
پيش طشت طلا به بزم يزيد
آنچه زينب نداشت طاقت بود
كُشت اورا غم امام حسين
پس چنين رفتني شهادت بود
بعد يك سال و چندماه هنوز
پيكرش غرق در جراحت بود
وقت پرواز روح از بدنش
دور بانو چقدر خلوت بود
روح او داشت كربلا مي رفت
باز هـم راهي زيـارت بود
#محمدقاسمي✍
شب١٥رجب
#وفات_حضرت_زینب
.
@navaye_asheghaan
Shahadat Hazrat Zeinab 1402 Hadadian [Mohjat_Net] (3).mp3
2.1M
#محمد_حسین_حدادیان
#وفات_حضرت_زینب 1402
بنی آدم اعضای یکدیگرند
همه بنده ی دختر حیدرند
بنی هاشمی که علی منسبند
همه حافظ چادر زینبند
ای حرم عقیله سایه ی سرمه عقیله
برای ظهور صاحب بهترین قسمه عقیله
نور ماهه زینب نائب شاهه زینب
ماده شیر و دختر اسداللهِ زینب
ما جلوی هرکس و ناکسی خم نمیشیم
ولی سجده میکنیم به بارگاه زینب
زینب زینب زینب زینب
****
به نام خداوند جان آفرین
حکیم سخن در زبان آفرین
نوشتم غلامم غلامم غلام
غلام ابالفضلِ ام البنین
ای حرم ابالفضل ذکر مادرمه ابالفضل
من که بی معرفت اما خیلیه کرم ابالفضل
صنمه ابالفضل با جنمه ابالفضله
کسی نشنیده تو دنیا منمه ابالفضل
خدا میدونه تو زندگیم فقط کسی که
قید دنیا رو براش میزنمه ابالفضل
****
خدایا چنان کن سرانجام کار
تو خوشنود باشی و ما رستگار
و این رستگاریه که تا ابد
بگم یا رقیه رقیه رقیه مدد
ای حرم رقیه خیلی محترمه رقیه
کم نمیشه از سر ما سایه ی علم رقیه
قبلتی رقیه سیدتی رقیه
تو سه سالگی تو کوه عصمتی رقیه
دختر و خواهر و عمه ی امامی بانو
بعد زینب به تو میگم عمتی رقیه
.
@navaye_asheghaan