#مدح_حضرت_زهرا_س
#مرثیه_حضرت_زهرا_س
خوشا زهرا که سیمای محمد بود قرآنش
حسین اشکش، حسن صبرش، علی تنها علی جانش
.
خوشا زهرا که والا مادری مثلِ خدیجه داشت
و زینب بود تصویرِ حیایش، شکلِ ایمانش
.
کنیزش فضه بود، آیات قرآن بر لبش جاری
به تعبیرِ نبی "سلمان منا" بود سلمانش
.
کنیزی داشت اما باز کمتر زحمتش میداد
کنیزی داشت اما پینه میبستند دستانش
.
چه بانویی که میچرخاند وقتی آسیابش را
فلک انگار میچرخید دورِ گندمِ نانش
.
چه عطری داشت نانِ خانهی زهرا که از بالا
به شکلِ آدمی هر دم ملک میگشت مهمانش
.
یتیمی میرسید از راه، اسیری، گاه مسکینی
که باشد تا ابد شرمندهی ایثار و احسانش
.
بهجز زهرای مرضیه مگر داریم در عالم
که مثلِ "انما" از حق بیاید وحی در شانش؟
.
در این عالم بهجز زهرا مگر هم بوده بانویی
که از خیلِ ملک باشند در انصار و اعوانش؟
.
نبوده هیچکس مانند زهرا ورنه در دنیا
هزاران بار میآمد اگر میرفت امکانش
.
محیطِ خانهاش مانندِ باغی بود، باغی که
فقط حمدِ خدا میگفت هر برگِ درختانش
.
محیط خانهاش مانند ابری بود، ابری که
صدف بود و پر از در نجف میگشت دامانش
.
و با او ذوالفقارِ حضرتِ مولا سخن میگفت
که تیغ انگار هدهد میشد و زهرا سلیمانش
.
نه تنها ذوالفقارِ حضرتِ مولا که جبرائیل
به زهرا حرفهایی از خدا میگفت و فرمانش
.
پر است از اتفاقاتی که در آینده میافتد
عجائبنامهای که "مصحفِ زهرا"ست عنوانش
.
کتابی که پر از احوالِ شاهان است در عالم
و هر وقتی که لازم بود، میخواندند امامانش
.
کتابی که فقط قرآن از آن بالاتر است و بس
کتابِ دیگری هرگز نشد هم سنگ و میزانش
.
اگر در داستانِ خود ببیند شخصِ زهرا را
بیابد بهتر از صد آسیه موسیِ عمرانش
.
چرا از آه و از نفرینِ زهرا سخت ترسیدند
اگر که بهتر از مریم ندیدند اهلِ نجرانش
.
اگرچه هجده سالش بود اما حضرتِ زهرا
به عصرِ قبلِ حوا میرسید آغازِ دورانش
.
اگرچه هجده سالش بود اما حضرت آدم
نبود و هم نخواهد بود جز طفلِ دبستانش
.
سرِ خوانِ عمل یا علم تا روز ابد باشند
تمامِ عالمانِ با عمل از ریزهخوارانش
.
به مسجد میرود تا پس بگیرد حقِ حیدر را
و میگوید خلافت را به مولایم بگردانش
.
به هنگامِ جدل با منطقِ آیاتِ قرآنی
نباشد کس حریفِ ذوالفقارِ تیزِ برهانش
.
به هنگامِ جدل با حضرتِ زهرا حریفِ او
چنان خس میشود هر دم سبکتر پیشِ توفانش
.
چنان میخواند از آیاتِ آن انگار قرآن را
برای نصرت زهرا فرستادهست یزدانش
.
فدک را غصب کرد آن فرد از انسیه حورا
وگرنه در غضب هرگز نمیدیدند این سانش
.
فدک را پس گرفت از پیرمرد آن روز مرضیه
ولی این قصه تلخ و تلختر گردید پایانش
.
که هنگامی که بر میگشت سوی خانهاش زهرا
رسید از راه آن کودککشِ معروفِ دورانش
.
سند را پاره کرد و روزگاران دید با حیرت
که بیرحمانه سیلی میزند آن نامسلمانش
.
و سیلی صورتِ چون برگِ گل را میکند مجروح
و مروارید اشکی مینشیند روی مژگانش
.
نمیبارد دگر ابری پس از این بر سرِ دنیا
مگر رخصت بگیرد از دو چشمِ خیس و گریانش
.
به چشمِ دل تماشا کن زمین و آسمان سرخ است
خداوندا! مگر خون میچکد از هر دو چشمانش
.
