.
#حرکت_کاروان_از_مدینه
#امام_حسین
#خروج_از_مدینه
#دوبیتی
در سینه غمی غریب و جانکاه افتاد
غلطید ستاره بر رخ ماه افتاد
آماده شوید گریه کن های حسین
ارباب به سمت کربلا راه افتاد
#عبدالزهرا✍
.
@navaye_asheghaan
.
#حرکت_کاروان_از_مدینه
#امام_حسین
#خروج_از_مدینه
گفته بودم، که به هر جا بروی می آیم
گر چه آواره به صحرا بشوی می آیم
گفته بودم، به سفر یا به حضر یار توام
در غم و درد و بلا، مونس و غمخوار توام
زینب آن نیست که تنها بگذارد بروی
ترسم ای یوسفِ من، طعمه گرگان بشوی
مادرم پیرهنی بافته بر قامت تو
بر تنت کن، که عدو نشکند این حرمت تو
آری امنیتِ مظلوم دگر رفته ز دست
کار خونبار شده، پیکر و سر رفته ز دست
دانم ای سرورِ من، وقت قیام است حسین
نوبت ریختنِ خونِ امام است حسین
کاش یک مو ز سرت کم نشود، سرورِ من
کاش جای تنِ تو نیزه خورد پیکر من
خواب دیدی که ترا خوانده شهادت، آری
و مرا خوانده خدا بهرِ اسارت، آری
تو که اَسرارِ دلِ خواهر خود میدانی
مو پریشان شدنِ من به غمت اَرزانی
وقت آن است که بار و بُنه را بربندیم
چندتا معجرِ محکم، همه بر سر بندیم
وقتِ آن است که بر امر تو معطوف شویم
شاهدِ کعب نی و روضه ی مکشوف شویم
دانم آخر ز غمت خونِ جگر میریزم
دست و پا میزنی و خاک به سر میریزم
وقت آن است که در نیمه شب اقدام کنی
با همه اهل حرم یاریِ اسلام کنی
باید از شهر مدینه بروی سوی قتال
یا ز محراب و ز مسجد بروی تا گودال
مقتلِ سرخِ تو پیداست، بیا تا برویم
"کربلا منتظر ماست بیا تا برویم"
من در این نهضتِ خون، بر تو کمک خواهم داد
زیر خنجر بروی، تن به کتک خواهم داد
چون روَد رَاسِ تو بر نیزه، قسم بر حسنم
سرِ خود را به لبِ چوبه ی محمل بزنم
زیر چکمه نروی، دین خدا میمیرد
به اسیری نروم، کرب و بلا میمیرد
همه اصحاب و بنی هاشم اگر کشته شوند
کشته ها روی هم ای یار اگر پشته شوند
ذره ای بعدِ تو از پای نخواهیم نشست
تا نفَس داریم بر جای نخواهیم نشست
#محمود_ژولیده ✍
.
@navaye_asheghaan
🏴#امام_حسین
🏴#حرکت_کاروان_از_مدینه
🏴#زمینه
🎤مداح :شاعر استاد محمد مبشری
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
وای من و وای من و وای من
میرود از مدینه آقای من
پشت سرش مدینه چاوُش بخوان
کرببلایی شده مولای من
وای حسین وای حسین وای حسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
جان عقیله العرب بر لب است
وداع زهرا و حسین امشب است
مدینه با فاطمه خون گریه کن
شروعِ آوارگی زینب است
وای حسین وای حسین وای حسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
عزیز زهرا به کجا می روی
شبانه بی سر وصدا میروی
این سفر تو بوی خون می دهد
با علی اکبرت چرا می روی
وای حسین وای حسین وای حسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
تو را به جان علی اکبر نرو
همره این خواهر مضطر نرو
تازه پسر دار شده ربابت
به خاطر علی اصغر نرو
وای حسین وای حسین وای حسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
ام البنین گریه کند زار زار
قرآن گرفته بر سر علمدار
یک وقت بی حسین برنگردی
عباس من برو خدا نگهدار
وای حسین وای حسین وای حسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
عباسم آبروی مادرت باش
سقای طفلان برادرت باش
هرجا دیدی نامحرما زیادن
مراقب حجاب خواهرت باش
وای حسین وای حسین وای حسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
عباس من ای نور دیدگانم
دلواپس طفلان کاروانم
کسی به او کمتر زگُل نگوید
جانِ تو و جانِ رقیه جانم
وای حسین وای حسین وای حسین
@navaye_asheghaan
به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز
#خروج_کاروان_امام_حسین_ع_از_مدینه_به_سمت_مکه
🥀🕊🥀🕊🥀
جدايي از مدينه باورم شد
