eitaa logo
کانال نوای عاشقان
16.9هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.5هزار ویدیو
391 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. فاطمه جان شام غریبان شد علی گریان ز داغ هجران شد در کنار مزار تو زهرا اشک حیدر روان چو باران شد گل حیدر یا فاطمه جانم(۳) ای صفای خانه ی من زهرا روح من ریحانه ی من زهرا سوزم و گریم و بنالم من رفته ای از خانه ی من زهرا گل حیدر یا فاطمه جانم(۳) دلی خون غرق مبتلا دارم در کنارت بزم عزا دارم ای صفابخش خانه ام زهرا بر روی لب شور و نوا دارم گل حیدر یا فاطمه جانم(۳) بعد تو بی یار و غریبم من خسته ام بی یاروحبیبم من در کنار قبر غریب تو فاطمه بی صبروشکیبم من گل حیدر یا فاطمه جانم(۳) تو که بودی همیشه یار من جان خود کرده ای نثار من گشته ام بی تو خسته و تنها چرا رفتی تو از کنار من گل حیدر یا فاطمه جانم(۳) در کنار تو گشته جان بر لب روز من گشته بی تو چونان شب بسوزاند دل شکسته ی من ناله های روز و شب زینب گل حیدر یا فاطمه جانم(۳) .
دلتنگ حرم اربابم: چقدر نام تو زیباست اباعبدالله چشم تو خالق دنیاست اباعبدالله زائر کرببلا حق شفاعت دارد قطره در کوی تو دریاست اباعبدالله دستگیری ز گدا گردن هر ارباب است کار ما دست تو آقاست اباعبدالله  مستجاب است دعا گوشه‌ی شش‌گوشه‌ی تو حرمت عرش معلی‌ست اباعبدالله  هر کسی داد سلامی به تو و اشکش ریخت او نظر کرده‌ی زهراست اباعبدالله  چشم ما روز قیامت به پر قنداقه است پسرت مالک فرداست اباعبدالله روزی گریه‌ی ما دست رباب افتاده است روضه‌ خوان در دل صحراست اباعبدالله باب بین‌الحرمین از حرم عباس است همه جا سفره‌ی سقاست اباعبدالله ما که باشیم که سنگ تو به سینه بزنیم سینه‌ زن زینب‌ کبری‌ست اباعبدالله مادرت گفت بُنیَ دل ما ریخت به هم بردن نام تو غوغاست اباعبدالله مادرت گوشه‌ی گودال تماشا می‌کرد بر سر نعش تو دعواست اباعبدالله اباعبدالله        اباعبدالله
‍ زمزمه و درد ودل بامادر()🥀🥀🍂 مادر دلم تنگه برات تنگه برای خنده هات نامت همیشه جاودان قربون آن آشک چشات ای مادرم ای مادرم تاج سرم تاج سرم بودی تو یارو یاور بعدازتو ما تنها شدیم تنهادراین دنیا شدیم بی مادری بد دردیه اسیر در غمها شدیم ای مادرم ای مادرم تاج سرم تاج سرم بودی تو یارو یاورم رفتی زنزد ما چه زود رسم وفایت این نبود خانه شده زندان غم گسسته از هم تارو پود ای مادرم ای مادرم تاج سرم تاج سرم بودی تو یارو یاورم ای مادر نیکو سرشت رفتی تودرباغ بهشت این بوده مزد مادری حق بهرت اینگونه نوشت ای مادرم ای مادرم بودی تو یارو یاورم من بادعایت زنده ام از مهر تو تابنده ام قدرت اگرنشناختم بخشا مراشرمنده ام 🔸️شاعر: 🥀🥀🥀🥀🥀🍂🥀🥀🥀🥀🥀🍂
🌴🍀🌴🍀🌴 *نوحه سینه زنی* *(جواب)* *جانِ ما قربانِ تو(2)* ______ *یا حسین بنِ علی* *دستِ منو دانانِ تو* ______ *اِیِ شهِ کون ؤ مکان* *دردِ منو درمانِ تو* ______ *در دمِ مردن بیا اندر کنارم یا حسین* *اِیِ علی را نورِ عین* *زانکه عمری بوده ام بر درگهِ اِحسانِ تو* ______ *آرزو دارم دمِ جان دادنم بینم تورا* *اِی شهیدِ کربلا* *چون تورا بینم دهم جان بر رخِ تابانِ تو* ______ *گر تو آئی کِیِ مرا وحشت زِجان کندن بؤد* *کِی غمِ مردن بؤد* *چون کهِ دانم پیروانت میشوند مِهمانِ تو* ______ *هر زمان یاد آورم من واقعاتِ کربلا* *بهرت اِی خونِ خدا* *میکنم آه ؤ فِغان بهرِ تو ؤ طفلانِ تو* ______ *آه از آن ساعت که زینب با دِلِ پر سوز ؤ آه* *شد به سویِ قتلگاه* *دید بی غسل ؤ کفن باشد تنِ عریان تو* ______ *گفت اِی جانِ برادر خواهرت بی یاور است* *دستگیرِ کافر است* *در غریبی چون کند این خواهرِ نالانِ تو* ______ *مادرم لعلِ تو را بوسید ؤ جدم حنجرت* *گو چهِ سازد خواهرت* *سرنداری تا بِبوسم من لب ؤ دندانِ تو* ______ *جایِ یِک بوسه ندارد پیکرِ از خون ترت* *تا بِبوسد خواهرات* *لب نهد بر حنجرِ خشکیده یِ عطشانِ تو* ______ *(کربلایی روز ؤ شب در نالهِ ؤ شور ؤ نوا* *بهرِ شاهِ کربلا* *اِی عزیزِ فاطمهِ بهرِ تو ؤ یارانِ تو*
زمزمه امام زمان(عج) سبک و شعر : علیرضا فاطمی چقدر بمونم ، به انتظاره ، عزیز زهرا ، دارم می میرم ... عالم پریشون، دل بی قراره ، منجی دنیا، دارم می میرم... بیا که با رسیدنت عالم گلستونه بیا که از نبودنت دلم پریشونه بیا که از فراق تو ، دنیا زمستونه یابن الحسن کجایی مردم از این جدایی(2) *************** اونا که رفتن، تورو ندیدن ، تو حسرت تو ، رفتن زیر خاک ... می ترسم آخر، تورو نبینم، یه گوشه چشمی ای گوهر پاک ... بیا که فصل سرد غم ، با تو بهاری شه بیا که چشمه های عشق ، برا تو جاری شه بیا که ذکر تو مثه ، آبه رو آتیشه یابن الحسن کجایی من آمدم گدایی(2) ************** شکسته بالم ، تنها و خسته ، در انتظارم بیایی از راه ... ببینم آخر، دارن می خونن ، که اومد از راه بقیه الله... دلم هوائیه برا ، یه لحظه دیدارت الهی که منم بشم ، غلام دربارت دعای هر شبم اینه ، خدا نگهدارت یا بن الحسن کجایی مردم از این جدایی (2)
