eitaa logo
کانال نوای عاشقان
13.3هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
310 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
ای پناه تمامِ خَلق، جواد از ولادت امامِ خلق، جواد نجل موسی و نخل طور تویی گوهر هشت بحر نور تویی صدف چهار گوهر پاکی در زمین هم چراغ افلاکی همه‌ی هستی امام رضا از تو بگرفته احترام رضا کیستی تو عزیز زهرایی تو جواد الائمّه‌ی مایی فضل، یک جلوه از فضائل تو جود مهری به دست سائل تو هم خدا از عبادتت خورشند هم رضا از ولادتت خورسند سه علی را تو آیت نوری در امامان به جود مشهوری ای خیال تو شمع محفل من کاظمین تو قبله ی دل من قبر تو کعبه‌ی مکرّر ماست حرمت کربلای دیگر ماست مظهر جود ذات لم یزلی سیّدی یا محمّد بن علی سفره‌ی جود توست کلّ وجود از وجودت وجود یافته جُود همه‌ی علم حرفی از دهنت فقه در گاهواره هم سُخنت کلّ قرآن دلیل منطق توست پور اکثم ذلیلِ منطق توست تا هست خدای را خدایی تو جود کنی و ما گدایی *عزت عالمین می‌خواهم نجف و کاظمین می‌خواهم طوفِ قبر حسین می‌خواهم یا جواد الائمه ادرکنی ..* نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم پشت مأمون به عزّت تو شکست ماهی کوچکت گرفت به دست گفت ای باخبر زسرّ قضا گل نو رسته ی امام رضا دور یک راز بسته انگشتم تو عیان کن که چیست در مُشتم در جوابش دُر از دهن سفتی خنده بر لب زدی چنین گفتی که به امر خدای حیِّ قدیر آب دریا چو می شود تبخیر ابر با خویش از دل دریا ماهی کوچکی بَرَد به هوا شه به اوج فضا فرستد باز باز، در ابر می کند پرواز از برای شکار آن ماهی در دل ابرها شود راهی چون کند صید و آورد همره می گذارد درست در کف شاه پادشاه از پی حقیقت حق می کند امتحان زحجّت حق ما ز کلّ امور آگاهیم در حقیقت خلیفه اللّهیم عالمی را به پیش می بینیم چون کف دست خویش می بینیم وارث کلّ انبیا ماییم حافظ سرّ کبریا ماییم علم غیب خدا به سینه‌ی ماست ور تضاکم لغیبه گویاست رکن توحید زابتدا ماییم مخزن حکمت خدا ماییم نور، یک جلوه از رسالت ماست کلّ تطهیر در جلالت ماست فضل، یک خوشه از کرامت ماست علم یک جلوه از ولایت ماست ما زآغاز حجة اللّهیم تا قیامت بقیة اللّهیم ای به خاک تو کرده جود سجود بنده ی جود تو تمام وجود من کی ام خاک خاک پای توام سائلم سائل گدای توام پا از این آستان برون ننهم این سمت را به سلطنت ندهم دوستیِّ تو دین و دِین من است همه جا صحن کاظمین من است گر چه سر تا به پا همه گهنم یابن زهرا گدای یک نگهم هر چه ام همدم شما هستم هر که ام «میثم» شما هستم بنده ام بنده‌ی گنه کارم از دو عالم فقط تو را دارم رفته عمرم به باد ادرکنی یا امام جواد ادرکنی شاعر : استاد غلامرضا سازگا
