eitaa logo
کانال نوای عاشقان
18.3هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.7هزار ویدیو
422 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
9. گریز به کربلا.mp3
2.72M
(علیه السلام) حالا که فهمیدی تو کوچه ها چه اتفاقی افتاد ، بزار این یه بیتو بخونم التماس دعا : مادر دیدم که خصمِ ستمکارریخت برسرت ، یازهرا یازهرا ... خدا میدونه من با این یک بیت شعر مدت ها گریه میکردم ! مادر : دیدم که ریخت خصمِ ستمکار بر سرت قدم نمی رسید که خود را سپر کنم ( شاعر : حاج غلامرضا سازگار ) اِاای ی ی .. قربونِ این خانومِ 5 ساله برم ، که زبان حالش اینه میگه دستم نمیرسید ، اگه مدینه قدت نرسید که دفاع کنی از مادر ، اما کربلا تلافی کرد ، کجا ؟ هر موقع می اومدند بچه هارو کتک بزنند، می دوید بازوشو سپر میکرد ، رقیه رو نزنید ، سکینه رونزنید ، آآی ی آی بابا بابا بابا ... به جانِ مادرت زهرا ، پدرجان از تو ممنونم که من با پا تو را خواندم ، تو با سر آمدی پیشم ... ! شاعر : بیش از همه به حالِ زینب دلم بسوخت (آخه) مادر کسی مقابلِ دختر نمیزند ! شاعر : @navaye_asheghaan
2. مدح امام حسن ع.mp3
4.16M
قسمت دوم (علیه السلام) یوسفِ آلِ پیمبر، شهِ لاهوت مقام ‌نجلِ شاه مدنی ، قافله‌سالارِ انام اولین سبطِ نبی ، فخرِ نبیینِ عظام‌ دومین حجتِ برحق و امام اِبنِ امام گوهرِ بحرِ جلالت ، دُرِ فرخنده صدف ‌پور زهرا و نخستین پسرِ شاهِ نجف میشدی چونکه به‌دوشِ شهِ لُولاک سوار ( پیغمبر امام حسن و امام حسین را روی دوشش سوار میکرد) میشدی چونکه به‌دوشِ شهِ لُولاک سوار ( حضرت نماز میخوند ، امام حسن و امام حسین روی دوشش می آمدند ، آهسته از سجده بلند میشد ، عزیزانش را از روی شانه برمیداشت ، دوباره به سجده میرفت ، امام حسن و امام حسین به دوش پیغمبر، ص ) میشدی چونکه به‌دوشِ شهِ لُولاک سوار میگشودی لبِ دُر پرورِخود بر گُفتار می‌ربود از دلِ هر رهگذری صبر وقرار ( امام حسن را روی دوشش سوار میکرد ، با خودش می برد مسجد ، وقتی امام حسن حرف میزد ، آنقدر با نمک حرف میزد ، هر کسی صداشو میشنید ، می ایستاد ، مجذوب صدای دلنشین امام حسن میشد ، میشدی چونکه به‌دوشِ شهِ لُولاک سوار میگشودی لبِ دُر پرورِخود بر گُفتار می‌ربود از دلِ هر رهگذری صبر وقرار بوسه میزد به لبش پادشهِ عرش وِقار لذت از صحبت او ، فخرِ رسالت می بُرد سویِ مسجد حَسنش را به جلالت می‌بُرد شاعر : ( فاخر ) @navaye_asheghaan
السلام علیک یا حسن بن علی یامجتبی علیه السلام از تنت بیرون کشیدم تیر ،قدّ من خمید بر کفن هم خون تو هم اشک ِ چشم من چکید یاد پشت در مرا انداختی دیدم حسن تیر از تابوت بگذشت و به پهلویت رسید هم کشیدم تیر و هم درد غریبی تو را خوب شد زینب نبود و تیرباران را ندید من جگرهای لبت را پاک کرده بودم و باز او فهمید و در داغت گریبان را درید پس چگونه گویمش تشییع خونین تو را جای گل جسمت میان تیر دشمن آرمید قامتی که شد خمیده بیشتر خم می شود در کنار عضو عضو جسم سقای رشید‌ موی من در کربلا گردد سپید و موی تو وقت سیلی خوردن مادر به کوچه شد سپید ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) @navaye_asheghaan