مادر ، مادر ، مادر السلام عليكِ يا فاطمه الزهرا (س)   مادر، مادر، مادر، شبی دیگر به کنار من جان بر لب باش مادر چون کبوتر، نزنی پَر دو، سه روز دگر با زینب باش مادر بیمارم، شده گریه بر تو کارم به شفای تو، دل خوش دارم ای همه هست من نروی تو از دست من که دلم توان بی مادری ندارد بی تو زینبت یاوری ندارد ز سکوت تو هویدا، ز خموشی تو پیدا می سوزی و می سازی، گنجینۀ پر رازي می دانم امشب مادر، آماده پروازی گر می روی امشب، با خود ببر زینب زینب، زینب، زینب، مزن امشب تو دگر به دل مادر آذر من خود در افغانم، پریشانم که شوی تو زفردا بی مادر   ای طرفدار من، که شدی پرستار من به آخر رسیده کار من خانه دارم زینب گل بی قرارم زینب به خدا که درد مادر دوا ندارد مادرت امید شفا ندارد تو پس از من يگانه بشوي چراغ خانه هم بر علي ياور باش هم بر حسين مادر باش من مي روم اما تو همسنگر حيدر باش آسوده حالم كن، زينب حلالم كن                                                                        
کربلا واحد یه عمره که هستم مبتلای تو مست ومدهوش روضه های تو آرزومند کرب وبلای تو مثه بارون میبارم...دیگه صبری ندارم (کربلا بی قرارم) سرروتربت میذارم...تورو یادم میارم (کربلا بی قرارم) ای همه داروندارم ....معنی صبر وقرارم (کربلا بی قرارم)۲ کربلا....باعث اشکای نوکره کربلا...دلیل گریه های مادره کربلا....مرقد آقای بی سره (اللهم الرزقنا زیاره الحسین زیاره...) این دل دیوونم عمریه گدات داروندارم نذریه روضه هات دلتنگم اقابرای کربلات ذکرتو ورد زبونم....عشق تو تو رگ وخونم (کربلا بی قرارم) تویی معنای جنونم....خسته از دوروزمونم (کربلا بی قرارم) حرمو بده نشونم...بی تو زنده نمیمونم (کربلا بی قرارم)۲ کربلا...سایه ی برکتت روی سرم کربلا...عمریه خودت میدونی نوکرم کربلا...بطلب بامادرم بیام حرم (اللهم الرزقنا زیاره الحسین زیاره...)
متن نوحه_سینه زنی_زنجیرزنی_حضرت ابوالفضل(ع) سالار اباالفضل علمدار ابالفضل سالار اباالفضل علمدار ابالفضل هر لحظه و هر جا به حسین یار اباالفضل هر لحظه و هر جا به حسین یار اباالفضل سالار اباالفضل علمدار ابالفضل سالار اباالفضل علمدار ابالفضل هر لحظه و هر جا به حسین یار اباالفضل هر لحظه و هر جا به حسین یار اباالفضل مددی سیدنا اباالفضل سیدنا اباالفضل سیدنا اباالفضل سیدنا اباالفضل در شوری و شینی یل شیر حسینی در شوری و شینی یل شیر حسینی پور علوی کاشف کرب حسینی پور علوی کاشف کرب حسینی مددی سیدنا اباالفضل سیدنا اباالفضل سیدنا اباالفضل سیدنا اباالفضل ای تیغ برهنه تویی ساقی تشنه ای برق دو چشمان تو صد نیزه و دشنه ای قد تو رعنا علا زینت زینت دل ها ای نقش کلاه خود تو یا حضرت زهرا ای نقش کلاه خود تو یا حضرت زهرا از عشق تو ام مست علا ساقی بی دست ای آنکه غم مشک تهی پشت تو بشکست مددی سیدنا اباالفضل سیدنا اباالفضل سیدنا اباالفضل سیدنا اباالفضل بر مرگ قلم زن پیشم تو قدم زن ای ماه بنی هاشمیان خیز و علم زن ای ماه بنی هاشمیان خیز و علم زن👇👇👇
((روضه حضرت عباس(ع)جهت ختم برادر )) مجلس به مناسبت درگذشت یک برادر، در این مکان منعقد شده است. این همه جمعیت از نقاط دور و نزدیک، دوستان و آشنایان و بستگان آمدند به شما تسلیت و سر سلامتی دادند. بدن عزیز برادرتان را با احترام و شکوه فراوان تشییع کردند و به خاک سپردند. اما یک برادر هم که در کربلا وقتی روی زمین افتاد صدا زد: «یا أخاه ادرک اخاک؛ ای برادر، برادرت را دریاب . ابی عبدالله کنار بدن برادرش عباس رسید، چه برادری دست ها قلم شده، فرقش شکافته شده، تیر به چشمان مبارکش اصابت کرده، چه گذشت بر عزیز زهرا، سر برادر را به دامن گرفت صدا زد: «الأن إنكسر ظهري و قلت حیلتی وشمت بی عدوی؛ الان کمرم شکست، چاره ام اندک شد، دشمنم زبان به سرزنش من گشوده». نشست کنار بدن غرق به خون برادرش ابا الفضل، خون از دو چشم برادر پاک کرد یک وقت دید برادرش عباس گریه می کند. فرمود: عباسم، چرا گریه می کنی. عرض کرد: حسینم، نور چشمم چرا گریه نکنم شما الان أمدی سرم را از روی زمین برداشتی اما ساعتی دیگر چه کسی سرتو را از روی خاک بر می دارد. صدا زد برادر تا زنده ام مرا به خیمه ها مبر چون که وعده آب به بچه ها داده ام. یا عبدالله بدن بی جان برادرش عباس را در علقمه گذاشت به سوی خیمه ها حرکت کرد یک دست به کمر و یک دست به عنان ذوالجناح را گرفت به سمت خیمه ها حرکت کرد، صدای ناله اهل حرم بلند شد. سکینه صدا می زند: بابا، عمو چه شد؟ زینب صدا می زند؛ برادرم چه شد؟ عزیز فاطمه دست برد عمود خیمه ابا الفضل رو کشید یعنی دیگه این خیمه علمدار نداره ناله بزن بگو یا حسین....
