eitaa logo
کانال نوای عاشقان
13.9هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
333 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. دوری و دوستی بس است آقا من‌ پر از غصه و پر از دردم فرج تو نیامده  از بس ... روز و شب دائماً گنه کردم کاش میمردم از خجالت ، وای چقَدَر سنگ دل شدم آقا یک نگاهی به من نما تا که ... بازگردد دلم به سوی شما چقَدَر بی وفا شدم ، هیهات نمکِ سفره ی تو را خوردم وَ نمکدان شکستم و دائم با گناهان تو را چه آزُردم من همیشه وَبالتان هستم دادم آزارتان ... ولی بخرم آدمم کن ، مرا به همراهت یک شب جمعه کربلا ببرم تو کریمی و من گدای تو ام رد نکن دستم و بده نانی من ندارم امید غیر از تو مورم و حضرت سلیمانی تو چرا گریه میکنی ای عشق؟ این ... منم که گنه شده کارم تهمت و غیبت و سه نقطه دگر نامه ای غرق معصیت دارم خسته و دلشکسته آمده ام نامه ام هم که پر ز عصیان است کوچکم ... ؛ از قدیم میگفتند... اینکه بخشیدن از بزرگان است به فدایت جهان و مردم آن زود برگرد ای نگار همه شیعه دارد ز غصه میمیرد ای امیدِ دلِ فَِکارِ همه آسمان دلم چه بارانی است! خسته از مردمان این شهرم ای رفیق قدیمی ام آقا با همه غیر حضرتت قهرم وارثِ ذوالفقارِ تیزِ علی منجیِ عالَمی امامِ زمان ای نهان گشته از دو چشم همه از پسِ پرده رُخ نِما تو عَیان ای سُلَیمان آسمان و زمین مثل مور آمدم به درگاهت حاجتم را روا بکن ای عشق جان به قربان حِشمت و جاهَت من غلامی ز نوکران تو ام أَنتَ نِعمَ الاَمیر یا مهدی جان پهلو شکسته ، جان علی دستِ من را بگیر یا مهدی شعر من تُحفه ای است ناقابل گرچه ناچیز و کم بُوَد اما منتی بر سرم‌ گذار ای دوست هدیه ام را قبول کن آقا [][][][][][][][] سروده از شاعر و مداح اهلبیت(ع): (زائر) ربیع الاول ۱۴۴۲ سوزِقلم✍ .
. (یونس) ____یاعلی مددی______ سخن شاعر✍ ضمن عرض سلام خدمت شما ثواب این سروده ، تُحفه ای باشد نثارِ روح ملکوتی عالِم شیعه ، صاحبِ کتابِ الغدیر ، مرحوم (رِضوانُ اللهِ تَعالی عَلَیه) به مناسبت سالروز رحلت این بزرگ مرد شیعه التماس دعا... برغاصبین خلافت مولا علی ، لعنت با خیالِ نَجَفَت شد غَزَلِ من آغاز میکند حُبِّ تو در محشر کُبری اِعجاز من خُمار تو ام و عشق تو را میخواهم دَرِ این میکده را از کَرَمَت بِنْما باز صَد و دَه بار عَلی(ع) گفته ام ای آقاجان تا کُند مُرغِ دلم سوی حَریمت پرواز تا زمانی که تو فرمانده ی میدان هستی دَر رِکابت مَلَکُ المَوت بود یک سرباز پیش تو حرف زدن کار کسی نیست که نیست بهتر این است کنم در سخن خود ایجاز پای تو اَرض و سَما سَجده کُنان افتاده پادشَه گشته هر آن کَس که به تو دلداده هر‌کسی آمد و چَشمش به ضَریحت افتاد أَشهَدُ أَنَّ عَلی از ته دل سَر داده هر که شد ریزه خورِ سفره ی احسان شما شده از بَرْکت این سفره یقین آزاده بِعَلیٍ بِعَلیٍ بِعَلیٍ اَلعَفو بهترین ذکرِ منِ خسته سرِ سجاده آسمان ها و زمین نوکر دربار تو اند عرشیان نیز همه تشنه ی دیدار تو اند صد هزاران مَلَک و جِنّ و بَشَر خادم تو بوذَر و قنبر و سلمان همگی یار تو اند عدد سیصَد و دَه بار فرستادم لَعن بر کسانی که فقط باعث آزار تو اند و فلانی و فلانی و فلان در همه عُمْر مات و مبهوت تو و معجزه ی کار تو اند تو عیادت کنی از دشمن خود یا حیدر قُدسیان مَحوِ تو و نیکیِ کردار تو اند تو هدایت گر مایی و چراغ راهی انبیا نیز همه جمله بدهکار تو اند و اسیران و فقیران و مَساکین آقا ریزه خور از قِبَل سفره ى افطار تو اند کار تو جود و سخا ، لطف و کرم ، احسان است مَلَک وحی سَرِ سُفره تو مهمان است (عاشقت فرق ندارد که کجایی باشد) چون بَلال از حَبَشه ، از عَجَمان سلمان است بردن نان و غذا بین یتیمان عَرَب کار هر لحظه ى تو وقت سحر گاهان است جسم من گرچه بود دور ز شهر نجفت از برای دل من خانه ی امن ایوان است بُغضِ نسبت به تو ای شاه بود کُفر و نفاق دوستداریِ تو از مرتبه ی ایمان است بی تو در کار همه خلق گره می افتد با تو هر سختی و مشکل بخدا آسان است ها عَلیٌّ بَشَرٌ کَيفَ بَشَر میخوانم رَبُّه فیهِ تَجَلی و ظَهَر میخوام گر زبانم بِکِشند از دَهَنم باکی نیست مثل میثم به خدا پای شما میمانم تا زمانی که مُحِبِّ تو ام و عاشق تو... بنده ی سَر به ره بارگَهِ یَزدانم طرح انگور ضریحت دل من را بُرده من‌فقط در طَلَبِ خوشه ی تاکِستانم تا غلام تو شدم ، آبرویم شد تضمین من گدای تو ام و پیش همه سلطانم من‌نگویم ز تو ز تو میگوید بی تعارُف به خدا زیره بَرِ کرمانم از هنر اوست که عالِم بوده (من به نادانی خود مُعترفم ، میدانم) همه ی دار و ندارم به فدایت آقا نظری کن به دلِ زارِ گدایت آقا سالیانی است که دور از نجفت افتادم کرده ام در دل بی تاب هوایت آقا میدهم باز سلامی به تو ای حضرت عشق میکنم هستی خود نذر برایت آقا دل من لک زده مهمان تو باشم یک شب بنشینم وسط صحن و سرایت آقا به امید کرمت شعر سروده (یونس) سائلم پس بده در راه خدایت آقا ۲۸ ربیع الثانی ، سالروز رحلت جانگداز عالِم ربّانی ، صاحب کتاب مرحوم (رضوان الله تعالی علیه) سروده از شاعر و مداح اهلبیت(ع): (یونس) سوزِقلم✍