eitaa logo
کانال نوای عاشقان
23.5هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.1هزار ویدیو
610 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات مدیر کانال نوای عاشقان کربلایی هادی صالحی @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
❀﷽❀ ─━⊰••🍃🌼🍃••⊱━─ تباهی بود و تاریکی ، زمان مستِ جهالت بود زمین از ناله ی زنده به گوران در خجالت بود صــراط  آدمیّـت ، رو به دنیــای ضـــلالت بود بشــر ، درگیـــرِ خُسـران  و گرفتارِ بطالت بود به یکباره در این ظلمـت سـرا، نــوری پدید آمد به قـلب نا امیـدانِ جهــان ، نـــور امیـــد آمد عجب نورٌعَلیٰ نوری که در شب ، عالم آرا شد فلـک ، آیینــه گَردانش ، مَلَــک غرقِ تماشـا شد حرا ، آغوشِ جبــریل و امانت دارِ  بطحــا شد به إقرأ ، آخرین بابِ رســالت در حَــرا  وا  شد نوای "إقرَأ بِسمِ رَبِّک"از هر سـو به گوش آمد همــه ذرات عالم ، با نوایش در خــروش آمد به جوش آمــد کلام وحی و آیات علـــق  بارید در  آن خلوتــگـه تاریــک ، انــوار فلـــق بارید چه بــارانی به کوه نور ، از الطاف حق بارید شــرابِ نـاب ربـّانی به جـان بـی رمـــق بارید بپا خیــز ای رسولی که مقام مصطــفی داری تو  دست یاوری مثــل علــیِ مرتضــی داری بخوان ای حضرت باران ! ببار آیات رحمت را به تن کن کِســوَتِ سبـــز امــامت را نبــوت را امین بودی که حق داده به دستت این امانت را بخــوان ، آغاز کن  ، پایان ببر ، امر رســالت را چه فخری می کند اُمّت که تو پیغمبرش باشی چه زیبا می شود خلقت که تو تاج سرش باشی تو را حق برگزید امشب ، حبیبِ بی بدل باشی میانِ مهــربانانِ جهــان ، ضـــرب المثـــل باشی به دیــوان رسـالت ، بهتـرین بیت الغــزل باشی تَـبـَـرداری چو ابراهیـم ، بر  لات و هُبَـــل باشی صراط المستقیم از من ، مقـــام رهبـــری با تو حمــایت کردنت با  من ، عدالت گستــری با تو ببـار ای آسمـان ! نور و  تمــاشـا کن "محمـــد" را طلوع سبـــز بی پایان ، شکوه نور ســـرمد را به گوش جان خود بشنو ، نوای جان احمد را به صدر انبیـا بنـگر ،  چنین میــرِ ســرآمد  را مکانش آسمان است او اگرچه در زمین باشد امانت دار قرآن است و ختم المرسلین باشد ─━⊰••🍃🌼🍃••⊱━─ 🖋رقیه سعیدی @navaye_asheghaan
❀﷽❀ ─━⊰••🍃🌼🍃••⊱━─ تباهی بود و تاریکی ، زمان مستِ جهالت بود زمین از ناله ی زنده به گوران در خجالت بود صــراط  آدمیّـت ، رو به دنیــای ضـــلالت بود بشــر ، درگیـــرِ خُسـران  و گرفتارِ بطالت بود به یکباره در این ظلمـت سـرا، نــوری پدید آمد به قـلب نا امیـدانِ جهــان ، نـــور امیـــد آمد عجب نورٌعَلیٰ نوری که در شب ، عالم آرا شد فلـک ، آیینــه گَردانش ، مَلَــک غرقِ تماشـا شد حرا ، آغوشِ جبــریل و امانت دارِ  بطحــا شد به إقرأ ، آخرین بابِ رســالت در حَــرا  وا  شد