🕊﷽🕊 🖤 💔 1 🌾آخ دلم تنگ و غم بسیار دارم 🌾من امروز با ابالفضل کار دارم 🌾من امروز از ابالفضل توشه گیرم 🌾وای زیارت کردن شش گوشه گیرم2 ⬅️امروز بریم در خانه ابالفضل، همون ابالفضلی که باب الحوائجه... دست توسل بزنیم به بی دست کربلا.... اگه حاجت مندی بسم الله... اگه گرفتاری بسم الله... اگه مریض داری بسم الله ...اگه جوون داری بسم الله..... ⏪نمیدونم با چه نیتی اومدی تو مجلس بخدا عباس مشکل گشاست... مشکل گشایی میکنه... عباس درد بی درمونو دوا میکنه... (دشتی) ✨الا ای یارو دلدارم ابالفضل ✨شدم خسته ز افکارم ابالفضل ✨گرفتارم مدد باب الحوائج ✨گره افتاده در کارم ابالفضل ⬅️متوکل عباسی دستور داده بود، هر کی میخواد بره کربلا، باید دست راستسو از بدن جدا کنند تا بره کربلا.. مردم صف میکشیدن ، دست راستشونو میدادن تا برن کربلارو ببینن آی حسینیا... آی کربلائیا... خبر دادن متوکل یه پیرزنیه تو صف ایستاده اما دست راستی نداره، آقا میخواد دست چپشو بده بره کربلا.... میگه پارسال اومدم، دست راستمو دادم ، رفتم کربلا... امروز میخوام دست چپمم بدم برم یه بار دیگه کربلا رو ببینم ،،،، حرم امام حسینو ببینم،،،، (الهی حسرتش به دلت نمونه) صدا زد دست چپم رو بگیرین بزارین برم یه بار دیگه حرم عباسُ ببینم یا ابالفضل3 متوکل دستور داد برین دست چپشم جدا کنید بدنشو بندازید تو شریعه فرات... دستشو از بدن جدا کردند...بدنشو انداختن تو شریعه فرات... (سوز/اوج) هی این بدن پایین میرفت بالا می اومد.. هی میگفت یا ابالفضل3 آقا جون من اومدم دستمو بدم بیام حرم،،، اما آقا ببین با من چه کردند،، آقا جان تو که دستگیر بیچاره هایی... تو که امید ناامیدایی... آقا دستمو بگیر.. آقا به دادم برس... میگه تا نامش رو بردم، دیدم یه آقایی صدا میزنه... مادر .......ای مادر...... من عباسم مادر..... اومدم دستتو بگیرم مادر..... چرا؟... صدا زد آخه من خودم دست خالی از شریعه برگشتم... امیدم ناامید شد... هر کی در خونم بیاد نمیزارم دست خالی برگرده... امان امان3 آی حاجت دارا ...جوون دارا....آی ناله دارا میدونی آقا کی امیدش ناامید شد... ای مشک تو لااقل وفا داری کن من دست ندارم تو مرا یاری کن (چرا) آخه من وعده آب تو به اصغر دادم یک جرعه برای او نگهداری کن ✅خدا به حق اون آقایی که کربلا امیدشو ناامید کردند امید کسی ناامید نکن... ⬅️امروز ابالفضل رو قسم بده به جان مادرش ام البنین ... کدوم مادر رو میگم... همون مادری که میگن می اومد تو قبرستان بقیع 4صورت قبر با انگشتاش میکشید مینشست کنار قبرا ناله میکرد گریه میکرد (میگن طوری ام البنین گریه میکرد دوست و دشمن برا ام البنین گریه میکردند...چی میگفت ام البنین.....) (مادر دیدی حوون تز دست داده باشه چطور گریه میکنه) هی مشت به سینه میکوبه میگه مادر آتش گرفتم سوختم مادر..... ای مادر ...ای مادر .....ای مادر ⏪میگفت مادر ابالفضلم مادر ... مادر نبودم کربلا مادر... اما برام خبر آوردن با تیر به چشم نازنینت زدن مادر... مادر نبودم کربلا اما برام خبر آوردن با عمود آهن به فرق نازنینت زدن مادر... (ناله میکرد گریه میکرد) یه وقت دیدن صدای ناله ام البنین عوض شد (فرود) گفت مادر ابالفضلم مادر...... مادر من برا تو گریه نمیکنم مادر .... (اوج) مادر من برا اون حسینی گریه میکنم که مادر نداره..... (دشتی حالت سینه زنی) 🔅مسلمانان حسین مادر ندارد 🔅غریب است و کسی بر سر ندارد 🔅ز جور ساربان بی مروت 🔅دگر انگشت و انگشتر ندارد ........حسین جانم حسین، جانم حسین جانم .........جانم حسین جانم، جانم حسین جان سینه زنی.... 💔هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)💔
4_6046486355519735264.mp3
1.22M
‍ ‍ زبانحال مولا علی علیه السلام در فراق حضرت (س) ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ الهی دفن ایدیم نجه اوز اللریمله یاریمی مزاره تاپشورام گرگ گجیله من نگاریمی بو درده یوخدور الیمده چاره قویوم نه نوعی یوزون مزاره جنازه سین گتورمیشم گجیله گورمسون بیری نهان قالا بو شهریده همیشه قبرینون یری عجبدی ئولمیوب قالوب بو غمده مرتضی دیری نهان ایدیم گیدیم نجه بو در شاهواریمی ئولونجه یانام آغلارام نه غملی ماجراسی وار جفای روزگاریدن اورگده چوخ یاراسی وار قویوم نه نوعی تپراقا ایوینده دورت بالاسی وار تیکوبله گوزلرین یولا چکوله انتظاریمی تمام اولوبدی دوقوز ایل قوتاردی عمرموز بجه قویوم بو