دل من دوباره شاد شاده شب میلاد دو آقازاده یا دلم میره دم شیش گوشه یا کنارِ پنجره فولاده ولیعهدِ رضا اومد حیدر کربُبَلا اومد شش ماهه و جوونشون فرقی ندارن برا گدایِ خونه شون کم نمیذارن «یا علی اکبر رضا یا علی اصغر حسین» شب ذکر و خوندن قرآنِ یا علی علی بگو جانانِ عیدی مون تو دستایِ اربابُ عیدی مون تو دستایِ سلطانِ غلامی شون شده کارم این خونواده رو دوست دارم باید بگم از دل و جون یه تبریک امشب به حضرت معصومه و حضرت زینب «یا علی اکبر رضا یا علی اصغر حسین» شب عاشقی شب احساسه شب گفتن از دو غنچه یاسه یکی مثل مادرش زهرا و یکی هم مثل عموش عباسه بگه هر که پریشونه حاجت میدن در این خونه شب باب الحوائج و باب المراده تو کربلا و کاظمین گدا زیاده «یا علی اکبر رضا یا علی اصغر حسین» 🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم گاه‌گاهی نگاه ما را بَس بوسه‌ای گاه‌گاه ما را بَس گرچه از دستِ یار ممکن نیست جگری روبراه ما را بَس ما گره در گره شدیم اما... لطفِ زُلفی سیاه ما را بَس رو به چشمش نمازِ خود خواندیم و همین اشتباه ما را بَس تا به کویَش نرفته‌ایم افسوس ولی این شوقِ راه ما را بَس در بساطم نبود غیر از آه و همین نصفه آه ما را بَس مرقدی با دو گنبد زردش خاکِ آن بارگاه ما را بَس یک ضریح و دو قبله و دو امام یک حرم با دو شاه ما را بَس به ضریحش نشد اگر برسیم کنجِ آن سرپناه ما را بَس ما حسینی شدیم شُکرِ خدا کاظمینی شدیم شُکرِ خدا زلفِ ما را به بادها داند لطف خود را به یاد‌ها دادند تا گره‌های کارِ من دیدند به لبم  یاجوادها دادند تا که بردیم نام او دیدیم رونقی بر کِسادها دادند تا از این خانه ما جدا نشویم به لبم  وَاِن‌یکاد‌ها دادند نانِ خود را دوباره بخشیدند از سرِ ما زیادها دادند نامُراد آمدیدم اما باز قبلِ گفتن مُرادها دادند مثل باران شدند رحمت را بر تمامِ بلادها دادند خط کشیدند روی بدها و... باز هم امتدادها دادند حرف‌های نگفته آوردم تا به دستم مدادها دادند هی نوشتیم  نامه ادرکنی یاجواد الائمه ادرکنی از جمالش کمال می‌ریزد از کمالش جلال می‌ریزد از لبش دانه‌های سرخِ انار از قدش اعتدال می‌ریزد به تماشاش ایستاده جهان که بهم نظم سال می‌ریزد روی دوشِ رضا از آن گیسو آبشاری زُلال می‌ریزد نورِ او لَن‌تَرانیِ موسی است کوه هم بی مجال می‌ریزد چقدر چامه و چکامه براش از قلم‌های لال می‌ریزد همه تقصیرِ تیغ آن اَبروست خونِ ما را حلال می‌ریزد آمد و از غبارِ جاده‌ی او معجزاتی محال می‌ریزد بعد از این از دلِ غریب رضا غمِ قال و مقال می‌ریزد به علی رفته نور سرمدِ ما آمده سومین محمدِ ما ای مبارک‌ترین سلامِ رضا آفتاب علی الدوامِ رضا سبزی مسجد النبیِ علی کعبه‌ی مسجدالحرامِ رضا نهمین رکعتِ رسول خدا اولین اَشهد ، السلام رضا امتداد همیشه‌ی زهرا شرف‌الشمس مستدام رضا سجده‌ی شُکر فاطمه این است برکت‌های خاص و عامِ رضا آمدی و به عشق تو خواندند بچه‌ها را همه غلام رضا دم باب‌الجواد هرکه رسید می‌شود جبرئیلِ بام رضا بازهم آمده است امام حسن بازهم آمده امام رضا پیش آغوش خیزران زهرا بوسه می‌داد بر تمام رضا گوئیا  جمع یاس و  یاسمن است بِینِ آغوش فاطمه حسن است آخرین مرتضای راه حسین سومین جلوه از پگاهِ حسین تو علی هستی و عجب هم نیست خیره باشد به تو نگاه حسین صبر باید کند خدا  برسی تا که کامل کنی سپاه حسین گفت در گوش تو  پدر اذان و خدا.. ..