حرم غمخانه ی صاحب حرم شد
همه حجاج زهرا بار بستند
به اين رفتن دل عالم شكستند
به ناقه مادري و شير خواري
شود آماده ی اُشْتُر سواري
تمام مشك ها پُر آب باشد
كمي آرام ، اصغر خواب باشد
كناري نجمه مست روي قاسم
زند شانه سر گيسوي قاسم
تماشا مي كند با قلب شيدا
قد و بالاي اكبر ، اُمِّ ليلا
ولي يك سو همه تصوير اين شب
شده وقت پريشاني زينب
سر او بر سر دوش حسين است
پناه او در آغوش حسين است
شده ذكر لبش با چشم گريان
عزيزم بي تو مي ميرم حسين جان
تمام آرزوهايم تو هستي
منم مجنون و ليلايم تو هستي
همه شب روي سجاده نشينم
الهي اي حسين داغت نبينم
تمامي امانت هاي مادر
ميان بسته پيچيدم برادر
(( جواب سيد الشهدا ))
دلم را آب كردي گريه كم كن
مرا بي تاب كردي گريه كم كن
شده وقت سفر اي نور ديده
نشين بالاي محمل اي رشيده
محارم دور محمل بي قرارت
ابوفاضل بود چشم انتظارت
يل ام البنين زانو گرفته
علي اكبر به پاي ناقه رفته
به روي معجر تو حرز بستم
خودم تا آخرش پاي تو هستم
همه رفتند اما غرق احساس
پيامي آمد از مادر به عباس
زمان حرفهاي آخرين شد
وصيت خواني ام البنين شد
صدا زد مي روي اي نور عينم
ولي جان تو و جانِ حسينم
برو اما بدان شير نبردي
مبادا بي حسينم باز گردي
بيا تا خوب من رويت ببوسم
بلندي هاي ابرويت ببوسم
به خلوت بوسه هايم درس دارد
حيا كردم ، حسين مادر ندارد
نعمتی
🥀🕊🥀🕊🥀
@navaye_asheghaan
سالروز عزیمت سیدالشهدا از مدینه به مکه.،،،
حسین جان نرو.،،،
کوفیان وفا ندارند.،،،، 😭😭😭
يا حسين
سن شهيد كربلاسن يا حسين
قهرمان نينوا سن ياحسين
زينت هفت آسمانسان يا حسين
تا جهان وار جاودانسان يا حسين
اهل عشقه آرزوسن يا حسين
آبروي آبروسن يا حسين
مرد ميدان عملسن يا حسين
هر گوزلدن سن گوزلسن ياحسين
وارث باغ فدكسن ياحسين
آند اولا زهرايه تك سن يا حسين
عرصه ده شمشير زن سن يا حسين
قهرمان تن به تن سن يا حسين
سن ملكسن يا بشرسن يا حسين
هر نه سن والا گهر سن يا حسين
ديني سن دنياده احيا ايلدون
حقي باطلدن مجزّا ايلدون
آفرين اولسون سنون ايثاروه
مرحبا جاندان كچن انصاروه
معنويت ملكين آباد ايلدون
بنديدن انساني آزاد ايلدون
من دئدون ذرّيه پيغمبرم
تشنه لب باشدان كچوب باش اگمرم
مرتضانون اوغليام آزاديم
غيرتيم دريادي زهرا زاديم
💞. لبیک یا حسین. 💞
@navaye_asheghaan
4_6050871431229604113.mp3
13.56M
#روضه_خروج_امام_حسین_ع_از_مدینه
#میرزا_محمدی
قال الرضا ع ، من بکی او ابکی فله الجنه هر کسی برای امام حسین ع گریه کند یا بگریاند اجرش بهشت است
@navaye_asheghaan
4_6050871431229604110.mp3
1.21M
#خروج_کاروان_امام_حسین_ع
❣ای کاروان آهسته ران آشتفته حالم
آید زجان بوی خزان از چه ننالم❣
@navaye_asheghaan
1_1503193304.mp3
8.25M
#شد راهی کاروانه حسین علیه السلام
#سینه_زنی ویژۀ ۲۸ رجب سالروز حرکت کاروان امام حسین علیه السلام از مدینه و شروع قیام سیدالشهداعلیه السلام
✨🍂✨🍂✨🍂🍂
چه شکوه و چه وقاری
شد راهی کاروانه حسین
مثه خورشید و ستاره
رو محمل کودکانه حسین
چه عزتی داره رقیه ، رو شونه علمدار
ام البنین میگه به ارباب ، برو خدانگهدار
خدانگهدار حسین
برو سفر بی خطر
بیا زن و بچه تو
دیگه به همراه نبر
«حسین غریب مادر ..»
علی اصغر چقد نازه
خوابیده بین گهوارش
یه رباب و دل شادِش
با خنده های شیر خوارش
خدا نیاره که عقیله ، دچار غصه باشه
خدا نیاره که یه لحظه ، از حسینش جداشه
سرت سلامت بی بی
برو سفر بی خطر
اگه میشه معجره
اضافه همراه ببر
«حسین غریب مادر ..»
دوره محمل ها میگردن
علیه اکبر و قاسم
علم این کاروانه
دست ماه بنی هاشم
سکینه میخونه الهی ، نصیبمون غم نشه
خدایا سایه عموجون ، از سرمون کم نشه
شیر نره مرتضی
برو سفر بی خطر
به شبای تیره و
تاره حسینی سحر
«حسین غریب مادر ..»