چولده یاریمی دوروم گیدیم ایوه نجه گل ای اجل هایانداسان قوتار علینی بو گیجه ئولیدیم ایندی کاش منیم قازیدیلار مزاریمی ویرن زماندا غسلونی ایدوبدی مه عیان یوزون او قدری با حیائیدی ایدردی تز نهان یوزون ئولنجه ویرمدی منه او با وفا نشان یوزون آلوبدی قلب زاریدن بو نسگلی قراریمی قویاندا قبره جسمینی او عرصه گاهیلر یلی عیان اولوبدی قبریدن پیمبرون ایکی الی ندا گلوبدی صبر ایله دایان عم اوغلی یا علی بو نوعی ویرمدیم سنه جهاندا یادگاریمی گوزتله چوخ دیدیم سنه آناسی یوخ بلالیدی گوزینده قانلی لکه وار ندن شکسته بالیدی قابیرقالاری ظلمیلن سینوب نیه یارالیدی سولوب گتورموسن علی گجیله گل عذاریمی ✅اوخشاما متن نوحه باسبک👆👆👆 شعر از استاد فرهاد فکری اردبیلی سبک شعر بانوای زنده یاد حاج سلیم موذن زاده اردبیلی
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین سـلام مـن بـه مـحـرم بـه حـال خــستـه زیــنــب بـــه بــی نــهــایــت داغ دل شـکــستــه زیـــنــب‌ سلام مــن بـه محـرم به دست و مشک ابوالفضل بـه نــا امـیـدی سـقـا بــه ســـوز اشـک ابوالفضل سـلام مـن بـه مــحـرم بـــه قــد و قـا مـت اکــبـر بـــه کــام خـشک اذان گـوی زیـر نــیـزه و خـنـجـر سلام مــن بــه محرم به دسـت و بـازوی قـاسم به شوق شهد شهادت خضاب گـیـسـوی قـاسم سـلام مــن بـــه مــحـرم بــه گــاهـواره ی اصـغـر بــه اشــک خـجـلت شاه و گـلـوی پـاره ی اصـغـر سـلام مــن بـــه مــحــرم به اضــطـراب سـکـیـنـه بـه آن مـلـیـکـه، کـه رویـش نـدیـده چـشـم مدینه سـلام مـن بــه مــحــرم بــه عـاشـقـی زهـیـرش بـه بـاز گـشـتـن حُــر و عـروج خـــتــم بـه خـیرش سلام من بــه محرم بــه مـسـلــم و به حـبـیـبش به رو سـپیدی جـوُن و بـه بــوی عــطــر عـجیـبـش سلام مــن بـــه مـحـرم بـه زنــگ مــحـمـل زیـنـب بــه پـاره پـاره تــن بـــی ســر مــقـــابـــل زیــنــب سلام من به مــحـرم بـه شــور و حــال عـیـانـش سلام مـن به حـسـیـن و به اشـک سینه زنـانش شب اول محرم
یوسف زهرا: متن روضه 1 🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد یا ابوالفضل العباس 🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد 🔸سقای حرم سید و سالار نیامد یاابوالفضل العباس باب الحوائج... اقا جان.... امشب اومدیم در خونه شما اقای من... آقا امشب کلیمی ها... امشب مسیحی ها میان در خونتون... دست خالی ردشون نمیکنی آقا... من که یه عمره گدای در خونه شمام.... میشه یه نگاهی هم به مجلس ما کنید آقا.... خدا ميدونه ... اینها همشون عاشق شما هستند... امشب به عشق ابالفضل اومدند آقا... به یه امیدی اومدند آقا... خیلی ها مریض دارند... گرفتارند...حاجت دارند... 🔸سقای حرم میر و علمدار نیامد روز عاشورا وقتی صدای غربت ابی عبدالله بلند شد... ابالفضل العباس سریع خودش رو رسوند کنار برادر... صدازد ‌آقا جانم... قَدْ ضَاقَ صَدْرِي دیگه سینه ام تنگ شده... دیگه طاقت ندارم صدای غربتت رو بشنوم... ‌ اجازه میدان بده ... ابی عبدالله فرمودند.. برادرم... يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي تو علمدار منی .‌.. تو پرچمدار منی .. عباسم میخای بری برادرت رو تنها بگذاری... تمام دلخوشی بچه ها تویی عباسم... این بچه ها میان نگاه میکنند میبینند... هنوز خیمه عباس برپاست خوشحال میشند... فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ میخواهی بری اول برا بچه ها آب بیار عباسم... صدا زد سمعا و طاعتا مولای... عباس علمدار مشک و گرفت... حرکت کرد... اما دید صدای غربت بچه های حسین بلنده... هی بچها میگن االعطش العطش... خدا ميدونه چه کرد صدا العطش بچه ها با دل عباس... رفت به سمت شریعه ی فرات... دیدن مشک رو پر از آب کرد ... دست برد زیر آب... میخواد آب بنوشه اما... ذَكَرَ عَطَش الحسين و اهل بيته یادش اومد از لب تشنه ی حسین... یادش اومد از لب تشنه علی اصغر یادش اومد از لبان تشنه بچه های ابی عبدالله... آی عباس تو میخای آب بنوشی... درحالیکه بچه های حسین توی خیمه ها تشنه اند... صداشون به ناله بلنده... هی میگن العطش... برگشت به سمت خیمه ها... یه نانجیبی خدا لعنتش کنه... دست راست حضرت رو قطع کرد... صدا زد... وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني، اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني بخدا اگه دست راستم رو قطع کنید من از دینم دست برنمیدارم... یه نانجیبی هم دست چپ آقا رو قطع کرد... (یارب مکن امید کسی را تو ناامید) همه ی امید اباالفضل اینه آب رو به خیمه ها برسونه... 