گفت حی علی الفلاحِ حسین با تو شیرین شده‌است عمرِ رباب با تو زیبا شده است ماه حسین مادرت در خیال خود می‌گفت بشَوی کاش تکیه‌گاه حسین تا که رفتی به کربلا گفتند شیر آمد به رزمگاه حسین آنقدر خشک شد لبت دیدند رو زدن‌های گاه‌گاهِ حسین حرمله کاشکی زمان می‌داد سیر بیند تو را نگاه حسین به گمانم سه‌شعبه آتش بود سوخت در بین سینه آهِ حسین پیش تو روی زانویش می‌زد مادری پشت خیمه‌گاه حسین بِینِ گودال نه ، زِ شرم رُباب پشت خیمه است قتلگاه حسین بعد گودال پیش او رفتند نیزه‌ها بر زمین فرو رفتند (حسن لطفی ۴۰۱/۱۱/۱۱) @navaye_asheghaan
. |⇦•جمعند همه.... وتوسل ویژهٔ ولادت حضرت جواد الائمه علیه السلام وحضرت علی اصغرسلام‌الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱به نفس سید مجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ جمعند همه دور و بر خانه‌ی سلطان حتما خبری هست در خانه‌ی سلطان بعد از گذر چند دهه چشم ‌به ‌راهی از راه رسیدی ثمرِ خانه‌ی سلطان بیتُ الحرم از شوق سرش گرم طواف است دورِ سرت آقا پسر خانه‌ی سلطان بی‌لطف تو بازار کَرَم نیز کساد است پس خوب‌ترین اسم برای تو جواد است گیسویِ شَکن در شَکن از راه رسیده در موسم غربت وطن از راه رسیده یک شهر سر سفره‌ی احسان تو هستند انگار دوباره حسن از راه رسیده ای صاحب آن دست کریمی که عطایش پیش از عرق شرمِ من از راه رسیده در تیرگی موی تو خورشید عیان است آن ‌را که عیان است چه حاجت به بیان است این بال و پَرِ سوخته را ، یار نگه‌‌دار در سلسله‌ی عشق ، گرفتار نگه‌‌دار حالا که طبیب دل بیمار تو هستی ما را به دل سوخته ، بیمار نگه‌دار ای دل‌خوشیِ ضامن آهو دلِ ما را پشت در این خانه نگه‌دار نگه‌دار امشب که گره خورده به گیسوی تو جانم تا پنجره‌ی باز ضریحت برسانم وقتی که در این قوم ، محمد شده باشی باید که همین‌قدر سر‌آمد شده باشی هر جا که رسیدیم سخن از کَرَم توست حق داشتی آقا که زبان‌زد شده باشی حس می‌کنم آن عطر علی ‌اکبری‌ات را وقتی سحر از کوچه‌ی ما رد شده باشی سرشاخه‌ی طوبی ثمر ِکال ندارد ارباب شدن طفل و کهنسال ندارد غیر از غم دلدار در این سینه غمی نیست جز سینه‌ی ارباب برایش حرمی نیست یارب به سرِ زُلف علی اصغر ارباب بالاتر از این اسم برایم قسمی نیست گهواره‌نشین ِحرم آن روز نشان داد شش ماه ، در اولاد علی عمر کمی نیست تا گَردِ روی گنبدشان راه نجات است شش ‌ماهه‌ی این طایفه صاحب‌درجات است در بستری از گُل بگذارید تنش را تا باد اذیت نکند پیرهنش را ای مردم عالم به تماشا بنشینید این خواستن و سوختن و ساختنش را هم قدِّ عمو شد که مبادا بگذارد روی دل مادر غم رعنا شدنش را دیگر عرق شرم به پیشانیِ آب است خشکیِ بیابان اثرِ آهِ رباب است .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇 @navaye_asheghaan
