eitaa logo
نوای کتاب
158 دنبال‌کننده
82 عکس
9 ویدیو
6 فایل
تمـام زیبایـے‌های هستے دࢪ آغوشـ گلواژه‌های ڪتابــ نمایانــ مےشود؛ دࢪ حــــال ࢪشـــد هستــــــــــــیم؛ انتشاࢪ فقط با ذڪࢪ منبــع
مشاهده در ایتا
دانلود
🎶📚 🎶📚 ❇️ ❇️ 📘 ده کتابی که توسط ناشران رد شدند اما نویسندگانشان را میلیاردر کردند! ✳️ بخش دوم ۴. ارباب مگس ها اثر ویلیام گلدینگ کتاب ویلیام گلدینگ با مخالفت ۲۱ ناشر رو‌به‌رو شد اما پس از چاپ موفق شد برنده جایزه نوبل شود. در ابتدا تنها ۳۰۰۰ نسخه از آن به فروش رفت اما دو سال بعد یعنی در سال ۱۹۵۶ به یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌ها بدل شد و مجله تایم از آن به عنوان یکی از ۱۰۰ کتاب موفق نام برد. ۵. خاطرات آن فرانک اثر آن فرانک این کتاب امروزه در لیست آثار حافظه‌ی جهانی یونسکو به ثبت رسیده است؛ اما در زمان انتشار با مخالفت ۱۵ ناشر رو‌به‌رو شد. پدر آنه با هزینه شخصی کتاب را چاپ کرد و خیلی زود به یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های عصر خود بدل شد. ۶. کری اثر استفان کینگ استفان کینگ در اکثر مواقع چنین پاسخی را از ناشران دریافت می‌کرد:  ” ما هیچ علاقه‌ای به انتشار داستان‌های علمی تخیلی که آرمان‌شهرهای منفی را به تصویر می‌کشند نداریم.” اما کمی بعد کتابش چاپ شد و توانست بیش از یک میلیون نسخه بفروشد. 🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 🎶📚 💭 معــنای لغــوی قالبـ‌های شــعری؛ مثنـــوی: دوتـایـــی قصــیده: چیزی قصـــد شده غــــــزل: حدیثــ عاشقی رباعـــی: چـــهارتایــی ترجیـــع: گرداندن آواز در گلو مسمــط: در رشته کشیدنـ مروارید مسـتزاد: زیـاد شــده 🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 🎶📚 © خاکیــــانـ بالاتـــر از افلاکیـــان می‌ایســــــــتند عشـق از انسانـ چه موجود غریبی ساخته‌ استـ 🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 🎶📚 از درد سخــن گفتـــن و از درد شنیـــدن با مردم بی‌درد ندانی كه چه دردی است 🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 🎶📚 🔷 : دعای خران حکایت نموده‌اند که در روزگاران قدیم، الاغ‌های دِه، از پالان‌دوزشان بسیار ناراضی بودند. زیرا پالانی که برایشان می‌دوخت پشتشان را زخمی می‌کرد. در نهایت تصمیم گرفتند که جایی جمع شوند و دعایی بکنند تا شاید پالان دوز دیگری به دهشان بیاید. از آنجا که دل صاف و ساده‌ای داشتند، دعاهایشان قبول درگاه آمد و پالان‌دوزی جدید وارد دهشان گشت... اما چه فایده که این پالان‌دوز هم لنگه همان پالان دوز سابق... نه تنها پالان راحتی بر تن خرها نمی‌دوخت، بلکه از مواد اولیه پالان‌ها نیز کم می‌گذاشت و اینبار نه تنها پشتشان زخمی می‌شد، بلکه به جای دیگرشان نیز فشار می‌آمد. باز هم تصمیم گرفتند که جمع شوند و برای آمدن پالان‌دوز جدید دعایی بکنند. این دفعه نیز به لطف دل پاک و بی‌غل و غششان، دعایشان مقبول گردید و پالان‌دوز جدید هم آمد، اما صد افسوس، و چه فایده.... این یکی به غیر از دوخت بد و دزدی از مواد اولیهٔ پالان‌ها، از صاحبان خرها خواسته بود که خرها را در گرسنگی نگه‌دارد تا شاید پالان‌ها به تنشان اندازه شود. این‌بار نه تنها پالانشان راحت نبود و پشتشان همچنان زخمی، بلکه دلسوخته و از کرده پشیمان، که چرا قدر همان پالان دوز اولی را ندانسته و ناشکری کرده بودند... خلاصه .... هی جمع شدند و هی دعا کردند و این پالان‌دوز آمد و آن پالاندوز رفت. اما زخم پشتشان خوب نشد که هیچ بدتر هم شد. تا اینکه تصمیم گرفتند جمع شوند و این بار نه برای رهایی از پالان دوز بلکه برای رهایی از خریت خود دعایی بکنند!! 🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 🎶📚 🔰 🔰 ✳️ «دوزاریش افتاد» کیوسک‌های زردرنگ تلفن عمومی در کنار بوق آزادی که داشتند برای تعدادی از شهروندان اشتغال‌آفرینی هم می‌کرد. اطراف این اتاقک‌ها مردانی نشسته بودند که سکه‌های دو ریالی و پنج ریالی می‌فروختند و یک لقمه نان حلال به خانه‌هایشان می‌بردند. آن‌ها سکه‌ها را به چند برابر قیمت می‌فروختند و مردمی که دربه‌در دنبال سکه می‌گشتند با رضایت کامل محصولشان را خریداری می‌کردند. لحظه‌ای که سکه