🔸ای مشک تو لااقل وفاداری کن 🔸من دست ندارم تو مرا یاری کن 🔸من وعده آب تو به اصغر دادم 🔸یک جرعه برای او نگهداری کن چهار هزار نفر کمان دار دور آقا رو گرفتند... هرکسی تیری از کمان رها میکنه... یک تیر آمد و به مشک اصابت کرد... آب روی زمین ریخت..‌. ‌یا زهراا ... همین جا بود که دیگه امید اباالفضل نا امید شد... آقا جانم ابالفضل ....اینام امشب به یه امیدی اومدن درخونه ی شما آقا... فَوَقَف متحیرا متحیر ایستاد... دیگه دست دربدن نداره... آب هم نداره... با چه رویی برگرده به سمت خیمه ها... در همون حالت تیری آمد و به چشم مبارک.... ای وای... ای وای... هرچی سر رو حرکت داد این تیر از چشم بیرون نیومد... سر رو خم‌ کرد... ‌‌ نانجیب... آنچنان با عمود آهنین بر فرق ابالفضل زد... صدای ناله اش بلند شد... (یا اخا ادرک اخاک) برادر حسین به فریادم برس یاصاحب الزمان منو ببخشید آقا... هر کسی از بلندی بر زمین میخوره... اول کاری که میکنه دستانش را سپر میکنه... عباس که دست در بدن نداشت... بمیرم باصورت به زمین افتاد... تا صدای ابالفضل رو ابی عبدالله شنید... خودش رو سریع رساند کنار برادر... خدایا چکار کردن با برادرم... اومد کنار بدن عباسش نشست... صدا زد... 🔸گر نخیزی تو زجا کار حسین سخت تر است برادرم عباسم پاشو ببین دیگه تنها شدم 🔸نگران حرمم آبرویم در خطر است آی برادر خوبم... بلند شو ببین بچه ها بهونه ی آب گرفتند نه... میگن دیگه آب هم نمیخواهیم... بگید عموجانمون عباس برگرده... 🔸قامت خم شده را هر که ببیند گوید‌ برادر ببین دیگه قدم خمیده... 🔸بی علمدار شده دست حسین بر کمر است نگاه کرد به بدن عباسش... دید دستهای برادر رو قطع کردن... تیر به چشم عباسش زدند... عمود آهنین به فرقش زدند... بدن رو قطعه قطعه کردند... طاقت نیاورد... دستهاش رو گذاشت روی کمر... صدا زد... اَلآن اِنْکَسَر ظهری، وَقَلَّتْ حیلتی ، وَشَمَتَ بی عدوّی الان کمرم رو شکستند... بلند شو عباسم ببین دشمن داره به من میخنده... 🔸تا تو بودی خیمه ها آرام بود 🔸دشمنم در کربلا ناکام بود 🔸تا تو بودی خیمه ها پاینده بود 🔸اصغر ششماهه ی من زنده بود 🔸تا تو رفتی چهره ها نیلی شدند 🔸دستها آماده سیلی شدند
یورقونام کنار دمشقده دوشموشم توانادن آی ننه غصّه لر گرفتاری زینبون آیریلور بو دنیادن آی ننه سن گزن مصیبت آغاجلارین شاخه شاخه گزدیم زمانه‌ده یاندی درگهون ئولدی محسنون وردیلار سنی صحن خانه ده چکدیلرمنیم خیمه می اودا بال و پر وروب آشیانه ده بیر عقاب تک ایلدیم رها ناخوشی او بلوادن آی ننه کیم منیم کیمی غملی عمریده روزگاریله پنجه نرم ایدوب نامزد قیزی کاروانده باش آچیق گورن وقته شرم ایدوب قلبمون اودی اشک چشممی چشمه مثلی چشممده گرم ایدوب بیر کسیم حرارتلی اشکمی سیلمیوبدی سیمادن آی ننه بحردور مصیبتلریم منیم منده غوطه‌ور بحره فی المثل دست و پا وروردوم کرانیه یتمیوردی نیلوم ئولونجه ال آند اولا کفنسیز حسینمه یاخشی وقت الیمدن دوتوب اجل ساحل نجاته چخور قزون موج خیز دریادن آی ننه زهر غم اوشاقلیق زماندن شیرین عمریمی ایلدی آجی چون فلک سویوق باخدی زینبه بختمون اودور قزمادی ساجی یدّی قارداشیمدان بیری هانی سسلنه باشیم اوسته آی باجی بَهرَم اولمادی غصّه دن سوا اسم با مسمّادن ای ننه نقطه فرض قیلسون وجودیمی دورمه وروب غصه دایره شمع‌لر باشندان یانار منی سر بپا دوتوب سوز نایره سوزناکتر نسگلیم بودور گلمشم خوشوم گلمین یره اینجیوبدی روحیم ننم جانی شام فتنه بر پادن آی ننه گوگلوم ایستیور شامده سنی گل اجل گلن بسر اوستونه آخرین نفس لطف سایه‌سین سال بو جسم نیلوفر اوستونه غصه لر سارالدان یوزی قویوم محسن اممین دوشلر اوستونه من اوخای دیوم سنده آخ دی جان دوشنده یارادن آی ننه مُهر مِهر عشق حسینیله باغلورام بوگون عشق دفترین من آچانمدیم غسل ایدن گلر باشمون آچار قاره معجرین شمر خنجریندن دوتان الیم قوّه یوخ سیله آلنومون ترین پر توان مصیبت توانمی سلب ایدوبدی اعضادن آی ننه غسل ایدنده یثربده نصف شب مغسل اوسته شیر خدا سنی اوخشاما دیوردوم حزین حزین اوخشیوردوم ای بینوا سنی اوخشاما دیین یوخدی زینبه ایستیور بو بی اقرباسنی منتظر قالوب آغلیان گوزوم کچمه بو تمنّادن آی ننه دستگیر اولوب شامه گلموسن جور و