eitaa logo
کانال نوای عاشقان
18.3هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.7هزار ویدیو
422 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
تا فکر و ذکر من همه دیدار دلبر است من در میان جمع و دلم جای دیگر است من در میان جمع و دلم سمت سامراست آنجا که اشک زائرش از آب کوثر است دیری است رفته است و دگر و برنگشته است دیری است آسمان دلم بی‌کبوتر است او پیش رو نشسته و من کورم از گناه او می‌زند صدایم و ما گوش‌مان کر است آواره‌ایم در هیئات و شنیده‌ایم در روضه احتمال حضورش قوی‌تر است شاید صدای گریه‌ی آقا بلند شد چون روضه‌های مادر او گریه‌آور است در فاطمیه پهلوی او تیر می‌کشد او نیز زخمی غم دیوار و آن در است آقا سری بزن به مدینه نگاه کن کوچه بدون تو صحرای محشر است آقا بگو چگونه تحمل بیاورم؟ یک زن که در مقابل یک فوج لشکر است انگار در گلوی شما بغض می‌شود آن ریسمان که بسته به دستان حیدر است اینجا برادران همه در فکر خنجرند شکر خدا که یوسف ما بی‌برادر است گرچه پر از گناه ولی در رکاب‌تان آخر شهید می‌شوم، این حرف آخر است شاعر:
گرچه عمری‌ست که زانوی غمت در بغل است همچنان منتظرش باش که خیرالعمل است مردن از چشم‌‌ به‌ راهیش گوارا عسل است ای که ذکر شب و ورد سحرت "العجل" است! بیش‌ از این در پی آن باش که دلداده شوی باید آماده‌ی آماده‌ی آماده شوی شب بی‌تابی ما را سحری در راه است باز هم بت‌شکنی با تبری در راه است در قد و قامت حیدر پسری در راه است بر یتیمان محمد پدری در راه است عاقبت منجی بین‌المللی می‌آید باز از کعبه یکی مثل علی می‌آید آن که گل‌ها همه وا می‌شود از لبخندش ابر و باد و مه و خورشید و فلک در بندش "یاحسین" است مزیّن شده بر سربندش یعنی ای مردم مشتاق! منم فرزندش آمدم جامعه را غرق در اعجاز کنم به نگاهی گره از کار جهان باز کنم هیبت حیدر و سیمای پیمبر دارد خاک زر می‌شود آن‌جا که قدم بردارد عالمی منتظر اوست علم بردارد کو جلودار اگر تیغ دودم بردارد؟ لشکری ساخته از نسل جمارانی‌ها و امیران سپاهند سلیمانی‌ها بی‌خود از خود شده خورشید خلاف آمده است آسمان هیبت او را به طواف آمده است آفتاب است که شب را به مصاف آمده است ذوالفقار است که بیرون ز غلاف آمده است همه جا پر شده از عدلِ گریبانگیرش خون بیدادگران می‌چکد از شمشیرش آی شیطان‌صفتان! هیبت‌تان پوشالی‌ست ژست آقای جهان بودن‌تان توخالی‌ست گرچه امروز رجزخوانی‌تان جنجالی‌ست حالتان لحظه‌ی موعود چه بد احوالی‌ست می‌رسد لحظه‌ی پایانی عیاشی‌تان شده نزدیک‌تر از پیش فروپاشی‌تان دست شب می‌شود از غائله کوتاه آخر می‌شود نوبت جولان سحرگاه آخر می‌دمد طلعت آن چهره‌ی دلخواه آخر چشم برهم بزنی می‌رسد از راه آخر آفتاب آن‌سوی این کهنه‌شب تاریک است شاعری گفت کمی صبر سحر نزدیک است 🔸شاعر :