هزاران بار ابر آمد، هزاران بار سیل آمد
فراموشِ زمین هرگز نشد اشکی چو بارانش
احمد شهریار
@navaye_asheghaan
✾ــــ✾﷽✾ــــ✾
🏴🏴🏴🏴🏴
ز خانه میرود زهرا ، شبانه میرود زهرا
وای که با تنی غرق ، نشانه میرود زهرا
وای من ، وای من ای وای من
کفن شد ، پیکر زهرای من
🍂یازهرا یازهرا یازهرا
به جسم کوثرم ریزد ، ز دیده اش گلاب اسماء
بند نمی آید این خون ، هر چه که ریزد آب اسماء
غمش را ، پهلویش ابراز کرد
زخم او ، باز دهن باز کرد
🍂یازهرا یازهرا یازهرا
رسیده وقت تدفینش ، رسیده وقت تدفینم
لحد برای زهرا ، نه ، برای خویش میچینم
ظاهراً ، مزار زهرا ولی
باطنا ، این شده قبر ولی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🍂یازهرا یازهرا یازهرا
@navaye_asheghaan
1_14932083091.mp3
6.47M
❣﷽❣
💔#سینه_زنی_حضرت_زهرا_س
🖤#زمینه
💔#آقای_مقدم
🖤#پیشنهادم 👌👌👌
💔غم تو منو میکُشه 3 زهرا
نرو از خونه
واجبه که غسلت بدم
تو حیاط خونه ولی
اونقده که بازوت کبود
شده نمیتونه علی
اسما بریز آب روان
رو بدن زهرا ولی
ولی کمی آهسته تر
که داره میمیره علی😔
علی رو تنها گذاشتی
با روضه های مدینت
رسیده دستم به زخمت
عمیق بر روی سینت
آخ بمیرم من😭😭😭
حالا میفهمم که راز
حسن توکوچه چی بوده😔
رسیده دستم به جایی
که از همین غم کبوده
💔غم تو منو میکُشه 3 زهرا
نرو از خونه
کجا داری میری گلم
شبونه و بی سر و صدا😔
با خودت علی رو ببر
بانوی من ای با وفا
چرا نفست قطع شده
صدات دیگه درنمیاد
پاشو حسنت رو بغل😔
کن که مادرش رو میخواد😔
راحت بخواب ای عزیزم
دیگه نداری تو دردی
با رفتنت از تو خونه
علی رو بیچاره کردی
چجوری آروم بگیرم
بدونت آروم جونم
خدانگهدارِ تو ای
بانوی قامت کمونم
💔غم تو منو میکُشه3 زهرا
نرو از خونه
میچکه خون تازه ای
از زیر تابوتت ولی
داره میمیره دخترت
بیا نرو جون علی
پشت سر تابوت تو
با دیده ی تر زینبت😔
چادر خاکیته سرش
میزنه به سر زینبت
به زیر لب میگه زینب
خدایا مادر جوونه😔
داره میره از تو خونه😔
شبونه و مخفیونه😔
بشکنه دست مغیره😭
چه خاکی بر این سرم کرد😭
با حمله ای وحشیونه😭
به خونه بی مادرم کرد😭
💔غم تو منو میکُشه3 زهرا
نرو از خونه
🖤هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🖤
@navaye_asheghaan
Recording 1919.mp3
3.68M
تمرین زمزمه_شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
-برگرفته از تمرینات باشگاه تمرین استاد فخر
فضای لحنی (نظر شخصی): #آواز_بیات_اصفهان
نرو زهرا ،ـــــــــ دل من بی تو می لرزه
دیـگه دنیا ـــــــ، بــدون تو نمــی ارزه
نرو.زهرا. نرو زهرا گوشواره
بزار سایه ات ــــــــ، بمونه رو سر زینب
آخـه زوده، ــــــــ کـه بی مادر بشه زینب
پناهـم باش ، مـرا بی تـو پناهی نیست
به غیر از تو ، برا من تکیه گاهی نیست
ببـین چشمــام شبیــه ابـر بارونـه
بمون بامن بمون با من تو این خونه
حلالم کن دشمن حرف بد می زد
حلالم کن که در رو با لگد می زد
حلالم کن که در روی تنت افتاد
حلالم کن که محسن پشت در جون داد
شاعر: حسین_نجفی
@navaye_asheghaan
Khodahafez ey....mp3
4.26M
به سبک: خداحافظ ای داغ بر دل نشسته
خداحافظ ای زخم بر دل نشسته
خداحافظ ای یار پهلو شکسته
خداحافظ ای رونق آشیانم
خداحافظ ای قوت زانوانم
خداحافظ ای جسم بی جان زهرا س
خداحافظ ای مانده در کوچه تنها
خداحافظ ای گریه های شبانه
خداحافظ ای بانوی بی نشانه
خداحافظ ای کوچه های مدینه
خداحافظ ای زخم بازو و سینه
خداحافظ ای داغ در دل نهفته
خداحافظ ای موی آتش گرفته
خداحافظ ای خاطرات غم یار
خداحافظ ای خون مانده به دیوار
خداحافظ ای یار در خون تپیده
خداحافظ ای یاور قد خمیده
خداحافظ ای یاور مهربانم
خداحافظ ای مادر کودکانم
خداحافظ ای یاس صورت کبودم
@navaye_asheghaan
طی شد زمان دیدار، علی خدا نگهدار
طی شد زمان دیدار، علی خدا نگهدار
خانه نشینِ بی یار، علی خدا نگهدار
در موسم جوانی، سیرم ز زندگانی