بسم الله الرحمن الرحیم باز شبیه شبِ بارانی‌ام زاده‌یِ دریایم و طوفانی‌ام مثلِ اویس از قَرَن آواره‌ام در پِیِ یارانِ خراسانی‌ام عاشقی‌ام را همه فهمیده‌اند مُهر شده مُهر به پیشانی‌ام دستِ نسیم است سر گیسویش دست خودم نیست پریشانی‌ام اَبروی او نور عَلی نور شد عاشق این طاق چراغانی‌ام داده جنون هستی من را به باد روز نخستی که شنیدم جواد - می‌چکد از کنج لبانم شراب خانه‌ات آباد خرابم خراب سنگ تراشی دل سنگم گرفت تیشه زد و ساخت از آن دُرِّ ناب شانه زد و یکسره دل ریخت ریخت در خَم آن گیسویِ پُر پیچ و تاب وای اگر دست تو اُفتد دلم فارقم از روزِ حساب و کتاب جاذبه‌ی محض مرا نور کن حضرت خورشید به جانم بتاب - جذبه‌ی پیغمبرِ اُمّی جواد ای به ابی انت و اُمی جواد نیست فقط روز مبادا کریم هست همه روز و شبم با کریم یاد گرفته است که بر هیچ کس رو نزند این دلم الا کریم هر‌چه گره بیشترم میزند کم شود این فاصله‌ها... تا کریم خواهشِ ما جرعه‌ای از آب بود داد ولی پهنه‌ی دریا کریم بس که درِ بسته زدم خسته‌ام باز نشد هیچ در امّا کریم... - در نزده در به رویَم باز کرد باز هم این طایفه اعجاز کرد فیضِ مسیحایی‌ات عیسیٰ بَرَد دست به دامان تو موسیٰ بَرَد از همه دل می‌بَرَد آقای ما بیشتر از حضرت زهرا بَرَد رویِ پَرَش لطف کن و پا گذار رتبه‌ی جبریل به بالا بَرَد شُکر براتِ حرم آخر رسید ناله‌ی مجنون دلِ لیلا بَرَد - بال بده تا حرمِ کاظمین ... با نَفَسِ وای حسینم...حسین مثل همیشه دَمِ ایوان طلا نام تو شد نامِ تو سوگندِ ما نامِ تو را گفتم و باران گرفت خیس شد از گریه‌ی ما صحن‌ها پنجره فولاد گره باز کرد از منِ اُفتاده به لطفِ شما مثل همیشه دَمِ باب الجواد حاجت ما بود که آقا رضا ... ... جان جوادت ببرم کاظمین تا که بخوانیم به پایین پا ... - ..." آمدم ای شاه پناهم بده خط امانی ز گناهم بده " وای اگر غصه‌ی مادر نبود حالِ تو اینقدر مکدر نبود مثلِ حسن شد جگرت ریز ریز حیف که بالینِ تو خواهر نبود کاش زمین آب نمی‌ریختند حیف به جز خنده پسِ در نبود سخت کشیدند تو را رویِ بام وای اگر بالِ کبوتر نبود شُکرِ خدا قسمت تو بام شد گودی و نامحرم و خنجر نبود خوب شد از حنجره‌ات خون نریخت حرمله در لحظه‌ی آخر نبود شُکرِ خدا پیشِ نگاهت زِ بام بر سرِ نیزه سرِ اصغر نبود - شُکرِ خدا پیکرت عریان نشد زیر سُم اسب پریشان نشد (حسن لطفی) @navaye_asheghaan
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم اگر دست و بالت کمی خالی است اگر حال و روز تو بی حالی است اگر آسمان در قفس میکشی اگر قسمتت بی پَر و بالی است اگر کار و بارِ تو پیچیده و... اگر چند وقتی بد اقبالی است اگر تار و پودت گره خورده است اگر غصه‌ها نقشِ این قالی است اگر رنگ و روی تو زرد است و سرد اگر مثل پائیز یک شالی است علاجش فقط یک نفس یا علیست خدا هست با آنکه او با علیست خدا در شکوهِ جلال علیست خدا در ظهورِ جمال علیست خدا در نزولش علی می‌شود خدا در مقامش کمالِ علیست حرام خدا و حلالِ خدا حرام علی و حلالِ علیست پیمبر پس از سِیرِ معراج گفت که ما هرچه دیدیم مالِ علیست علی چارده مرتبه آمده علی عین میلادِ آلِ علیست علی گفته و غرق عینَش شدیم همه راهیِ کاظمینش شدیم مرا فارغ از قیل و قالم کنید مرا راحت از خشکسالم کنید محال است لب را به مِی تر کنم مرا تشنه‌ی این محالم کنید مرا