#کربلایی_محمدحسین_حدادیان
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
@navaye_asheghaan
1_1502404608.mp3
10.91M
#جدايی از مدينه باورم شد..
#روضه حرکت کاروان امام حسین(ع) از مدینه و شروع قیام سیدالشهدا(ع)
#استاد حاج منصور ارضی
🍁🍁🥀🍁🍁🥀
جدايی از مدينه باورم شد
حرم غمخانۀ صاحب حرم شد
همه حجاج زهرا بار بستند
به اين رفتن دل عالم شكستند
به ناقه مادری و شير خواری
شود آمادۀ اُشْتُر سواری
تمام مشك ها پُر آب باشد
كمی آرام ، اصغر خواب باشد
كناری باغبان سرگرم لاله
كند بابا كُشی نازِ سه ساله
كناري نجمه مست روی قاسم
زند شانه سر گيسوی قاسم
تماشا مي كند با قلب شيدا
قد و بالای اكبر ، اُمِّ ليلا
ولی يك سو همه تصوير اين شب
شده وقتِ پريشانی زينب
سر او بر سر دوش حسين است
پناه او در آغوش حسين است
شده ذكر لبش با چشم گريان
عزيزم بی تو می ميرم حسين جان
تمام آرزوهايم تو هستی
منم مجنون و ليلايم تو هستی
همه شب روی سجاده نشينم
الهی ای حسين داغت نبينم
تمامی امانت های مادر
ميان بسته پيچيدم برادر
جواب سيد الشهدا :
دلم را آب كردی گريه كم كن
مرا بی تاب كردی گريه كم كن
شده وقت سفر ای نور ديده
نشين بالای محمل ای رشيده
محارم دور محمل بي قرارت
ابوفاضل بود چشم انتظارت
يل ام البنين زانو گرفته
علی اكبر به پای ناقه رفته
به روی معجر تو حرز بستم
خودم تا آخرش پای تو هستم
همه رفتند اما غرق احساس
پيامی آمد از مادر به عباس
زمان حرفهای آخرين شد
وصيت خوانی ام البنين شد
صدا زد می روی ای نور عينم
ولی جان تو و جانِ حسينم
برو اما بدان شير نبردی
مبادا بی حسينم باز گردی
بيا تا خوب من رويت ببوسم
بلندی های ابرويت ببوسم
به خلوت بوسه هايم درس دارد
حيا كردم ، حسين مادر ندارد
#کربلایی_مهدی_رسولی
@navaye_asheghaan
#روضه و توسل ویژۀ #ماه رجب سالروز حرکت قافلۀ اباعبدالله از شهر مدینه
یا رسول الله روز موعود فرا رسید حسینت داره راهی ميشه .. یه سر اومد کنارِ قبر مخفیِ مادرش زهرا .. آی مادرِ سیلی خورده خداحافظ .. مادر پسرت داره ميره کربلا .. تا قافله راه افتاد زود زینب اومد پیشِ عبدالله ابن جعفر ، داداشم داره ميره عبدالله .. ادب و مرام اين خانمُ ببین ..
اجازه ندي برم ، نميرم .. اما زینبِ بی حسین زود میمیره ... آی قربونت دلایِ کربلایی تون برم .. یه گوشه اُم البنین با عباس وداع میکنه .. یه طرف اکبر داره با اُم لیلی خداحافظی می کنه .. به گوشه ام دیدن یه مادر یه بچۀ 17 ، 18 روزه رو زیرِ چادرش گرفته .. هی میگه علی لای لای .. گُلُوم لای لای ... بالام لای لای علی ...
حسین ....
اومدن دوره ربابُ گرفتن .. رباب این بچه زوده براش به سفر .. روزا که آفتاب میتابه چادرتُ رو صورتش بگیر .. رباب بگو عباس خیلی از محملت دور نشه .. این بچه زود تشه ش میشه ... زود به زود آبش بده ...
آی رقیه .. عموش عباس اومد رقیه رو سوار بر محمل کرد .. هر جور بود این قافله راه افتاد ... کنایه فهما عمه جانِ امام زمان شبانه سوار بر محمل شد .. یه نفر سایۀ زینبُ ندید .. ای روزگارِ نامرد .. اما روز یازدهم هر طرفُ نگاه کرد ... دید همه دارن خیره خیره نگاش می کنن ..
ساربانان مزنید این همه آوایِ رحیل
آخر این قافله را ، قافله سالاری هست
به زخم تنت روی ریگ بیابان
به سوز دل و اشک و آه یتیمان
به شهر شام در هجوم نظر ها
کند خنده دشمنت به غم ما
خداحافظ ای برادرِ زینب ..
به خون غلطان در برابر زینب
زینب دوید و دید که از بادِ حادثات
درخون خویش غرقه شده کشتی نجات
انگشت رفته از پیِ انگشتری به باد
بر عتترتش چو حلقۀ انگشتری جهات
شاها! مگر سکینه جگر گوشۀ تو نیست
بر خیز و کن به سویِ جگر گوشه التفات
#سید_محمد_جوادی
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
چند روزی است خدایا که پسر دار شده
یا رب ای کاش علی اصغر خود را نبرد
@navaye_asheghaan