از بس که دیدم آزار، علی خدا نگهدار
من میشوم زدستِ اهلِ مدینه راحت
تو میشوی گرفتار، علی خدا نگهدار
شانه زدم به مویِ حسین و زینبینم
برای آخرین بار، علی خدا نگهدار
چرا تو سر به زیری، زانو بغل نگیری…
منم به تو بدهکار، علی خدا نگهدار
حلال کن نمودم، در این سه ماهِ آخر
من زحمت تو بسیار، علی خدا نگهدار
ببخش اگر به کوچه دست تو وا نکردم
افتاد دستم از کار، علی خدا نگهدار
فکر دل تو بودم، اگر نگفته بودم
از ماجرای مسمار، علی خدا نگهدار
امشب که خورد دستت به جای تازیانه
بگذار سر به دیوار، علی خدا نگهدار
تابوت یار خود را، مانند بار شیشه
با احتیاط بردار، علی خدا نگهدار
تا چشم تو نیفتد، بر صورتم، شبانه
تنم به خاک بسپار، علی خدا نگهدار
…
شبها به جای مادر، بالاسرِ حسینم
یک ظرف آب بگذار، زینب خدا نگهدار
قرار بعدی ما باشد میان گودال
کنار جسم خونبار، زینب خدا نگهدار
سربسته با تو گویم در کربلا که رفتی
معجر اضافه بردار، زینب خدا نگهدار
عبدالحسن رضایی
@navaye_asheghaan
4_6050993438365582526.mp3
2.81M
مطالب ویژه🔰🔰🔰🔰🔰🔰
#تحلیل_مداحی
#استاد_خلج
شعر و ورضه
شهادت حضرت زهرا(س)
با نوای: حاج حسن خلج
از بازی عجیب فلک آه می کشید
از زخم های خورده نمک آه می کشید
آن صورتی که تاب نسیم سحر نداشت
حتی ز باد بال ملک آه می کشید
حالا چه آمده به سرش که تمام شب
از جای زخم های فدک آه میکشید
او بار شیشه داشت که در کوچه خرد شد
آیینه بود غرق ترک آه می کشید
خانومی که تا چند روز پیش ملکه عالم اسلام بود دختر رسول خدا بود، حالا یه مشت اراذل ریختن در خونش خدا شاهده مصیبت بی بی فقط لگد به در زدن و صورت مجروح و پهلوی شکسته نیست اونی که آدمُ می کشه بد دهنی و بی ادبیه...
خدایا گنج با گنجینه ام سوخت
میان شعله ها آیینه ام سوخت
چنان مسمار در قلبم فرو رفت
که محسن گفت مادر سینه ام سوخت
یکی نبود بگه نامرد مگه خبر نداشتی از حال و روز فاطمه، مگه صدای زهرا رُ نشنیدی اگه بپرسی جوابش اینه، خود بیشرفش تو نامه ش برا معاویه نوشت معاویه نزدیک بود دلم برای فاطمه بسوزه همین که صدای نفس نفس زهرا رُ می شنیدم اومد دلم به رحم بیاد یاد علی افتادم انقده بغض تو سینه ام جمع شد، هرچی زور داشتم تو پام جمع کردم...
@navaye_asheghaan
4_6050780128814826341.mp3
6.38M
🏴 #تحلیل_مداحی
#استاد_خلج
#دکتر_محمد_فراهانی
🎶 راز اینکه بعضی از مداحها رو زیاد دعوت می کنند
🎶 اما بعضی اصلا دعوت نمی شن چیه؟
👌 تو این صوت جوابش و بشنوید
#دکتر_محمد_فراهانی
@navaye_asheghaan
بیخـود از خویـشم و
دور از تـو کسی نیـست مرا
به تــو ای عــشق
از ایـن فاصـلهٔ دور سـلام🫀🖐🏻
💚اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْـنِ
💚وَ عَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْـنِ
💚وَ عَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَيْـنِ
💚وَ عَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَيْـنِ
صبحتون حسینی ♥️
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
#سینه_زنی_سنتی _حضرت_زهرا_س
#بعد_از_شهادت
#سبک می آید از ره منزل به منزل
من باغبانی افسرده حالم
در هجر یک گل بشکسته بالم
نقش گل بین آن در ودیوار
تا ابد باشد نقش خیالم
مظلومه زهرا، مظلومه زهرا
وای از آن میخ وپهلوی زهرا(س)
غنچه اش پرپر،آه و واویلا
دستان بسته کردم نظاره
در اوج غربت،گریان وتنها
مظلومه زهرا، مظلومه زهرا
از برم رفتی یار جوانم
تنها شدم من،ای مهربانم
گو چه سازم با ناله ی طفلان
ناتوان از این بار گرانم
مظلومه زهرا، مظلومه زهرا
آه از زمانه، با من چه کردست
بعد تو قلبم،محمل دردست
گرمی ونور کاشانه بودی
بی تو خانه ام تاریک وسردست
مظلومه زهرا، مظلومه زهرا
غسل ودفن تو بوده شبانه
آه از آن تشییعِ مخفیانه
درد سنگینی، باشد برحیدر
دخت پیمبر،شد بی نشانه
مظلومه زهرا، مظلومه زهرا
شاعر : اسماعیل تقوایی
@navaye_asheghaan