بشکنید و بسازید باز تَرَکهای روی سفالم کنید فقط روی چشمان خود میکشم از این خانه هرچه"حوالم"کنید مرا می‌کشاند دو گنبد طلا شبِ رفتنم شد حلالم کنید ببینید رویایِ جبریل را مبارکترین کودکِ ایل را شلوغ است اگر آستانِ جواد پُر از برکت است آسمانِ جواد گدایی به شاهی مقابل نشست چه‌ها می‌کند تکه نانِ جواد پیمبر پدر با خدیجه شد و... رضا نیز با خیزران جواد علی‌اکبرش را ببین بعد از این... رضا می‌شود میهمان جواد شبیه نماز حسین و علی است نماز رضا با اذانِ جواد فقط شانه‌ات را به دیوار نِه فقط زیرِ لب گو به جانِ جواد تو را می‌دهد تا قیامت مُراد گره وا کُنَد خاکِ باب الجواد خدا خواست تا بی کرانش دهند و در یک افق سه جوانش دهند علی جان آقای کرببلاست حسین آمده تا سه جانش دهند فقط دوست دارد ببیند علی فقط دوست دارد همانش دهند علی در سه صورت تماشایی است علی را سه جلوه نشانش دهند علی اصغرش هم علی‌اکبر است اگر فرصتِ امتحانش دهند به صف فطرس و جبرئیل و رُباب که نوبت به نوبت تکانش دهند زمین خوردها را که جان می‌دهند به باب الحوائج نشان می‌دهند اگر بارِ ما از کَرَم می‌کشد برای پدر بارِ غم می‌کشد رسیده بگوید اگر قد کِشَد شبیهِ عمویش عَلَم می‌کشد غریبی ببین  تشنگی‌اش ببین که کارِ پدر بر قسم می‌کشد گمانم به دنبال گهواره است کسی که به آتش حرم می‌کشد فقط مادرش آه دنبال او در آن راهِ پُر پیچ و خَم می‌کشد بِبَر نامِ او را خدا بعد آن به حجم گناهت قلم می‌کشد رباب است یک فاصله تا حسین چه‌ها کرده این حرمله با حسین (حسن لطفی) @navaye_asheghaan
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم گاه‌گاهی نگاه ما را بَس بوسه‌ای گاه‌گاه ما را بَس گرچه از دستِ یار ممکن نیست جگری روبراه ما را بَس ما گره در گره شدیم اما... لطفِ زُلفی سیاه ما را بَس رو به چشمش نمازِ خود خواندیم و همین اشتباه ما را بَس تا به کویَش نرفته‌ایم افسوس ولی این شوقِ راه ما را بَس در بساطم نبود غیر از آه و همین نصفه آه ما را بَس مرقدی با دو گنبد زردش خاکِ آن بارگاه ما را بَس یک ضریح و دو قبله و دو امام یک حرم با دو شاه ما را بَس به ضریحش نشد اگر برسیم کنجِ آن سرپناه ما را بَس ما حسینی شدیم شُکرِ خدا کاظمینی شدیم شُکرِ خدا زلفِ ما را به بادها داند لطف خود را به یاد‌ها دادند تا گره‌های کارِ من دیدند به لبم  یاجوادها دادند تا که بردیم نام او دیدیم رونقی بر کِسادها دادند تا از این خانه ما جدا نشویم به لبم  وَاِن‌یکاد‌ها دادند نانِ خود را دوباره بخشیدند از سرِ ما زیادها دادند نامُراد آمدیدم اما باز قبلِ گفتن مُرادها دادند مثل باران شدند رحمت را بر تمامِ بلادها دادند خط کشیدند روی بدها و... باز هم امتدادها دادند حرف‌های نگفته آوردم تا به دستم مدادها دادند هی نوشتیم  نامه ادرکنی یاجواد الائمه ادرکنی از جمالش کمال می‌ریزد از کمالش جلال می‌ریزد از لبش دانه‌های سرخِ انار از قدش اعتدال می‌ریزد به تماشاش ایستاده جهان که بهم نظم سال می‌ریزد روی دوشِ رضا از آن گیسو آبشاری زُلال می‌ریزد نورِ او لَن‌تَرانیِ موسی است کوه هم بی مجال می‌ریزد چقدر چامه و چکامه براش از قلم‌های لال می‌ریزد همه تقصیرِ تیغ آن اَبروست خونِ ما را حلال می‌ریزد آمد و از غبارِ جاده‌ی او معجزاتی محال می‌ریزد بعد از این از دلِ غریب رضا غمِ قال و مقال می‌ریزد به علی رفته نور سرمدِ ما آمده سومین محمدِ ما ای مبارک‌ترین سلامِ رضا آفتاب علی الدوامِ رضا سبزی مسجد النبیِ علی کعبه‌ی مسجدالحرامِ رضا نهمین رکعتِ رسول خدا اولین اَشهد ، السلام رضا امتداد همیشه‌ی زهرا شرف‌الشمس مستدام رضا سجده‌ی شُکر فاطمه این است برکت‌های خاص و عامِ رضا آمدی و به عشق تو خواندند بچه‌ها را همه غلام رضا دم باب‌الجواد هرکه رسید می‌شود جبرئیلِ بام رضا بازهم آمده است امام حسن بازهم آمده امام رضا پیش آغوش خیزران زهرا بوسه می‌داد بر تمام رضا گوئیا  جمع یاس و  یاسمن است بِینِ آغوش فاطمه حسن است آخرین مرتضای راه حسین سومین جلوه از پگاهِ حسین تو علی هستی و عجب هم نیست خیره باشد به تو نگاه حسین صبر باید کند خدا  برسی تا که کامل کنی سپاه حسین گفت در گوش تو  پدر اذان و خدا.. ..گفت حی علی الفلاحِ حسین با تو شیرین شده‌است عمرِ رباب با تو زیبا شده است ماه حسین مادرت در خیال خود می‌گفت بشَوی کاش تکیه‌گاه حسین تا که رفتی به کربلا گفتند شیر آمد به رزمگاه حسین آنقدر خشک شد لبت دیدند رو زدن‌های گاه‌گاهِ حسین حرمله کاشکی زمان می‌داد سیر بیند تو را نگاه حسین به گمانم سه‌شعبه آتش بود سوخت در بین سینه آهِ حسین پیش تو روی زانویش می‌زد مادری پشت خیمه‌گاه حسین بِینِ گودال نه ، زِ شرم رُباب پشت خیمه است قتلگاه حسین بعد گودال پیش او رفتند نیزه‌ها بر زمین فرو رفتند (حسن لطفی ۴۰۱/۱۱/۱۱) @navaye_asheghaan
‍ 💐🌸💐سرود زیبا _ میلادِ ابن الرضا امام جواد علیه السلام _ کربلایی حسین طاهری💐🌸💐 •┈┈••✾•💐🌸💐•✾••┈┈• •┈┈••✾•💐🌸💐•✾••┈┈• [ دلم از دست غم آزاده بیقرار این شب میلاده میره از کاظمین تا مشهد کبوتر پنجره فولاده { (ولیعهد اومد برای ایران) ۲ جونم قربونِ گل پسر سلطان} ۲ ]۲ ••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ ••• ••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ ••• لب سلطان پر از لبخنده ۲ آخه گلِ امیدشو چیده دم باب الجوادش امشب همه مریضارو شفا میده {(سرِ هرکی‌ خاکِ زیر پاشه) ۲ به والله امام رضا خاطرخواشه } ۲ { (ولیعهد اومد برای ایران) ۲ جونم قربونِ گل پسر سلطان} ۲ ••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ ••• ••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ ••• صدای خندهٔ مهتابه که رو پرِ فرشته می‌خوابه کیه که از همه دل برده اون علیه سوم اربابه (می‌خوابه آروم ، رو دست مادر دلم ، جونم ، قربون علی اصغر) ۲ { (ولیعهد اومد برای ایران) ۲ جونم قربونِ گل پسر سلطان} ۲ ••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ ••• ••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ ••• ارتباط با خادم: کانالی برای مداحی متن و شعر همراه با سبک روضه آماده مولودی های ناب ایام رجب و شعبان