السلام علیک یا حسن بن علی علیهماالسلام او خلق گردیده که الگوی کرم باشد ایمان به یُمن بودن او محترم باشد در سطر اول از ستایش های او مانده هر کس به راه مدح او صاحب قلم باشد در شرح یک خط از فضیلت های ناب او باید به تعداد خلایق محتشم باشد کردم من استنباط از حرف رسول الله: شد دشمنش ملعون اگرچه همسرم باشد ثابت نموده در جمل او می شود حیدر وقتی که یک لحظه به دوش او علم باشد دیگر دم شیران ندارد بازدم وقتی یک دم میان دست او تیغ دو دم باشد شد دشمن او دشمن ما،دوست دارش دوست فرقی ندارد از عرب یا از عجم باشد او بارگاهی هم ندارد حکمتی دارد باید برایش در دل شیعه حرم باشد آن کس که از تابوت او بیرون کشیده تیر حق داشته گر قامتش از غصه خم باشد ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) @navaye_asheghaan
السلام‌علیک یا کریم‌اهل البیت با گریز به بقیع می نویسم حُسن می خوانم حَسَن من کویر تشنه ، بارانم حسن بین ظلمت، ماه تابانم حسن روز محشر باب رضوانم حسن با نگاهش می رود نوکر بهشت با حسن باشد چه حاجت بر بهشت دست های اوست جنّت آفرین روی ماهش، نور فردوس برین دیده اش سرچشمه ی ماء مَعین سایه اش عرشی ست بر روی زمین جمع شد در او تمام حُسن ها خوانده اند او را امام حُسن ها سفره دار است و دلش باب کرم ما گدا و اوست ارباب کرم بحر حق را دُرّ نایاب کرم اوست هر تصویر در قاب کرم پهن‌کرده سفره ای شاه کریم که در آن پیداست جنّات نعیم سفره ای از جنس بال جبرئیل از دلش جوشیده زمزم ،سلسبیل ریزه خوارش نوح و موسی و خلیل هر ملک دل را به آن بسته دخیل پای این سفره فلج ها پا شدند کور مادرزادها بینا شدند نان او رزق تمام عمر ماست گندمش سرمایه ی شاه و گداست آن چنان او مظهر جود وسخاست دشمنش هم با عطایش آشناست بر سر اطعام او کافر نشست شد به لطف نان او یکتاپرست او اگر چه در شجاعت حیدراست یک تنه پیروز بر صد لشکر است تیغ صلحش، گاه برّنده تر است مثل صدها فتح جنگ خیبر است تیغ صلحش ،مصلحت اندیشه بود ریشه ی تزویر را چون تیشه بود گاه هم شد پاسخش دندان شکن رفت میدان در جمل استاد فن ریخت سرها پای رزمش از بدن ذکر اهل عرش شد جانم‌ حسن راه ِ امّ الفتنه را با تیغ بست شاخ شیطان را به یک ضربه شکست بَه ! چه رویایی ست باران بقیع روی گنبد،صحن و ایوان بقیع وعده ی ما در شبستان بقیع محفل شعر  ِامامان بقیع می شود ابیات ناب شعر ما وصف ایوان طلای مجتبی هست امّید دل ما، منتقم جان دهد نام حسن را منتقم محشری برپا شود با منتقم می دهد وقتی که فتوا منتقم می شود وقت عمل بر وعده ها می رسد روز عذاب جَعده ها ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) @navaye_asheghaan
❣﷽❣ 🥀 🥀 ♨️ 👌👌 بسم رب جنون یاحسن ابن علے اسمتو میزنم جار آقا من علنے توی سینه زنی هام تویی ذکرلبم باعث مستیہ این شبای منے می نابم حسن رگ خوابم حسن تویی هستی من تب وتابم حسن 🥀یامولا حسن یا مولا ای که باتو بهارم بی تو مثل خزون عمریه نام زیبات ورد رو لبمون رمز مستی دل یا حسن بن علی خالی جای نامت آقا بین اذون ای جانم حسن جانانم حسن ای تو معنی ایمانم حسن 🥀یامولا حسن یا مولا اره من حسنی ام عاشق حسنم وقف شاه کرم شد قلب و جون و تنم هردمم یاحسین و بازدمم یاحسن من غلام و گدای شاه بی کفنم ای یارم حسین دلدارم حسین ای تو اربابمو کس و کارم حسین 🥀یامولا حسین یا مولا 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها صلوات @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به گوش می‌رسد از آسمان اذان حسین زمین از آنِ حسین، آسمان از آنِ حسین هزار سال گذشت و هنوز در گذر است... کسی مرا برساند به کاروان حسین عجیب نیست اگر بر کویر خشکِ یزید ببارد ابر کرامت از آسمان حسین مرا به دست کسی جز حسین نسپارید قسم به جان عقیله، قسم به جان حسین به ریگ‌های بیابان بگو قیام کنند به احترامِ کفِ پای دختران حسین حسن غریب‌ترین نام عالم هستی‌ست و عاشقانه‌ترین نامِ عاشقانه: حسین به کام ماست، اگرچه به نام او باشد چه شعرها که نگفتیم از زبان حسین... هزار سال گذشت و بلندتر از قبل به گوش می‌رسد از نیزه‌ها اذان حسین ✍ @navaye_asheghaan
. السلام علیک یا حسن ابن علی ایها المجتبی رسانده است به لبهای شیعیان، جان‌ها تنی که دوخته شد بر کفن، ز پیکان‌ها گهی ز بارش اشک و گهی ز بارش تیر سفینه‌ای‌ست گرفتار، بین طوفان‌ها به روی دست عزیزان خود شود تشییع تنی نجیب‌تر از گل به زیر باران‌ها به دامن کفنش گرچه گل زخون روئید بر او ملائکه گل می‌برد به دامان‌ها قدح به خون جگر می‌زند مگر عباس؟ به روی لب بفشارد ز بس که دندان‌ها حسین کز غم او جامه می‌درد افلاک چو لاله از غم او می‌درد گریبان‌ها مدینه بود و فروچیده بود سفرۀ عمر ز چار سوی جهان سفره دار احسان‌ها به سر سلامتی خواهر و برادر او یکی نیامد از آن قوم نامسلمان‌ها زهی به همّت ناخن که بر تسلی دل کشید شانه به گیسوی آن پریشان‌ها تأسّفی که ز یوسف نصیب یعقوب است نصیب زینب کبری بود ز هجران‌ها یتیم! هرکه بگرید به درد و داغ حسن شود به روز قیامت قرین خندان‌ها .....┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ @navaye_asheghaan
. از ازل خورده لبم بر نمک نان حسن سفره ای نیست مگر سفره ی احسان حسن افتخار است گدائی در خانه ی او بی نیاز از همه هستند گدایان حسن حاجتی دارد اگر نوکر درگاه حسین به یقین می شود او دست به دامان حسن جگرش خون شده از طعنه و از زخم زبان نیست جز زهر جگر سوز که درمان حسن درد دل می کند و خون ز دهان می ریزد می شود خواهر غم دیده پریشان حسن یادش افتاده که مادر به زمین خورد و سپس آتش انداخته این خاطره بر جان حسن خادمی نیست میان حرم خاکی او گرچه هستند ملائک همه دربان حسن می رسد منتقم آن وقت بنا خواهد شد بارگاه و حرم و گنبد و ایوان حسن هرکجا مجلس ارباب به پا می گردد سفره پهن است همان سفره ی احسان حسن . @navaye_asheghaan
میان قافیه ها شد نصیب مال حسین غریب مال حسن بوی سیب مال حسین تویی غریب حسن جان قبول ای آقا ولی نجور لقب جز غریب مال حسین چقدر دور و برت یار بی وفا داری به عکس کرببلا شد حبیب مال حسین تو دیده ای که به مادر چه ها گذشته ولی بدان که نیست دلِ بی نصیب مال حسین نگفته ای تو از آنچه به چشم خود دیدی میان کوچه فراز و نشیب مال حسین من از معانی لٰا یوْمِ توست فهمیدم میان روضه نداری شکیب مال حسین تو گفتی و شده ثابت برای هر این قلبم که نیست بین مصائب رقیب مال حسین ببین که ناله ی هَلْ من حسین سر داده ببین که نیست جواب مُجیب مال حسین حرم برای تو مهدی قشنگ میسازد و هم شود کفنی عَن قریب مالِ حسین عبدالزهرا هاشمیان @navaye_asheghaan اگر می آمدی ایران تو مرقد داشتی حتماً به جز گلدسته و نقاره گنبد داشتی حتماً شمال شرق ایران یا جنوب غرب یا مرکز تو هم در بخشی از این خاک مشهد داشتی حتماً کنار مضجعت در آخرش با شوق با فریاد پس از صل علی،ٰ آل محمد داشتی حتماً کسی با کفشهایش در حریم تو نمی آمد به دور مرقدت از صحن ها حد داشتی حتماً «مُؤَیِّد» داشتی در مشهدت با شعرهای ناب و در کل زمین کلی مُؤَیَّد داشتی حتماً اگر می آمدی ایران شبیه حیدر کرار تو هم بین اذان یک جفت اَشْهَد داشتی حتماً همیشه سمت بابُ الْقاسمت غوغای زائر بود خودت هم از همانجا رفت و آمد داشتی حتماً مهدی رحیمی زمستان @navaye_asheghaan