دو ریالی داخل صندوق تلفن می‌افتاد و صدای بوق آزاد به گوش می‌رسید لبخند رضایت بر لبان فرد داخل کیوسک نقش می‌بست. اصطلاح «دوزاریش افتاد» در آن زمان خیلی کاربرد داشت. افتادن دوزاری به معنای فهمیدن و ارتباط برقرار کردن بود. ضرب‌المثل «طرف دوزاریش کجه» هم دقیقا به معنای کندذهن بودن فرد به کار می‌رفت. یادمان باشد خیلی وقت‌ها دوزاری دستگاه نمی‌افتاد و دست ما از بوق آزاد تلفن کوتاه می‌ماند. در عوض تلفن‌‌های عمومی مهربان و بخشنده بود و وقتی تماس را برقرار نمی‌کرد سکه انداخته‌شده را پس می‌داد. بعضی وقت‌ها هم سخاوت را به حد اعلا می‌رساند و سکه نفرات قبلی را هم می‌ریخت پایین! این تلفن‌‌ها با مشت و لگد رابطه خوبی نداشت. ریزش سکه‌ها معمولا پس از آن اتفاق می‌افتاد که چند مشت جانانه نثار بدنه تلفن می‌کردی. بعضی از خرده کلاهبرداران هم سکه‌ها را سوراخ می‌کردند و نخی را به آن می‌بستند. پس از آن که تماسشان تمام می‌شد نخ را می‌کشیدند و لذت یک تماس رایگان را تجربه می‌کردند. 🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 🎶📚 📝 : تمهیدات 🖋 نویسنده: ای دوست دانی که این حزن از چه باشد؟ مگر از آن بزرگ نشنیده‌ای که گفت: همه مریدان در آرزوی مقام پیران باشند، و جمله پیران در مقام تمنای مریدان باشند. زیرا که پیران از خود بیرون آمده باشند. آن‌کس که با خود باشد حظ و لذت چون یابد؟ مگر آن بزرگ از این‌جا گفت که همه در عالم در آرزوی آنند که یک لحظه ایشان را از خود بستانند، و من در آرزوی آنم تا مرا یک لحظه بمن دهند و مریدان با خود باشند و آن‌که با خود باشد از یگانگی و بیخودی او را نصیبی نباشد. دریغا من خود کدام و تو که؟! این سخن در حقیقت خود نمی‌گنجد، در عالم شریعت کجا گنجد؟! تو هنوز جمال شریعت ندیده‌ای، جمال حقیقت کی بینی؟! و اگر خواهی که این را مثال گویم گوش دار: پروانه که عاشق آتش است او را هیچ حظی نیست از آتش تا دور است مگر از نور او؛ و چون خود را بر آتش زند بی‌خود شود و از او هیچ پروانگی بنماند و جمله آتش شود. چه گویی آتش از آتش هیچ بهره برگیرد؟ و چون که آتش نباشد پروانه غیر آتش باشد، چه بهره یابد از آتش؟ 🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 🎶📚 کار این خداهم عجیب غریبه ها اما همیشه یه چیزایی رو باهم جور در میاره یهو تو ناف تاریکی و ظلمات یه شمع روشن میکنه ته ته جهنم یهو یه پنکه میذاره برات که خنکت کنه وسط اتیش یه گلستون سبز میکنه اگر چشم داشته باشی میبینی که هیچوقت از بیخ و بن نمی کنت ریشه کنت نمیکنه نا امیدت نمیذاره همیشه یه جوری به زندگی وصلت میکنه... 🎥 ستایش ۳(۱۳۹۸) 🎞 🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 🎶📚 © جان عاشــــق در تن خاکی چســان گــیرد قــرار؟ موج دریا دیده را بستنـ به ساحـل مشکل استــ... 🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 🎶📚 گفـــتم آباد توان ساختـــــ دلـــم را گفــــتا حسن این خانه همینـ استـ که ویران مانَـد 🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 🎶📚 📜 : پرسش از حضرت عیسی(ع) 🟧 ، دفتر چهارم 🌐 منبع: سایت شمس و مولانا شخصی هوشمند از حضرت عیسی (ع) پرسید:« در جهان هستی چه چیز ازهمه صعب‌تر و سخت‌تر است؟» حضرت عیسی (ع) فرمود:« خشم و غضب الهی سخت‌ترین چیز در جهان است که بر اثر آن دوزخ هم مانند ما به لرزه در می آید.» فرد دوباره می پرسد:« چگونه می توان ازین خشم الهی در امان بود؟» حضرت عیسی (ع) در پاسخش فرمود:« در صورتیکه خشم خود را در همان لحظه فرو خوری.» مولانا در ادامه می فرمایند:« پس مامور سنگدل حکومت که خشمش از خشم حیوانات درنده هم بیشتر است چه امیدی به رحمت الهی دارد؟ مگر آنکه این آدم صفت زشت خود را ترک کند. هر چند که وجود این ماموران حکومتی هم امری لازم برای اداره جامعه است اما گفتن این حرف باعث ضلالت و گمراهی آن‌ها می‌شود ( چون به بهانه اینکه وجودشان در جامعه لازم است از اعتدال پیش رفته و هوای نفس را در امور حکومت دخالت می‌دهند) همانطور که در طبیعت ادرار هم وجود‌ دارد و لازمه بقا موجودات است اما می‌دانیم که هرگز با آب گوارا یکسان نمی‌باشد.» 🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️