ظلم اعدادن آی بالا دلشکسته ایتدی فلک سنی دلشکسته زهرادن آی بالا منشی ازل شام تپراقین خسته جسموه ثبت ایدوب مزار کربلا کتابنده آدوی سردبیرلر قهرمان یازار سوزلرون سنون تیز تیشه تک ظلم نخلنون ریشه‌سین قازار قان توکن قلنج باج آلانمیوب نطق تیز و برّادن آی بالا حق دانشماقیلا حقیقتی پشت پرده‌دن چکموسن اوزه نیش خار تک باتدی هر سوزون آل هاشمه کج باخان گوزه سن دوزن مصیبتلره چتین روزگارده بیر نفر دوزه گورمدون صفا اولدی هر گونون قاره لیل یلدادن آی بالا فاطمه بُلوردی لیاقتون وار سنی اودور ایتدی جانشین ایلدون عمل من دیین سوزه هر وصیّتیم آلدی اوز یرین آخرین زماندا نیابتاً ئوپدون اوغلومون تشنه حنجرین شاد قیلدون افسرده روحیمی یاخشی فیض معنادن آی بالا قارداشیلا هیچ باجی سن کیمی قسمت ایتمیوب غصّه لر پایین ایلدون حسینه گوره فنا روزگاروین ایللرین آیین مُحتسب‌لری حیرته سالوب اولمادی بلن دردوین ساین بیر خمیده قدّون نما قالوب سرو قدّ رعنادی آی بالا واقفم فراغت گورنمدون شاهدم نه آسوده یاتموسان تازیانه دگمش وجودیدن قاره‌نی هاچان سن چخاتموسان فاطمه حوره قاره تل‌لربی تل به تل عزاده آغارتموسان قارداشون ئولوب آیریلوب حنا زلف عنبر آسادن آی ننه دعوت ایلوسن جانویرن زمان یاسوی گلیم ساخلیون قیزیم من نجه او گوزلر که اوغلوما دائم آغلیوب باغلیوم قیزیم هانسی دردوه اوخشاما دیوم هانسی غصّه‌وه آغلیوم قیزیم هانسی نسگلین شکوه‌سین ایدیم چرخ بی‌مدارادن آی بالا عالم حقیقتده دردوین فکرینی دیمه باشدان آتمشام سینه دن بلورسن یارالیام یاره‌لی گلوب قبره چاتمشام قبری ایلدن ایتگین شهیدیم اللریم قابورقامدا یاتموشام من گلنمرم سنده ورما اوز گئچ بو بیر تقاضادن آی بالا ای شهیدلری اوخشیان قیزیم سینه اولی وی داغدار دل گوزلری گیجه گوندوز آغلیان ابر بارشین ایلین خجل اشکوین حسابین بلند یره کاش اولیدی کپریگلرونده دل صحبت ایتسه مژگانلارون گیدر پرده بو معمّادن آی بالا
زبانحال امیرالمومنین ع کنار قبر حضرت زهرا س اوخشاما به سبک دشتی الا ای مادر پهلو شکسته که دشمن رشته عمرت گسسته زجا برخیز و ببین گرد یتیمی به رخسار عزیزانت نشسته یتیمانم دگر مادر ندارند بجز آه و دو چشم تر ندارند یتیمانم بکن از گریه خاموش حسینم را مکن هرگز فراموش الا ای چاه یارم را گرفتند گلم عشقم ،،بهارم را گرفتند میان کوچه ها با ضرب سیلی همه دار و ندارم را گرفتند
. ✅ منبر کوتاه بین الصلاتین 🌺جلسه چهارم: قناعت و عزت نفس🌺 سنت حسنه ساده زیستی در زندگی انسان آثار و برکات فراوانی دارد که یکی از آنها عزت نفس است. علی علیه السلام می فرماید: «مِنْ عِزّ النَّفْسِ لُزُومُ القَناعَةِ؛(58) از عوامل عزت نفس پایبندی به قناعت [و ساده زیستی [است.» دست طلب چو پیش کسان می کنی دراز پل بسته ای که بگذری از آبروی خویش 🔰 در حالات شیخ انصاری آمده است: یکی از ثروتمندان ایران هنگام سفر به مکه مبلغی به شیخ انصاری بخشید تا منزلی برای خویش تهیه کند، ولی شیخ بر اثر بلند طبعی و آزادگی از آن مال استفاده شخصی نکرد و همه آن مبلغ را برای ساختمان یک مسجد و خرید زمین آن مصرف نمود. امروزه آن مسجد به نام شیخ انصاری در شهر مقدس نجف معروف است. آن مرد هنگامی که از حرکت خداپسندانه شیخ انصاری آگاه شد، ارادتش به وی افزون گشته و مناعت طبع وی را تحسین نمود. او نه تنها ساده می زیست و عزت نفس و آزادگی خود را حفظ می کرد، بلکه به دیگران نیز در این زمینه توصیه ها می نمود. هنگامی که شیخ منصور برادر شیخ انصاری در زمان مرجعیت عامّه وی برای زیارت عازم مشهد مقدس رضوی شد، شیخ انصاری در موقع بدرقه برادرش به او سفارش نمود که: در این سفر خواه ناخواه بین تو و شاه و اُمرای دولت ایران ملاقاتی روی خواهد داد. مواظب باش عزت نفس را از دست ندهی و از آنها وجهی را نپذیری و به این وسیله خود رابنده آنان نسازی! و اگر از ایشان چیزی پذیرفتی دیگر حق نداری پیش من بیایی. بلکه در بازگشت از مشهد در دزفول بمان! 🌺 شهید مدرس آیت اللّه سیدحسن مدرس از جمله آزادمردانی است که عزت نفس خود را در پرتو ساده زیستی بدست آورده بود. اودر این مورد گفته است: اگر من نسبت به بسیاری از مسائل و اسرار آزادانه اظهار عقیده می کنم و هر حرف حقی را بی پروا می زنم، برای آن است که چیزی ندارم و از کسی هم نمی خواهم. اگر شما هم بار خود را سبک کنید و توقع را کم نمایید، آزاد می شوید.(59) 🌺والسلام علی من تبع الهدی🌺 .