نوای "إقرَأ بِسمِ رَبِّک"از هر سـو به گوش آمد همــه ذرات عالم ، با نوایش در خــروش آمد به جوش آمــد کلام وحی و آیات علـــق  بارید در  آن خلوتــگـه تاریــک ، انــوار فلـــق بارید چه بــارانی به کوه نور ، از الطاف حق بارید شــرابِ نـاب ربـّانی به جـان بـی رمـــق بارید بپا خیــز ای رسولی که مقام مصطــفی داری تو  دست یاوری مثــل علــیِ مرتضــی داری بخوان ای حضرت باران ! ببار آیات رحمت را به تن کن کِســوَتِ سبـــز امــامت را نبــوت را امین بودی که حق داده به دستت این امانت را بخــوان ، آغاز کن  ، پایان ببر ، امر رســالت را چه فخری می کند اُمّت که تو پیغمبرش باشی چه زیبا می شود خلقت که تو تاج سرش باشی تو را حق برگزید امشب ، حبیبِ بی بدل باشی میانِ مهــربانانِ جهــان ، ضـــرب المثـــل باشی به دیــوان رسـالت ، بهتـرین بیت الغــزل باشی تَـبـَـرداری چو ابراهیـم ، بر  لات و هُبَـــل باشی صراط المستقیم از من ، مقـــام رهبـــری با تو حمــایت کردنت با  من ، عدالت گستــری با تو ببـار ای آسمـان ! نور و  تمــاشـا کن "محمـــد" را طلوع سبـــز بی پایان ، شکوه نور ســـرمد را به گوش جان خود بشنو ، نوای جان احمد را به صدر انبیـا بنـگر ،  چنین میــرِ ســرآمد  را مکانش آسمان است او اگرچه در زمین باشد امانت دار قرآن است و ختم المرسلین باشد ─━⊰••🍃🌼🍃••⊱━─ 🖋رقیه سعیدی(کیمیا) @navaye_asheghaan
❀﷽❀ ─━⊰••🍃🌼🍃••⊱━─ دمید از کوه نور امشب به مکه ماه عالمتاب عجب ماهی که از رخسار او شرمنده شد مهتاب تجلّـــی کرد آیات الهـــی بر دل بــی تاب تمام واژه ها بودند مثـل گوهـــری نایاب زمین شد مست و کامل دورِ ماه صورتش چرخید زمان هم مات و سرگردان از این کار زمین گردید حَرا دور سرِ احمد دَمادَم در خروش آمد زمان چرخید و بعد از آن "محمد" تا به هوش آمد در آن دَم بین رگهایش ، دَمی دیگر به جوش آمد ندای جبرئیل از عرش ربانی به گوش آمد: بخوان ای مایهٔ رحمت ، تو،"إقرأ بِسمِ ربّک را" تماشاکن میان عرش ، صف‌های ملائک را به پایش جبرئیل آنجا به تعظیم و ادب آمد حَرا از نور عالمتاب او در تاب و تب آمد به کام جان احمد ذکر حق ، مثل رُطب آمد برای شهر مکه مثل خورشیدی به شب آمد خدای کعبه می نازد به ماهی این چنین امشب جهان ، روشن شد از انوار ختم المرسلین امشب اَلا یا ایُّها العالَم ! تماشا کن "محمــــد" را به گوش جان خود بشنو نوایِ نایِ احمدرا ببین تاج سر پیغمبران ، شـــاه ســرآمد را تجلی گاه نور حق ، شکوه روح ســرمد را چه تبریکات پرشوری ، به لب ، روح الامین دارد محمد یاوری مثل امیرالمومنین دارد نخوانده درس مکتب را ، کلام نور می خواند گشوده سینهٔ خود را حدیث طور می خواند مَلَک در گوش او هردَم ، نوای شور می خواند خدیجه ذکر لبّیکی ز راه دور می خواند توسل می کنند امشب ، تمام انبیا بر او سلامش می کند هر