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ من غـــم مهـر حسـین با شیر از مادر گرفتم روز اول کامـــدم دســــتـور تا آخـــر گرفتم بر مشام جان زدم یک قطره ازعطر حسینی سبقت از مشک وگلاب ونافه و عنبـر گرفتم عـــــالم ذر ذره ای از خــــاک پای حضـرتش از بـرای افتخـــار از حضــــرت داور گرفتم بر در دروازۀ سـاعـات یک ســاعت نشستم تا سـراغ حضــرتش از زینب مضـطـر گرفتم زینبی دیدم چـه زینب کاش مداحـش بمیرد من ز آه آتشــینش پای تا ســـر در گرفتم سرشکسته دل پر ازخون دیده خون آلوداما حالتی دیدم که بر خود حالتی دیگـر گرفتم ام لیـلا رعشــــــه بـر اندام دیـــدم اوفـتاده گفت من این رعشه از داغ علی اکـبر گرفتم نا گه از بالای نی فرمود شــاه تشـــنه کامان سـر براه دوسـت دادم زندگی از ســر گرفتم اکبـرم کشتند وعون وجعفر وعباس وقاسم تا خودم از تشنگـی اب از دم خنجــر گرفتم گفت سـاعی زین مصـیبت از دردربار جـانان حـظّ ازادی برای اکــــبر و اصـــغر گــــرفتـم شاعر: مرحوم حاج مرشد چلویی 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
💚💛 گل اشکم شبی وا میشد‌ ای کاش همه دردم مداوا میشد‌ ای کاش به هر کس قسمتی دادی خدایا شهادت قسمت ما میشد‌ ای کاش... 💚💛
44.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
العجل یا لثارات الحسین نوای 🌾تنظیم و میکس:علی افسری 🌿 ترجمه انگلیسی:محمدمهدی فضل خانی 🌾ترجمه عربی:محمدحسین سعد 🍀تهیه و انتشار:هیئت ثارالله زنجان
به سبک : دوباره مرغ روحم دوباره جمعه اومد ولی آقام نیومد ازهجر روی ماهت صبرهمه سر اومد آقا دلم گرفته از دست این زمونه برای دیدن تو هِی می گیره بهونه یابن الحسن کجایی داد از غم جدایی از آسمون قلبم بارون اشک می باره دیگه ز دوری تو صبر و قرار نداره دلبر من تو هستی توی دلم نشستی گِرِه باعشق نازت به قلب من تو بستی یابن الحسن کجایی داد از غم جدایی بذار که من گدای در خونت بمونم تا جون دارم همیشه اسم تو رو بخونم آقا منو دعا کن برای خود سوا کن این دل مضطرم رو راهی کربلا کن یابن الحسن کجایی داد از غم جدایی کربلایی مرتضی شاهمندی 
▪️نوحه فاطمیه : اثر حاج مجتبی صمدی شهاب قرار دل ببین که بیقرارم چگونه سر به نعش تو گذارم مرو که بی تو در این سیل غمها شوم خانه نشین ای خانه دارم ببین که شد اشکم جاری ندارم جز تو غمخواری امان از درد بی یاری خدارحمی کند بر این دل زارم بدون تو در این دنیا گرفتارم فاطمه 3 جان ..... دو دستم را سپردی دست غمها به زانویم رساندی دست من را غمت پشت مرا طوری زمین زد که شاید برنخیزم دیگر از جا من آن خیبر گیرم امّا که چشمانم گشته دریا که افتادم حالا از پا زد از ریشه فراق تو توانم را بمان جان علی با من مرو زهرا فاطمه 3 جان ..... زخم واکن دوباره پلک دیده ببین حیران شدم رنگم پریده الهی بشکند دست سیاهی که اینگونه زده بر تو کشیده امان از داغ پنهانت غم و درد بی پایانت شده خون مرده چشمانت همان روزی که افتادی منم مردم خدا داند که من هم بر زمین خوردم ...... بستر: الا ای بستری بیمار حیدر در این بی یاوری غمخوار حیدر قیام تو به پیشم با تن زخم شده یا فاطمه آزار حیدر الا ای یار بیمارم توهستی تنها دلدارم من از رویت خجلت دارم الهی که شفایت را بگیری تو الهی که بمیرم من نمیری تو .... زبستر خیز و و از دل رفع غم کن تنور خانه را خیز و علم کن برای دلخوشی کن خانه داری کمی از زحمت این خسته کم کن دلم خواهد خیزی از جا به کوری چشم اعدا کمک حالم باشی زهرا از این پهلو به آن پهلو مشو زهرا دعا کن تا جدا گردی از این غمها