🔶درجهان تازنده ام گویم ثنای فاطمه 🔶دست حاجت میبرم،سوی خدای فاطمه 🔶گر برای ، درد بی درمان مداوا طالبی 🔶رایگان درمان کند دار و شفای فاطمه *روضه دفتری بسیار سوزناک از حضرت فاطمه(س)😭😭😭* *سلام ای سفره دار فاطمیه* *نگار بی قرار فاطمیه* *سلام ای محرم اسرار مادر* *تویی تنها نگار فاطمیه* *دلم یک سال در حسرت بسوزد* *که تا بیند بهار فاطمیه* *شود آیا دهی شال عزایت* *یگانه سوگوار فاطمیه* ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ *قربون گریه هات بشم مهدی جان قربون گریه هایی که کنار قبر مادر میکنی قربون غصه های دلت مهدی جان آقا جان یا صاحب الزمان شهادت مادرت فاطمه ست مگه میشه پسر به مجلس مادر نیاد. امشب مجلس ما حال و هوای دیگه ای داره بوی پسر فاطمه میده حس میکنم آقا وارد مجلس ما شدن ،بریم دسته جمع به آقا تسلیت وسر سلامتی بدیم* *صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت* *کی میشود بیایی گویم سرت سلامت* *آقا جان این دلهای غصه دار و ببر مدینه کنار دیوار بقیع بنشون* *و اما به یاد اون ساعتی و شبی که فاطمه از دنیا رفت عجب شب جانگدازی بود برای بچه های علی آی عزیزانی که در مجلس حضور دارید امشب مادری کنید برای یتیمان بی مادربی بی زهرا. بخدا فردای قیامت تو صحرای محشر بی بی فاطمه ی زهرا دنبالتون میگرده و دستتون میگیره اونایی که مادر ندارن خوب میدونن خونه ای که مادر نداره آخه اون خونه نیست عزا خونه ست دیگه صفا و برکت نداره* *سر فاطمه رو زانوی علی بود یه دفعه امیرالمومنین دید زهرا بلند گریه کرد. فرمود فاطمه جان چرا گریه میکنی علی باید گریه کنه که هنوز داغ پیغمبر از جگرم نرفته باید یه داغ دیگه رو تحمل کنم . فاطمه عرضه داشت علی برای خودم گریه نمیکنم برای مظلومی تو گریه میکنم که بعد از من غریب و تنهایی . دیگه محرمی نداری بی بی سفارش حسنین و زینبین رو کرد علی مواظب بچه هام باش مبادا زینبم غصه بخوره . مواظب حسنم باش درد دلاشو به کسی نمیگه *یا علی، جان تو و جان حسین و حسنم* *کن مهیا کفنم* *یا علی ،جان تو و جان یتیمان غریبم* *کن مهیا کفنم* *یتیمانم دگر مادر ندارند* *به جز آه و دو چشم تر ندارند* *یتیمانم بکن از گریه خاموش* *حسینم را مکن هرگز فراموش* *التماس دعای فرج🙏🏻🌹* *عجب گلی روزگار زِ دست مولا گرفت(2)* *گُلش ندارد توان، قدش شده چون کمان* *زِ ضرب تازیانه، شد است چون ارغوان* *درون باغ طاها، گُلی زِ گلها گرفت* ******************** *غریب و تنها شده، علی در مدینه* *کند فغان و ناله، برای زخم سینه* *زِ غصه ها او پناه، به چاه و صحرا گرفت* ****************** *خانه ی بی فاطمه، دگر صفا ندارد* *مدینه شهر نبی، دگر وفا ندارد* *گلهای یاس و لاله، زِ دست مولا گرفت* ***************** *به نیمه شب روانه، فاطمه را زِ خانه* *غریب و تنها علی، به دفن مخفیانه* *صبر و قرار و شکیب، جمله زِ دلها گرفت* ***************** *ناله و آه طفلان، زِ درد بی مادری* *خانه سرد مولا، دگر ندارد دری* *زبانه های آتش، به دست اعدا گرفت* ***************** *(هستی)زِ داغ زهرا، به سوگ و غم نشسته* *(پرویزی)نوحه خوانَد، او با دل شکسته* *شراره های غم را، جمله زِ جانها گرفت* *عجب گلی روزگار، زِ دست مولا گرفت(2)* *التماس دعای فرج🤲🏻*