دَم ، علیّ مرتضی بر او زمانی که به صد اجلال در مکه فرود آمد به یُمنِ بعثت خاتم ، شعف در هر وجود آمد زمین با آسمان یکسر به تکبیر و سرود آمد تمام عالم هستی به پایش در سجود آمد سلام از عرش تا آمد به سوی مصطفیٰ امشب شهادت بر رسالت داد کلّ ماسِوا امشب به جانش نور آیات علق ، تابید و تابان شد به قلبش رحمت و الطاف حق بارید و باران شد سیاهی رفت و انوار سحر سر زد نمایان شد حضورش حکم بطلانی برای جهل انسان شد وجودش چشمهٔ رحمت ، مرامش جود و احسان است کلامش بهترین اعجاز ، امانت دار قرآن است به کلّ عالم خلقت ،"محمّد"برتری دارد میان انبیا بر سر نشان سروری دارد دلش قرص است در میدان دو دست حیدری دارد و مانند خدیجه همسر و همسنگری دارد تَوَجَّهنَـــا ، تَوَسَّلنَــا به دامـانت اباالقاسم ! بر آور حاجت ما را به دستانت اباالقاسم ! ─━⊰••🍃🌼🍃••⊱━─ ✍رقیه سعیدی(ڪیمیا) @navaye_asheghaan
❀﷽❀ ─━⊰••🍃🌼🍃••⊱━─ تباهی بود و تاریکی ، زمان مستِ جهالت بود زمین از ناله ی زنده به گوران در خجالت بود صــراط  آدمیّـت ، رو به دنیــای ضـــلالت بود بشــر ، درگیـــرِ خُسـران  و گرفتارِ بطالت بود به یکباره در این ظلمـت سـرا، نــوری پدید آمد به قـلب نا امیـدانِ جهــان ، نـــور امیـــد آمد عجب نورٌعَلیٰ نوری که در شب ، عالم آرا شد فلـک ، آیینــه گَردانش ، مَلَــک غرقِ تماشـا شد حرا ، آغوشِ جبــریل و امانت دارِ  بطحــا شد به إقرأ ، آخرین بابِ رســالت در حَــرا  وا  شد نوای "إقرَأ بِسمِ رَبِّک"از هر سـو به گوش آمد همــه ذرات عالم ، با نوایش در خــروش آمد به جوش آمــد کلام وحی و آیات علـــق  بارید در  آن خلوتــگـه تاریــک ، انــوار فلـــق بارید چه بــارانی به کوه نور ، از الطاف حق بارید شــرابِ نـاب ربـّانی به جـان بـی رمـــق بارید بپا خیــز ای رسولی که مقام مصطــفی داری تو  دست یاوری مثــل علــیِ مرتضــی داری بخوان ای حضرت باران ! ببار آیات رحمت را به تن کن کِســوَتِ سبـــز امــامت را نبــوت را امین بودی که حق داده به دستت این امانت را بخــوان ، آغاز کن  ، پایان ببر ، امر رســالت را چه فخری می کند اُمّت که تو پیغمبرش باشی چه زیبا می شود خلقت که تو تاج سرش باشی تو را حق برگزید امشب ، حبیبِ بی بدل باشی میانِ مهــربانانِ جهــان ، ضـــرب المثـــل باشی به دیــوان رسـالت ، بهتـرین بیت الغــزل باشی تَـبـَـرداری چو ابراهیـم ، بر  لات و هُبَـــل باشی صراط المستقیم از من ، مقـــام رهبـــری با تو حمــایت کردنت با  من ، عدالت گستــری با تو ببـار ای آسمـان ! نور و  تمــاشـا کن "محمـــد" را طلوع سبـــز بی پایان ، شکوه نور ســـرمد را به گوش جان خود بشنو ، نوای جان احمد را به صدر انبیـا بنـگر ،  چنین میــرِ ســرآمد  را مکانش آسمان است او اگرچه در زمین باشد امانت دار قرآن است و ختم المرسلین باشد