. |⇦•باز هم ای دختر پیغمبر.. تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها _ سید مجید بنی فاطمه•✠• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ باز هم ای دختر پیغمبرِ اکرم بمان مرهم دردِ علی ای درد بی مرهم بمان زندگیِ روبه راهی داشتم چشمم زدند کوری چشم همه با شانه های خم بمان دست های تو شکستش هم پناهِ مرتضی است تکیه گاه محکم من پیش من محکم بمان *امشب شب عجیبیه .. خدا نکنه یه مادر بخواد با بچه هاش وداع کنه .. همه مادرا وقتی راحت میمیرن که پسر دوماد کرده باشن ، دختر عروس کرده باشن ، نوه دورشو گرفته باشه .. میگه من آرزوها داشتم الحمدالله همش برآورده شد .. مادر ما ۱۸ ساله بود .. بچه هایِ قد و نیم قد داشت .. الهی برات بمیرم مادر .. امشب نمیدونم از کجا برات روضه بخونم میگن برا آخرین بار برای بچه هاش نان درست کرد خونه رو آبُ جارو کرد، لباس بچه هاشو عوض کرد .. اجازه بدید بی مقدمه بگم بچه سیدا من معذرت میخوام .. همچین که بدنِ زهرا رو بغل گرفت (آخه از بدن زهرا چیزی نمونده بود) گفت:* حجم این پیکر چرا کوچک بود هجده ساله است یا کودک بوَد .. *زهرا رو بغل گرفت همچین که گذاشت رو زمین همچین که خواست صورت زهرا رو باز کنه به اسما گفت تو آب بریز من بدنشُ غسل میدم .. بچه ها آستین به دهان گرفتن .. همچین که معجر رو کنار زد ، داد علی بلند شد .. هی میگفت وای زهرا .. صورت کبوده .. بازو کبوده .. پهلو شکسته .. یه شبی هم خرابه زنه غساله گفت من این بچه رو غسل نمیدم تا نگین دردش چی بوده .. چرا بدنش انقدر سیاه و کبوده .. گفت از کربلا تا شام هر جا گفت بابا تازیانه بالا اومد ..* حسین ... ــــــــــــــــــ 👇
4_6008282849055082362.mp3
2.35M
|⇦•باز هم ای دختر پیغمبر.. تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها فاطمیه۹۸_ سید مجید بنی فاطمه
YEKNET.IR - zamine 2 - fatemieh 1399.10.28 - banifatemeh.mp3
7.83M
🔳 🌴تو غم تو مسمار گریه میکنه 🌴آسمونم انگار گریه میکنه 🎤
YEKNET.IR - roze - fatemieh 1399.10.24 - mohamadreza taheri.mp3
6.73M
🔳 🌴روضه حضرت زهرا(س) 🌴تو روز روشن جلو چشمم فاطمه 🎤حاج
زمزمه فاطمیه، حاج محمدرضا طاهری -(قشنگ ترین بهونه...) قشنگ ترین بهونه .. برایِ زندگیِ این بی قرار ترینی همون صدای کم جون .. آرامشِ دلم بود فاطمه کَلِمینی زهرا زهرا .. چرا چِشاتُ بستی ؟ بگو که خواب میبینم بگو که زنده هستی .. زهرا زهرا .. جونم رسیده بر لب خونه رو که میبینم سپردی دست زینب .. زهرا زهرا .. ای یاورِ جَوونم جَوونِ قد کمونم .. کار به جایی رسیده تابوت میتونه لبخند رویِ لبت بیاره .. خدا نمیگذره از اونایی که نزاشتن مادر بشی دوباره .. ای وای ای وای .. دستِ منو که بستن نزدیکِ قبرِ بابات دست تو رو شکستن .. ای وای ای وای .. لعنت به در به دیوار تو رو اَزم گرفتن یه عده مردم آزار زهرا زهرا .. ای یاورِ جَوونم جَوونِ قد کمونم .. *گفت زهرا جان :* پاشُدی روزِ آخر وقتی که نون میپختی چقدر روضه خوندی یاده سره حسینُ تنور خولی کردی جون به لبم رسوندی .. خیلی سخته ، یه مادری ببینه که سر بچه شُ از پشت سرش بریدن خیلی سخته ببینه پایِ سرُ با زنُ بچه بینِ بزم شراب کشیدن ... ای حسین ...
Mehdi Rasoli - Yekami Harf Bezan (128).mp3
3.67M
یازهرا🌺: یه کمی حرف بزن حرف رفتن نزن حرف رفتن نزن پاشو اینجوری منو نده عذاب کلمینی بری از پیشم میشم خونه خراب کلمینی بین این همه سلام بی جواب کلمینی یه کمی حرف بزن علی نمیره حرف رفتن نزن علی میمیره حرف رفتن نزن یه کمی حرف بزن علی نمیره حرف رفتن نزن علی میمیره حرف رفتن نزن علی میمیره میبارم مثل آسمون برات میکشی منو با اشک بی صدات سرتو بگیر بالا جون علی بمیرم برات دانلود مداحی یکمی حرف بزن علی نمیره مهدی رسولی پاشو اینجوری منو نده عذاب کلمینی بری از پیشم میشم خونه خراب کلمینی فاطمه جان بین این همه سلام بی جواب کلمینی پاشو اینجوری منو نده عذاب کلمینی یه کمی حرف بزن علی نمیره حرف رفتن نزن علی میمیره حرف رفتن نزن علی میمیره رنگ صورتت شده سرخ و کبود از علی دل بریدی اما زود خانوم رفیق نیمه راه شدی قرار این نبود یه کمی حرف بزن علی نمیره حرف رفتن نزن علی میمیره حرف رفتن نزن علی میمیره پاشو اینجوری منو نده عذاب کلمینی بری از پیشم میشم خونه خراب کلمینی